معنی automatic message-switching center

مهندسی برق
automatic message-switching center
مرکز خودکار را هگزینی پیام محلی که در آن پیام ورودی به صورت خودکار به یک یا چند مدار خروجی متناظر با اطلاعات کنترلی موجود در پیام هدایت می شود
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی automatic message-switching center
angle at center
زاویه مرکزی
automatic
اتوماتیک
automatic adjustment
تنظیم خودکار
automatic aiming
تعقیب خودکار
automatic alarm receiver
گیرنده آژیر خودکار
automatic amplitude control
محدود کننده دامنه نوسان بطور خودکار
automatic annunciator
زنگ احضار خودکار
automatic anti fading
تعادل کننده خودکار افت دستگاه
automatic back blas
بایاس وارون خودکار یک یاچندحلقه کنترل خودکاربهره برای جلوگیری از اضافه بار گیرنده های راداری در اثر پژواک های قوی و یا سیگنالهای اخلالگر
automatic bass compensation
بمرسان خودکار
automatic bass compensationabc
ترمیم خودکار صدای بم [ای بی سی] مداری در گیرنده های رادیویی و تقویت کننده های شنیداری برای طبیعی کردن صدای بم در شدت صدای پایین برای این منظور معمولاً از یک مقاومت و خازن سری که بین زمین و سر وسط پیچ کنترل صدا قرار گرفته اند ، استفاده می شود این مدار بصورت خودکار پاسخ نامطلوب گوش انسان به صداهای ضعیف و کم بسامد را اصلاح می کند
automatic breaker
قطع کننده خودکار
automatic brightness contorol
کنترل خود کار روشنایی ، کنترل خودکار زمینه مدار درگیرنده های تلویزیونی که میانگین روشنایی تصویر ار ثابت نگه می دارد طرز کار آن مشابه با مدار کنترل شدت صدا در یک گیرنده ی صوتی است
automatic c bias
ولت شبکه خودکار
automatic circuit
مدار خودکار
automatic circuit breaker
قطع کننده خودکار مدار ، مدارشکن خودکار
automatic color control
کنترل خود کار رنگ مداری در تلویزیون رنگی که سطح شدت رنگ را علیرغم تغییر در قدرت سیگنال دریافتی ثابت نگه می دارد معمولاًعمل کنترل با تغییر بهره ی تقویت کننده ی میانگذار رنگ نمایی ( کرومینانس ) انجام می شود
automatic compact-disk changer
تعویضگر خودکار دیسک فشرده نوعی ماشین الکترو مکانیکی که می تواند به صورت گزینشی و معمولاً با چرخش ، دیسک فشرده را در محل مخصوص برای بخش توسط سیستم پخش لیزری قرار دهد
automatic computer
ماشین حساب خودکار
automatic contrast control
کنترل خودکار کنتراست ، کنترل خودکار سایه - روشن مداری که با تغییر بهره ی تقویت کننده های آر اف و آی اف تصویری ، نسبت سایه - روشن تصویر تلویزیونی را در یک سطح میانگین حفظ میکند عمل کنترل با تغییر بایاس یک یا چند ترانزیستور متغیر انجام می گیرد کنترل دستی سایه - روشن سطح میانگین را مشخص می کند و کنترل خودکار سایه - روشن این میانگین را علیرغم تغییر قدرت سیگنال در ایستگاه های مختلف حفظ می کند
automatic control
کنترل خودکار ، تنظیم خودکار ، فرمان دادن ، خودکار
automatic control , automatic regulation
کنترل خودکار ، رگوله سازی خودکار نوعی کنترل که در آن عملیات رگوله سازی و قطع و وصل در پاسخ به شرایط از پیش معین به صورت خودکارانجام می شود
automatic control system
دستگاه تنظیم خودکار
automatic control system , regulating system
سیستم کنترل خودکار ، سیستم رگوله ساز نوعی سیستم کنترل که از یک یا چند کنترل کننده ی خودکار در حلقه های بسته با یک یا چند فرایند استفاده می کند
automatic controller
کنترل کننده خودکار وسیله ای که پیوسته مقدار یک کمیت با وضعیت متغیر را می سنجد و به صورت خودکار هر گونه انحراف از مقدار مطلوب را در تجهیزات تحت کنترل اصلاح می کند ، کنترل کننده اتوماتیک ، نگهبانی فنی خودکار ، دستگاه فرمان
automatic controller of revolution
کنترل کننده دور خودکار
automatic current controller
کنترل کننده خودکار جریان
automatic cut-out
قطع کننده خودکار
automatic degausser, automatic color purifier
مغناطیس زدای خودکار ، گاوس زدای خودکار ، پالاینده ی خودکار رنگ مجموعه ای از سیم پیچ های مغناطیس زدا در اطراف لامپ تصویر تلویزیون رنگی همراه با مدار خاصی که این سیم پیچ ها را فقط پس از روشن شدن و در طی گرم شدن انرژی دار می کند این سیم پیچ ها هر بخش از گیرنده را که تحت تاثیر میدان مغناطیس زمین یا وسایل خانگی قرار گرفته باشد معناطیس زدایی می کند مغناطیس زدایی خودکار این امکان را می دهد که بتوان دستگاه تلویزیون رنگی را بدون نیاز به تنظیم مجدد کنترلها جا بجا کرد
automatic degaussing control system
سیستم کنترل مغناطیس زدایی خودکار سیستمی در کشتی که به صورت خودکار و با تغییر مسیر کشتی جریان مغناطیس زدایی را اصلاح می کند سیگنال تولید شده توسط فرستنده ی سنکرو ، که در قطب نمای ژیروسکوپی کشتی نصب شده است پس از یکسوسازی و تقویت برای کنترل منبع جریان مغناطیس زدا به ار گرفته می شود
automatic diater
شماره گیر خودکار مداری که شخص را قادر می سازد با زدن یک دکمه ، شماره تلفن تا 14 رقم را بهصورت خودکار شماره گیری کند
automatic disengaging
آزاد کننده خودکار
automatic dishwasher
دستگاه ظرفشویی اتوماتیک
automatic door switch
کلید خودکار در
automatic drop
اتصال خودکار
Automatic emergency control
کنترل اتوماتیک اضطراری
automatic error correction
تصحیح کننده اتوماتیک اشتباهات
automatic exchange
تبدیل اتوماتیکی
automatic exchange announcement
گوینده مکان به طور اتوماتیک
automatic flame guard
نگهبانی شعله ، کنترل شعله خودکار
automatic flasher
چشمکزن خودکار
automatic focusing
تمرکز خودکار
automatic frequency control
کنترل خودکار بسامد ( ای اف سی ) 1 مداری که بسامد یک نوسانساز را در محدوده ی مشخص حفظ می کند ( مثلاً در یک فرستنده ) 2 مداری که با کنترل نوسانساز محلی در گیرنده ی سوپر هترودین آن را به دقت در یک بسامد معین نگه می دارد ( نظیر یک گیرنده ی ( اف -ام )3 مداری در گیرنده ی رادار سوپر هترودین که برای جبران تغییرات بسامد سیگنال پژواک دریافتی ، بسامد نوسانساز محلی را اصلاح می کند 4 مداری در گیرنده های تلویزیونی که بسامد نوسانساز رویش را با بسامد پالس های همزمانساز در سیگنال دریافتی متناسب می کند ، ناظم خودکار بسامد
automatic frequency control = afc
تنظیم خودکار نوسان
automatic frequency control device
دستگاه کنترل خودکار نوسان
automatic frequency control stage
طبقه کنترل صوتی خودکار
automatic gain control
کنترل خودکار بهره ( ای جی سی ) مدار کنترلی که بهره ی ( ضریب تقویت ) یک گیرنده یا تجهیزات دیگر را به صورت خودکار طوری تغییر می دهد که سیگنال خروجی مطلوب علیرغم تغییرات سیگنال ورودی همچنان ثابت بماند ، ناظم خودکار فزونسازی
automatic gain control ( agc )
کنترل خودکار بهره
automatic gain control = a.g.c.
تقویت خودکار تنظیم
automatic gain control amplifier
تقویت تنظیم
Automatic Generation Control
کنترل خودکار تولید
automatic gird bias
ولتاژ شبکه خودکار (ولتاژ قبلی)
automatic guidance system
دستگاه راهنمایی (بعدی) خودکار
automatic identification devise
دستگاه نام دهنده خودکار
automatic ironing machine
اتو زدن و خشک کردن خودکار
automatic key
کلید خودکار
automatic light control
کنترل خودکار نور تنظیم خودکار نور تابیده به یک فیلم ، دوربین تلویزیونی یا سایر وسایل تصویر برداری متناسب با میزان روشنایی صحنه
automatic load shedding
حذف بار اتوماتیک
automatic machine
ماشین خودکار
automatic meter reading
قرائت خودکار کنتور
automatic modulation control
کنترل خودکار مدوله سازی مدار فرستنده ای که بهر هی سیگنالهای ورودی بیش از حد قوی را بدون تاثیر بر قدرت سیگنالهای عادی کاهش می دهد این کار امکان افزایش مدوله سازی میانگین را بدون اضافه مدوله سازی فراهم می سازد که معادل با افزایش توان خروجی بسامد حامل است
automatic modulation limitingaml
محدود کننده گی خودکار مدوله سازی [ای ام ال] مداری در برخی فرستنده های رادیویی که از اضافه مدوله سازی جلوگیری می کند این مدار در هنگام قوی شدن سیگنال صدا ، بهره ی یک یا چند طبقه تقویت کننده ی شنیداری را کاهش می دهد تا سطح مدوله سازی در زیر %100 حفظ شود
automatic network
شبکه خودکار
automatic pedestal control
کنترل خودکار خط مبنا فرایندی که به طور خودکار ارتفاع خط مبنا در سیگنال تلویزیونی دریافتی را متناسب با قدرت سیگنال ورودی یا پارامتر مشخص دیگر تنظیم می کند
automatic phase control
ناظم خودکار فاز
automatic phase control apc
کنترل خودکار فاز[ای پی سی] 1 مداری در تلویزیون رنگی که سیگنال حامل 3/58 مگاهرتزی را از طریق همزمان سازی با سیگنال رگبار (برست) رنگی ارسال شده ، دقیقاً با همان فاز و بسامد بازیابی می کند 2 مدار کنترل خودکار بسامدی که اختلاف بین دو منبع بسامدی را به اشکار ساز فاز اعمال می کند تا سیگنال کنترلی مطلوب را تولید کند
automatic picture control
کنترل خودکار تصویری کلید چند اتصالی در برخی تلویزیون های رنگی که کنترل های ثابت را از مدار خارج می کند و کنترل های از پیش تنظیم شده را وارد می کند با فشردن یک دکمه تنظیم های اشتباه و تصادفی کنترل ها اصلاح می شود
automatic picture transmissionapt
ارسال خودکار تصویر[ای پی تی] نوعی سیستم تلویزیونی در ماهواره های هواشناسی با پویش آهسته که در هنگام روز تصاویر تلویزیونی معمولی و در شب تصاویر زیر قرمز از ابرها تهیه می کند هر تصویرجهت ارسال به زمین برای تقریباً 200 ثانیه در یک ویدیکون (vidicon) ذخیره می شود
automatic pilot
فرمان کوتاه خودکار
automatic programming
برنامه سازی روشی رایانه ای برای تبدیل برنامه های رایانه ای از شکل قابل فهم توسط انسان به شکل کارآمدتری جهت پردازش داده ها ، برنامه ریزی خودکار
automatic radar pilot aidarpa
راهنمای ترسیم خودکار راداری [آرپا] نوعی سیستم راداری در کشتی ها که سیگنالهای ناوبری برگشتی را به صورت رقمی در می آورد و به دریانوردان امکان تشخیص و ردگیری سرعت و مسیر کشتی های اطراف را می دهد
Automatic reconfiguration
پیکربندی مجدد خودکار
automatic record changer
تعویضگر خودکار صفحه ی گرامافون یک ماشین الکترومکانیکی مجهز به مکانیزمی جهت انتخاب صفحه های گرامافون و قرار دادن آنها روی صفحه ی گردان برای پخش نمونه های خانگی عموماً صفحات را به ترتیب قرار گرفتن آنها بر می دارند اما نمونه های تجاری ( مشهور به juce boxes )قابلیت انتخاب صفحه ها را طبق خواسته ی مشتری دارند در حال حاضر این فناوری منسوخ شده است و به جای آن تعویضگرهای خودکار دیسک فشرده یا سی دی ( automatic compact disk changeer ) وارد بازار شده اند ، گرام خودکار
automatic regulating system
سیستم تنظیم خودکار
automatic regulation
تنظیم خودکار
automatic release
آزاد کننده خودکار ، تنظیم کننده خودکار
automatic releasing
قطع یا رها کننده خودکار
automatic repeat request
درخواست تکرار خودکار یکی از دومدار ارتباطی AMTORدر ARQ ، که مد Aنیز نامیده می شود دو ایستگاه دائماً ارسال یکدیگر را تایید می کنند در صورت مفقود شدن اطلاعات ، آنقدر تکرار می شود تا اینکه ایستگاه دریافت آن را تایید کند
automatic room light adaption
تنظیم خودکار نور یک محفظه یا سالن
Automatic Scaling
مقیاس‌بندی خودکار
automatic selecity comntrol
کنترل خودکار گزینندگی مداری که گزینندگی گیرنده را با توجه به شدت وضعیت سیگنال دریافتی تنظیم می کنند با کاهش مقاومت کلکتور- امیتر ترانز یستور در حضور یک سیگنال قوی ، مدار تنظیم میرا شده و از گزینندگی گیرنده می کاهد
automatic selector
خودکار انتخاب کننده
automatic sensitivity control
کنترل خودکار حساسیت مداری که حساسیت گیرنده را در سطح تعیین شده حفظ می کند
automatic spark advance
میزان کردن خودکار
automatic starter
استارت خودکار ، راه اندازه خودکار
automatic station finder
ایستگاه فرستنده یاب خودکار
automatic stop
قطع کننده خودکار
automatic switch
کلید خودکار
automatic switching
کلید خودکار
automatic switching equipment
دستگاه ارتباط [کلید] خودکار
automatic system
سیستم [انتخاب] خودکار
automatic telegraph
تلگراف خودکار
automatic telephone sender
شماره گیر تلفن خودکار
automatic telephone sender service
دستگاه شماره گیر خودکار برای راه دور
automatic telephone system
تلفن خودکار
automatic test equipment
تجهیزات آزمون خودکار تجهیزات آزمون ، نوعاً همراه بارایانه ، که مراحل آزمایش مدارها ی مجتمع ، تخته مدارها ، ومحصولات یا سیستم های کامل را خودکار می کندو نتایج را به صورت قبول- رد اعلام وچاپ می کند
automatic time switch
کلید ساعتی
automatic toll exchange
انتخاب تلفنی دور
automatic toll line service
امور مربوط تلفنی
automatic track correction
هادی اشعه [خودکار]
automatic tracking
تعقیب خودکار
automatic tracking ,automatic aiming , autotrack
ردگیری خودکار ، هدف گیری خودکار نوعی ردگیری که در آن باریکه ی راداری به کمک یک مکانیزم سروو روی هدف متمرکز می شود مدارهای فرمان مکانیزم سروو با توجه مشخصات سیگنال برگشتی از هدف عمل میکنند
automatic transmitter finder
ایستگاه یاب خودکار
automatic tripping device
آزاد کننده خودکار
automatic tripping mechanism
مکانیسم قطع کننده خودکار
automatic tuni9ng system
سیستم تنظیم خودکار یک سیستم الکتریکی ، مکانیکی ، یا الکترومکانیکی که با فشردن دکمه ، چرخش گردونه ، یا شماره گیری مشابه با تلفن ، دستگاه گیرنده یا فرستنده ی رادیویی را روی بسامد معین تنظیم میکند
automatic tuning
تنظیم خودکار نوسان ، میزانساز خودکار
automatic tuning control
تنظیم خودکار و کنترل نوسان
automatic tuning means (pl)
تنظیم کامل خودکار
automatic voltage
control system (AVR)سیستم کنترل ولتاژ اتوماتیک
automatic voltage regulator
رگولاتور خودکار ولتاژ
automatic volume control
کنترل خودکار حجم صدا ( ای وی سی ) نوعی کنترل خودکار بهره که علیزغم تغییرات قدرت سیگنال ورودی به هنگام تضعیف یا تنظیم از ایستگاهی به ایستگاه دیگر ، شدت صدای خروجی گیرنده ی رادیو را ثابت نگه می دارد در این روش یک ولتاژ دی - سی متناسب با قدرت سیگنال خروجی صدا از آشکار ساز دوم گرفته می شود و بایاس طبقات اولیه ی تقویت کننده ی آر - اف یا آی - اف را تغییر می دهد ، ناظم خودکار صدا
automatic volume control = avc
تنظیم خودکار صدا
automatic volume expansion
گسترش خودکار صدا
automatic washer
ماشین لباسشویی خودکار
automatic water boiler
آبگرمکن خودکار
automatic welder
جوش کننده خودکار
automatic welding machine
ماشین جوش خودکار
automatic working
کار خودکار
automatical = automatic
خودکار
automatically
خودکار
automatic-scanning receiver
گیرنده ی خود - پویشگر گیرنده ای که گستره ی بسامدی انتخاب شده را به صورت خودکار جارو می کند آن را می توان طوری تنظیم کرد که یا وضعیت سیگنال ها در این گستره را نشان دهد و یا با یافتن یک سیگنال جستجو را متوقف کند
center
مرکز ، وسط
communication center
مرکز ارتباط
data processing center
مرکز پردازش داده ها
deathnium center
مرکز ایست نقصی در آرایش اتمهای بلور نیمرسانا مرکز ایست منجر به سهولت تولید و بازترکیب زوجهای الکترون - حفره می شود
distribution center
مرکز پخش
effective acoustic center
موکز آکوستیکی موثر نقطه ای روی بلندگو یا سایر مولدهای آکوستیکی و یا در نزدیکی آنها که به نظر می رسد امواج صدای کروی در آن نقطه واگرا می شوند
electrical center
مرکز الکتریکی منطقه ای که یک مؤلفه یا جزء را به مقدار الکتریکی برابر تقسیم می کند
luminescent center
هسته لومینسانس
secondary center
مرکز ثانویه
service center
مرکز خدمات
switching center
مرکز کلید زنی
symmetry center
مرکز تقارن
traping center
مرکز به دام اندازی ، مرکز تله
wire center
مرکز سیم

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن