معنی part set

مهندسی كامپيوتر و IT

part set

مجموعه بخشی

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی part set

anonymized data set

مجموعه ی داده ای بینام سازی شده

ascii character set

مجموعه کاراکترهای اسکی ، [مجموعه کاراکتر های اسکی] کد ‎ 7 بیتی استاندارد نمایانگر کاراکترهایی (حروف ، ارقام ، علامات نقطه گذاری و کاراکترهای کنترلی) با مقادیر در مبنای دو‎ ; مقادیر کدها بین صفر تا ‎ 127 میباشد گرچه اسکی فاقد علامتهای آکسان و کاراکترهای ویژه زبانهای اروپایی است و قادر به ارائه کاراکترهای غیر الفبای ‎Roman نمیباشد ، اما از نظر بین المللی اهمیت زیادی دارد چرا که متداولترین و جهانیترین سیستم کد دهی کاراکتری میباشد بسیاری از مجموعه کاراکترهای غیر انگلیسی ، به عنوان افزودنیها یا اصطلاحات سیستم اسکی در نظر گرفته میشوند بیشتر سیستمهای کامپیوتر شخصی از کد اسکی ‎8 بیتی توسعه یافته یا اصلاح شده استفاده میکنند که ‎128 کاراکتر اضافی آن برای کاراکترهای ویژه ، حروف و علامتهای گرافیکی مورد استفاده قرار میگیرند نیز نگاه کنید به ‎ ASCII ، ‎ character ، ‎ EBCDIC ، ‎ extended ASCII

at cimmand set

مجموعه فرمان ای تی - مجموعه فرمانهایی که برای کنترل مودمهای هایس به کار می روند و تمامی آنها با حروف ای تی شروع می شوند نگاه کنید به مودم

binding offset

حاشیه جبران شیرازه

binding offset

حاشیه جبران شیرازه

cataloged data set

مجموعه داده فهرست بندی شده

character set

مجموعه کاراکتری - مجموعه ای از کارکترها که می توان آن را چاپ و یا روی مانیتور نمایش داد مثلا" نگاه کنید به IBM PC: ANSI : ASCLL :EBCDIC ، مجموعه کاراکترها ، مجموعه دخشه ها ، دخشگان ، مجموعه علائم ، دخشکان ، [مجموعه کاراکتر ها] گروهی از حروف ، اعداد و کاراکترهای دیگر که ارتباط مشترکی با هم دارند به عنوان مثال ، مجموعه کاراکتری اسکی استاندارد شامل حروف ، اعداد ، علامتها و کدهای کنترلی است که کد دهی اسکی را شکل میدهند ، نویسه‌گان

chip set

مجموعه تراشه ، مجموعه چیپ

chipset

مجموعه ای از تراشه ها که با هم کاری انجام دهند ، مجموعه تراشه - مجموعه ای از مدارهای مجتمع که قرار است با هم به کار روند مثلا" بسیاری از مودمها از مجموعه تراشه ساخته Rockwell استفاده می کنند اکثر بردهای اصلی از مجموعه تراشه intel به همراه یک پردازنده pentium استفاده می نماید

computer instruction set

مجموعه دستورالعمل کامپیوتر

concatenated data set

مجموعه داده ها متصل شده

connected dominating set

مجموعه غالب همبند

data set

مجموعه داده ای

dataset

مجموعه داده

Discrete Window Offset

آفست پنجره گسسته

disjoint set

مجموعه مجزا ، مجموعه‌ مجزا

Dolphin dataset

مجموعه داده دلفین

effset

حاشیه صحافی ، افست ، جبران کردن

expert set

مجموعه ی خبره - نوعی فونت که شامل مجموعه ی کاملی از حروف صدادار ؛ حروف بزرگ با اندازه ی کوچک و کاراکترهای مخصوص دیگری است

extended character set

مجمع کاراکترهای توسعه یافته ، مجموعه کاراکترهای توسعه یافته ، مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته

finite set

مجموعه متناهی

frequent 1-item set

مجموعه آیتم تکی پرتکرار

frequent items set

مجموعه آیتم های مکرر

fuzzy set

تابع فازی ، مجمویه فازی

generation data set

مجموعه داده های تولیدی

hardware reset

باز راه اندازی سخت افزاری

hayes command set

مجموعه فرمانهای هیز استانداردی برای کنترل مودمها

imbalanced dataset

مجموعه داده نامتوازن

independent set

مجموعه مستقل ، مجموعه‌ مستقل

instruction set

مجموعه دستورالعمل

itemset

مجموعه آیتم

language subset

زیر مجموعه زبان

machine instruction set

مجموعه دستورالعمل ماشین

mandelbert set

[مجموعه مندلبرت] نگاه کنید به ‎ fractal

mandelbrot set

مجموعه مندلبرات - یکی از فراکتالهای معروف که شکلی دارد و شامل مقدار نامحدودی از جزئیات دقیق است این فراکتال را Benoit Mandelbrot ساخته است مجموعه ی مندبرات ، مجموعه ای از مقادیر c است که برای آن سری های (Z n+1 (Zn به توان 2 + c به هم نزدیک می شوند (همگرا می گردند) ، به طوری که Z و c اعداد مختلط بوده و مقدار اولیه ی Z برابر ( 0,0 ) است نگاه کنید به complex number جزئیات در مجموعه ی مندلبرات ، ریاضیدان ها را مجذوب می کند

maximal independent set

مجموعه مستقل بیشینه ، مجموعه‌ مستقل ماکزیمم

monitor set

مجموعه مورد رصد

multi set

مجموعه چندگانه

multiset

چندمجموعه

multi-set

مجموعه‌ چندگانه

oem character set

مجموعه کاراکتر OEM - مجموعه ی کاراکتر ویژه ی IBM PC برای دیدن نمودار ، نگاه کنید به IBM PC

offset

فاصله از مبدأ ، افست - فاصله ی میان یک مکان و مکان دیگر در حافظه ی کامپیوتر در ریز پردازنده ای مانند 8088 ، آدرس حافظه دارای دو عدد است ، یک Segmentویک offset برای یافتن آدرس حقیقی ، عدد سگمنت رایک رقم هگز به چپ نقل مکان داده و عدد offsetرا به آن اضافه می کنند مثلاً آدرس 1114: F123 ;i که دارای عدد سگمنتF123 وعددافست ، به این معناست : F1230 , +1114 بر روی F2344 ، F2344 آدرس مطلق است توجه داشته باشید که f000:2344 دقیقاً به همان آدرس اشاره می کند همچنین F200:0344 ، و نگاه کنید به segment ، حاشیه صحافی ، [فاصله از ابتدا ، افست] در روشهای آدرس دهی نسبی ، عددی است که فاصله یک مورد خاص از نقطه ابتدایی را مشخص میسازد به عنوان مثال ، در جستجو به دنبال یک مورد داده ای خاص ذخیره شده در بین یک ناحیه (قطعه) مشخص ، فاصله از ابتدا به ریز پردازنده میگوید که چند بایت را باید از ابتدای آن پشت سر بگذارد تا به مورد داده ای مزبور برسد استفاده از افست مانند این است که بگوییم ((پنجمین خانه از ابتدای کوچه دوم)) ، انحراف

oracle set

مجموعه پیشگو ، مجموعه‌ پیشگو

part

بخش ، قسمت ، قطعه ، جزء

part 15 device

فرستنده ی رادیویی که را می تواند بدون مجوز part 15 از مقررات کمیسیون مخابرات فدرال ( که برای حقوقدانان به صورت 47CFR15 شناخته شده است ) عمل کند نمونه های این فرستنده ی رادیویی عبارتند از ، تلفنهای بی سیم و انواع دستگاههای مخابراتی کامپیوتری بیسیم (LANهای بی سیم ) با توجه به آنکه فرستنده های منفرد PART 15 مجوزند ، هیچ تضمینی برای عدم تداخل آنها با یکدیگر وجود ندارد در مقابل ف فرستندهای مجاز می توانند استفاده ی انحضاری از فرکانس خاصی را در ناحیه ای خاص داشته باشند نگاه کنید به SPREAD SPECTRUM

partial

جزئی

partial derivation tree

درخت اشتقاق جزیی

partial function

تابع جزئی ، تابع جزیی

partial match

تطابق جزئی

partial order

ترتیب جزئی ، ترتیب جزیی

partial recursive function

تابع بازگشتی جزئی ، تابع بازگشتی جزیی

partial solution

راه حل جزئی

partial topology

توپولوژی پاره‌ای

partially decidable problem

مسئله جزئاً تصمیم پذیر ، مسئله‌ جزئاً تصمیم ‌پذیر

partially dynamic graph

گراف جزئی پویا

partially dynamic graph problem

مسئله گراف جزئی پویا ، مسئله‌ گراف جزیی پویا

partially ordered set

مجموعه جزئی مرتب ، مجموعه‌ جزیی ‌مرتب

partially persistent data structure

داده ‌ساختار جزیی ‌ماندگار

partially presistent data structure

داده ساختار جزئی ماندگار

Partially-Connected

نیمه متصل

particle

ذرات

particle image velocimetry technique

تکنیک سرعت سنجی تصویر ذره

Particle Swarm

ازدحام ذرات

particle swarm algorithm

الگوریتم تجمعی ذرات

particle swarm optimization

بهینه سازی ازدحام ذرات

particle system

سیستم ذره ای جلوه ویژه ای که برای شبیه سازی پدیده های طبیعی همچون آتش ، برف ، باران یا انفجار بکار میرود و در آن مجموعه ای از ذرات ریز معمولا شبه های نقطه ای دارای بافت ، تحت محاسباتی برای نشان دادن اثر باد ، نیرو و برخورد قرار میگیرند

particular

موقعیت

partition

قسمت کردن ؛ جزء بندی کردن ؛ بخش ؛ قسمت؛ ناحیه ، پارتیشن ، بخش ، بخش بندی کردن قسمتی از یک دیسک سخت که کامپیوتر با آن به صورت یک دیسک گردان مستقل و جداگانه برخورد می کند به طور طبیعی ، اکثر دیسکهای سخت فقط یک پارتیشن دارند اما برخی از گرداننده های بسیار بزرگ ، پارتیشن های متعددی دارند MS-DOS نویندوز ، و OS/2 فرمان FDSIK ساختار بخش بندی یک دیسک سخت را مدیریت می کند هر تغییری در ساختار بخش بندی ، موجب خرابی بخش بندی های قبلی می شود از این رو قبل از به ار گیری فرمان FDISK باید فایلها کپی پشتیبان تهیه کرد ، افزار ، بخش بندی بخشی از دیسک سخت که مانند یک گرداننده مجزا عمل می کند در DOS ، یک دیسک سخت می تواند به بخشهای متعددی تقسیم شود معمولا به بخش اولیه DOS نام گرداننده C داده می شود این بخش می تواند شامل پرونده های راه اندازی کامپیوتر باشد می توانید بخش توسعه یافته DOS و یک بخش غیر DOSبرای یک سیستم عامل متفاوت نیز ایجاد کنید ، [بخش ، بخش بندی کردن] یک بخش منطقی مجزا در حافظه یا منبع ذخیره که مانند یک واحد فیزیکی جداگانه عمل میکند به عنوان مثال ، سیستم عامل ‎ MS-DOS میتواند دیسک سخت را به یک بخش اولیه و یک بخش توسعه یافته ‎ DOS تقسیم کند که هر یک مانند یک دیسک فیزیکی جداگانه عمل کنند در برنامه نویسی پایگاه داده ها ، زیر مجموعه ای از جدول یا فایل پایگاه داده هاست در بخش افقی ، داده ها به وسیله ردیفها یا رکوردها از هم جدا میشوند‎ ; در سیستم مدیریت پایگاه داده های رابطه ای ، بخشهای افقی میتوانند براساس مقادیر کلید اولیه ایجاد شوند در یک بخش عمودی ، داده ها به وسیله ستونها یا فیلدها از هم جدا میشوند فایلهای پایگاه داده ها میتوانند در گره های متعدد یک پایگاه داده های اشتراکی ، بطور افقی یا عمودی بخش بندی شوند ، افراز

partition magic

نرم افزاری برای انجام عملیات بر روی پارتیشنها

partitioned data set

مجموعه داده جزء بندی شده

partitioned file

پرونده جزء بندی شده

partitioning

پارتیشن بندی

partittioned data set

مجموعه داده جزء بندی شده

partner

شریک

partnering

مشارکت و همکار ی

partnering monitoring system

سیستم پایش وضعیت مشارکت

partnering project

پروژه ی مشارکت و همکاری

partnering temperature index

شاخص جو مشارکت

parts explosion

رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان می دهد ، رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابط قطعات با یکدیگر رانشان می دهد ، رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان می دهد

parts list

لیست اجزاء ، لیست قطعات ، فهرست قطعات

parts programmer

برنامه نویس اجزاء

party line

خط دسته ای ، مرز مشترک

poset

مجموعه جزئی مرتب ، مجموعه‌ جزیی ‌مرتب

powerset

مجموعه توانی

pratitioned data set

مجموعه داده های جزء بندی شده یا قسمت شده

preset

از پیش تنظیم کردن ، خودکار ، پیش تنظیم ، از پیش تنظیم شده

proper subset

زیر مجموعه سره ، زیرمجموعه‌ سره

reset

بازنشاندن ؛ راه اندازی مجدد ، راه اندازی مجدد بازنشاندن ، باز نشانی

Resilient Distributed Dataset

مجموعه ی داده ای توزیع شده ی انعطاف پذیر، RDD

sequential data set

مجموعه ترتیبی داده

set

دستگاه ؛نشاندن ؛ مجموعه ، مجموعه ، مقدار دادن ، تنظیم کردن- 1- نوعی داده در زبان پاسکال که دارای دسته مقادیری از یک نوع مشخصی است مثلاً یک مجموعه را می توان با جمله ی زیر تعریف کرد: VAR smallnums: SET OF INTEGER سپس می توان مجموعه ای از مقادیر را با جمله ی زیر به آن تخصیص داد: [Smallnums : [1,2,3,4 حالا می توانید جمله ای مانند جمله ی زیر به کار ببرید : IF ×IN smallnums THEN تا آزمایش کنید که آیا یک عدد صحیح مشخص درون این مجموعه هست یا خیر عبارت In smallnum × در صورتی درست است که X مقدار 1 ، 2 ، 3 یا 4 داشته باشد ، در غیر این صورت عبارت مذکور غلط است پاسکال عملیات استاندارد بر روی مجموعه را نیز فراهم می کند ، مانند اتحاد ( با علامت +) ، اشتراک ( با علامت *) و یا تفاوت ( با علامت - ) 2- ورودی یک فلیپ فلاپ که آن را به حالت 1 می برد ، بر خلاف ورودی reset نگاه کنید به flip-flop 3- فرمانی در MS-DOS (PC-DOS) ، OS/2 و UNIX که اطلاعات را در ناحیه ی محیطی سیستم عامل ذخیره می کند نگاه کنید به environment در سایر سیستمهای عامل ( مانند VM/CMS و VAX/VMS ) ، فرمان SET به کاربر امکان می دهد تا بسیاری از جنبه های سیستم عامل را متناسب با نیاز خود تغییر دهد ، Softwave Engineering Technology Secure Electronic Transactions ، یک کردن ، تنظیم کردن ، نشاندن ، دستگاه

single event upset

خطای تک رخدادی واژگونی

singleton set

مجموعه یک عضوی

subset

زیرمجموعه

superset

زبر مجموعه , ابر مجموعه ، زِبَر مجموعه

symbol set

[مجموعه نماد ها] مجموعه نمادهایی که در یک سیستم کد دهی (مثل اسکی توسعه یافته) یا در یک زبان برنامه نویسی ، معتبر و قابل استفاده میباشد

system reset

راه اندازی مجدد سیستم ، راه‌اندازی مجدد سیستم

television set

مجموعه تلویزیونی

temporary data set

مجموعه داده موقتی

test set

مجموعه آزمون

training set

مجموعه آموزشی

universal character set

مجموعه کاراکترهای جهانی

universal set

مجموعه جهانی

unset

بازنشاندن ، [صفر کردن] صفر کردن مقدار یک بیت را گویند که عکس ‎ set به مفهوم تعیین مقدار یک برای بیت میباشد

vertex set

مجموعه رئوس ، مجموعه‌ رأس‌ها

working set

مجموعه کاری

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی part set

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی part set

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما