معنی reservoir power plant

زمين شناسی
reservoir power plant
نیروگاه مخزنی
نیروگاهی که دارای سدی است که مخزنی با گنجایش ذخیره ای چشمگیری را بوجود می آورد این گونه نیروگاه ها دارای سدهای مرتفع و تونل های پرفشار و ساختگاه های نیروگاهی دره ای می باشند
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی reservoir power plant
reservoir power plant|valley dam power plant|valley dam power plant|reservoir power
نیروگاه مخزنی - نیروگاهی که دارای سدی است که مخزنی با گنجایش ذخیره ای چشمگیری را بوجود می آورد این گونه نیروگاه ها دارای سدهای مرتفع و تونل های پرفشار و ساختگاه های نیروگاهی دره ای می باشند
boring plant
مواد و مصالح لازم حفاری
center mixing plant
مرکز اختلاط بتن
chomophyle plant
گیاه کوموفیلی ، گونه های گیاهی که بر روی صخره های پوشیده از مواد واریزه ای وآواری می روئید
coal plant
گیاه زغال شده
یک گیاه فسیل شده که همراه با طبقات زغال دار دیده می شود و یا به تشکیل آن کمک کرده است ، خصوصاً در لایه های زغال دار ، گیاه زغال شده یک گیاه فسیل شده که همراه با طبقات زغال دار دیده می شود و یا به تشکیل آن کمک کرده است
fixed plant
مواد تثبیت شده
grouting plant
کارگاه تزریق
gypsophile plant
گیاه گچ دوست
halophile plant
گیاه نمک دوست
high capacity water power plant
نیروگاه آبی پر ظرفیت
دارای قدرت نصب شده خروجی 10000 کیلووات و یا بالاتر می باشد
high head water power plant
نیروگاه آبی با فرازه بالا ، نیروگاه آبی پرفرازه
دارای فرازه ناخالصی بالاتر از 50 متر می باشد
hydroelectric power plant
نیروگاه برقابی
نیروگاهی که برای تبدیل انرژی مکانیکی آب به انرژی برق طراحی می شود
hydropower plant
نیروگاه برقابی
indifferente plant
گیاه بی تفاوت
low head water power plant
نیروگاه آبی با فرازه پایین
نیروگاه آبی که دارای فرازه ناخالصی کمتر از 15 متر باشد ، نیروگاه آبی با فرازه پایین نیروگاه آبی که دارای فرازه ناخالصی کمتر از 15 متر باشد
medium capacity water power plant
نیروگاه آبی با گنجایش متوسط
نیروگاهی که دارای توان خروجی از 1000 تا 9999 کیلووات باشد ، نیروگاه آبی با گنجایش متوسط نیروگاهی که دارای توان خروجی از 1000 تا 9999 کیلووات باشد
medium head water power plant
نیروگاه آبی با فرازه متوسط
نیروگاه آبی که فرازه ناخالص آن از 15 تا 50 متر باشد
micro hydroelectric power|micro water power plant|micro water power plant
ریز نیروگاه آبی نیروگاه آبی با توان کمتر از 100 کیلووات
mine mouth electrice plant
یک کارخانه تولید الکتریسیته با سوخت زغال که در نزدیک یک معدن زغال سنگ ساخته می شود
mixing plant
دستگاه مرکزی بتن
muck shifting plant
خاکبردار ، وسیله خاکبرداری
nutrient efficient plant
گیاه عنصرکارا
open air power plant
نیروگاه سطحی
pier head power plant
نوعی نیروگاه که دارای توربین خانه جداگانه ای نبوده و در عوض واحدهای مولد در دیوارهای عریض اب بند (سد) ساخته می شود
pilot plant
کارگاه نمونه ، واحد تولیدی راهنما
pilot treatment plant
تصفیه خانه نمونه
plant
کار گذاری
(لرزه شناسی):اسم :(الف) روشی که در آن یک ژئوفون در روی یا داخل زمین قرار داده می‌شود مترادف: seismometer plant
(ب) اتصال به زمین- فعل: قراردادن یک ژئوفون در محل مخصوص خود روی زمین ، کار گذاری - (لرزه شناسی):اسم :(الف) روشی که در آن یک ژئوفون در روی یا داخل زمین قرار داده می‌شود مترادف: seismometer plant - (ب) اتصال به زمین- فعل: قراردادن یک ژئوفون در محل مخصوص خود روی زمین
processing plant
کارخانه فرآوری
pumped storage power station|pumped storage plant|pumped storage plant
نیروگاه تلمبه ذخیره ای - نیروگاهی دارای مخزن که این مخزن به طور کامل و یا بخشی از آن با به کار گیری تلمبه پر می شود
pumping plant
ایستگاه پمپاژ
reservoir
مخزن آب ، مخزن ، معدن
تمرکزی طبیعی از مواد جامد ، مایع یاگاز درپوسته زمین یادرون ان ، درشکل واندازه ای که استحصال اقتصادی یک ماده از آن امکان پذیرباشد ، معدن - تمرکزی طبیعی از مواد جامد
reservoir description tool
Rdt–دستگاهی برای اندازگیری های مسقیم نفت برداشت شده از مخازن این دستگاه همچنین اطلاعات مربوط به خواص سیالی مانند اندازه نسبت گاز به نفت و گرانروی سیال را نشان می دهد
reservoir description tool|rdt|rdt
Rdt–دستگاهی برای اندازگیری های مسقیم نفت برداشت شده از مخازن این دستگاه همچنین اطلاعات مربوط به خواص سیالی مانند اندازه نسبت گاز به نفت و گرانروی سیال را نشان می دهد
reservoir gas oil ratio
نسبت گاز - نفت مخزن
تعداد فوت مکعب گاز به شبکه نفت در یک مخزن را گویند نیز ببینید: نسبت گاز ـ نفت ، نسبت گاز - نفت مخزن - تعداد فوت مکعب گاز به شبکه نفت در یک مخزن را گویند نیز ببینید: نسبت گاز ـ نفت
reservoir modelling
مدل سازی مخزن
reservoir pressure
فشار مخزن ، فشار کف چاه
، فشار کف چاه -
reservoir rock
سنگ مخزن
سنگی دارای تخلخل (توان ذخیره) و تراوایی (توان انتقال)
reservoir rock|reservoir rocks|reservoir rocks
سنگ مخزن - سنگی دارای تخلخل (توان ذخیره) و تراوایی (توان انتقال)
reservoir routing
روندیابی مخزن
reservoir water level (r.w.l)
تراز سطح آب مخزن
reservoir water level (r.w.l)|reservoir water level|reservoir water level|rwl
تراز سطح آب مخزن
run of river plant
نیروگاه جریانی
نیروگاهی با باروی رودخانه یا آب بند انحراف (سد انحرافی) چون فرازه آب بند انحرافی کم است ، امکان ذخیره یا حتی آبگیری پایین می باشد بدین سبب قدرت خروجی بمیزان زیادی با نوسانات ایجاد شده در مسیر جریان تغییر می کند
run of river power plant
نیروگاه جریانی
sewage treatment plant
تصفیه خانه فاضلاب
submerged aquatic plant
گیاه آبی غوطه ور
هیدروفیتی که بخش عمده و اصلی آن زیر سطح آب ، رشد می کند
مقایسه شود با: subaquatic plant (گیاه زیرآبی) ، گیاه آبی غوطه ور - هیدروفیتی که بخش عمده و اصلی آن زیر سطح آب ، رشد می کند - مقایسه شود با: subaquatic plant (گیاه زیرآبی)
submergible power plant
نیروگاه مستغرق
نوعی از نیروگاه آبی با فرازه پایین بدون توربین خانه جداگانه و واحدهای مولد انرژی در کانالهای تعبیه شده در بدنه سد سرریزی نصب می شوند ، نیروگاه مستغرق - نوعی از نیروگاه آبی با فرازه پایین بدون توربین خانه جداگانه و واحدهای مولد انرژی در کانالهای تعبیه شده در بدنه سد سرریزی نصب می شوند
tidal power plant
نیروگاه جزر و مدی ، نیروگاه فرا فروکشند ، نیروگاه کشند و واکشندی
نیروگاه برق‎آبی که از اختلاف تراز میان سطح آب دریا به هنگام جزر و سطح آب دریا در درون حوضچه های جدا شده از دریا به هنگام مد بهره می گیرد
valley dam power plant
نیروگاه مخزنی
vascular plant
گیاه آوندی
گیاهی با یک سیستم هدایتی ، گیاه آوندی - گیاهی با یک سیستم هدایتی
water power plant
نیروگاه آبی
woody plant
گیاه آوندی
یک گیاه آوندی معمولاً سالپای که دارای رشد قابل توجه آوند چوبی است ، گیاه آوندی - یک گیاه آوندی معمولاً سالپای که دارای رشد قابل توجه آوند چوبی است

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن