معادل انگلیسی برخاستگاه زمین ساختی

زمين شناسی

برخاستگاه زمین ساختی

tectonic source

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی برخاستگاه زمین ساختی

برخاستگاه زمین ساختی

tectonic source|tectonic sources|tectonic sources

مدل در رفتگی چشمه زلزله توسط برون (1971) برای طیف جابجایی میدان دور با یک جمله توانی برای تضعیف امواج فرکانس بالا ارایه شده است

dislocation source model|dislocation source|dislocation source

منبع کودی

fertilizer source

ذخایرذغال برای بر آورد درجه ، کیفیت و کمیت به وسیله آنالیز نمونه ها و اندازه گیریها و طرحهای زمین شناسی قابل توجیه ارزیابی و محاسبه می شود

indicated coal resource

ذخایر زغال حدسی
میزان تخمینی حدسی ذخیره زغال که از روی مشخصات زمین شناسی توده بدون گرفتن نمونه و حفاری و عملیات اکتشافی دقیق محاسبه شده باشد ، ذخایر زغال حدسی میزان تخمینی حدسی ذخیره زغال که از روی مشخصات زمین شناسی توده بدون گرفتن نمونه و حفاری و عملیات اکتشافی دقیق محاسبه شده باشد

inferred coal resource

سنگ منشأ بالغ - سنگ دانه ریز غنی از مواد آلی که در حرارت معینی به بلوغ رسیده و دارای نفت و گاز قابل بهره برداری است

mature source rock|mature source|mature source

منابع معدنی

mineral resource

منبع تولید نوترون

neutron source

منبع معدنی غیرفلزی
یک منبع معدنی که به عنوان سوخت و یا به صورت فراوری شده ، برای فلزاتی که در آن وجود دارد ، مورد استفاده قرار نمی گیرد

nonmetallic mineral resource

منابع تجدید نشدنی
منابعی که در چنان زمان طولانی شکل گرفته و یا تجمع پیدا می کنند که مقدار کلی آنها را می بایست ثابت در نظر گرفت

nonrenewable resource

منبع دیرینه شناختی
موضعی که به اندازه ای کوچک است که ممکن است توسط فعالیتهای انسانی ، نابود شود و حاوی فسیلهای شاخص و یا فسیلهای تشریح شده ای با کیفیت بسیار بالا بوده و یا آثاری مربوط به وجوه دیرین زیست محیطی در آن دیده می شوند همچنین ، فسیلهای حاصل از چنین موضعی

paleontological resource

سرچشمه مرجع
یک حفره حرارت داده شده برقی در روبشگرهای فرو سرخ حرارتی و پرتوسنج ها را گویند که در دمای تابش معلوم نگه داشته می شود و برای درجه بندی دمای تابش بدست آمده از یک هدف کاربرد دارد ، سرچشمه مرجع - یک حفره حرارت داده شده برقی در روبشگرهای فرو سرخ حرارتی و پرتوسنج ها را گویند که در دمای تابش معلوم نگه داشته می شود و برای درجه بندی دمای تابش بدست آمده از یک هدف کاربرد دارد

reference source

منابع تجدید شونده ، منابع تهی ناپذیر

renewable resources|renewable resource|renewable resource

سرچشمه لرزه ای ، مبداء زلزله
الف) دستگاهی برای تولید امواج لرزه‌ای
ب) نقطه ای که در آن امواج لرزه ای تولید می شوند
ج) نقطه شروع یا سرچشمه زلزله ، مبداء زلزله - الف) دستگاهی برای تولید امواج لرزه‌ای - ب) نقطه ای که در آن امواج لرزه ای تولید می شوند - ج) نقطه شروع یا سرچشمه زلزله

seismic source

توان آب نیرویی ویژه ، توان پتانسیل مربوط به یک کیلومتر مسیر رودخانه

specific water power resource

زمین ساخت ، تکتونیکی ، تکتونیک

tectonic

چرخه زمینساختی
الگویی که حرکات و فعل و انفعالات ورقه های لیتوسفر ، فرایندهای درونی که باعث حرکت ورقه می شوند و انواع سنگ ها و سازندهای سنگی که در نتیجه حرکت و فعل و انفعالات زمینساختی ایجاد می شوند را شرح می دهد

tectonic cycle

چرخه زمینساختی - الگویی که حرکات و فعل و انفعالات ورقه های لیتوسفر ، فرایندهای درونی که باعث حرکت ورقه می شوند و انواع سنگ ها و سازندهای سنگی که در نتیجه حرکت و فعل و انفعالات زمینساختی ایجاد می شوند را شرح می دهد

tectonic cycle|tectonic cycles|tectonic cycles

فروافتادگی زمین ساختی

tectonic depression

فابریک زمین ساختی

tectonic fabric

گسله تکتونیک

tectonic fault

آمیزه‌ زمین‎ساختی
آمیزه تکتونیکی: آمیزه ای که بوسیله فرآیندهای زمین ساختی ایجاد می شود (برکلند و همکاران 1972 ، ص2296)

tectonic melange

آمیزه‌ زمین‎ساختی - آمیزه تکتونیکی: آمیزه ای که بوسیله فرآیندهای زمین ساختی ایجاد می شود (برکلند و همکاران 1972 ، ص2296)

tectonic melange|tectonic melanges|tectonic melanges

پهنه زمین‎ساختی خمیری

tectonic mush zone

پهنه زمین‎ساختی خمیری

tectonic mush zone|tectonic mush|tectonic mush

بعد از ‎زمین ‎ساخت

tectonic post

ساختارهای تکتونیکی

Tectonic structures

فعال از نظر تکتونیکی
اصطلاحی است که برای تشریح مناطقی که به طور شدید تحت تاثیر حرکات تکتونیکی زمین قرار دارند ، به کار می رود ، فعال از نظر تکتونیکی - اصطلاحی است که برای تشریح مناطقی که به طور شدید تحت تاثیر حرکات تکتونیکی زمین قرار دارند

tectonically active

تکتونیک ، دانش زمین ساختی- زمین ساختی

tectonics

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

ارزان و با کیفیت

می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن

همراه با ضمانت و گارانتی

ارزان، با کیفیت، با مجوز رسمی و گارانتی، با بیش از 7 سال تجربه

معادل انگلیسی برخاستگاه زمین ساختی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی برخاستگاه زمین ساختی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما