معادل انگلیسی فرستنده ی رادیویی که را می تواند بدون مجوز part 15 از مقررات کمیسیون مخابرات فدرال ( که برای حقوقدا

مهندسی كامپيوتر و IT
فرستنده ی رادیویی که را می تواند بدون مجوز part 15 از مقررات کمیسیون مخابرات فدرال ( که برای حقوقدانان به صورت 47CFR15 شناخته شده است ) عمل کند نمونه های این فرستنده ی رادیویی عبارتند از ، تلفنهای بی سیم و انواع دستگاههای مخابراتی کامپیوتری بیسیم (LANهای بی سیم ) با توجه به آنکه فرستنده های منفرد PART 15 مجوزند ، هیچ تضمینی برای عدم تداخل آنها با یکدیگر وجود ندارد در مقابل ف فرستندهای مجاز می توانند استفاده ی انحضاری از فرکانس خاصی را در ناحیه ای خاص داشته باشند نگاه کنید به SPREAD SPECTRUM
part 15 device
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فرستنده ی رادیویی که را می تواند بدون مجوز part 15 از مقررات کمیسیون مخابرات فدرال ( که برای حقوقدا
وسیله اضافی
a . device
[ابزار اشاره مطلق] یک ابزار اشاره که موقعیت آن همیشه با موقعیت خاص یک مکان نمای موجود در صفحه نمایش ، همراه میباشد لبه های ماتریس حرکت این ابزار با لبه های صفحه نمایش یا یک پنجره در صفحه نمایش انطباق دارد به عنوان مثال ، اگر کاربر قلم طراحی را در گوشه سمت راست بالای صفحه مخصوص آن قرار دهد ، مکان نمای صفحه نمایش نیز به گوشه سمت راست بالای صفحه نمایش یا پنجره مربوطه میرود‎ ; به همین ترتیب اگر کاربر قلم را به گوشه سمت چپ پایین صفحه مخصوص آن انتقال دهد ، مکان نمای صفحه نمایش نیز به گوشه سمت چپ پایین صفحه نمایش یا پنجره مربوطه میرود مقایسه کنید با ‎; relative pointing device نیز نگاه کنید به ‎ absolute coordinates ، ‎ graphics tablet
absolute pointing device
دستگاه آنالوگ ؛ دستگاه قیاسی ، دستگاه قیاسیتگاه انالوگ ، دستگاه قیاسی دستگاه آنالوگ
analog device
وسیله ضد الکتریسیته ساکن ، [ابزار ضد ا لکتریسیته ساکن] ابزاری که برای به حداقل رساندن شوکهای ناشی از الکتریسیته ساکن که میتواند باعث صدمه رساندن به تجهیزات کامپیوتر یا از بین رفتن داده ها گردد ، طراحی میشود این ابزار به اشکال متنوعی از جمله کفپوش ، کمربند با سیم متصل به زمین ، اسپری و لوسیون عرضه میشود
antistatic device
دستگاه غیر همزمان ، دستگاه نا همگام ، [ابزار ناهمگام] ابزاری که عملیات داخلی آن همگام با بخشهای دیگر سیستم نمیباشد
asynchronous device
دستگاه سمعی
audio device
دستگاه جواب دهنده سمعی
audio response device
وسیله کمکی ( جانبی )
auxiliary device
دستگاه دو حالته ، [ابزار دودویی] ابزاری که اطلاعات را به شکل مجموعه ای از وضعیتهای الکتریکی روشن ـ خاموش یا بالا ـ پایین مورد پردازش قرار دهد چون در سیستم عددی دودویی فقط از یکها و صفرها استفاده میشود ، ابزار الکتریکی میتوانند با استفاده از دو وضعیت ، این اعداد را نشان دهند
binary device
دستگاه دوپایا
bistable device
دستگاه بلوکی ، [ابزار بلوکی] ابزاری مانند دیسک گردان که اطلاعات را در هر بار به جای یک کاراکتر ، بطور بلوکی (گروهی از بایتها) انتقال میدهد مقایسه کنید با ‎ character device
block device
دستگاه کاراکتری ، [ابزار کاراکتری] یک ابزار کامپیوتری مانند صفحه کلید یا چاپگر که اطلاعات را به شکل رشته ای از کاراکترها ، یکی یکی دریافت یا ارسال میکند انتقال کاراکترها به صورت بیت به بیت (ارسال سریال) یا بایت به بایت (ارسال موازی) انجام شده ، اما به صورت بلوکی صورت نمیگیرد مقایسه کنید با ‎block ‎ device
character device
نگاه کنید به CCD
charge - coupled device
حافظه با اطلاعات چرخان ، اسباب تزویج علامت ، دستگاه توام با بار ، دستگاه بار جفت شده ، دستگاه بار جفت شده دستگاه توام با بار اسباب تزویج علامت حافظه با اطلاعات چرخان
charge coupled device
با حروف اختصاری ‎ CCD ، وسیله ای است که در آن اجزای نیمه هادی به نحوی متصل شده اند که بار الکتریکی خروجی یکی ، ورودی دیگری میشود نورسنج دوربینهای دیجیتالی و بسیاری از دوربینهای ویدئویی یک ‎ CCD است
chargecoupled device
اسباب نسخه چاپی رنگی
colour hard copy device
ابزار تابلوی کنترل
control panel device
دستگاه داده دهی ، دستگاه داده‌ دهی
data entry device
دستگاه اماده سازی داده ، دستگاه آماده سازی داده ، دستگاه آماده‌سازی داده
data preparation device
دستگاه ذخیره داده
data storage device
دستگاه اختصاصی
dedicated device
وسیله ابزار دستگاه ، دستگاه یک اصطلاح کلی برای سیستم های جانبی کامپیوتر ، مانند چاپگرها ، درگاههای سریال ، و دیسک گردانها که معمولا به نرم افزار کلی خاص خودشان یعنی راه اندازهای ابزار ، نیاز دارند ابزار رندر شی اصلی Direct3D که برای عملیات رندر مورد استفاده قرار میگیرند کلیه فرایندهای رندر ، مدیرت و ایجاد بافتها ، نورپردازی ، تنظیم حالت مختلف رندرو بافت زنی برعهده این شی است ، ابزار ، وسیله ، افزاره ، دستگاه
device
ارتباط بین دو دستگاه
device-to-device
دستگاه شماره‌گیر
dialout device
دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی ؛ اسباب حافظه یا دستیابی مستقیم ؛ دستگاه انباره دستیابی مستقیم ، اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه انباره دستیابی مستقیم ، اسباب حافظه با دستیابی مستقیم دستگاه با ذخیره دستیابی تصادفی دستگاه انباره دستیابی مستقیم ، [ابزار ذخیره سازی با دستیابی مستقیم] نگاه کنید به ‎ DASD ، دستگاه ذخیره با دستیابی تصادفی
direct access storage device
دستگاه نمایش ، [دستگاه نمایش] نگاه کنید به ‎ display
display device
دستگاه لبه
Edge device
دستگاه ورودی گرافیکی
graphic – input device
دستگاه خروجی گرافیکی
graphic – output device
دستگاه ورودی گرافیکی
graphic input device
دستگاه خروجی گرافیکی
graphic output device
دستگاه ورودی دستنوشته
handwriting input device
وسیله هد پاک کن
head cleaning device
[هدپاک کن] وسیله ای که یک ماده تمیز کننده را روی سطح هد مغناطیسی میکشد تا جرمهای سطح آن پاک شود
head-cleaning device
دستگاه صنعتی جمع آوری داده ها ، دستگاه صنعتی جمع اوری داده ، دستگاه صنعتی جمع‌آوردی داده
industrial data collection device
دستگاه مادون قرمز
infrared device
دستگاه ورودی ، دستگاه ورودی دستگاههایی مانند موس و کیبورد و
input device
دستگاه ورودی - خروجی
input- output device
دستگاه ورودی و خروجی ، [ابزار ورودی ‎ / خروجی] یک ابزار سخت افزاری که برای گذاردن اطلاعات در اختیار کامپیوتر و دریافت اطلاعات از آن ، مورد استفاده قرار میگیرد بنابراین ابزار ورودی‎/ خروجی بسته به وضعیت موجود ، اطلاعات را در یکی از دو مسیر موجود ارسال میکند دیسک گردان ، مثالی از یک ابزار ورودی‎/ خروجی است برخی از ابزارها فقط برای دریافت ورودی مورد استفاده قرار میگیرند ، مثل: صفحه کلید ، ماوس ، قلم نوری و دسته بازی‎ ; ابزارهای دیگری نیز فقط برای ارائه خروجی قابل استفاده هستند مثل: چاپگر و مونیتور برای بیشتر ابزارها باید روال نرم افزاری خاصی (بنام راه انداز ابزار) نصب شود که امکان انتقال اطلاعات بین کامپیوتر و آن را فراهم میسازد
input/output device
دستگاه ورودی و خروجی
input-output device
دستگاه دسترسی به اینترنت
internet access device
افزاره دروازه اینترنت
Internet gateway Device
دستگاه منطقی
logic device
[ابزار منطقی] ابزاری که به وسیله منطق یک سیستم نرم افزاری و بدون در نظر گرفتن ارتباط فیزیکی آن با سیستم ، نامگذاری میگردد به عنوان مثال ، سیستم عامل ‎ MS-DOS یک دیسک گردان دیسک فلاپی را میتواند همزمان با نامهای ‎ A و ‎ B بشناسد
logical device
ابزار رندر گم شده هنگامی که ابزار رندر از نظر عملیاتی در حالت ناپایدار قرار می گیرد به آن ابزار گم شده اطلاق می شود که در این حالت تلاش برای نمایش و رسم اشیاء با شکست مواجه می گردد و باید ابزار را تنظیم مجدد کرد ، تغییر اندازه پنجره یا خروج موقتی از برنامه در حالت تمام صفحه از جمله دلایل این مسئله هستند
lost device
دستگاه انبوه ذخیره ، دستگاه ذخیره انبوه
mass storage device
دستگاه ریز برنامه نویسی
microcoding device
دستگاه ریز برنامه‌نویسی
micro-coding device
دستگاه مخلوط کن
mixer device
دستگاه سیار ، دستگاه موبایلی
mobile device
دستگاه تسخیص نوری ، دستگاه تشخیص نوری
optical recognition device
خروجی
output (device
دستگاه خروجی ، دستگاه خروجی - دستگاهی که نتایج کار کامپیوتر را نشان داده ، چاپ کرده ، یا ارائه میدهد مانیتورها و چاپگرها نمونه هایی از دستگاههای خروجی هستند ، دستگاه خروجی دستگاههایی مانند صفحه نمایش و چاپگر که در خارج از دستگاه اصلی قرار دارند
output device
بخش ، قسمت ، قطعه ، جزء
part
مجموعه بخشی
part set
جزئی
partial
درخت اشتقاق جزیی
partial derivation tree
تابع جزئی ، تابع جزیی
partial function
تطابق جزئی
partial match
ترتیب جزئی ، ترتیب جزیی
partial order
تابع بازگشتی جزئی ، تابع بازگشتی جزیی
partial recursive function
راه حل جزئی
partial solution
توپولوژی پاره‌ای
partial topology
مسئله جزئاً تصمیم پذیر ، مسئله‌ جزئاً تصمیم ‌پذیر
partially decidable problem
گراف جزئی پویا
partially dynamic graph
مسئله گراف جزئی پویا ، مسئله‌ گراف جزیی پویا
partially dynamic graph problem
مجموعه جزئی مرتب ، مجموعه‌ جزیی ‌مرتب
partially ordered set
داده ‌ساختار جزیی ‌ماندگار
partially persistent data structure
داده ساختار جزئی ماندگار
partially presistent data structure
نیمه متصل
Partially-Connected
ذرات
particle
تکنیک سرعت سنجی تصویر ذره
particle image velocimetry technique
ازدحام ذرات
Particle Swarm
الگوریتم تجمعی ذرات
particle swarm algorithm
بهینه سازی ازدحام ذرات
particle swarm optimization
سیستم ذره ای جلوه ویژه ای که برای شبیه سازی پدیده های طبیعی همچون آتش ، برف ، باران یا انفجار بکار میرود و در آن مجموعه ای از ذرات ریز معمولا شبه های نقطه ای دارای بافت ، تحت محاسباتی برای نشان دادن اثر باد ، نیرو و برخورد قرار میگیرند
particle system
موقعیت
particular
قسمت کردن ؛ جزء بندی کردن ؛ بخش ؛ قسمت؛ ناحیه ، پارتیشن ، بخش ، بخش بندی کردن قسمتی از یک دیسک سخت که کامپیوتر با آن به صورت یک دیسک گردان مستقل و جداگانه برخورد می کند به طور طبیعی ، اکثر دیسکهای سخت فقط یک پارتیشن دارند اما برخی از گرداننده های بسیار بزرگ ، پارتیشن های متعددی دارند MS-DOS نویندوز ، و OS/2 فرمان FDSIK ساختار بخش بندی یک دیسک سخت را مدیریت می کند هر تغییری در ساختار بخش بندی ، موجب خرابی بخش بندی های قبلی می شود از این رو قبل از به ار گیری فرمان FDISK باید فایلها کپی پشتیبان تهیه کرد ، افزار ، بخش بندی بخشی از دیسک سخت که مانند یک گرداننده مجزا عمل می کند در DOS ، یک دیسک سخت می تواند به بخشهای متعددی تقسیم شود معمولا به بخش اولیه DOS نام گرداننده C داده می شود این بخش می تواند شامل پرونده های راه اندازی کامپیوتر باشد می توانید بخش توسعه یافته DOS و یک بخش غیر DOSبرای یک سیستم عامل متفاوت نیز ایجاد کنید ، [بخش ، بخش بندی کردن] یک بخش منطقی مجزا در حافظه یا منبع ذخیره که مانند یک واحد فیزیکی جداگانه عمل میکند به عنوان مثال ، سیستم عامل ‎ MS-DOS میتواند دیسک سخت را به یک بخش اولیه و یک بخش توسعه یافته ‎ DOS تقسیم کند که هر یک مانند یک دیسک فیزیکی جداگانه عمل کنند در برنامه نویسی پایگاه داده ها ، زیر مجموعه ای از جدول یا فایل پایگاه داده هاست در بخش افقی ، داده ها به وسیله ردیفها یا رکوردها از هم جدا میشوند‎ ; در سیستم مدیریت پایگاه داده های رابطه ای ، بخشهای افقی میتوانند براساس مقادیر کلید اولیه ایجاد شوند در یک بخش عمودی ، داده ها به وسیله ستونها یا فیلدها از هم جدا میشوند فایلهای پایگاه داده ها میتوانند در گره های متعدد یک پایگاه داده های اشتراکی ، بطور افقی یا عمودی بخش بندی شوند ، افراز
partition
نرم افزاری برای انجام عملیات بر روی پارتیشنها
partition magic
مجموعه داده جزء بندی شده
partitioned data set
پرونده جزء بندی شده
partitioned file
پارتیشن بندی
partitioning
مجموعه داده جزء بندی شده
partittioned data set
شریک
partner
مشارکت و همکار ی
partnering
سیستم پایش وضعیت مشارکت
partnering monitoring system
پروژه ی مشارکت و همکاری
partnering project
شاخص جو مشارکت
partnering temperature index
رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان می دهد ، رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابط قطعات با یکدیگر رانشان می دهد ، رسم تمام قطعات تشکیل دهنده یک مجموعه که رابطه قطعات با یکدیگر را نشان می دهد
parts explosion
لیست اجزاء ، لیست قطعات ، فهرست قطعات
parts list
برنامه نویس اجزاء
parts programmer
خط دسته ای ، مرز مشترک
party line
دستگاه منفعل
passive device
دستگاه پیرامونی ؛ دستگاه جانبی؛دستگاه جنبی ، دستگاه جنبی دستگاه جانبی دستگاه پیرامونی
peripheral device
[دستگاه نوری الکتریکی] دستگاهی که با استفاده از نور ، سیگنالهای الکتریکی را ایجاد و یا تلفیق (مدوله) میکند این دستگاهها از موارد نیمه هادی ساخته شده و به دو گروه تقسیم میشوند در یک گروه ، نوری که روی نیمه هادی میافتد ، باعث تولید جریان الکتریکی میگردد این نوع قطعات در ساخت سلولهای خورشیدی (مورد استفاده در ساعتها ، ماشین حسابها و ) به کار میروند در دستگاههای نوع دوم ، نور باعث تغییر مقاومت ماده نیمه هادی میشود ز این گروه در ساخت نورسنج دوربینها استفاده میشود
photoelectric device
دستگاه ورودی برای وارد کردن داده وری صفحه نمایش ، دستگاه ورودی برای وارد کردن داده روی صفحه نمایش ، دستگاه ورودی برای وارد کردن داده روی صفحه نمایش
picking device
دستگاه راهبری
pilot device
[ابزار اشاره ای] یک ابزار ورودی که برای کنترل مکان نما در صفحه نمایش به منظور انجام اعمالی مانند فشردن دکمه های کادرهای ارتباطی صفحه نمایش ، انتخاب موارد فهرستهای گزینه ای و محدوده ای از سلهای صفحه گسترده ها یا گروههایی از کلمات یک سند متنی ، مورد استفاده قرار میگیرد از ابزار اشاره ای اغلب برای رسم اشکال گرافیکی نیز استفاده میشود متداول ترین ابزار اشاره ای ، ماوس است از ابزارهای اشاره ای دیگر میتوان لوح طراحی ، قلم نوری و دسته کنترل (‎joystick) را نام برد نیز نگاه کنید به ‎graphics ‎ tablet ، ‎ joystick ، ‎ light pen ، ‎ mouse ، ‎ puck ، ‎ stylus ، ‎ trackball
point device
دستگاه اشاره گر ، حرکت اشاره گر ماوس در صفحه ، دستگاه اشاره گر دستگاهی که برای تغییر مکان اشاره گر در صفحه استفاده می شود ، دستگاه اشاره گر - یک دستگاه جانبی کامپیوتری که امکان می دهد تا در یک رابط گرافیکی کاربر ( GUI) کامپیوتر را کنترل کنید مشهورترین دستگاه اشاره گر ماوس است اما کاربران از تابلوهای گرافیکی و گوی مسیر ( trackball) نیز استفاده می کنند ، افزاره اشاره
pointing device
محافط رابط
port protection device
دستگاه حفاظت درگاه
positional protection device
دستگاه قابل دسترس اتفاقی - هر دستگاهی در حافظه که می توان به طور اتفاقی یک رکود اطلاعاتی را از آن پیدا کرد به طوری که زمان دستیابی به هر یک از رکوردها به طور متوسط یکسان باشد دستگاههای RAM داخلی و انباره ی دیسک ، نمونه هایی از دستگاهها قابل دسترس اتفاقی هستند بر خلاف sequential access device
random-access device
[ابزار اشاره ای نسبی] یک ابزار کنترل نشانگر مانند ماوس که در آن حرکت مکان نمای موجود در صفحه نمایش با حرکت ابزار مربوطه (و نه موقعیت آن) رابطه دارد به عنوان مثال ، اگر کاربر ماوس را بردارد و در محل دیگری روی میز قرار دهد ، موقعیت مکان نما در صفحه نمایش تغییر نمیکند اما اگر کاربر ماوس را روی سطح میز جابجا کند (بلغزاند) ، مکان نما نیز به نسبت آن در صفحه نمایش حرکت میکند در مقابل ، ابزارهای اشاره ای مطلق مانند لوح طراحی ، محل استقرار ابزار در یک ناحیه تعریف شده ، همیشه با موقعیت از پیش تعریف شده ای در صفحه نمایش ارتباط دارد مقایسه کنید با ‎ ; absolute pointing device نیز نگاه کنید به ‎relative ‎ coordinates ، ‎ relative movement
relative pointing device
دستگاه حافظه ثانوی
secondary storage device
دستگاه نیمه هادی
semiconductor device
دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمی تواند داده ها را از ان دریافت کند ، دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمی تواند داده ها را از آن دریافت کند ، دستگاهی شبیه یک ترمینال که قادر است داده ها را به کامپیوتر ارسال کند ولی نمی تواند داده ها را از آن دریافت کند
send only device
دستگاه حسگر
sensor device
دستگاه با دستیابی ترتیبی
sequential access device
دستگاه ترتیبی
sequential device
دستگاه انباره ترتیبی
sequential storage device
دستگاه قابل دسترسی ترتیبی - نوعی دستگاه ذخیره ی داده به وسیله ی آن اطلاعات به ترتیب خوانده می شود از این رو برای خواندن رکودی که در انتهای یک نوار قرار دارد ، باید تمام رکودهای قبلی را خواند دستگاههای نوارخوان نمونه هایی از دستگاه قابل دسترسی با دسترسی ترتیبی هستند بر خلاف rendom-access device
sequential-access device
دستگاه قابل دسترسی سری - نگاه کنید به sequeential-access device
serial-access device
دستگاه های هوشمند موبایل
smart mobile device
دستگاه حالت جامد
solid state device
[قطعه نیمه هادی] جزئی از مدار که خصوصیات آن به خصوصیات الکتریکی یا مغناطیسی مواد جامد بستگی دارد ترانزیستورها و مدارهای مجتمع ، قطعات نیمه هادی هستند
solid-state device
دستگاه انباره ، انباره ف دستگاه ذخیره سازی ، دستگاه ذخیره ، دستگاه انباره دستگاهی که داده ها را بر روی خود ذخیره می کند ، [دستگاه ذخیره سازی] دستگاهی که برای ثبت داده های کامپیوتر به شکل دائمی یا نیمه دائمی مورد استفاده قرار میگیرد دیسک گردان به همراه دیسکهای مورد استفاده در آن ، یک دستگاه ذخیره سازی را تشکیل میدهند گاهی اوقات گفته میشود که کامپیوتر دستگاههای ذخیره سازی اولیه (یا اصلی) و ثانویه (یا کمکی) دارد در این مورد ، حافظه با دستیابی مستقیم (‎RAM) که محتویات خود را بطور موقتی نگه میدارد ، به عنوان بخش ذخیره سازی اولیه ، و ابزارهای ذخیره سازی دائمیتر دیگری چون دیسک گردان یا نوار گردان به عنوان بخشی ذخیره سازی ثانویه در نظر گرفته میشوند ، ذخیره ‌ساز
storage device
دستگاه سمبلیک
symbolic device
دستگاه همزمان ، دستگاه همگام ، دستگاه همگام دستگاه همزمان
synchronous device
دستگاه ضبط واحد
unit record device
[ابزارمجازی] ابزاری که میتوان آن را مورد خطاب قرار داد اما در واقع وجود فیزیکی ندارد به عنوان مثال ، طرح آدرس دهی حافظه مجازی ، با استفاده از ذخیره دیسکی حافظه بزرگتری نسبت به مقدار حافظه موجود را شبیه سازی میکند
virtual device
خروجی مجازی چاپگر
virtual printer device
[تقصیم برصفر] عملیات تقسیمی که مقسوم علیه آن صفر است در ریاضیات ، تقسیم بر صفر نتیجه تعریف نشده ای داشته و محاسبه آن غیرممکن است بنابراین ، این عمل در برنامه کامپیوتری نیز جایز نبوده و بعنوان یک خطا در نظر گرفته میشود
zero device

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن