معنی heat transfer

مهندسی برق

heat transfer

انتقال گرما انتقال گرما از نقطه ای به نقطه ی دیگر به روشهای رسانش از طریق مواد جامد یا سیال ، همرفت و حرکت واقعی سیال یا گاز گرم شده ریال ویا تابش امواج الکترومغناطیسی گرما

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی heat transfer

data transfer

انتقال اطلاعات

electron transfer

انتقال الکترون

electronic funds transfer

انتقال پول الکترونیکی ( ای اف تی ) انتقال پول از یک حساب بانکی به حساب دیگر توسط رایانه

energy transfer

انتقال انرژی

file transfer

انتقال پرونده

heat

گداخت

heat balance

تعادل حرارتی

heat breakdown

فروپاشی حرارتی

heat capacity

ظرفیت حرارتی

heat circulation

گردش حرارت

heat coil

سیم پیچی حرارتی

heat compensation

جبران حرارتی

heat conduction

رسانایی حرارتی

heat conductor

هادی حرارت

heat consumption

مصرف حرارتی

heat control

کنترل حرارت

heat current

جریان حرارت

heat drop

افت حرارتی

heat efficiency

راندمان حرارتی

heat emission

انتشار حرارت

heat energy

انرژی حرارت

heat exchange

تبادل حرارتی

heat exchanger

مبادله کننده گرما

heat expansion

انبساط حرارتی

heat filter

فیلتر حرارتی

heat flux

شار حرارت

heat insulation

عایق سازی حرارتی

heat load

بار حرارتی

heat loss

اتلاف گرما اتلاف گرمای مربوط به تبدیل انرژی الکتریکی به گرما ، تلف حرارتی ، اتلاف گرمایی

heat measurement

اندازه گیری حرارت

heat meter

گرماسنج

heat pipe

لوله ی گرما لوله ی فلزی درزبندی شده ای که دارای آستر فلزی مویینه و فتیله مانند و مقدار کمی سیال در یک خلأ جزئی است موقعی که یک انتهای لوله گرم می شود ، سیال به جوش می آید و مولکولهای بخار در امتداد لوله با سرعت زیاد به حرکت در می آیند با میعان این بخار در سر دیگر لوله ، گرمای نهان آزاد می شود و آستر مویینه مایع را به طرف سرگرم لوله می کشد و چرخه انتقال گرما تکرار می شود این وسیله به شکل مسطح و صفحه مانند نیز ساخته شده است

heat run

آزمون گرما مجموعه ای از اندازه گیری های دما که در هنگام آزمونهای عملیاتی در شرایط مختلف روی یک وسیله ی الکتریکی یا الکترونیکی انجام می شود ، آزمایش گرم شدن

heat shield

حفاظ گرما لایه ای از ماده که حفاظت در مقابل گرما را انجام می دهد ، حفاظ حرارت

heat shunt

شانت گرما نوعی گرماگیر که با تماس با سرسیمهای یک قطعه ی حساس از گرم شدن بیش از حد آن در مواقع لحیمکاری جلوگیری می کند

heat sink

هیت سینک، گرماگیر

heat source

منبع حرارت

heat stability

پایداری حرارتی

heater

گرمکن عنصر گرم کننده الکتریکی که کاتد لامپ الکترونی را به طور غیر مستقیم گرم می کند ، رشته گرمساز

heater battery

باتری آ ، باتری گرم کننده

heater cathode

کاتد با رشته گرمساز

heater current

جریان رشته گرمساز

heater voltage

ولتاژ گرمکن ولتاژی که به سرهای گرمکن لامپ الکترونی وار می شود ، ولتاژ رشته گرمساز

heating

گرمایش

heating cycle

چرخه گرمایش

heating loss

تلفات گرمایی

heating unit

سازه گرمساز

Heating, Ventilation and Air Conditioning

گرمایش ، تهویه و کنترل هوا

heat-seal

درزبندی گرمایی اتصال یا جوش یک لایه ی پلاستیکی نرم یا یک ورقه ی فلزی به خودش یا ماده ی دیگر به وسیله ی فقط گرما برای این منظور از گرمایش دی الکتریکی استقاده می شود

heat-shield

نیام کاتد

heat-shrinkable plastic

پلاستیک با انقباض گرمایی ماده ی پلاستیکی ای که از طریق انقباض ، روی اجسام با اندازه و شکلهای مختلف را می پوشاند و عمدتاً برای عایق بندی استفاده می شود شکل متداول ان لوله ای است امابه صورتهای نواری ، ورقه ای و سرپوش نیز وجود دارد بعد از قرار گرفتن ماده روی جسم مورد نظر ، دما به وسیله ی دمنده ی هوایی گرم تا مقدار بحرانی حدود 100 درجه ی سانتیگراد بالا برده می شود پس از سرد شدن ، ماده ی پلاستیکی تا حدود 50 درصد جمع می شود و شکل جسم را به خود می گیرد

parallel transfer

انتقال موازی انتقال داده های کامپیوتری که در آن نویسه های هز جزء از اطلاعات به طور همزمان در مجموعه ای از مسیرهای موازی منتقل می شوند

power transfer

انتقال توان

serial transfer

انتقال سریال انتقال نویسه های هر جزء از اطلاعات به ترتیب روی یک مسیر در کامپیوتر دیجیتال

synchronous transfer

انتقال همزمان انتقال I/O که درمدت زمان معینی بدون توجه به فیدبکی از دستگاه گیرنده انجام می شود

transfer

انتقال ارسال یا نسخه برداری از اطلاعات از کامپیوتری به کامپیوتر دیگر بدون تغییر شکل ان

Wireless power transfer

انتقال انرژی بی سیم

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معنی heat transfer

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی heat transfer

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما