معنی modal dialog box

مهندسی كامپيوتر و IT
modal dialog box
کادر گفتگوی مقید نوعی کادر گفتگو که نیاز به پاسخ فوری توسط کاربر دارد تا وقتی پاسخ داده نشود نمی توان از پنجره ی دیگر استفاده کرد این نوع کادرهای گفتگو معمولاً به پایان کاغذ چاپگر یا قطع ارتباط شبکه مربوط است نگاه کنید به diagog box
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی modal dialog box
ab switch box
جعبه سوئیچ A/B
alert box
پنجره یا جعبه هشدار ، [کادر هشدار] در رابطهای گرافیکی کاربر ، مانند رابط ‎ Apple Macintosh و در محیطهای پنجره ای دیگر مانند ‎ Windows و ‎ OS/2 ، کادری است که برای نشان دادن یک پیغام یا اخطار به نمایش درمیآید مقایسه کنید با ‎ dialog box
b-box
ثبات شاخص ؛ indexr egister ، ‎ رجوع کنید به: index register ثبات شاخص
bernolli box
جعبه برنولی - یک کارتج دیسک گردان قابل حمل و دارای ظرفیت بالا که شرکت یوتچ لومگه روی آن را ساخته ست و امروزه به طور گسترده ای جایگزین گرداننده های زیپ و آز شده است پس از کشف اصول آیرودینامیکی که مکانیسم هدگردان به آن بستگی دارد جعبه برنولی شهرت یافت این جعبه را ریاضیدان معروف آقای برنولی اختراع کرد
bernoulli box
جعبه برنولی ، [جعبه برنولی] یک ابزار ذخیره سازی با ظرفیت بالا که از یک کارتریج قابل جابجایی و غیر فرار استفاده میکند
black box
جعبه سیاه ، [جعبه سیاه] بخشی که ساختار داخلی آن معلوم نبوده اما کارش مشخص است طراحان سخت افزاری و نرم افزاری از این اصطلاح برای مدارها یا کد برنامه ای که عمل خاصی انجام میدهد ، استفاده میکنند مکانیسم داخلی این بخش برای طراحی که از آن استفاده میکند ، مهم نیست به عنوان مثال ، تراشه حافظه را یک جعبه سیاه میتوان در نظر گرفت بسیاری از افراد تراشه های حافظه را در کامپیوترها مورد استفاده قرار میدهند اما بطور کلی فقط طراحان تراشه حافظه به دانش عملکرد داخلی آنها نیاز دارند
black-box
جعبه سیاه
BlindBox
جعبه کور
bounding box
کادر محصور کننده - کادر نامرئی که یک شی گرافیکی را احاطه کرده و اندازه آن را تعیین می کند ، جعبه محاطی یک مکعب فرضی که دور شی را فراگرفته ومحدوده آن را در فضا مشخص می کند از این مکعب در محاسبات تشخیص بر خورد استفاده می شود ، [کادر محصور کننده] نگاه کنید به ‎ graphic limits
box
جعبه ؛ بدنه ، جعبه - در اصطلاح عامیانه به معنای کامپیوتر مخصوصا" نوع کوچک آن مثلا" linux box کامپیوتری است که سیستم عامل linux را اجرا می کند دراصطلاح فنی به معنای مجموعه ای از محدودیتهای فرضی
breakout box
جعبه قطع
browser box
کادر مرورگر
cd - rom jukebox
جعبه نگهدارنده چند دیسک فشرده و قابل استفاده
check box
کادر انتخابی - کادری کوچک ( در یک پنجره ) که کاربر می تواند به وسیله فشار دکمه ماوس آن را خاموش یا روشن کند وقتی این کادر روشن است علامت ضربدر یا تیک را در یک مربع نشان می دهد اما با خاموش بودن آن این مربع خالی است برخلاف دکمه های انتخاب کادرهای انتخابی بر یکدیگر اثری ندارند هر کادر انتخابی را می توان به طور مستقل از کادرهای دیگر خاموش یا روشن کرد ، جعبه که کاربر با تیک زدن آن رویدادی را انجام می دهد ، جعبه بررسی ، [کادرکنترلی ، کادر انتخابی ، کادر مقابله] نوعی کنترل محاوره ای که اغلب در رابطهای گرافیکی کاربر دیده میشود کادر کنترلی برای فعال یا غیر فعال کردن یک یا چند ویژگی یا گزینه از یک مجموعه ، مورد استفاده قرار میگیرد وقتی گزینه ای انتخاب شود ، یک علامت ‎ X یا ‎ M در این کادر ظاهر میشود مقایسه کنید با ‎ ; radio button نیز نگاه کنید به ‎ control
close box
کادر بستن پنجره
combo box
جعبه ای که از آن با یک گزینه را انتخاب کنیم ، جعبه ترکیب
compatibility box
نگاه کنید به ‎ DOS box
control box
کادر کنترل - کادر کوچکی در سمت چپ خط عنوان یک پنجره فشار کادرکنترل ، منویی را برای کنترل اندازه ی پنجره ظاهر می کند ؛ با دوبار فشار دادن کادر کنترل ، پنجره و برنامه ی در حال اجرای درون آن بسته می شود
converter box
جعبه مبدل
dead letter box
فایلی برای گرفتن پیامهای غیر قابل ارسال
dead-letter box
صندوق پیامهای غیر قابل تحویل ، [صندوق پیامهای بدون مقصد] در پست الکترونیکی یا سیستمهای پیام الکترونیکی ، فایلی است که پیغامهای با آدرس نادرست یا پیغامهای غیر قابل دریافت ، به آن ارسال میشوند
decision box
کادر تصمیم گیری ، [جعبه تصمیم] یک علامت لوزی شکل در روند نما که برای مشخص کردن گزینه ای که به یک انشعاب عملیاتی منتج میشود ، مورد استفاده قرار میگیرد
dialog box
جعبه تبادل دو طرفه ، کادر ارتباطی ، کادر محاوره ای - پنجره ای که برای گردآوری اطلاعات از کاربر ظاهر می شود وقتی کاربر اطلاعات لازم را پر کرد ، یا دکمه های مناسبی را فشار داد ، کادر محاوره ای ناپدید می شود تقریباً پس از پر کردن اطلاعات ، کلید " OK" را باید فشار داد نگاه کنید به command button ; option button ; text box ; check box ، جعبه تبادل دوطرفه پنجره ای که جهت رساندن اطلاعات به کاربر نمایش داده می شود ، [کادر ارتباطی] در یک رابط گرافیکی کاربر ، پنجره خاصی است که سیستم یا برنامه کاربردی برای دریافت پاسخ کاربر ، به نمایش درمیآورد به عنوان مثال ، به عنوان مثال ، وقتی کاربر میخواهد سندی را چاپ کند ، سیستم معمولا یک کادر ارتباطی را نشان میدهد که گزینه های مختلفی مانند وضوح بالا و حالت عمودی یا افقی کاغذ را مشخص میکند نیز نگاه کنید به ‎ windowng environment ، جعبه محاوره
dos box
یک روند ‎ OS/2 است که از اجرای برنامه های ‎MS-DOS پشتیبانی میکند
drop down box
جعبه پایین افت
inbox
صندوق ورودی ، فولدری در صندوق پست الکترونیکی برای مشاهده نامه های فرستاده شده ، دریافتی مکانی که پیام نگارهای رسیده در آن نگهداری می شود
juke box
جعبه گرامافون خودکار دارای سوراخی برای ریختن پول و دکمه مخصوص انتخاب صفحه
jukebox
ابزار ذخیره سازی با ظرفیت بسیار بالا که با استفاده از یک مکانیزم خود تغییر دهنده ، دیسک های نوری را به طور خودکار سوار یا پیاده می سازد یک jukeboxمعمولا حاوی یک تا چهار دیسک می باشد ، دستگاهی برای انتخاب دیسکها ( معمولاً دیسکهای CD-ROM ) از یک کتابخانه و قرار دادن دیسک مطلوب در دیسک گردان
linux box
جعبه ی Linux - ( اصطلاحی عامیانه ) به معنای کامپیوتر کوچکی که Linux را اجرا می کند
list box
کادر فهرست - ناحیه ای در یک کادر گفتگو که کاربر می تواند از میان فهرستی از اقلام آن را انتخاب کند ، فایلها ، دایرکتوریها ، چاپگر و نظایر آنها برای دیدن تصویر نگاه کنید به dialog box ، جعبه فهرست
mail box
جعبه پستی ، صندوق پستی رجوع به mailbox نامه دان مکانی که همه پیام نگارهای یک کاربر در آن نگهداری می شود
mailbox
صندوق پست ، انبار پیغام های پستی ، صندوق پستی بخشی از فضای ذخیره سازی دیسک که برای دریافت پیغامهای پست الکترونیکی یک کاربر شبکه مورد استفاده قرار می گیرد در برخی از سیستم های پستی ، این فایل ها روی کامپیوتر مربوط به خود کاربر ذخیره می شوند ، انباره پیغام های پستی صندوق پست ، نامهدان ، نامه‌دان
message box
کادرپیام پنجره ی کوچکی که با ظاهر شدن اطلاعاتی را به کاربر ارائه می دهد وقتی کاربر با فشار دکمه ی ماوس ، خواندن پیام را اعلام می ند کادر پیام ناپدید می شود نگاه کنید به aier box ، جعبه پیغام
middlebox
جعبه میانی
minimum bounding box
کوچکترین مستطیل در بر گیرنده ، کوچک‌ترین مستطیل دربرگیرنده
modal
وجهی
modal (value)
مقدار وجهی
modal dispersion
شکلی از پراکندگی پالس ها
msgbox
دستوری در برنامه نویسی که یک جعبه پیغام نشان می دهد و به صورا زیر است : Msgbox("Message",Button name,"title")
outbox
ارسالی مکانی برای نگهداری پیام نگارهایی که قرار است فرستاده شود
outof-the-box
آماده به کار
postal box
صندوق پستی
realjukebox
برنامه ای برای پخش فایلهای Real player
sandbox
جعبه ی شن محیطی امن برای اجرا ، مکانیزم حفاظتی که برنامه را از دستیابی یا تغییر حافظه یا فضای دیسک خارج از مجوزهای خاص آن حفاظت می کند این ویژگی امنیتی از تخریب سیستمی که برنامه ها روی آن اجرا می شوند جلو گیری می کند مثلاً برنامه ای از java که از اینترنت گرفته شده درون یک جبه شن اجرا می شود تا به دیسک سخت کامپیوتر مرورگر دسترسی نداشته باشد
size box
جعبه اندازه
spinbox
جعبه دوار
text box
کادر متن ناحیه ای در درون یک پنجره که کربر می تواند در آن کاراکترها را بنویسد و ویرایش کند ، جعبه متن
tool box
جعبه ابزار مجموعه ای از تصاویر کوچک که فرمانهای پر کار را نشان می دهد جعبه ابزار ممکن است در بالا یا کنار صفحه نمایش نشان داده شود البته می توانید این جعبه را با ماوس در هر جای مورد نظری قرار دهید گاهی برنامه های بسیار پیچیده ی نقاشی و عکاسی دارای چندین جعبه ابزار هستند که ابزار های مشابه در آن گروه بندی شده اند
toolbox
جعبه ابزار ، جعبه ابزار مجموعه ای از روالهای از پیش تعریف شده (و معمولا از پیش ترجمه شده) که برنامه نویس می تواند برای نوشتن برنامه یک دستگاه ، محیط یا کاربرد خاص از آنها استفاده کند
twinkel box
عدسی ها و یک دیسک چرخان ، دستگاه ورودی شامل حس کننده های نوری
twinkle box
عدسی ها و یک دیسک چرخان ، دستگاه ورودی شامل حس کننده های نوری
user interface toolbox
نگاخ کنید به ‎ toolbox
zomm box
کادر بزرگ نمایی - تصویری کوچک در سمت راست بسیاری از پنجره ها که موجب گسترش تا بزرگترین اندازه ممکن می شود برای انجام این کار ، دکمه ی ماوس را دوبار به سرعت روی این کارد فشار دهید این ویژگی در کامپیوترهای مک اینتاش وجود دارد
zoom box
جعبه درشتنمایی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن