معنی orogenic cycle

زمين شناسی
orogenic cycle
رُمبش کوهزادی
بازه زمانی ای که طی آن یک کمربند متحرک با گذر از مراحل سه گانه پیش از کوهزایی ، کوهزایی و پس از کوهزایی ، به یک کمربند کوهزایی پایدار تبدیل می‌شود پس از کشف ساختار صفحه ای زمین ، چنین مفاهیمی ، به مفاهیمی منسوخ ، تبدیل شده اند
مترادف: geotectonic cycle ، tectonic cycle ، geologic cycle
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی orogenic cycle
orogenic cycle|geologic cycle|geologic cycle|tectonic cycle|geotectonic cycle
رُمبش کوهزادی بازه زمانی ای که طی آن یک کمربند متحرک با گذر از مراحل سه گانه پیش از کوهزایی ، کوهزایی و پس از کوهزایی ، به یک کمربند کوهزایی پایدار تبدیل می‌شود پس از کشف ساختار صفحه ای زمین ، چنین مفاهیمی ، به مفاهیمی منسوخ ، تبدیل شده اند مترادف: geotectonic cycle ، tectonic cycle ، geologic cycle
alpine cycle
چرخه آلپی
arid cycle
دوره خشک چرخه فرسایش در یک ناحیه خشک مقایسه شود با: دوره نرمال(normal cycle)
biogeochemical cycle
چرخه زیست زمین شیمیایی
حرکت عناصر (و برخی از ترکیبات) از لیتوسفر به هیدروسفر ، اتمسفر و بیوسفر است ، چرخه زیست زمین شیمیایی حرکت عناصر (و برخی از ترکیبات) از لیتوسفر به هیدروسفر
cadomian cycle
چرخه کادومین ، چرخه کوهزایی پره کامبرین که با فاز پایانی کادومین مشخص می گردد ، چرخه کادومین
چرخه کوهزایی پره کامبرین که با فاز پایانی کادومین مشخص می گردد
caledonian cycle
چرخه کالدونین
carbon cycle
چرخه کربن ، چرخه کربن
توازن مبادلات کربن(ورود و خروج) بین ذخایرکربن یا بین یک حلقه ویژه ای(مانند هواکره- زیست کره) از چرخه کربن ، چرخه کربن توازن مبادلات کربن(ورود و خروج) بین ذخایرکربن یا بین یک حلقه ویژه ای(مانند هواکره- زیست کره) از چرخه کربن
carbonate cycle
چرخه کربنات
خط سیر زیست ژیوشیمیایی کربنات شامل تشکیل شدن از و یا تجزیه شدن به co2 و h2o و انحلال و رسوبگذاری آن در کانی ها ، سوخت و ساز بدن موجودات و تناوب نسل ها
climatic cycle
دوره اقلیمی
conversion efficiency of a pumped storage cycle
بازده تبدیل در چرخه تلمبه ذخیره ای (شاخص تلمبه ذخیره ای)
برابر است با نسبت انرژی الکتریکی بدست آمده از راه تلمبه زنی (پمپاژ)به انرژی الکتریکی مصرف شده در زمان تلمبه زنی (پمپاژ) مربوط به همان مقدار آب تلمبه شده در طی یک چرخه
cycle
چرخه ، دور ، حلقه (دیرین شناسی): الف) حلقه ای از بخش ها در هسته و کولولیتها ب) یک دسته از دیواره ها یا شاخکها با سن مشابه در یک مرجان
diagenetic cycle
چرخه درونزادی ، چرخه دیاژنزی
digging cycle
دوره حفاری
duty cycle
چرخه کارکرد ، زمان تناوب کارکرد
evolution of the soil cycle
دوره کامل تحول خاک
food cycle
چرخه غذا
geologic cycle
چرخه زمین شناسی
چرخه ای است که در أن مواد سنگی تح تاثیر فرأیندهای دیاستروفی و دگرشکلی ، هوازگی و قرار می گیرند ، چرخه زمین شناسی چرخه ای است که در أن مواد سنگی تح تاثیر فرأیندهای دیاستروفی و دگرشکلی
hercynian cycle
چرخه هرسی نین
hydrologic cycle
چرخه آب ، چرخه آبشناختی
مجموعه بهم پیوسته مخازن و فرآیندهای که به موجب آن آب در اطراف سیستم زمین در گردش است این واژه با عنوان چرخه آب نیز شناخته می شود
igneous cycle
دوره یا سیکل فعالیت آذرین
lagoon cycle
چرخه کولابی ، به مرحله انباشته شدن وپرشدگی یک مرداب بوسیله رسوبات وفرسایش بعدی این رسوبات توسط امواج آب دریا گفته می شود ، چرخه کولابی
به مرحله انباشته شدن و پرشدگی یک مرداب بوسیله رسوبات وفرسایش بعدی این رسوبات توسط امواج آب دریا گفته می شود ، چرخه کولابیبه مرحله انباشته شدن و پرشدگی یک مرداب بوسیله رسوبات وفرسایش بعدی این رسوبات توسط امواج آب دریا گفته می شود
loading and unloading cycle
دوره بارگذاری و باربرداری ، چرخه بارگذاری-باربرداری
megacycle
مگاسیل ، یک میلیون دور
nitrogen cycle
چرخة نیتروژن
normal cycle
سیکل یا دوره فرسایش طبیعی
ontography|life cycle|life cycle
رشد - رشد یک موجود زنده طی مراحل مختلف از اولین مرحله تا دوره بلوغ - شامل تمام عکس العمل های موجودات زنده نبست به محیط فیزیکی خود می باشد - صفت: ontogenetic - مقایسه شود با: phylogeny - مترادف: life cycle -
orogenic
حرکات کوهزایی
orogenic belt
کمربند کوهزایی
منطقه ای خطی یا کمانی شکل که طی یک چرخه کوهزایی در معرض چین خوردگی و دیگر مکانیسمهای تغییر شکل ، قرار گرفته است کمربندهای کوهزایی ، طی دوران شکل گیری خود ، متحرک بوده و اغلب آنها ، بعدها و توسط فرآیندهای پس از کوهزایی ، به کمربندهای کوهستانی تبدیل می شوند مترادف: orogen ، fold belt ، orogene ، کمربند کوهزایی منطقه ای خطی یا کمانی شکل که طی یک چرخه کوهزایی در معرض چین خوردگی و دیگر مکانیسمهای تغییر شکل
orogenic facies
رخساره کوهزایی ، رخساره کوهزایی
عنوانی که جهت تاکید بر روی محیط تکتونیکی یک رخساره ژئوسنکلینال ، برای آن بکار می رود ، رخساره کوهزایی عنوانی که جهت تاکید بر روی محیط تکتونیکی یک رخساره ژئوسنکلینال
orogenic phase
فاز کوهزایی
بخش میانی یک چرخه کوهزایی که طی آن ، تحرک پوسته و نیز فعالیتهای کوهزایی ، به حداکثر مقدار خود می رسند این فاز ، عموماً نسبت به فازهای پیش و پس از کوهزایی ، کوتاهتر بوده و از نظر طولی نیز نسبت به یک دوره زمین‌شناسی ، کوتاهتر می باشد اگرچه ، این مرحله معمولاً توسط توالی ای از ارتعاشات و نوسانات تعقیب شده و در نتیجه طولانی تر می شود ، فاز کوهزایی بخش میانی یک چرخه کوهزایی که طی آن
orogenic sediment
رسوب کوهزایی
رسوبی که طی کوهزایی شکل گرفته و مستقیماً به منطقه کوهزایی که در آن دیده شده ، نسبت داده می شود مانند یک رسوب آواری چون فلسیک و مولاس ، رسوب کوهزایی رسوبی که طی کوهزایی شکل گرفته و مستقیماً به منطقه کوهزایی که در آن دیده شده
orogenic zone
زون کوهزایی
orogonic cycle
چرخه کوهزایی
به فعالیتهای تکتونیکی که از نظر زمین شناسی مدت زمان تاثیر کمی دارند و شدت بسیار بالایی دارند
phreatic cycle
دوره نوسان
polycyclic|multicyclic|multicyclic|multicycle
چندچرخه‌ای - واژه موردپسند برخی‌ زمین‌ریخت‌شناسان بجای مترادف‌های multicyclic یا multicycle به ویژه برای رودی که در یک چرخه اش ، سطح اساس را به بیش از سطح قبلی دریا بازمی تاباند
rock cycle
چرخه سنگ ، چرخه سنگ
حرکت چرخه ای (دایره ای) مواد سنگی که در این چرخه بر اثر عملکرد فرایندهای درونی و بیرونی زمین سنگ بوجود می آید و تخریب و دگرسانی ، دگرشکلی ، بالازدگی ، دفن شدگی را پشت سر نهاده و در نهایت تشکیل سنگهای جدید می گردد
runoff cycle
گردش رواناب
sulfur cycle
چرخه گوگرد
tectonic cycle
چرخه زمینساختی
الگویی که حرکات و فعل و انفعالات ورقه های لیتوسفر ، فرایندهای درونی که باعث حرکت ورقه می شوند و انواع سنگ ها و سازندهای سنگی که در نتیجه حرکت و فعل و انفعالات زمینساختی ایجاد می شوند را شرح می دهد
water cycle
چرخه آب
wilson cycle
چرخه ویلسون
چرخه زمین شناسی که شامل باز شدن یک حوضه اقیانوسی و بسته شدن در حاشیه های قاره ای مجاور است

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن