معنی Cauchy sequence

ریاضی و آمار

Cauchy sequence

دنباله کوشی ، دنباله‌ی کُشی ، توالی کُشی ، رشته‌ی کُشی ، دنباله ی کوشی ، رشته ی کوشی ، توالی کوشی

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی Cauchy sequence

cauchy sequence of real numbers

دنباله ی کوشی اعداد حقیقی ، دنباله ی اصلی اعداد حقیقی

cauchy sequence of rational numbers

دنباله ی کوشی اعداد گویا ، دنباله ی اصلی اعداد گویا

cauchy sequence in a metric space

دنباله ی کوشی در فضای متریک ، دنباله ی اصلی در فضای متریک

absolute value of a sequence

قدر مطلق یک دنباله

admissible sequence

دنباله پذیرفتنی ، دنباله ی پذیرفتنی

almost everywhere convergent sequence

دنباله‌ی تقریباً همه‌جا همگرا ، دنباله تقریباً همه‌جا همگرا ، دنباله ی تقریبا همه جا همگرا

alternate sequence

دنباله ی متناوب

alternating sequence

دنباله ی متناوب

arithmetic sequence

دنباله حسابی ، تصاعد حسابی ، دنباله ی حسابی

ascending sequence

دنباله افزایشی 1- دنباله ای از اعضای یک مجموعه جزئاً مرتب به نحوی که هر عضو دنباله نابزرگتر از عضو بعدی باشد 2- به خصوص ، دنباله ای از مجموعه ها به نحوی که هر عضو دنباله زیرمجموعه ای از عضو بعدی باشد

banded sequence

دنباله ی کران دار

binary sequence

دنباله‌ی دوحالتی ، دنباله دوحالتی

bounded sequence

دنباله‌ی کران‌دار ، دنباله‌ی محدود ، دنباله‌ی کناره‌دار ، دنباله کراندار ، دنباله ی کراندار ، دنباله ی محدود ، دنباله ی کناره دار

boundedly convergence sequence

دنباله ی همگرای کراندار ، دنباله ی محدوداً همگرا ، دنباله ی محدودا همگرا

cauchy

کُشی - 1789 تا 1857 میلادی ، اوگستن کوشی در 21 اوت سال 1789 در پاریس متولد شد پدرش مردی مقدس و مادرش زنی با تقوا بود کوشی نزد پدر تعلیم دید پدری که مقامهای اداری بالایی را بر عهده داشت از جمله نخستین منشی مجلس سنا بود خانواده کوشی در آرکوی در همسایگی لاپلاس و برتوله زندگی می کردند در سال 1800 که پدرش به سمت منشی مجلی سنا انتخاب شد اوگستن کوچک و فعال را همراه خود به آنجا برد لاگرانژ متوجه استعداد او گردیده بود و به دوست خود لاپلاس گفته بود: او روزی ریاضی دان بزرگی خواهد شد و همگی ما را خواهد گرفت طولی نکشید که کوشی در 15 سالگی جایزه بزرگ امپراطور را در ادبیات قدیم برد کوشی در سال 1805 به تحصیل در مدرسه پلی تکنیک و در سال 1807 در مدرسه پلها و راهها پرداخت و در همان سال با مقام شاگرد اولی فارغ التحصیل شد در سال 1813 به پاریس بازگشت و در سال 1815 موافقت کرد که (از طریق انتصاب) جای گاسپار مونژ جمهوری خواه و طرفدار بناپارت را که اخراج شده بود بگیرد از سال 1814 در مدرسه پلی تکنیک تدریس کرد وکرسیهای دیگری را در دانشکده علوم و کولژ دو فرانس تصدی نمود در سال 1817 و در سن 28 سالگی با آلوئیزدوبور ، دختر (یا نوه) ناشر اکثر آثارش ازدواج کرد پس از انقلاب در ژوئیه 1830 او نه تنها از یاد کردن سوگند وفاداری - که معنیش از دست دادن کرسی استادی بود - سرپیچید بلکه جلای وطن کرد و معلوم نیست که چرا این کار را کرد کوشی از سال 1820 تا 1830 تئوری توابع یک متغیر موهومی را بنا نهاد و همین تئوری است که امروزه بزرگترین عنوان افتخار او محسوب می شود کوشی که کاتولیک مؤمنی بود نقش عمده ای در مؤسسه ای خیریه کلیسایی به عهده گرفت شهرت او شهرت فردی متعصب ، خودخواه ، تنگ نظر بوده است آبل او را دیوانه ، بی نهایت کاتولیک و متعصب می نامید کوشی بر ریاضیات تسلط نیافت بلکه ریاضیات بر او مسلط شد هر گاه فکری به ذهنش خطور می کرد نمی توانست برای نشر آن لحظه ای انتظار بکشد پیش از آن که ماهنامه گزارشها به وجود آید او مجله ای خصوصی بنام تمرین های ریاضی بنیان نهاد که 12 شماره یک سال آن را خود او با نامحتملترین موضوعات و نظم پر کرده بود در کمتر از بیست سال ماهنامه گزارشها 589 یادداشت از او منتشر کرد و بسیاری از نوشته های دیگر به چاپ نرسید روی هم رفته او دست کم 7 کتاب و 800 مقاله انتشار داد در نقل قول از دیگران دقیقتر از ریاضیدانان روزگار خود بود بیشتر آثار او حکایت از شتابزدگی دارند اما نامرتب یا شلخته وار نوشته نشده اند کوشی 16 مفهوم و قضیه فقط در مبحث کشسانی دارد یعنی تعداد مفاهیم و قضایای او از تعدادی که نام ریاضیدانان دیگر را بر خود دارند بیشتر است همه آنها در شکل نهایی خود ساده و بنیادینند کتاب درسی وی به نام دوره تحلیل ریاضی که در سال 1821 منتشر شد تاثیر نیرومندی بر معاصرانش گذاشت معیارهای همگرایی را کشف و بیان نمود و علامت جذر را به کار برد قضیه لاگرانژ و قضیه باقیمانده خود را با اثبات رسانید نخست از راه انتگرال و سپس به وسیله قضیه مقدار میانگین که اندکی از حساب انتگرال کنار رفته بود در کتاب پرآوازه او به نام حساب حدها(1831 - 1832) مسائل مربوط به همگرایی به مسائل مربوط به رشته های هندسی تحویل شده اند وی مفهومی را که ما از تداوم یا پیوستگی داریم اختراع کرد کوشی بر خلاف گائوس که اکتشافات خود را پنهان می داشت تمام اکتشافات خود را به آکادمی فرستاد وی کسی بود که موفق شد اکتشافات گائوس را دو مرتبه کشف نماید کتاب او به نام نوشته ای در باره انتگرالهای عین که بین دو حد موهومی گرفته شده اند و در سال 1825 منتشر شد گام بلندی بود به سوی آنچه اکنون قضیه انتگرال کوشی نامیده می شود او انتگرالها را در مسیرهای اختیاری در میدان مختلط تعریف کرد و از طریق معادله های دیفرانسیل کوشی - ریمان به وسیله حساب تغییرات اینواقعیت را استنتاج نمود محصول کار او قضیه باقیمانده در مورد قطبها بود که به وسیله پ آ لوران بسط یافت کوشی برای امتحان همگرایی رشته توانی خاص برای تابعهای ضمنی که به رشته مکانیک آسمانی لاگرانژ موسوم بود ، در سال 1827 روشی ابداع کرد او از طریق این کار فرمول انتگرال خود را از قضیه انتگرال خود استنتاج نمود در سال 1846 مسیرهای انتگرالگیری بسته اختیاری را شناسانید و قضیه انتگرال خود را به وسیله آنچه امروزه فرمول گرین نامیده می شود به اثبات رسانید کوشی در سال 1822 ابزار اساسی ریاضی نظریه کشسانی را به وجود آورد(چیزی که عده ای آن را بزرگترین دستاورد او به شمار می آورند) او معادله خود در باره تعادل صفحه کشسان را بر پایه نیرویی واحد یعنی کشش یا فشار استوار کرد نیرویی با همان ماهیت فشار ئیدرودینامیک از سوی یک مایع بر سطح جسمی جامد که از لحاظ اندازه و جهت ناشی از فشارهها یا کششهایی بود که بر سه صفحه

cauchy condensation test

آزمون چگالش کوشی

cauchy condition

شرط کُشی ، شرط کوشی

cauchy condition for convergence of sequences

شرط کوشی برای همگرایی دنباله ها

cauchy condition for convergence of series

شرط کوشی برای همگرایی سری ها

cauchy condition for uniform convergence

شرط کوشی برای همگرایی یکنواخت

cauchy criterion

معیار کُشی ، محک کُشی ، محک کوشی ، معیار کوشی ، ملاک کوشی

cauchy distribution

توزیع کُشی ، بخش کُشی ، توزیع کوشی ، توزیع کوشی / کلمات مرتبط wrapped-up Cauchy distribution

cauchy distribution law

قانون توزیع کُشی ، قانون توزیع کوشی

cauchy goursat theorem

قضیه کُشی ــ گورسا

cauchy inequality

نابرابری کوشی

cauchy integral

انتگرال کُشی ، انتگرال کوشی

cauchy integral formula

فرمول انتگرال کُشی ، دستور انتگرال کُشی ، دستور انتگرال کوشی ، فرمول انتگرال کوشی

cauchy polygon

چندضلعی کوشی

cauchy principal value

مقدار اصلی کوشی

cauchy principal value of integral

مقدار اصلی کوشی انتگرال

cauchy principle value

مقدار اصلی کُشی

cauchy principle value of integral

مقدار اصلی کُشی انتگرال

cauchy process

فرآیند کُشی ، فرایند کوشی

cauchy product

حاصلضرب کُشی ، حاصل ضرب کوشی

cauchy product of power series

حاصلضرب کُشی های سری های توانی ، حاصل ضرب کوشی سری های توانی

cauchy product of series

حاصل ضرب کوشی های سری ها

cauchy remainder

باقی مانده ی کوشی

cauchy representation

نمایش کوشی

cauchy residue theorem

قضیه ی باقیمانده ی کوشی

cauchy riemann equations

معادلات کُشی ــ ریمان

cauchy rule

قاعده ی کُشی

cauchy schwarz inequality

نامساوی کُشی_شوارتس

cauchy theorem

قضیه‌ی کُشی ، قضیه کوشی ، قضیه ی کوشی

cauchy-goursat theorem

قضیه ی کوشی-گورسا

cauchy-hadamard formula

فرمول کوشی-آدامار

cauchy-riemann equations

معادله های کوشی-ریمان ، معادلات کوشی-ریمان

cauchy's condensation

تراکم کشی

cauchy's condensation test

آزمون تراکم کُشی ، آزمون همچگالش کُشی ، آزمون تراکم کشی

cauchy's criterion

محک کشی

cauchy's inequality

نامساوی کُشی ، نامساوی کوشی

cauchy's integral theorem

قضیه ی انتگرال کوشی

cauchy's method interpolation

روش درون‌یابی کُشی ، روش درون‌یابی کوشی

cauchy's product of series

حاصلضرب کُشی سری ها ، حاصل ضرب کوشیِ سری

cauchy's rule

قاعده ی کوشی

cauchy-schwarz inequality

نابرابری کوشی-شوارتس ، نامساوی کوشی-شوارتس

cauchy-schwarz inequality for inner product

نامساوی کوشی-شوارتز در مورد حاصل ضرب داخلی

cauchy-schwarz inequality for integrals

نامساوی کوشی-گورسا برای انتگرال ها

cesaro summable sequence

دنباله ی مجموع پذیر چزارو

cohomology exact sequence

دنباله ی کامل همانستگی

completely multiplicative sequence

دنباله ی ضرب پذیر تام ، دنباله ی ضریب پذیر تام

complex sequence

دنباله ی مختلط

consequence

نتیجه ، پیامد ، اهمیّت ، تالی ، تفسیر ، ترادُف ، پی آمد

constant sequence

دنباله ی ثابت

contracting sequence

دنباله ی منقبض شونده

convergence of a sequence

همگرایی یک دنباله ، همگرایی دنباله

convergence of sequence

همگرایی دنباله

convergent sequence

دنباله ی همگرا ، دنباله ی متقارب

convex sequence

رشته ی کوژ ، دنباله ی محدب

course sequence

توالی دوره

decreasing sequence

دنباله ی نزولی ، دنباله ی کاهشی

difference sequence

دنباله ی تفاضل ها

divergent sequence

دنباله واگرا ، دنباله متباعد ، دنباله ی همگرا

dominant sequence

دنباله ی غالب

double sequence

دنباله ی مضاعف ، دنباله ی دو گانه ، رشته ی مضاعف ، دنباله ی دوگانه

eccentric sequence

دنباله ی مرکزگریز

empty sequence

دنباله ی پوچ ، رشته ی تهی

exact sequence

دنباله ی درست ، دنباله ی کامل

expanding sequence

دنباله ی منبسط شونده ، دنباله ی افزایشی

farey sequence

دنباله ی فاری

Fibonacci sequence

دنباله فیبوناچی

finite sequence

دنباله متناهی ، دنباله ی متناهی ، مجموعه ی محدود ، مجموعه ی پایان دار ، مجموعه ی با پایان

fundamental exact sequence

دنباله ی کامل اصلی

fundamental sequence

دنباله ی اساسی

general sequence

دنباله ی کلی

geometric sequence

دنباله هندسی ، دنباله ی هندسی

harmonic sequence

تصاعد همساز ، دنباله ی همساز

homology exact sequence

دنباله ی کامل مانستگی

in sequence

به ترتیب

increasing sequence

دنباله ی افزایشی ، دنباله ی صعودی ، رشته ی صعودی

infinite sequence

دنباله ی نامتناهی ، رشته ی نامتناهی

job sequence

توالی کار ها

lexicographic sequence

دنباله قاموسی

limit of a sequence

حد دنباله

monotone sequence

دنباله ی یکنوا

monotonic decreasing sequence

دنباله ی یکنوای نزولی

monotonic increasing sequence

دنباله ی یکنوای صعودی

monotonic sequence

دنباله ی یکنوا

monotonically decreasing sequence

دنباله ی نزولی یکنواخت ، دنباله ی یکنوای نزولی

monotonically increasing sequence

دنباله ی یکنوای صعودی

multiplicative sequence

دنباله ی ضربی ، دنباله ی ضرب پذیر

n bit sequence

دنباله ی n بیتی

nested sequence

دنباله ی تو در تو

non decreasing sequence

دنباله ی ناکاهشی ، دنباله ی افزایشی

non increasing sequence

دنباله ی ناافزایشی ، دنباله ی کاهشی

null sequence

صفر دنباله ، هیچ رشته ، دنباله ی صفر ، دنباله ای که حد آن صفر است

numberical sequence

دنباله ی عددی

numerical sequence

گزاره ی خبری ، دنباله ی عددی

pointwise bounded sequence

دنباله ی نقطه به نقطه کراندار

pointwise convergence sequence

دنباله ی همگرای نقطه وار

pointwise convergent sequence

دنباله ی همگرای نقطه ای همگرا ، دنباله ی نقطه به نقطه ، دنباله ی همگرای نقطه ای

properly divergent sequence

دنباله ی سره ی واگرا

quasi-random sequence

دنباله شبه‌تصادفی

radical sequence

دنباله‌ی رادیکال ، رشته‌ی رادیکال

random sequence

دنباله تصادفی ، دنباله ی تصادفی

rational sequence

دنباله‌ی گویا ، رشته‌ی گویا ، دنباله ی گویا ، رشته ی گویا

real sequence

دنباله‌ی حقیقی ، دنباله ی حقیقی

real valued sequence

دنباله ی حقیقی ، رشته ی حقیقی

recurrent sequence

دنباله بازگشتی ، دنباله ی بازگشتی

recursively defined sequence

دنباله ی به طور بازگشتی تعریف شده

regular sequence

دنباله ی همگرا ، دنباله ی منظم

reversed sequence

دنباله ی وارون شده

sequence

دنباله ، رشته ، مجموعه ی نتوالی ، سلسله ، دنباله / کلمات مرتبط lower central series admissible sequence bounded sequence Cauchy sequence recurrent sequence random sequence almost everywhere convergent sequence quasi-random sequence finite sequence geometric sequence divergent sequence uniformly convergent sequence

short exact sequence

دنباله ی دقیق کوتاه ، دنباله ی کامل کوتاه

shuffled sequence

دنباله ، آمیخته

special sequence

دنباله ی خاص

spectral sequence

دنباله ی طیفی

split exact sequence

دنباله ی درست شکاف ها

state sequence

دنباله ی حالت ها

stationary sequence

دنباله ی ایستی ، دنباله ی توقّفی ، دنباله ی ایستا ، دنباله ی توقفی

strictly decreasing sequence

دنباله ی اکیداً نزولی ، دنباله ی کاهشی سره ، دنباله ی اکیدا نزولی

strictly increasing sequence

دنباله ی اکیداً صعودی ، دنباله ی افزایشی سره ، دنباله ی اکیدا صعودی

sturm sequence

دنباله ی استورم

subsequence

زیردنباله ، دنباله ی جزئی ، رشتک ، دنباله ی استخراج شده

term of a sequence

جمله ی یک دنباله

total sum of sequence

مجموع توان دوم های کل ، مجموع مجذورات کل

unbounded sequence

دنباله ی بی کران

uniformly bounded sequence

دنباله ی کراندار یک شکل ، دنباله ی کراندار یکنواخت

uniformly convergent sequence

دنباله یکنواخت‌همگرا ، دنباله ی یکنواخت همگرا

weakly convergent sequence

دنباله ی ضعیف همگرا

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی ریاضی و آمار از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی Cauchy sequence

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی Cauchy sequence

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی ریاضی و آمار بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما