معنی fault-plane solution

زمين شناسی
fault-plane solution
حل صفحه گسل تعیین جهت گیری یک صفحه گسل و جهت لغزش بر روی این سطح از تحلیل اولین حرکت امواج P و یا بزرگی دامنه امواج P و S و امواج سطحی این حل همچنین جهت یافتگی محورهای اصلی فشارشی و کششی را بدست می دهد نیز ببینید: تحلیل بردار لغزش مترادف: مکانیسم کانونی زلزله
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی fault-plane solution
antifreezing solution
ضد یخ
ضدیخ ماده ای که آن را به مایعی می افزایند تانقطه انجماد مایع را پایین آورد ، ضد یخ ضدیخ ماده ای که آن را به مایعی می افزایند تانقطه انجماد مایع را پایین آورد
clerici solution
محلول کلریسی
یک محلول مرکب از مالونات تالیوم و فرمات تالیوم در آب که به عنوان مایع سنگین کاربرد دارد وزن مخصوص آن 4 15 است مقایسه شود با محلول سونستاد ، محلول کلاین ، بروموفورم ، یدید متیلن ، محلول کلریسی یک محلول مرکب از مالونات تالیوم و فرمات تالیوم در آب که به عنوان مایع سنگین کاربرد دارد وزن مخصوص آن 4 15 است مقایسه شود با محلول سونستاد
colloidal solution
محلول های کلوئیدی
concentrated solution
محلول قوی ، محلول متراکم
conjugate solutions|conjugate solution|conjugate solution
محلولهای مزدوج دو محلول در دما و فشار ثابت با هم در یک تعادل قرار دارند و با تغییر فشار یا دما ، نسبت آنها بگونه ای تغییر می کند این اصطلاح معمولا برای مایعات نامیژاک کاربرد دارد ، ولی گاه برای محلول های جامد نامیژاک نیز بکار برده می شود
decinoramal solution
محلول دهم نرمال ، 1/10 والانس گرم هر جسم در یک لیتر آب مقطر
defect lattice solid solution
محلول جامد شبکه ناقص ، محلول جامد حذفی
defect lattice solid solution|defect lattice|defect lattice|solid solution
محلول جامد شبکه ناقص ، محلول جامد حذفی
dem resolution
تفکیک مدل رقومی ارتفاع
dissolution
انحلال ، تجزیه ، از هم پاشیدگی
exsolution
برون رست ، برون رهش
fault-plane
سطح یا صفحه گسل
gold bearing solution
محلول طلادار
grid resolution
فاصله بین گرههای مجاور در شبکه
hydrothermal solution
محلول گرمابی
image resolution
قدرت تفکیک تصویر
ناحیه نمایش داده شده توسط هر پیکسل از تصویر ماهواره ای ناحیه کوچکتری که توسط یک پیکسل نماش داده شده است ، تصویری دقیق تر و با جزییات بیشتری است ، قدرت تفکیک تصویر ناحیه نمایش داده شده توسط هر پیکسل از تصویر ماهواره ای ناحیه کوچکتری که توسط یک پیکسل نماش داده شده است
isotonic solution
محلولهای ایزوتونیک ، محلولهای هم زور ، محلولهایی که دارای فشار رانشی برابر هستند
lemberg solution
معرف لمبرگ ، این محلول بکلسیت رنگ ارغوانی می دهدولی روی دولومیت اثری ندارد
mix crystal|solid solution|solid solution
محلول جامد بنگرید به : Solid solution
mixed crystal|solid solution|solid solution
محلول جامد بنگرید به : Solid solution
neutral solution
محلول خنثی ، محلولی که نه اسید باشد ونه قلیائی
nonpressure solution
محلول بی‌فشار
omission solid solution
شبکه بلوری ناقص ، محلول جامد حذفی
بلوری که برخی از جایگاههای افقی آن به خوبی ، پر نشده‌اند
مقایسه شود با: substitution solid solution
مترادف: defect-lattice solid solution
optical resolution
تفکیک نوری
oral rehydration solution
محلول مایع درمانی خوراکی (ORS)
perfect solution
محلول کامل
محلولی با محدوده ترکیبی کاملاً ایده آل ، محلول کامل محلولی با محدوده ترکیبی کاملاً ایده آل
phreatic solution
محلول سطح آب اشباع
حرکت محلول توسط آب زیرزمینی در زیر سطح ایستابی ، محلول سطح آب اشباع حرکت محلول توسط آب زیرزمینی در زیر سطح ایستابی
pressure solution
انحلال فشاری
radiometric resolution
قدرت تفکیک رادیومتریک
resolution
تفکیک‌پذیری ، قطعنامه
یا فاصله حداقل میان دو عارضه که میتواند توسط حس یاب (sensor) تشخیص داده شود ، قطعنامه - یا فاصله حداقل میان دو عارضه که میتواند توسط حس یاب (sensor) تشخیص داده شود
soil solution
محلول خاک
solid solution
محلول جامد
solution
محلول ، انحلال
حل شدن کاتیونها یا آنیونها یا مواد سنگی در سیالی مثل آب ، انحلال - حل شدن کاتیونها یا آنیونها یا مواد سنگی در سیالی مثل آب
spectral resolution
قدرت تفکیک طیفی
vadose solution
محلول وادوز
عمل محلولی توسط آب غیر اشباع در بالای حد سطح ایستابی
مقایسه شود با: محلول فراتیک ، محلول وادوز - عمل محلولی توسط آب غیر اشباع در بالای حد سطح ایستابی - مقایسه شود با: محلول فراتیک

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن