معنی program switch

مهندسی كامپيوتر و IT

program switch

سوئیچ برنامه

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی program switch

data switch

گزینش گر داده ها ، [راه یابی داده ها] محلی در سیستم کامپیوتر که از آنجا ، داده های وارده به مکانهای مختلف هدایت میگردد

dip switch

دیپ سوئیچ ، [دیپ سوئیچ] یک یا چند سوییچ انتقالی یا کشویی که در یک محفظه پلاستیکی یا سرامیکی قرار داشته و به برد مدار وصل میشوند هر دیپ سوییچ را میتوان در یکی از دو وضعیت بسته یا باز قرار داد تا مثلا چاپگر از وضعیت عملکردی سریال (بیت به بیت) خارج شده و در وضعیت موازی (بایت به بایت) قرار گیرد نیز نگاه کنید به ‎ DIP

electronic switch

گزینه الکترونیکی

key switch

سوییچ کلید - بخش سوئیچی کلید ورود بر روی یک صفحه کلید ، سوئیچ کلید

microswitch

ریز گزینه

paddle switch

[سوئیچ سکانی] بلوکی از حافظه که اندازه ثابتی دارد در سیستم صفحه بندی حافظه ، صفحه بلوکی از حافظه است که آدرس فیزیکی آن را میتوان از طریق به قالب درآوری (‎mapping) سخت افزار تغییر داد صفحه معمولا در مورد سخت افزار حافظه مجازی مورد استفاده قرار میگیرد ، با وجود این بلوکهای ‎16 کیلوبایتی حافظه الصاقی (‎EMS) نیز صفحه نامیده میشوند در واحد مدیریت حافظه (‎MMU) ریز پردازنده های ‎ 80386 و ‎80486 ، و صفحه ‎ 4 کیلوبایت است در سیستمهای موتورولا ، اندازه صفحه بین ‎ 256 بایت و ‎ 32 کیلوبایت تنظیم میشود نیز نگاه کنید به ‎Expanded ‎ Memory Specification ، ‎ memory management unit ، ‎ virtual memory در گرافیک کامپیوتری ، صفحه بخشی از حافظه نمایشی است که حاوی یک تصویر به اندازه یک صفحه نمایش کامل میباشد

progarm switch

سوئیچ برنامه

program

برنامه - مجموعه ای از دستورالعمل ها که برای اجرا به کامپیوت ارائه می شود برنامه می تواند به هر زبان برنامه نویسی مانند ، بیسیک یا پاسکال ، یا زبان اسمبلی نوشت نگاه کنید به application program; utility ، برنامه نوشتن ، برنامه ، برنامه مترادف نرم افزار ، رشته دستورالعمل هایی است که توسط کامپیوتر قابل اجرا می باشد این اصطلاح می تواند به کد اصلی یا نگارش اجرایی آن (زبان ماشین) نیز اطلاق گردد ، [برنامه] مترادف نرم افزار ، رشته دستورالعملهایی است که توسط کامپیوتر قابل اجرا میباشد این اصطلاح میتواند به کد اصلی یا نگارش اجرایی آن (زبان ماشین) نیز اطلاق گردد برنامه کد اصلی ، عبارتها و فایلهای لازم برای تفسیر یا کامپایل کامل را تداعی نموده و برنامه قابل اجرا میتواند در یک محیط مشخص بار گذاری شده و مستقل از دیگر برنامه ها به اجرا درآید نیز نگاه کنید به ‎ program creation ، ‎ routine ، ‎ statement

program attention key

کلید دستیابی برنامه ، کلید جلب توجه برنامه ، کلید جلب توجه برنامه کلید دستیابی برنامه

program card

[کارت برنامه] نگاه کنید به ‎ PC Card ، ‎ ROM card

program cartridge

[کارتریج برنامه] نگاه کنید به ‎ ROM cartridge

program chaining

اتصال برنامه

program coding

کنترل برنامه ، کدگذاری برنامه

program control

کنترل برنامه

program correctness

تصحیح برنامه

Program counter

شمارنده ی برنامه

program creation

[تولید برنامه] روند تهیه یک برنامه (یا یک فایل اجرایی) تولید یک برنامه در سه مرحله صورت میگیرد: (‎1) ترجمه یک کد مبنا سطح بالا به کد مبنا زبان اسمبلی ، (‎2) اسمبل کد مبنا زبان اسمبلی به شکل فایلهای مقصود زبان ماشین ، (‎3) پیوند فایلهای مقصود زبان ماشین با فایلهای داده ای مختلف ، و فایلهای کتابخانه ای در یک فایل اجرایی برخی از کامپایلرها مستقیما از مبنا سطح بالا به زبان ماشین میروند ، و برخی از محیطهای مجتمع نیز تمام این سه مرحله را در یک فرمان خلاصه میکنند نیز نگاه کنید به ‎ assembler ، ‎ compiler ، ‎ linker ، ‎ program

program decription langauge

زبان تشریح صفحه

program development cycle

چرخه ایجاد برنامه

program development tools

ابزار توسعه برنامه

program evaluation and review technique

فن ارزیابی و بررسی برنامه

program execution

اجرای برنامه

program file

فایل برنامه ، [فایل برنامه] فایلی که بخش اجرایی یک برنامه کامپیوتری مانند واژه پرداز ، صفحه گسترده یا بسته های ارتباطاتی را در خود جای میدهد هر برنامه بسته به اندازه و پیچیدگی آن میتواند در فایلهای متعددی ذخیره شود که هر یک بخشی از دستورالعملهای لازم برای انجام عملکرد کلی برنامه را در خود جای میدهند به عنوان مثال ، ممکن است امور مربوط به ورود و ویرایش متن یک برنامه واژه پردازی در فایل برنامه ای اصلی و قابلیتهای کنترل املایی ، فرهنگ لغات و مترادفهای آن در فایلهای دیگری جای داشته باشند ، که البته تمام اینها فایلهای برنامه ای محسوب میشوند مقایسه کنید با ‎ document file

program files

پوشه ای مربوط به ویندوز که در آن برنامه های نصب شده قرار دارد فایلهای مربوط به یک برنامه

program flowchart

نمودار گردشی برنامه ، نمودار گردش کار برنامه ، روند نمای برنامه ، روند نمای برنامه نمودار گردش کار برنامه نمودار گردشی برنامه

program function key

کلید تابعی ای برنامه

program generator

برنامه ساز ، تولید کننده برنامه ، مولد برنامه ، [مولد برنامه ، برنامه ساز] برنامه ای که برنامه های دیگری را براساس مجموعه مشخصات و روابط ارائه شده توسط کاربر ، تولید میکند نیز نگاه کنید به ‎ application generator ، ‎fourth-generation ‎ language

program graph

گراف برنامه

program group

گروه برنامه - مجموعه ای از برنامه های کاربردی در میکروسافت ویندوز 3 1 که تصاویر آنها در یک پنجره - که را می توان آن را به اندازه ی یک تصویر کوچک در آورد - قرار دارند به روشهای متعددی ، یک گروه برنامه ، مشابه با یک subdirectory یا Macintosh folder است یک برنامه ی کاربردی می تواند در بیش از یک گروه برنامه ظاهر شود وقتی ویندوز 95 در سیستمی که قبلاً از ویندوز 3 1 استفاده می کرده نصب شود ، گروههای برنامه در start menu نگهداری می شوند

program id

شناسامه برنامه ، شناسنامه برنامه یک رشته 1 تا 8 کاراکتری که شماره شناسه برنامه ای که شرکت سازنده آن را می سازد مشخص می کند منبع: IBM Terminology

program interrupt

وقفه برنامه ، قطع برنامه ، وقفه برنامه قطع برنامه

program language

زبان برنامه ، زبان برنامه نویسی

program library

کتابخانه برنامه ، کتابخانه برنامه ها

program listing

لیست برنامه ، لیست برنامه نسخه ای (معمولا روی کاغذ) ار کد مبناء یک برنامه برخی از کامپایلرها می توانند لیست برنامه ها را با شماره خطوط و ارجاعات متقابل تهیه کنند لیست برنامه نسخه ای (معمولا روی کاغذ) از کد مبناء یک برنامه ، [لیست برنامه] نسخه ای (معمولا روی کاغذ) از کد مبنا یک برنامه برخی از کامپایلرها میتوانند لیست برنامه ها را با شماره خطوط و ارجاعات متقابل تهیه کنند

program logic

[منطق برنامه] منطقی که در پشت طراحی و ساخت برنامه قرار داشته و دلایل و نحوه عملکردهای آن را مشخص میسازد نیز نگاه کنید به ‎ logic error

program maintenance

نگهداری برنامه ، روند پشتیبانی ، اشکال زدایی و ارتقا برنامه در پاسخ به کاربران و یا بطور کلی در بازار میباشد

program manager

مدیر برنامه - برنامه ای در میکروسافت ویندوز 3 1 که امکان می دهد تا برنامه های کاربردی را تشخیص داده و اجرا کنید این برنامه -به طور پیش فرض - قسمت عمده ی صفحه را اشغال کرده و امکان کنترل تما برنامه های کاربردی دیگر را از درون آن می دهد به همین دلیل ، این برنامه برای بسیاری از مردم عبارت است از ویندوز با بستن این برنامه ، از ویندوز خارج می شوید

program overlay

جایگذاشت برنامه

program package

بسته برنامه

program product

محصول برنامه ، فراورده برنامه ، محصول برنامه فرآورده برنامه

program protector

برنامه ای برای رمز گذاری روی فایلها

program specification

خصیصه برنامه ، مشخصه برنامه

program spevification

مشخصه برنامه ، خصیصه برنامه

program stack

پشته برنامه

program state

[وضعیت برنامه] شرایط فعلی برنامه (به عبارت دیگر ، محتویات پشته ، حافظه و دستورالعمل در حال اجرا) در یک لحظه مشخص میباشد

program statement

[شرح برنامه] عباراتی که نام برنامه ، شرح مختصری در مورد عملیات و اطلاعات دیگری در مورد آن را در خود جای میدهد زبانهایی مانند پاسکال ، شرح صریح و واضحی دارند ، اما برخی دیگر از آنها اشکال دیگری از تشریحات (مانند تابع ()‎ main در زبان ‎C) را مورد استفاده قرار میدهند

program status word

کلمه وضعیت برنامه

program stop

توقف برنامه

program storage

انباره برنامه

program testing

تست برنامه

program to program communication

ارتباط دو برنامه با همدیگر

program verification

عمل اثبات صحت کار یک برنامه داده شده

program/erase cycle

چرخه نوشتن و پاک کردن

programer

[برنامه نویس ، برنامه ریز ، برنامه ساز] شخصی که برنامه های کامپیوتری و گاهی اوقات رشته دستورالعملهای قابل انجام توسط کامپیوتر را نوشته و اشکال زدایی میکند بسته به گستردگی پروژه و محیط کاری ، ممکن است یک برنامه نویس به تنهایی نوشتن آن را به عهده بگیرد و یا این که چندین برنامه نویس در یک تیم هر یک جداگانه امور مربوط به طراحی و نوشتن بخشهای مختلف برنامه را به انجام برسانند در سخت افزار ، وسیله ای است که برای برنامه دهی تراشه های حافظه فقط خواندنی مورد استفاده قرار میگیرد نیز نگاه کنید به ‎ PROM ، ‎ ROM

programing language

[زبان برنامه نویسی] یک زبان مصنوعی که برای تعریف رشته دستورالعملهای قابل پردازش و اجرا توسط کامپیوتر ، مورد استفاده قرار میگیرد بطور کلی ترجمه عبارات اصلی نوشته شده به زبان برنامه نویسی به کد ماشین قابل اجرا برای کامپیوتر ، میتواند به وسیله برنامه دیگری مانند کامپایلر بطور اتوماتیک صورت بگیرد البته برخی از زیر مجموعه های زبان انگلیسی به وسیله زبانهای نسل چهارم قابل استفاده و فهم هستند نیز نگاه کنید به ‎ compiler ، ‎ natural language ، ‎ program

programmable

قابل برنامه ریزی ، قابل برنامه نویسی ، برنامه پذیر ، [قابل برنامه ریزی] قابلیت پذیرش دستورالعملها جهت انجام یک روند یا عملیات میباشد قابلیت برنامه ریزی یکی از خصوصیات کامپیوتر است ، برنامه ‌پذیر

programmable calculator

ماشین حساب قابل برنامه نویسی

programmable check

مقابله برنامه ریزی شده

programmable communications interface

رابط مخابراتی برنامه پذیر

programmable function key

کلید برنامه پذیر - کلیدی بر روی صفحه کلید کامپیوتر که عملکرد آن به نرم افزار در حال اجرا بستگی دارد در بسیاری از موارد ، کلیدهای برنامه پذیر می تواند به عنوان معادلی برای ترکیبات کلیدهای دیگر تعریف کرد ، [کلید تابعی قابل برنامه ریزی] کلیدهای ویژه ای در برخی از صفحه کلیدها که امکان اجرای ماکروها (ضربات کلیدی پشت سر هم) ثبت شده را برای کاربر فراهم میسازند این عمل را در صفحه کلیدهای استاندارد و پیشرفته نیز میتوان انجام داد اما کلیدهای تابعی قابل برنامه ریزی ، برای انجام این کار به نرم افزار مقیم در ‎ RAM نیاز نداشته و بنابراین ممکن است در برخی از نرم افزارهای کاربردی قابل استفاده نباشند مقایسه کنید با ‎ keyboard enhancer

programmable function keyboard

صفحه کلید دکمه یی برای سیستمهای گرافیکی

programmable logic array

آرایه منطقی برنامه ریزی ، آرایه منطقی برنامه پذیر ، ارایه منطقی برنامه پذیر ارایه منطقی برنامه ریزی ، [آرایه منطقی قابل برنامه ریزی] نگاه کنید به ‎ field-programmable logic array

Programmable Logic Controllers

کنترل‌‌گر‌های منطقی قابل برنامه‌‌پذیر

programmable memory

حافظه برنامه پذیر

programmable option select

انتخاب گزینه ی برنامه پذیر - نگاه کنید به POS( تعریف 2 )

programmable read only memory

حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی ، حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر ، حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی ، حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی ، حافظه برنامه پذیر فقط خواندنی حافظه تنها خواندنی برنامه پذیر حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی

programmable read-only memory

[حافظه فقط خواندنی قابل برنامه ریزی] نگاه کنید به ‎ PROM

programmable terminal

ترمینال قابل برنامه ریزی

programmatic interface

[رابط برنامه ای] یک رابط کاربر وابسته به فرمانهای کاربر یا یک زبان برنامه ای خاص (در مقابل کاربر گرافیکی کاربر) ‎ UNIX و ‎ MS-DOS ، رابط برنامه ای داشته و اپل مکینتاش و میکروسافت ویندوز رابط گرافیکی کاربر دارند نیز نگاه کنید به ‎ command line interface ، ‎ graphical user interface ، ‎ iconic interface همچنین مجموعه توابعی است که سیستم عامل آنها را در اختیار برنامه نویس قرار میدهد نیز نگاه کنید به ‎ application programming interface

programmed

برنامه‌ریزی‌شده

programmed check

بررسی برنامه ریزی شده

programmed computer

کامپیوتر برنامه ریزی شده

programmed i/o

ورودی - خروجی برنامه ریزی شده ، ورودی ‎ - خروجی برنامه ریزی شده

programmed instruction

دستورالعمل برنامه ریزی شده ، آموزش برنامه ای

programmed label

برچسب برنامه ریزی شده

programmed logic for automatic teaching operations

منطق برنامه ریزی شده برای عملیات خودکار اموزشی

programmed switch

گزینه برنامه ریزی شده

programmer

برنامه نویس ، برنامه نویس - فردی که دستورالعمل ها را برای کامپیوتر فراهم می کند ، برنامه ریز ، برنامه ساز شخصی که برنامه های کامپیوتری و گااهی اوقات رشته دستورالعمل های قابل اجرا توسط کامپیوتر را نوشته و اشکال زدایی می کند ، برنامه‌ساز

programmer analyst

برنامه نویسی تحلیل گر ، برنامه نویس / تحلیل گر ، برنامه نویس ‎ / تحلیل گر

programmer board

برد برنامه ریز

programmerm,s swicth

سوئیچ برنامه

programmers

برنامه نویسان

programmer's switch

سوئیچ برنامه

programming

برنامه نویسی ، برنامه نویسی - فرایند نوشتن دستورالعمل ها برای کامپیوتر به منظور اجرای آنها برنامه نویس نیاز به ایجاد مفهوم تعریف شده ای از چگونگی حل هر مسئه ای دارد ( نگاه کنید به algotithm ) ، سپس این مفهوم را باید به یک زبان کامپیوتری ترجمه کرد (نگاه کنید به programming language) ، و در پایان ، برنامه را باید قبل از سرویس دهی ، تایپ کرده ، وارد کامپیوتر نمود ، آزمایش و سپس اشکال زدایی کرد ، برنامه سازی ، برنامه ریزی هنر و علم تهیه برنامه های کامپیوتری برنامه نویسی با دانش یک یا جند زبان برنامه نویسی مثل بیسیک ، c ، پاسکال یا اسمبلی شروع می شود آشنایی با یک زبان برنامه نویسی به تنهایی برای تهیه برنامه های خوب کافی نیست ، بلکه برای این منظور باید به طور کامل با نظریه الگوریتم ، طرح رابط کاربر ، و خصوصیات وسایل سخت افزاری آشنا بود ، برنامه ‌نویسی ، برنامه‌سازی

programming aids

کمک برنامه نویسی

programming interfaces

رابط برنامه نویسی

programming language

زبان برنامه نویسی

programming language for interactive teaching

زبان برنامه نویسی برای اموزش محاوره ای

programming librarian

بایگان برنامه نویسی

programming linguistics

زبان شناسی برنامه نویسی ، زبان‌شناسی برنامه‌نویسی

programming specifdication

مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی

programming specification

مستند مفصل قدمهای دقیق برنامه نویسی

programming statement

حکم برنامه نویسی

programming team

تیم برنامه نویسی

ribbon switch

مبدل فشار مداوم به الکتریسیته

sense switch

سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به ان سیگنال بفرستد ، سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به آن سیگنال بفرستد ، سوئیچ حساس کنسول کامپیوتری که ممکن است یک برنامه برای پاسخ گیری به آن سیگنال بفرستد

switch

راه گزیدن ، راه گزین ، گزینه ، کلید ، سوئیچ - 1 در الکترونیک ، وسیله ای برای متوقف کردن یا تغییر مسیر جریان الکتریسیته 2 در ارتباطات راه دور و شبکه ، وسیله ای برای ایجاد اتصالات میان یک محل با محل دیگر ، و انجام نقش اپراتوری تلفن مثلاً در یک شبکه ی کامپیوتری ، سوئیچ وسیله ای است که در موقع نیاز ، موقتاً مسیرهای بسیار سریعی را میان بخشهای گوناگون ایجاد می کند این سوئیچ مانند پل عمل می کند ، اما بسیار سریعتر از آن نگاه کنید به bridge مقایسه کنید به router hub ، تعویض کردن ، سوئیچ(SWITCH): قریبا مثل هاب است اما به جای دو پورت دارای چندین پورت است درون خود یک جدولی دارد و نشان می دهد که چه سیستم هایی به هر پورت متصلند و بسته ها را به جایی که باید بروند می فرستد بر خلاف هاب سیگنال ها فقط به درون پورتی که باید بروند می روند نه به تمام پورت ها جداول(و شبکه) باید به قدر کافی ساده باشند چرا که فقط یک مسیر ممکن برای هر بسته وجود دارد اگر دقت کرده باشید متوجه خواهید شد که سوئیچ از هاب سریعتر است چون احتیاجی نیست که هر پورت کل ترافیک ارسال و دریافت اطلاعات را متحمل شود و فقط آنچه که مخصوص خود است را دریافت می کند البته سوئیچ از پل هم سریعتر است و درضمن گران تر از هر دوی آنها بعضی سوئیچ ها و پل ها می توانند برای اتصال شبکه هایی که پروتکل های فیزیکی مختلفی دارند استفاده شوند مثلا برای اتصال شبکه اترنت یا شبکه TOKENRING دوی این شبکه ها می توانند به اینترنت متصل شوند در شبکه TOKENRING اطلاعات به صورت نشانه (TOKEN) هایی از یک کامپیوتر به کامپیوتر دیگر به صورت ستاره یا حلقه منتقل می شوند شبکه اترنت را هم قبلا توضیح دادیم این قطعات به صورت ویژه هستند و در همه ی شبکه ها استفاده نمی شوند R>برگرفته از سایت www iritn com ، سوده

voltmeter switch

کلید ولت سنج

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی program switch

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی program switch

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما