معنی card row

مهندسی كامپيوتر و IT
card row
سطر کارت
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی card row
arrow
پیکان ، جهت دار
card
کارت ، کارت - 1- نگاه کنید به حعدزاثی زشقی 2- تخته مدار چاپی که در ریز کامپیوترها قرار می گیرد تا عملکردهای اضافی فراهم کند ، کارت یک تخته مدارهای الکترونیکی برای این که شکافهای (slots) گذر گسترشی کامپیوتر در آن جا بگیرد ، [کارت] اصطلاحی کلی در مورد برد مدار چاپی یا آداپتور که در کامپیوتر جای گرفته و عملکرد یا قابلیت جدیدی را به آن اضافه میکند چنین کارتهایی ، ویژگیهای اختصاصی از جمله قابلیتهای به کار گیری ماوس و مودم را به کامپیوتر اضافه میکنند که از قبل در آن تعبیه نشده اند نیز نگاه کنید به ‎ adapter ، ‎ board ، ‎ printed circuit board در برنامه هایی مانند برنامه فوق متن ‎ HyperCard ، این اصطلاح به تصویر کارت شاخصی اطلاق میگردد که اطلاعات روی آن ذخیره شده و برای ارجاعات بعدی ، فایل بندی میگردد نیز نگاه کنید به ‎ hypertext در گذشته ، این اصطلاح در مورد کارتهای پانچ (سوراخدار) سه در هفت اینچی نیز به کار میرفته که اطلاعات به صورت سوراخهایی در هشتاد ستون روی آن درج میشده است هر یک از این سوراخها نشانگر یک عدد یا حرف خاص بوده است که توسط کامپیوتر ویژه آن خوانده میشده است
card 80-column
کارت ‎ 80 ستونی
card cage
محفظه کارت
card code
کد کارت ، رمز کارت ، رمز کارت کد کارت
card column
ستون کارت
card deck
دسته کارت ، دستینه کارت ، دستینه کارت دسته کارت
card feed
خورد کارت
card field
فیلد کارت ، میدان کارت ، میدان کارت فیلد کارت
card hopper
قسمت جهنده کارت ، ناودان کارت ، ناودان کارت قسمت جهنده کارت
card image
تصویر کارت
card punch
دستگاه کارت منگنه
card random access memory
حافظه دستیابی تصادفی کارت
card reader
کارت خوان ، [کارت خوان] یک نوع دستگاه ورودی که برای خواندن اطلاعات موجود روی کارتها مورد استفاده قرار میگیرد کارتهای معمول مغناطیسی و سوراخ دار (پانچ شده) هستند در کارتهای مغناطیسی ، اطلاعات به صورت کدهای مغناطیسی و معمولا در دو شیار روی یک کارت پلاستیکی ، مانند کارت اعتباری ، جای میگیرند در کارتهای سوراخ دار ، سوراخهای نشانگر اطلاعات هستند که به وسیله یک ابزار مکانیکی خوانده میشوند این نوع کارتها که دیگر کاربرد وسیعی ندارند ، امکان ایجاد اطلاعات در خارج از کامپیوتر را فراهم میسازند مسلما خواندن دسته ای از کارتهای سوراخ دار بهتر از صرف وقت ‎ CPU برای تایپ شدن مستقیم اطلاعات به داخل حافظه کامپیوتر ، توسط کاربر میباشد
card reproducer
تولید کننده دوباره کارت
card sorter
دستگاه مرتب کننده کارت ، دستگاه کارت جور کن ، دستگاه کارت جورکن دستگاه مرتب کننده کارت
card stacker
مخزن کارت ، کارت پشته کن ، کارت پشته کن مخزن کارت
card to disk converter
مبدل کارت به دیسک
card verification
بازبینی کارت
cardbus
نسخه 32 بیتی از گذرگاه pcmcia
cardholder
صاحب کارت
cardinal number
عدد اصلی ، [تعداد موارد ، عدد اصلی] شماره ای که تعداد موارد موجود در یک مجموعه را مشخص میکند ، مثلا ((در این لیست ‎ 27 نام وجود دارد)) مقایسه کنید با ‎ ordinal number
cardinality
اندازه
corel drow
نرم افزاری قوی برای کارهای گرافیکی
home row
سر ردیف ردیفی از کلیدها بر روی صفحه کلید که انگشتان شخص در حالت عادی روی آنها قرار می گیرد ، ردیفی که کلید ها روی صفحه کلید که انگشتان شخص در حالت عادی روی انها قرار می گیرد ، ردیفی از کلیدها روی صفحه کلید که انگشتان شخص در حالت عادی روی انها قرار می گیرد ، ردیفی از کلیدها روی صفحه کلید که انگشتان شخص در حالت عادی روی آنها قرار می گیرد
insert row
درج ردیف
photodrow
برنامه ای گرافیکی برای طراحی
pilcrow
نماد 9l که برای علامت گذاری ابتدای پاراگراف جدید به کار می رود وقتی متنی از پاراگرافهای پیوسته تشکیل شده باشد استفاده از این نماد ضروری است
row
سطر ؛ ردیف ، [ردیف] مجموعه ای از موارد که از یک نوع بوده و به طریق افقی مرتب شده اند ، به عنوان مثال میتوان مجموعه سلهای مجاور هم از سمت چپ صفحه گسترده تا سمت راست آن را نام برد‎ ; یک خط افقی از پیکسلهای صفحه نمایش ، مجموعه داده هایی (متنی یا عددی) که به طریق افقی در یک جدول مرتب شده اند ، یک آرایه ریاضیاتی و انواع دیگر ماتریسهای ردیفی و ستونی نیز از این نوع هستند مقایسه کنید با ‎ column
scroll arrow
[فلش مرور ، فلش پیمایش] نگاه کنید به ‎ scroll bar
up-arrow
(کلید) بالابر

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن