معادل انگلیسی کفه شخم

زمين شناسی

کفه شخم

plow pan

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی کفه شخم

کفه رسی ، کفه رسی
(خاک شناسی): یک خاک زیر سطحی متراکم (چگال) سنگین نسبتاً غیر قابل نفوذ که سختی خود را مدیون محتوای نسبتاً بیشتر رس نسبت به محتوای مواد بالایی می باشد که از آن بین لایه بوسیله یک مرز به خوبی مشخص جدا شده است این لایه معمولاًوقتی خشک است ، مقاوم و در زمان خیسی موم سان می باشد و احتمالاً بوسیله تمرکز رس توسط آبهای فرورو یا بوسیله سنتز در محل تشکیل می شود مقایسه شود با : خاک سفت ، کفه آهن نیز نوشته می شود ، کفه رسی (خاک شناسی): یک خاک زیر سطحی متراکم (چگال) سنگین نسبتاً غیر قابل نفوذ که سختی خود را مدیون محتوای نسبتاً بیشتر رس نسبت به محتوای مواد بالایی می باشد که از آن بین لایه بوسیله یک مرز به خوبی مشخص جدا شده است این لایه معمولاًوقتی خشک است

claypan

دهانه آزاد ، دهانه موثر ، دهانه داخل به داخل

clear span

درلغت به معنی طرف سفالین است

clypan

دهانه پیوسته ، دهانه گیر دار

continuous span

سخت کفه

duripan

تشت شناور

floating pan

فراژیپان ، متراکم و سخت ، فراجی پن

fragipan

قاپان

gapan

کفه پیدایشی

genetic pan

تلمبه تزریق
رجوع به : Grouting machine

grout pan

تلمبه تزریق

grouting machine|grout pan|grout pan

فشر سخت ، سخت کفه ، لایه سخت ، سخته ، پوسته

hardpan

دهانه آبگیر

intake span

کفه آهن دار

iron-pan

کفه آهکی

lime pan

نمکزارهای حاشیه ای

marginal salt pan

کفه مردابی ، Moorpan

moorland pan

کفه مردابی

moorpan

لاوک خاکشویی
توانمندی سیستم برای نمایش دادن قسمتهای مختلف یک تصویر بدون تغییر مقیاس نمایش (room)
(خاک): لایه ، پوسته یا افقی سخت و سیمان مانند که درون خاک سطحی و یا در زیر آن شکل گرفته و با گذر زمان ، سخت و متراکم شده است لایه یا افق مزبور اغلب حاوی مقدار رس فراوانی می باشد معمولاً مانع حرکت آب و هوا و رشد ریشه گیاهان می شود ، خصوصاً hardpen یا لایه سخت خاک نیز ببینید: genetic pan; pressure pan
(زمین ریخت شناسی):(الف) یک فرورفتگی یا حوضه طبیعی کم عمق خصوصاً نمونه ای که حاوی حجمی از آب راکد مانند دریاچه ، تالاب و …است ، مانند گودی ای که در یکی از مرداب های جزر و مدی موجود در امتداد ساحل اقیانوس اطلس در امریکا شکل گرفته و حاوی آبگیری دائم یا موقتی است (ب) عنوان مورد استفاده در افریقای جنوبی برای حفره‌ای که زمانی یک دهانه آتشفشانی فرعی بوده است
(یخ):(الف) مخفف واژه pandeake ice یا یخ پنکیکی یا یخ شل و نیمه متراکم (ب) قطعه ای از یخ پنکیکی (ج) کفه یخی (د) قطعه یخی بزرگ ، مسطح و نسبتاً نازک که قطری معادل با 60 متر داشته و ابتدا در یک خلیج یا در امتداد ساحل شکل گرفته و سپس بر روی دریا روان شده است
(نمک):(الف) یک کفه نمکی خصوصاً نمونه های موجود در افریقای جنوبی ، مقایسه شود با: vloer (ب) حوضه ای مصنوعی که جهت تولید نمک از طریق تبخیر آب شور یا شورابه ها ، در زمین ایجاد شده است همچنین ظرف یا مخزنی که از آن برای بخار کردن آب شور یا شورابه و تولید نمک استفاده می شود ، لاوک خاکشویی توانمندی سیستم برای نمایش دادن قسمتهای مختلف یک تصویر بدون تغییر مقیاس نمایش (room) (خاک): لایه ، خصوصاً hardpen یا لایه سخت خاک نیز ببینید: genetic pan; pressure pan (زمین ریخت شناسی):(الف) یک فرورفتگی یا حوضه طبیعی کم عمق خصوصاً نمونه ای که حاوی حجمی از آب راکد مانند دریاچه ، مانند گودی ای که در یکی از مرداب های جزر و مدی موجود در امتداد ساحل اقیانوس اطلس در امریکا شکل گرفته و حاوی آبگیری دائم یا موقتی است (ب) عنوان مورد استفاده در افریقای جنوبی برای حفره‌ای که زمانی یک دهانه آتشفشانی فرعی بوده است (یخ):(الف) مخفف واژه pandeake ice یا یخ پنکیکی یا یخ شل و نیمه متراکم (ب) قطعه ای از یخ پنکیکی (ج) کفه یخی (د) قطعه یخی بزرگ ، مسطح و نسبتاً نازک که قطری معادل با 60 متر داشته و ابتدا در یک خلیج یا در امتداد ساحل شکل گرفته و سپس بر روی دریا روان شده است (نمک):(الف) یک کفه نمکی خصوصاً نمونه های موجود در افریقای جنوبی

pan

لایه شخم

plow layer

شخم کم خاکورزی

plow less farming

کشت شیاری

plow planting

سخت کفه
نمایانگر لایه‌ای از خاک که در نتیجه تکرار شخم‌زدن تاعمقی یکسان متراکم شده است ، سخت کفه - نمایانگر لایه‌ای از خاک که در نتیجه تکرار شخم‌زدن تاعمقی یکسان متراکم شده است

plow sole

شخم زدن

plowing

زراعت بدون شخم

plowless farming

کفه فشاری

pressure pan

کفه انحلالی

solution pan

فاصله افقی بین دو ساختار ، فاصله معین ، محدوده
فاصله افقی بین حامیان جانبی یا دیواره های حایل در طول جوانب یک راهرو ، محدوده - فاصله افقی بین حامیان جانبی یا دیواره های حایل در طول جوانب یک راهرو

span

کفه کوبیده

traffic pan

مته ، روند ، انحراف

trepan

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معادل انگلیسی کفه شخم

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی کفه شخم

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما