معنی variable

مهندسی كامپيوتر و IT
variable
متغیر ، متغیر - علامتی در یک زبان برنامه نویسی که یک عنصر اطلاعاتی ، مانند مقداری از عدد یا ریشه کاراکتر را نشان می دهد ممکن است مقدار این عنصر اطلاعاتی هنگام اجرای برنامه تغییر کند معمولاً در زبانهای برنامه نویسی ضروری است که اسامی متغیرها با حروف شروع شوند نگاه کنید به data types ; data structures ، متغیر متغیری که در خود مقداری را نگه می دارد (عدد یا متن) منبع: Jensen's Technology Glossary
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی variable
variable-length record
[رکورد با طول متغیر] نوعی رکورد که به دلیل داشتن فیلدهایی با طول متغیر ، و یا به دلیل دربرگرفتن فیلدهایی در شرایط خاص ، طول متغیری دارد
variable expression
[عبارت متغیر] عبارتی که حداقل یک متغیر دارد ، و بنابراین حین اجرای برنامه باید ارزیابی گردد مقایسه کنید با ‎ ; expression constant نیز نگاه کنید به ‎ run time
variable-length field
[فیلد با طول متغیر] در یک رکورد ، فیلدی است که طول آن بسته به محتویاتش قابل تغییر میباشد
variable pitch
پهنای متغیر طراحی از حروف که در آن حروف می توانندپهنای متغیری داشته باشند مثلا i می تواند باریکتر از w باشد تام دیگر این طرح proportional pitch است بر خلاف fixed pitch
variable speed drive
درایو دور متغیر
variable instruction length
دستورالعمل با طول متغیر
variable langth records
رکوردهای با طول متغیر
variable length records
رکوردهای با طول متغیر
variable length character encoding
زرمزگذاری کاراکتر با طول متغیر
variable word langth
طول کلمه متغیر
variable word length
طول کلمه متغیر
variable word length computer
کامپیوتر با طول متغیر کلمه
variable word langth computer
کامپیوتر با طول متغیر کلمه
variable length record
مدرک با طول متغیر ، رکورد با طول متغیر مدرک با طول متغیر
variable langth record
مدرک با طول متغیر ؛ رکورد با طول متغیر
variable name
نام متغیر
anonymouse variable
متغیر بی نام - در زبان برنامه نویسی پرولوگ متغیری که هیچ مقداری را نمی گرداند اگر چندین متغیر بی نام در یک واقعیت یا مقررات روی دهند انها متغیر یکسانی نیستند در سازکاری الگو متغیرهای بی نام با هر چیزی سازگارند
binary variable
متغیر دودویی ، متغیر دودوئی
boolean variable
متغیر بولی - متغیری در زبان algol یا پاسکال ( معادل یک متغیر منطقی در فرترن ) که ممکن است یکی از دو مقدار احتمالی درست یا غلط را داشته باشد نگاه کنید به boolean algebra در زبانهایی که دارای متغیرهای بولی هستند این متغیرها می توانند به جای عبارتی مانند ((x کوچکتر از y ))و (( y مساوی z )) است به کار روند مثلا" در زبان پاسکال دو برنامه ای که در صفحه بعد نشان داده شده یکسانند متغیرهای بولی هنگامی قابل استفاده اند که نتایج یک مقایسه باید برای مدتی پس از مقایسه ذخیره شوند همچنین این متغیرها را می توان چندین بار تحت عملیات قرار داد تا مقدار آنها تغیی کند مثلا" برنامه پاسکال زیر اعداد را از یک فایل ورودی می خواند آنها را چاپ می کند و هنگام برخورد با عددی بیش از 100 گزارش می کند
control variable
متغیر کنترل شده ، [متغیر کنترلی] در برنامه نویسی ، متغیری در یک عبارت کنترلی است که جریان اجرایی را مشخص میسازد به عنوان مثال ، متغیر موجود در حلقه ‎ FOR ، تعداد دفعات اجرای گروهی از عبارتها را کنترل میکند نیز نگاه کنید به ‎ control statement
controlled variable
متغیر کنترل شده
dependent variable
متغیر وابسته ، متغیر تابع
dummy variable
متغیر ساختگی ، متغیر تصنعی (ساختگی)
environment variable
متغیر محیطی
global variable
متغیر سراسری ، متغیر همگانی ( سراسری ) - متغیری که می توان آن را در هر جای برنامه تشخیص داد بر خلاف local variable ، [متغییر کلی] متغیری است که هر عبارتی در کل یک برنامه میتواند مقدار آن را مورد استفاده یا تغییر قرار دهد به عبارت دیگر ، این متغیر در معرض دید کل برنامه از جمله عبارتها و توابع آن قرار دارد مقایسه کنید با ‎ ; local variable نیز نگاه کنید به ‎ global
halving variable
متغیر دو نیم سازی
instance variable
متغیر نمونه متغیر ها ( فیلدهایی ) که داده ی ویژه ای برای هر موضوع در برنامه نویسی شیء گرا دارند ، [متغییر نمونه] در برنامه نویسی موضوعی (‎object-oriented) ، متغیر همراه یک موضوع است که خود این موضوع نیز از یک گروه است اگر گروهی یک متغیر خاص را تعریف کند ، هر نمونه ای از آن گروه ، نسخه جداگانه و ویژه ای از آن متغیر را خواهد داشت نیز نگاه کنید به ‎ class ، ‎ instance ، ‎ object ، ‎object-oriented ‎ programming
integer variable
متغیر صحیح
key variable
متغیر کلید
local variable
متغیر محلی ، متغیر محلی - متغیری که فقط در یک تابع یا زیر روال معنا دارد نام یک متغیر محلی ممکن است در زیر روال دیگری در برنامه مورد استفاده قرار گیرد ، به طوری که کاملاً به متغیر متفاوت دیگری اشاره کند متغیرهای محلی در نقطه ی مقابل متغیرهای سراسری که در کل برنامه شناخته شده اند قرار دارند امتیاز به کارگیری متغیرهای محلی در برنامه های کوتاه چندان مشخص نیست با این حال ، استفاده از آنها در نوشتن برنامه ی طولانی مفید است ، زیرا استفاده از نام متغیرها در جای دیگر برنامه ، مشکلی را به وجود نخواهد آورد وقتیافراد گوناگون زیر روالهایی را می نویسند که بعدها به یک برنامه ی اصلی تبدیل شود ف قاعده ی فوق اهمیت فراوانی می یابد نگاه کنید به side effect ، متغیر محلی متغیری که درون یک دسته کد قرار دارد و خارج از آن معنا ندارد ، [متغیر محلی] یک متغیر برنامه که دامنه کاربرد آن به بلوک خاصی از برنامه (معمولا یک زیر روال) محدود میشود مقایسه کنید با ‎ ; global variable نیز نگاه کنید به ‎ scope
scalar variable
[متغیر عامل عددی ، متغیر عددی] نگاه کنید به ‎ scalar
singleton variable
متغیر تک - در زبان Prolog ، متغیری که فقط یک بار و در یک واقیعت یا قانون روی می دهد با توجه به آنکه تمام متغیرها محلی هستند متغیر تک ، اطلاعات را از یک محل به محل دیگر حمل نمی کند ، بلکه باید به وسیله ی یک متغیر ناشناس جایگزین شود نگاه کنید به anonymous variable ; prolog
start variable
متغیر شروع
string variable
متغیر رشته ، [متغیر رشته ای] نامی که برنامه نویس برای رشته ای از کاراکترهای حرفی عددی تعیین میکند برنامه نویس پس از تعیین این نام ، میتواند با ارجاع به نام متغیر رشته ای ، محتویات رشته را مورد استفاده یا تغییر قرار دهد البته تمام زبانهای برنامه نویسی از متغیرهای رشته ای پشتیبانی نمیکند نیز نگاه کنید به ‎ string
subscript variable
متغیر زیر نویس دار
subscripted variable
متغیر زیر نویس - متغیر آرایه نگاه کنید به array

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن