معنی reference source

زمين شناسی
reference source
سرچشمه مرجع
یک حفره حرارت داده شده برقی در روبشگرهای فرو سرخ حرارتی و پرتوسنج ها را گویند که در دمای تابش معلوم نگه داشته می شود و برای درجه بندی دمای تابش بدست آمده از یک هدف کاربرد دارد ، سرچشمه مرجع - یک حفره حرارت داده شده برقی در روبشگرهای فرو سرخ حرارتی و پرتوسنج ها را گویند که در دمای تابش معلوم نگه داشته می شود و برای درجه بندی دمای تابش بدست آمده از یک هدف کاربرد دارد
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی reference source
dislocation source model|dislocation source|dislocation source
مدل در رفتگی چشمه زلزله توسط برون (1971) برای طیف جابجایی میدان دور با یک جمله توانی برای تضعیف امواج فرکانس بالا ارایه شده است
fertilizer source
منبع کودی
indicated coal resource
ذخایرذغال برای بر آورد درجه ، کیفیت و کمیت به وسیله آنالیز نمونه ها و اندازه گیریها و طرحهای زمین شناسی قابل توجیه ارزیابی و محاسبه می شود
inferred coal resource
ذخایر زغال حدسی
میزان تخمینی حدسی ذخیره زغال که از روی مشخصات زمین شناسی توده بدون گرفتن نمونه و حفاری و عملیات اکتشافی دقیق محاسبه شده باشد ، ذخایر زغال حدسی میزان تخمینی حدسی ذخیره زغال که از روی مشخصات زمین شناسی توده بدون گرفتن نمونه و حفاری و عملیات اکتشافی دقیق محاسبه شده باشد
mature source rock|mature source|mature source
سنگ منشأ بالغ - سنگ دانه ریز غنی از مواد آلی که در حرارت معینی به بلوغ رسیده و دارای نفت و گاز قابل بهره برداری است
mineral resource
منابع معدنی
neutron source
منبع تولید نوترون
nonmetallic mineral resource
منبع معدنی غیرفلزی
یک منبع معدنی که به عنوان سوخت و یا به صورت فراوری شده ، برای فلزاتی که در آن وجود دارد ، مورد استفاده قرار نمی گیرد
nonrenewable resource
منابع تجدید نشدنی
منابعی که در چنان زمان طولانی شکل گرفته و یا تجمع پیدا می کنند که مقدار کلی آنها را می بایست ثابت در نظر گرفت
paleontological resource
منبع دیرینه شناختی
موضعی که به اندازه ای کوچک است که ممکن است توسط فعالیتهای انسانی ، نابود شود و حاوی فسیلهای شاخص و یا فسیلهای تشریح شده ای با کیفیت بسیار بالا بوده و یا آثاری مربوط به وجوه دیرین زیست محیطی در آن دیده می شوند همچنین ، فسیلهای حاصل از چنین موضعی
reference axis
محور مبنایی
رجوع شود به fabric axis ، محور مبنایی - رجوع شود به fabric axis
reference electrode
الکترودمرجع
reference ellipsoid
مدل ریاضی کره زمین که در محاسبات رایانهای ژیودتیک استفاده می شود
reference level
سطح مرجع
یک سطح مبنا؛ مثلا سطح استاندارد (در مطالعه آوای زیر آب) که نسبت به آن سطوح آوا را می توان مرتبط کرد ، سطح مرجع - یک سطح مبنا؛ مثلا سطح استاندارد (در مطالعه آوای زیر آب) که نسبت به آن سطوح آوا را می توان مرتبط کرد
reference locality
محل مرجع
محلی که حاوی مقطع مرجع است و برای تکمیل محل شاخص ایجاد می شود ، محل مرجع - محلی که حاوی مقطع مرجع است و برای تکمیل محل شاخص ایجاد می شود
reference manager
نرم افزاری از موسسه isi برای دسته بندی اطلاعات مقاله های دریافتی از اینترنتبا امکان برقراری اتوماتیک تماس با سایتهای مختلف علمی
reference plane
سطح مرجع
رجوع شود به datum plane ، سطح مرجع - رجوع شود به datum plane
reference section
برش مرجع
reference section|reference sections|reference sections
برش مرجع
reference seismometer
لرزه سنج مرجع
در پی جویی لرزه ای شناساگری که بر روی سطح زمین برای ثبت انفجارهای متوالی مشابه قرار دارد که مقایسه های کلی زمانی را ممکن می سازد این دستگاه در ارتباط انفجار چاه ها برای اندازه گیری های سرعت استفاده می شود ، لرزه سنج مرجع - در پی جویی لرزه ای شناساگری که بر روی سطح زمین برای ثبت انفجارهای متوالی مشابه قرار دارد که مقایسه های کلی زمانی را ممکن می سازد این دستگاه در ارتباط انفجار چاه ها برای اندازه گیری های سرعت استفاده می شود
renewable resources|renewable resource|renewable resource
منابع تجدید شونده ، منابع تهی ناپذیر
seismic source
سرچشمه لرزه ای ، مبداء زلزله
الف) دستگاهی برای تولید امواج لرزه‌ای
ب) نقطه ای که در آن امواج لرزه ای تولید می شوند
ج) نقطه شروع یا سرچشمه زلزله ، مبداء زلزله - الف) دستگاهی برای تولید امواج لرزه‌ای - ب) نقطه ای که در آن امواج لرزه ای تولید می شوند - ج) نقطه شروع یا سرچشمه زلزله
specific water power resource
توان آب نیرویی ویژه ، توان پتانسیل مربوط به یک کیلومتر مسیر رودخانه
tectonic source
برخاستگاه زمین ساختی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن