معنی cap

مهندسی كامپيوتر و IT
cap
cut and paste Carrierless Amplitude And Phase-Modulation Carrierless Amplitude/Phase modulation استاندارد دیگری که برای تقسیم سیگنالها استفاده می شود و نسبت به استاندارد DMT قدیمی تر و بسادگی پیاده سازی می گردد ، استاندارد Carrierless Amplitude/phase است ( CAP ) استاندارد CAP ، سیگنال ها را به سه باند مجزا تقسیم می نماید : مکالمات تلفن دارای باند صفر تا 4 کیلو هرتز ، کانال دریافت اطلاعات از کاربر برای سرویس دهنده دارای باندی بین 25 تا 160 کیلو هرتز ( Upstream ) و کانال ارسال اطلاعات از سرویس دهنده برای کاربر ، دارای محدوده ای که از240 کیلو هرتز شروع می گردد حداکثر باند فوق به عوامل تفاوتی نظیر :طول خط ، تعداد کاربران موجود در یک شرکت تلفنی خاص و بستگی دارد ، بهرحال حداکثر محدوده باند فوق از 1 5 مگاهرتز تجاوز نخواهد کرد سیستم CAP با استفاده از سه کانال فوق ، قادر به ارسال سیگنال های مربوطه خواهد بود برگرفته از سایت www srco ir مطالب مرتبط: DMT
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی cap
capslock
(کلید) قفل تبدیل
capture effect
اثر تسخیری
cap height
ارتفاع حروف بزرگ
capature board
برد ضبط
caps lock (key)
تبدیل قفل (کلید)
capture
تسخیر کردن ضبط کردن - ذخیره یک تصوی یا گرافیک به صورت تصویر طرح بیتی گرفتن تصاویر لحظه ای از صفحه نمایش آسان است کافی است که کاربران مک اینتاش کلیدهای shift,command را با هم پایین نگه داشته و سپس کلید 3 را فشار دهند این عمل موجب ذخیره شدن یک تصویر طرح بیتی از صفحه به صورت فایلی با پسوند pict در دایرکتوری ریشه می شود در ویندوز فشار کلید print screen نسخه ای از تمام صفحه نمایش را در تخته رسم قرار می دهد پایین نگه داشتن کلید alt همزمان با فشار کلید print screen فقط یک تصویر طرح بیتی از پنجره فعال را ذخیره می کند اگر تجهیزات مناسبی دارید می توانید کامپیوتر خود را به کار گیرید تا تضاویر هر منبع تصویری را تسخیر کند این منبع می تواند یک دوربین ویدیویی یا vcrباشد ، گیر اندازی ، [ضبط کردن] در ارتباطات ، روند انتقال داده های دریافت شده به یک فایل جهت بررسیهای بعدی را گویند
capstan
چرخ تسمه ، نشیمنگاه ، زیر سوپاپی ، میله گردان گردونه دوار لنگر ، قرقره دوار لنگر
capacitor storage
حافظه خازنی
caps
حروف به شکل بزرگ ، حروف بزرگ ، حروف بزرگ - نکته اینترنتی: تمامی نامه یا پست الکترونیکی را همواره با پیام خود با حروف بزرگ به گروههای خبری ارسال نکنید این عمل به منزله ناخوانا کردن نامه است و علاوه بر آن چنین وانمود می کند که در حال فریاد زدن هستند ( روی تمام کلماتتان تاکید شده است )-capital letters ، حروف بزرگ اصطلاح ‎ all caps به مفهوم بزرگ بودن تمام حروف کلمات و اصطلاح ‎ initial caps به مفهوم بزرگ بودن حرف اول کلمات میباشد مقایسه کنید با ‎ ; lowercase نیز نگاه کنید به ‎ uppercase
Capacitive Humidity Sensor
حسگر رطوبت خازنی
capacitor
خازن ، باطری ، [خازن] یک قطعه الکترونیکی که ظرفیت (توانایی ذخیره سازی بار الکتریکی) مشخصی دارد خازن از دو صفحه هادی و یک صفحه عایق که بین آنها قرار گرفته تشکیل میشود هر چه این صفحات بزرگتر یا به هم نزدیکتر شوند ، ظرفیت خازن بیشتر میشود خازن جریان مستقیم را در خود نگه داشته اما جریان متغیری را به نسبت ظرفیت خود و فرکانس جریان ، خارج میسازد در خازنهای الکترولیت ، سیم کوتاه تر و نوار عمودی روی خازن ، پایه منفی را مشخص میسازد (خازنهای الکترولیت دو قطبی بوده اما خازنهای عدسی یا سرامیک این طور نیستند)
capacity constriant
شرط ظرفیت
capture of data
ضبط داده روی یک فرم
capacitance
ظرفیت ، [ظرفیت] توانایی ذخیره سازی بار الکتریکی که با واحد فاراد اندازه گیری میشود ظرفیت یک فارادی میتواند باری به میزان یک کولن را با پتانسیل یک ولت در خود جای دهد در عمل ، یک فاراد ظرفیت بسیار زیادی است و خازنهای معمولی ظرفیتهایی در حد میکروفاراد (‎10-6) و پیکوفاراد (‎10-12) دارند
capacity
ظرفیت ؛ گنجایش ، [ظرفیت ، گنجایش] مقدار اطلاعاتی که یک کامپیوتر یا ابزار متصل به آن میتواند پردازش یا ذخیره کند بخشهای مختلف یک سیستم کامپیوتری ، ظرفیتهای مختلف دارند: ‎ O ظرفیت دیسک ، کل تعداد بایتهایی است که دیسک میتواند در خود جای دهد چون سیستم عامل کامپیوتر برای استفاده خود به مقدار فضایی روی دیسک احتیاج دارد و چون فایلهای روی دیسک به جای بایت به بایت به شکل بلوکهایی ذخیره میشوند ، ظرفیت دیسک بیشتر از فضای قابل استفاده برای ذخیره سازی میباشد ‎ O ظرفیت کانال ، حداکثر سرعتی است که یک کانال ارتباطاتی میتواند داده ها را در یک کامپیوتر یا بین کامپیوترها انتقال دهد ‎ O ظرفیت حافظه ، در میکرو کامپیوترها ، معمولا مقدار حافظه با دستیابی مستقیم (‎RAM) در نظر گرفته میشود البته این اصطلاح اغلب در مورد مقادیر ‎RAM و ‎ ROM (حافظه فقط خواندنی) مورد استفاده قرار میگیرد ‎ O ظرفیت پردازش ، نشانگر حداکثر تعداد عملیاتی است که پردازنده میتواند در واحد زمان انجام دهد و اغلب با واحد ‎ MIPS (میلیون عملیات در ثانیه) یا ‎FLOPS (مخفف ‎floating-point operations) سنجیده میشود ‎ O ظرفیت ثبات ، تعداد کل بیتها یا بایتهایی است که یک ثبات ریز پردازنده میتواند ذخیره کند
Capacity routing
ظرفیت مسیریابی
caption
عنوان
capability
قدرت ، توانایی
capacity constraint
قید ظرفیت
capature card
کارت ضبط
caps lock key
کلید CapsLock ، [کلید ‎ caps lock] کلیدی در صفحه کلید کامپیوتر که وقتی زده شود ، تمام حروف بطور بزرگ تایپ میشوند این کلید روی اعداد ، علامتهای نقطه گذاری و علامتهای دیگر تاثیری نمیگذارد
caps lock
کلید قفل کننده کلیدهایی که حروف بزرگ را تایپ می کنند
Capacitive to Voltage Converter (CVC)
مبدل خازن به ولتاژ
Capital Expenditures (CAPEX)
مخارج سرمایه‌ای
capability maturity model
مدل بلوغ قابلیت
capacitated facility location
مکان یابی تسهیلات با ظرفیت محدود ، مکان‌یابی تسهیلات با ظرفیت محدود
drop cap
حرف درشت اولین کلمه پاراگراف ، اولین حرف یک کلمه در متن که بزرگ می باشد ، [حروف بزرگ کشیده] حروف بزرگی در ابتدای یک بلوک متنی (پاراگراف) که بطور عمودی دو خط متن معمولی یا بیشتر را اشغال میکند
foolscap
کاغذ نوشتنی اندازه ی ورق انگلیسی قدیمی به ابعاد 8×13 اینچ که امروزه ورق A4 ISO آن را از رده خارج کرده است نگاه کنید به paper size (iso)
intercap
حرف بزرگ شده ای در وسط یک کلمه کلمه ی PostScript نمونه ای از آن است معمولاً شرکتهای تجاری از آن به عنوان نام و علامت تجاری خود استفاده می کنند ، اما همگان این نوع نوشتار را قبول نمی کنند
keycap
قطعه پلاستیکی که کلید روی صفحه کلید را مشخص میسازد گرچه این قطعه روی سوییچی قرار میگیرد که نقش اصلی کلید را ایفا میکند ، اما معمولا به آن کلید گفته میشود
line cap
خط بندی - انتهای یک خط ترسیم شده در اکثر برنامه های ترسیم ، می توان پایانه های دایره ای یا مربعی ، یا فلش دار به کار برد بر خلاف save نگاه کنید به loader ، [خط بندی] روش به انتها رسیدن یک پاره خط در چاپ ، بخصوص در چاپگرهای سازگار پست اسکریپت شکل مربوطه ، سه نوع خط بندی را نشان میدهد نیز نگاه کنید به ‎ line join
toe cap
محافظ سرپنجه

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن