معنی hard wired

مهندسی كامپيوتر و IT

hard wired

سیستم بندی شده ، سیسم بندی سخت افزاری مربوط به اتصال فیزیکی دو قطعه از تجهیزات الکترونیکی بایک کابل ( سیم )

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی hard wired

hard

سخت ، محکم ، در عملیات کامپیوتری صفتی به مفهوم دائم ، ثابت یا نمونه فیزیکی است ، مثلا: ‎ hard copy به معنای خروجی چاپی ، ‎ hard error به مفهوم اشکال سخت افزاری ، ‎hard-sectored ‎ disk به مفهوم دیسکی که با سوراخهایی در سطح آن و یا علامتهای مغناطیسی پاک نشدنی قطعه بندی شده ، و ‎hard ‎ return نشانگر یک کاراکتر دائمی انتهای خط است که با فشردن کلید ‎ Enter یا ‎ Return درج میگردد این اصطلاح متضاد ‎ soft که به مفهوم غیر ثابت و قابل تغییر میباشد اصطلاح ‎ hard در الکترونیک به مواردی اطلاق میگردد که خاصیت مغناطیسی خود را حتی در خارج از میدان مغناطیسی نیز حفظ میکنند

hard card

کارت دیسک سخت ، [کارت دیسک سخت] برد یا کارتی است که دیسک سخت و مدار کنترل کننده آن را در خود جای میدهد کارت دیسک سخت مستقیما به شیار گسترشی کامپیوتر متصل شده و کامپیوتر نیز به محض روشن شدن ، آن را شناسایی میکند تنها تفاوت مهم بین کارت دیسک سخت و یک دیسک سخت معمولی ، ساختار فیزیکی آن است دیسک سخت معمولی از یک دیسک گردان دیسک سخت که روی بدنه کامپیوتر سوار میشود ، و یک مدار کنترل کننده که در شیار گسترشی قرار میگیرد ، تشکیل میگردد‎ ; دیسک سخت به وسیله یک کابل نواری شکل به کنترل کننده وصل شده و جریان برق را نیز به وسیله یک کابل از منبع تغذیه اصلی کامپیوتر دریافت میکند در مقابل ، چون کارت دیسک سخت یک واحد است ، هیچ کابلی به آن وصل نشده و جریان برق را نیز از شیار گسترشی دریافت میکند نیز نگاه کنید به ‎ controller ، ‎ drive bay ، ‎expansion ‎ slot ، ‎ ribbon cable

hard clip area

حدودی که خارج از آن خطوط نمی توانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند ، حدودی که خارج از ان خطوط نمی توانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند ، حدودی که خارج از آن خطوط نمی توانند روی یک رسام دیجیتالی رسم شوند

hard contact printing

چاپ تماسی که در آن هد چاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار وارد می آورد ، چاپ تماسی که در ان هد چاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار وارد می اورد ، چاپ تماسی که در آن هد چاپگر با نیروی محسوسی روی لایه زیرین فشار وارد می آورد

hard copy

نسخه ی چاپی خروجی چاپی روی کاغذ کامپیوتری بر خلاف soft copy که فقط روی صفحه قابل دیدن است ، خروجی چاپ ، پنسخه ملموس ، نسخه چاپی ، نسخه چاپی نسخه ای از اطلاعات ، داده ها و مدارک که روی کاغذ ، فیلم یا رسانه دائمی دیگری ثبت می شود نقطه مقابل این اصطلاح ، soft copyاست که نسخه اطلااعت موجود در دیسک فلاپی ، دیسک سخت ، دیسک CD-ROM ، نوار ، صفحه نمایش یا رسانه کم دوام واگذاری دیگر می باشد ، [نسخه چاپی] نسخه ای از اطلاعات ، فیلم یا رسانه دائمی دیگری ثبت میشود نقطه مقابل این اصطلاح ، ‎ soft copy است که نسخه اطلاعات موجود در دیسک فلاپی ، دیسک ‎ CD-ROM ، صفحه نمایش یا رسانه کم دوام واگذاری دیگر میباشد

hard core

هسته‌ی اصلی

hard disk

دیسک سخت ، دیسک سخت نوعی وسیله برای ذخیره ی داده ها که از دیسکهای آلومینیومی سخت با پوشش اکسید آهن استفاده می کند این دیسکها ظرفیت سیار بیشتری نسبت به دیسکت ها دارند در آغاز دهه ی 80 معمولی دیسکهای سخت ده مگا بایت بود اما امروزه دیسکهای سخت با چندین گیگابایت ظرفیت همگانی شده اند نوک خواندن - نوشتن روی یک بالشتک هوا و بدون تماس با سطح دیسک حرکت می کند با این حال ، یکی از معایب دیسکهای سخت ، ثابت بودن و غیر قابل جا به ایی آنهاست نام دیگر دیسکهای سخت ، دیسکهای وینچستر است نگاه کنید به disk , mangement , hard disk diskette برای کسب اطلاعات در باره ی چگونگی ارتباط میان دیسک سخت و کامپیوتر ، نگاه کنید به ST- 506 SCSI , ESDI , IDF ، رجوع به Hard Disk Drive ، دیسکِ سخت

hard disk backup program

برنامه پشتیبانی دیسک سخت

hard disk controller

کنترل کننده دیسک سخت برد گسترشی که شامل مدار لازم برای کنترل و هماهنگی دیسک سخت می باشد بسیاری از کنترل کننده های دیسک های سخت به خوبی دیسک های فلاپی و نوارگردانها قادر به مدیریت بیش از یک دیسک سخت نیز می باشند

hard disk drive

گرداننده دیسک سخت ، دیسک سخت ، هارد دیسک یک یا چند صفحه انعطاف ناپذیر با پوششی از ماده خاصی که ثبت مغناطیسی داده های کامپیوتر روی آن صورت می گیرد یک دیسک سخت معمولی با سرعت 3600 دور در دقیقه (PRM) چرخیده و هدهای خواندن / نوشتن آ ن با فاصله 10 تا 25 میلیونیم اینچ از سطح دیسک ها شناور هستند دیسک سخت در داخل محفظه ای غیر قابل نفوذ جای می گیرد تا گرد و غبار باعث آلودگی و آسیب دیدگی آن نگردد سرعت دستیابی به اطلاعات در دیسک های سخت بیشتر از دیسک های فلاپی بوده همچنین حجم بسیار بیشتری از اطلاعات را در خود جای می دهند در دیسک های سخت چند صفحه دیسک جای داده می شود تا دیسک گردان بتواتند به بیش از یک صفحه دستیابی داشته باشد

hard disk interface

رابط دیسک سخت روش استانداردی برای دستیابی به اطلاعات ذخیره شده بر روی دیسک سخت استانداردهای رابط دیسک سخت بسیاری مانند IDE,ESDI,ST506 Interface وSCSI در طی زمان به وجود آمده اند

hard disk mangement

مدیریت دیسک سخت وظیفه ای که تقریباً تمام کاربران کامپیوتر با آن روبه رو هستند چند نکته برای بهره برداری بهینه از دیسک سخت 1 یاد بگیرید که چگونه از دیسک سخت پشتیبان تهیه کنید و گاهی آن را به کار بگیرید هر دیسک سختی پس از چند سال خراب می شود اگر سیستم پشتیبان گیری همراه با دستگاه نوارخوان دارید از دیسک سخت ، نوار پشتیبان تهیه کنید در غیر اینصورت ، باید از فایلهای دیسک سخت روی دیسکت ها پشتیبان فراهم کنید البته با ایجاد پشتیبان از فایلهایی که خود ایجاد کرده اید می توانید کار را ساده تر کنید 2 دیسک را به دایرکتورهای فرعی ( پوشه هایی برای سیستم مک اینتاش ) تقسیم کنید و در هر یک از آنها فایلهای مرتبط را قرار دهید برای سازماندهی بهینه ی اطلاعات ، می توان سطوح دایرکتوری بیشتری را درون دایرکتوری فرعی به وجود آورد مثلا در یک دایرکتوری فرعی واژه پرداز ، نامه ها از گزارش ها جدا شود و درون دایرکتوری جداگانه ای قرار گیرد روش دیگر گروه بندی فایلها بر اساس پروژه های مربوط به خود و قرار دادن هر گروه در یک دایرکتوری است 3 فرمان path را در سیستم عامل MS-DOS یا معادل و همان آن را به کار ببرید تا فرمانهای متداول ( در هر دایرکتوری که هستید ) عمل کنند می توانید فرمان Path را در فایل outoexec bat قرار دهید 4 در MS-DOS فرمان PROMPT $P$g را به کار ببرید به این ترتیب در هر دایرکتوری که قرار بگیرید سیستم نام آن را نشان می دهد ( مانند c:\maydir ) ، این فرمان نیز می تواند در ون فایل autoexec bat قرار گیرد در واقع ، شاید این فرمان ، بیشتر در این فایل وجود دارد 5 فایلهایی که نیاز ندارید پاک کنید یک دایرکتوری به نام junk درست کنید و فایلهایی را در آن قرار دهید که طی مدت طولانی به آن نیاز ندارید 6 به طور دوره ای ، فرمانهای chkdsk و scandisk یا معادل و همان آنها را اجرا کنید تا دسته اطلاعات گمشده ( clusters ) را بررسی کنند نگاه کنید به cluster ددد 7 در صور ت امکان هر چند ماه یک بار برنامه ای برای پیوسته سازی فایلها اجرا کنید یا به وسیله ی تهیه ی پشتیبان از کل دیسک ، پاک کردن تمام فایلها ، و ذخیره دوباره ی آنها روی دیسک ، تکه تکه شدن فایلها را حذف کنید 8 در مک اینتاش ، گاهی هنگام راه اندازی سیستم ، به وسیله ی پایین نگه داشتن کلید های command , option , برنامه ی desktop را مجدداً بسازید این کار موجب افزایش سرعت عملکرد سیستم می شود

hard disk type

نوع دیسک سخت ، نوع دیسک سخت عددی که در ناحیه حافظه CMOS RAM کامپیوتر شخصی ذخیره می شود و مشخصات دیسک سخت ، مانند تعداد نوکهای (هدهای) خواندن/نوشتن و تعداد سیلندرهای دیسک را تعریف می کند دستیابی به این عدد به طور مستقیم از سسیستم عامل امکان ندارد بعضی از کامپیوترهای شخصی به منظور دستیابی به نوع دیسک سخت نیاز به برنامه پیکربندی خاصی دارند ، بعضی دیگر نیز از طریق برنامه setupتعبیه شده درROM BIOS ، این امکان را فراهم می آورند ، [نوع دیسک سخت] عددی که خصوصیات دیسک سخت از جمله تعداد هدهای خواندن‎/ نوشتن و تعداد سیلندرهای آن را به کامپیوتر اطلاع میدهد مقدار مربوط به نوع دیسک سخت که معمولا به وسیله برچسبی روی آن مشخص میشود ، باید هنگام سوار کردن دیسک روی سیستم و پیکربندی آن ، به کامپیوتر ارائه داده شود تنظیم ، کنترل یا تغییر نوع دیسک سخت با استفاده از برنامه ای که در دیسک فلاپی به همراه کامپیوتر ارائه میشود و یا به وسیله برنامه ‎ setup موجود در ‎ROM ‎ BIOS کامپیوتر صورت میگیرد نیز نگاه کنید به ‎ clone ، ‎ ROM BIOS

hard drive

گحرداننده سخت ، گرداننده سخت رجوع به hard disk

hard edge

لیه ی سخت لبه ای صاف و تیز که آمیختگی یا ناصافی مرزی ندارد بر خلاف soft edge

hard error

خطای سخت افزاری خطایی که از خرابی در سخت افزار به وجود می آید ، خطای ملموس ، خطای سخت افزاری ، [اشکال سخت افزاری] اشکالی که در اثر بد کارکردن یک بخش سخت افزاری یا ناسازگاری آن با بخشهای دیگر پیش میآید و باعث جلوگیری از ادامه عملیات برنامه میگردد مقایسه کنید با ‎ fatal error ; soft error ، ‎ hard failure ، خطای سخت‌افزاری

hard failure

خرابی سخت افزاری ، نارسایی سخت افزاری ، [خرابی سخت افزاری] وجود اشکال در یک بخش سخت افزاری که برای رفع آن باید به تعمیر کار سخت افزاری رجوع نمود ، خرابی سخت‌افزاری

hard fallure

خرابی سخت افزاری خرابی قطعه ای از تجهیزات در این صورت قبل از استفاده دوباره ، باید نان را تعمیر کرد

hard hyphen

خط تیره واصل ، خط کجی که به هنگام هجی کردن مورد نیاز بوده و همیشه چاپ می گردد ، خط تیره ی ضروری نگاه کنید به required hyphen ، نگاه کنید به ‎ hyphen

hard page

صفحه اجباری اتصال اجباری صفحه و محلی که واژه پرداز باید صفحه ی جدیدی را شروع کند خواه صفحه ی قبلی پر شده یا نشده باشد برنامه عای world perfect و windows write با پایین نگهداشتن کلید control و فشار کلید enter صفحه ی جدیدی را ایجاد می کنند

hard return

کارکتر ورودی که کاربر به وسیله ان پایان سطر حاری و شروع سطر بعدی را اعلام می کند ، [شکستگی خط ثابت] سیگنالی که باعث میشود مکان نما (یا نشانگر) به ابتدای خط بعدی برود در برنامه های واژه پردازی که خطوط در بین حاشیه های یک صفحه بطور اتوماتیک شکسته میشوند ، این سیگنال پایان پاراگرافها را مشخص میکند از آنجایی که سیگنال مزبور در برنامه های مختلف مفاهیم مختلفی دارد ، هنگام انتقال اسناد از یک برنامه به برنامه دیگر ممکن است اثرات عجیبی در خطوط و فواصل آنها دیده شود مقایسه کنید با ‎ ; soft return نیز نگاه کنید به ‎ wordwrap

hard sector

قطاع سخت افزاری ، قطاع سخت‌افزاری

hard sectored

دیسک لرزانی که در آن سوراخهایی به منظور تعیین حدود هر قطاع یا بخش تعبیه و منگنه شده است ، دیسک لرزانی که در ان سوراخهایی به منظور تعیین حدود هر قطاع یا بخش تعبیه و منگنه شده است ، دیسک لرزانی که در آن سوراخهایی به منظور تعیین حدود هر قطاع یا بخش تعبیه و منگنه شده است

hard sectored disk

دیسک با بخشبندی ثابت

hard space

فاصله واصل ، فاصله واصل کاراکتری که دو حرف را از یک دیگر جدا نگه می دارد

hard ware

سخت افزار اجرای فیزیکی یک سیستم کامپیوتری ، تجهیزات کامپیوتری بر خلاف software ، رجوع به hardware

hard ware interrupt

وقفه ی سخت افزاری وقفه ی سخت افزاری cpu که از یک حادثه ی سخت افزاری ( مانند فشار یک کلید به وجود می آید نگاه کنید به interupt

hard-coded

[کد اختصاصی] صفتی در مورد روال یا برنامه ای که برای وضعیت خاصی طراحی شده و یا به جای دریافت ورودی عمومی ، از ثابتهای توکار استفاده میکند این اصطلاح از جهتی متضاد ‎ generalized (عمومیت یافته) میباشد

hard-sectord disk

[دیسک با قطاع بندی ثابت] یک دیسک فلاپی که قطاعهای داده ای آن به وسیله سوراخهایی بطور فیزیکی علامت گذاری شده اند دیسک گردان با یافتن این سوراخها میتواند ابتدای قطاعها را بیابد این نوع دیسکها که از یک تکنولوژی قدیمی هستند ، کاربرد کمتری پیدا کرده اند مقایسه کنید با ‎soft-sectored ‎ disk

Hardware

سخت افزار

hardware abbress

آدرس سخت افزاری

hardware abstraction layer

لایه انتزاعی سخت افزاری

hardware check

مقابله سخت افزاری ، [کنترل سخت افزاری ، بررسی سخت افزاری] یک کنترل سخت افزاری اتوماتیک که به منظور یافتن اشکالات و مسائل داخلی سیستم صورت میگیرد

hardware configuation

پیکربندی سخت افزار

hardware configuration

پیکربندی سخت افزار ، پیکربندی سخت‌افزاری

hardware conversion

تبدیل سخت افزاری

hardware cryptographic module

وسیله رمز گذاری سخت افزاری

hardware dependent

وابستگی سخت افزاری ، وابستگی سخت‌افزاری

hardware description language

زبان تشریع سخت افزاری

hardware description languages hdl

زبان تشریح سخت‌افزاری

hardware emulation layer

لایه تلید سخت افزار ، رجوع به HEL

hardware failur

[خرابی سخت افزاری ، ایراد سخت افزاری] نگاه کنید به ‎ hard failure

hardware failure

خرابی سخت افزاری

hardware handshake

دست دادن سخت افزاری

hardware info

نرم افزاری برای نمایش اطلاعاتی از سخت افزار

hardware interrupt

وقفه سخت افزاری ، [وقفه سخت افزاری] نوعی وقفه که از خارج توسط بخشهای سخت افزاری مانند صفحه کلید ، دیسک گردان و درگاههای ورودی‎/ خروجی و یا از داخل به وسیله ریز پردازنده صادر میگردد وقفه های سخت افزاری خارجی برای جلب توجه ریز پردازنده کامپیوتر به بخش صادر کننده وقفه مورد استفاده قرار میگیرند وقفه های سخت افزاری داخلی توسط ریز پردازنده ها و برای کنترل وقایع ، صادر میگردند وقفه های سخت افزاری میتوانند مانند کاراکترهای دریافتی از صفحه کلید ، بطور اتفاقی (غیر ترتیبی) و یا مانند زمان سنج کامپیوتر ، بطور از پیش تعیین شده شکل بگیرند برای این که ریز پردازنده باید وسیله ای برای تشخیص اضطراری یا غیر اضطراری بودن وقفه ها داشته باشد ، سطح اولویتی برای وقفه های سخت افزاری در نظر گرفته میشود و اولویت برتر معمولا به وقفه های نشانگر اشکالهای جدی (مثل بروز اشکال در حافظه) داده میشود نیز نگاه کنید به ‎ external interrupt ، ‎ interrupt

hardware key

کلید سخت افزاری ، [کلید سخت افزاری] یک وسیله سخت افزاری که برای محافظت سیستم در برابر کاربرد غیر مجاز مورد استفاده قرار میگیرد به عنوان مثال ، کلید جلوی کامپیوترهای شخصی سازگار با آی بی ام ، صفحه کلید آن را قفل میکند تا از استفاده غیر مجاز آن جلوگیری به عمل آید بسیاری از بسته های نرم افزاری از یک نوع کلید سخت افزاری دیگر استفاده میکنند که ‎ dongle نامیده میشود به همراه این نرم افزارها یک قطعه سخت افزاری ارائه میگردد که به یکی از درگاههای ورودی‎/ خروجی کامپیوتر متصل میشود وقتی برنامه مربوطه به اجرا درمیآید ، وجود این کلید را در درگاه کامپیوتر کنترل میکند ، که اگر موفق به یافتن آن نشود ، عملیات خود را متوقف میسازد بدین ترتیب ، امکان تهیه کپی پشتیبان از نرم افزار وجود خواهد داشت اما در بیش از یک کامپیوتر قابل اجرا نخواهد بود نیز نگاه کنید به ‎ copy protection ، کلید سخت‌افزاری

hardware monitor

مبصر سخت افزاری ، [ناظر سخت افزاری] مداری که عملیات سیستم سخت افزاری‎/ نرم افزاری را تحت نظارت قرار میدهد ناظر سخت افزاری میتواند علت اشکالات اساسی را بیابد ، در حالی که ناظر نرم افزاری که اشکال زدا (‎debugger) نامیده میشود ، چنین قابلیتی ندارد

hardware platform

پایگاه سخت افزار

Hardware redundancy

افزونگی سخت افزاری

hardware reset

باز راه اندازی سخت افزاری

hardware resources

منابع سخت افزاری ، منابع سخت‌افزاری

hardware specialist

متخصص سخت افزار کسی که خرابی تجهیزات سیستم کامپیوتری را تشخیص داده و آن را تعمیر و نگهداری می کند ، متخصص سخت‌افزار

hardware support

پشتیبانی سخت افزاری

hardware tree

درخت سخت افزاری

hardware-dependent

[وابسته به سخت افزار] صفتی برای برنامه ها ، زبانها یا وسایل و اجزای کامپیتوری که به سیستم یا پیکربندی کامپیوتری خاصی وابسته هستند به عنوان مثال ، زبان اسمبلی وابسته به سخت افزار است زیرا فقط برای کار با ساخت یا مدل خاصی از ریز پردازنده طراحی میگردد

hardwired

سخت سیم پیچی شده ، سیم پیچی شده ، سخت افزاری ، سیم بندی شده ، [همبندی شده ، سیم کشی شده] در طراحی کامپیوتر و الکترونیک ، قابلیت استفاده از سخت افزارها (مانند مدارهای منطقی) میباشد به عبارت کلیتر ، این اصطلاح در مورد کامپیوتر یا وسایل دیگری به کار میرود که بطور فیزیکی به یک سیستم یا شبکه متصل شده اند ، مثل ریز پردازنده ای که به وسیله یک اتصال دهنده یا کابل شبکه ای به یک شبکه محلی وصل شده است

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی hard wired

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی hard wired

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما