معنی string variable

مهندسی كامپيوتر و IT
string variable
متغیر رشته ، [متغیر رشته ای] نامی که برنامه نویس برای رشته ای از کاراکترهای حرفی عددی تعیین میکند برنامه نویس پس از تعیین این نام ، میتواند با ارجاع به نام متغیر رشته ای ، محتویات رشته را مورد استفاده یا تغییر قرار دهد البته تمام زبانهای برنامه نویسی از متغیرهای رشته ای پشتیبانی نمیکند نیز نگاه کنید به ‎ string
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی string variable
متغیر محلی ، متغیر محلی - متغیری که فقط در یک تابع یا زیر روال معنا دارد نام یک متغیر محلی ممکن است در زیر روال دیگری در برنامه مورد استفاده قرار گیرد ، به طوری که کاملاً به متغیر متفاوت دیگری اشاره کند متغیرهای محلی در نقطه ی مقابل متغیرهای سراسری که در کل برنامه شناخته شده اند قرار دارند امتیاز به کارگیری متغیرهای محلی در برنامه های کوتاه چندان مشخص نیست با این حال ، استفاده از آنها در نوشتن برنامه ی طولانی مفید است ، زیرا استفاده از نام متغیرها در جای دیگر برنامه ، مشکلی را به وجود نخواهد آورد وقتیافراد گوناگون زیر روالهایی را می نویسند که بعدها به یک برنامه ی اصلی تبدیل شود ف قاعده ی فوق اهمیت فراوانی می یابد نگاه کنید به side effect ، متغیر محلی متغیری که درون یک دسته کد قرار دارد و خارج از آن معنا ندارد ، [متغیر محلی] یک متغیر برنامه که دامنه کاربرد آن به بلوک خاصی از برنامه (معمولا یک زیر روال) محدود میشود مقایسه کنید با ‎ ; global variable نیز نگاه کنید به ‎ scope
عملیات رشته ای- عملیاتی که بر روی یک رشته کاراکتر انجام می شود یک زبان برنامه نویسی که قابلیت کار بر روی رشته ها را دارد ، باید فرمانها و عملگرهای پیش ساخته ای داشته باشد تا عملکردهای فهرست شده زیر را انجام دهد در اینجا نه مثال از میکروسافت بیسیک اراه می شود که در آن $A بیانگر رشته ی " George " و $B بیانگر " Washangton" است : (1) دو رشته را از نظر یکسان بودن مقایسه کنید ( که معمولاً به صورت + علامت گذاری می شود) تا مشخص کند که کدام رشته از نظر الفبایی قبل از دیگری می آید( که معمولاً به صورت > علامت گذاری می شود ) (2) دو رشته را به هم متصل کند این عمل با + نشان داده می شود مانند نمونه : "A$t " " + B$ is " George " + " +" " Washington (3) طول رشته را محاسبه کند برای انجام این کار در زبان بیسیک از LEN استفاده می ود مثلاً ( $LEN (B برابر با 10 است (4) کاراکترهای خاصی از رشته را در هر مکان رشته انتخاب کند در زبان بیسیک از $MD برای انجام این کار استفاده می شود مثلاً (MID$ ($A ,3,2 ، یعنی « دو کاراکتر از محل سوم رشته انخاب کن!» خروجی این فرمان " OR" است زبان بیسیک با فرمانهای $LEFT و $RIGHT می تواند تعداد مشخصی از کاراکترها را به ترتیب از سمت چپ یا راست رشته انتخاب کند ( 5) مشخص کند که کدام رشته و از چه محلی درون رشته ی دیگر قرار دارد در زبان بیسیک ، این عمل به وسیله ی تابع INSTR انجام می شود مثلاً ( $INSTR ( " OR" , A رابر با 3 و ( $INSTR ( "AND" , A برابر با 0 است (6) کد ASCII یک کاراکتر مشخص را تعیین کند در زبان بیسیک ، این عمل توسط تابع ASC انجام می شود مثلاً ("ASC ("A برابر با 65 است (7) با ارائه کد ASCII نام کاراکتر مربوط را ارئه دهد در زبان بیسیک ، این عمل توسط تابع $CHAR انجام می شود مثلاً ( CHAR(05 برابر با "A" است (8) مقدار ععددی رشته ی نمایش دهنده ی یک عدد را تعیین کند در بیسیک ، این عمل توسط تابع VAL انجام می شود مثلاً ( "VAL ("86 عدد 86 است اگر رشته ای عددی را نشان ندهد ، نتیجه ی آن 0 است مثلاً (" VAL("What برابر با 0 است (9) یک مقدار عددی را به یک رشته تبدیل کند در بیسیک این عمل توسط تابع $STR انجام می شود مثلاً ( STR(86 همان رشته ی " 86" است ، که احتمالاً یک یا چند فاصله به آن اضافه شده است

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن