معنی linear control

مهندسی برق
linear control
کنترل خطی رئوستا یا پتانسیومتری که مقاومت آن در طول عنصر مقاومتی به طور یکنواخت توزیع شده است
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی linear control
access control
کنترل دسترسی ، کنترل دستیابی نوعی فناوری که متصدی تاویزیون کابلی ، برنامه ریز ماهواره یا دیگر برنامه سازان را قادر میکند بهمشتری اجازه دریافت یک یا چند برنامه تلویزیونی یا سایر خدمات را بدهند ، کنترل دستیابی ، نوعی فناوری که متصدی تاویزیون کابلی
access.control
کنترل دسترسی
adaptive control
کنترل تطبیقی ، کنترل تطبیقی نوعی روش کنترل که طی آن پارامترهای کنترل سیستم به طور پیوسته و خودکار در پاسخ به متغییر های فرایند تنظیم می شود تا کارایی تجهیزات میزبان را بهبود بخشند نمونه ی آن هدایت خودکار کشتی یا هواپیما است
Adaptive Fuzzy Control
کنترل فازی تطبیقی
adaptive generalized predictive control
کنترل پیش‌بین تعمیم‌یافته‌ی تطبیقی
adjustment control
تنظیم کننده ، کنترل شونده
admission control
کنترل پذیرش
air traffic control
مراقبت پرواز (ای تی سی) خدمات نظارت و کنترل رفت و آمد هوایی
air traffic safety control
اطمینان در پرواز ، کنترل در پرواز
amplitude control
کنترل دامنه
ana log control
کنترل قیاسی کنترل محصول یا سیستم با سیگنالهای قیاسی که از متغیرهای فیزیکی نظیر فشار ، دما ، شارش ( فلو) ، بسامد ، ولتاژ جریان ، توان یا سطح صوت به دست آمده اند
arcthrough loss of control
نافرمانی نارسانایی
assembler state control
کنترل وضعیت اسمبلر
asynchronous control
کنترل نا همزمان نوعی روش کنترل که در ان زمان اختصاص یافته برای انجام یک کار به زمان واقعی لازم برای انجام ان و نه کسر از پیش معینی از چرخه ی ماشین بستگی دارد
attitude control
کنترل وضعیت سیستم یا مکانیزم کنترلی مانند هدایت خودکار ، که هواپیما یا موشک را در وضعیت مطلوب قرار می دهد یا حفظ می کند
automatic amplitude control
محدود کننده دامنه نوسان بطور خودکار
automatic color control
کنترل خود کار رنگ مداری در تلویزیون رنگی که سطح شدت رنگ را علیرغم تغییر در قدرت سیگنال دریافتی ثابت نگه می دارد معمولاًعمل کنترل با تغییر بهره ی تقویت کننده ی میانگذار رنگ نمایی ( کرومینانس ) انجام می شود
automatic contrast control
کنترل خودکار کنتراست ، کنترل خودکار سایه - روشن مداری که با تغییر بهره ی تقویت کننده های آر اف و آی اف تصویری ، نسبت سایه - روشن تصویر تلویزیونی را در یک سطح میانگین حفظ میکند عمل کنترل با تغییر بایاس یک یا چند ترانزیستور متغیر انجام می گیرد کنترل دستی سایه - روشن سطح میانگین را مشخص می کند و کنترل خودکار سایه - روشن این میانگین را علیرغم تغییر قدرت سیگنال در ایستگاه های مختلف حفظ می کند
automatic control
کنترل خودکار ، تنظیم خودکار ، فرمان دادن ، خودکار
Automatic emergency control
کنترل اتوماتیک اضطراری
automatic frequency control
کنترل خودکار بسامد ( ای اف سی ) 1 مداری که بسامد یک نوسانساز را در محدوده ی مشخص حفظ می کند ( مثلاً در یک فرستنده ) 2 مداری که با کنترل نوسانساز محلی در گیرنده ی سوپر هترودین آن را به دقت در یک بسامد معین نگه می دارد ( نظیر یک گیرنده ی ( اف -ام )3 مداری در گیرنده ی رادار سوپر هترودین که برای جبران تغییرات بسامد سیگنال پژواک دریافتی ، بسامد نوسانساز محلی را اصلاح می کند 4 مداری در گیرنده های تلویزیونی که بسامد نوسانساز رویش را با بسامد پالس های همزمانساز در سیگنال دریافتی متناسب می کند ، ناظم خودکار بسامد
automatic gain control
کنترل خودکار بهره ( ای جی سی ) مدار کنترلی که بهره ی ( ضریب تقویت ) یک گیرنده یا تجهیزات دیگر را به صورت خودکار طوری تغییر می دهد که سیگنال خروجی مطلوب علیرغم تغییرات سیگنال ورودی همچنان ثابت بماند ، ناظم خودکار فزونسازی
Automatic Generation Control
کنترل خودکار تولید
automatic light control
کنترل خودکار نور تنظیم خودکار نور تابیده به یک فیلم ، دوربین تلویزیونی یا سایر وسایل تصویر برداری متناسب با میزان روشنایی صحنه
automatic modulation control
کنترل خودکار مدوله سازی مدار فرستنده ای که بهر هی سیگنالهای ورودی بیش از حد قوی را بدون تاثیر بر قدرت سیگنالهای عادی کاهش می دهد این کار امکان افزایش مدوله سازی میانگین را بدون اضافه مدوله سازی فراهم می سازد که معادل با افزایش توان خروجی بسامد حامل است
automatic pedestal control
کنترل خودکار خط مبنا فرایندی که به طور خودکار ارتفاع خط مبنا در سیگنال تلویزیونی دریافتی را متناسب با قدرت سیگنال ورودی یا پارامتر مشخص دیگر تنظیم می کند
automatic phase control
ناظم خودکار فاز
automatic picture control
کنترل خودکار تصویری کلید چند اتصالی در برخی تلویزیون های رنگی که کنترل های ثابت را از مدار خارج می کند و کنترل های از پیش تنظیم شده را وارد می کند با فشردن یک دکمه تنظیم های اشتباه و تصادفی کنترل ها اصلاح می شود
automatic sensitivity control
کنترل خودکار حساسیت مداری که حساسیت گیرنده را در سطح تعیین شده حفظ می کند
automatic tuning control
تنظیم خودکار و کنترل نوسان
automatic volume control
کنترل خودکار حجم صدا ( ای وی سی ) نوعی کنترل خودکار بهره که علیزغم تغییرات قدرت سیگنال ورودی به هنگام تضعیف یا تنظیم از ایستگاهی به ایستگاه دیگر ، شدت صدای خروجی گیرنده ی رادیو را ثابت نگه می دارد در این روش یک ولتاژ دی - سی متناسب با قدرت سیگنال خروجی صدا از آشکار ساز دوم گرفته می شود و بایاس طبقات اولیه ی تقویت کننده ی آر - اف یا آی - اف را تغییر می دهد ، ناظم خودکار صدا
Backstepping control
کنترل پسگام
balance control
کنترل توازن نوعی کنترل در سیستم های صدای استریو که با حفظ حجم کلی صدا ، حجم صدای یک سیستم بلندگو را نسبت به دیگری تغییر نی دهد ، ترازپای
balanced control
کنترل متوازن
bandspread tuning control
خازن میزانسازی موج
bang-bang control
کنترل تق -تقی نوعی روش کنترل با مکانیزم سروو که در آن محرک ، موتر یا راه انداز تصحیح کننده برای تصحیح خطا و بر گرداندن سیستم به وضعیت مطلوب یا از پیش معین ، کاملاً قطع یا وصل می شود سرعت یا شدت پاسخ به اندازه ی خطا ربطی ندارد به عنوان مثال می توان سیستم گرمایش منزل را نام برد
bass control
کنترل صدای بم کنترل دستی طنین که سطح بسامدهای بم در تقویت کننده ی شنیداری را تغییر می دهد ، پیچ بم
blue gain control
کنترل بهره ی آبی مقاومت متغیر در ماتریس گیرنده ی تلویزیون رنگی سه تفنگی که برای تنظیم شدت سیگنال اولیه آبی استفاده می شود
bounded control
کنترل کران‌دار
braking system control
کنترل سیستم ترمز
brightness control
پیچ روشنایی
brightness control; brilliance control ; intensity control
کنترل روشنایی کنترل روشنایی صفحه ی فلوئورسان لامپ پرتو کاتدی با تغییر بایاس شبکه ی لامپ و در نتیجه تغییر شدت جریان باریکه
call admission control
کنترل اجازه ارتباط
cascade control
کنتترل زنجیره ای نوعی سیستم کنترل خودکار که در آن بخشهای مختلف سیستم کنترل به ترتیب به هم متصل شده اند به گونه ای که هر بخش عملکرد بخش بعدی را تنظیم می کند ، تنظیم زنجیری
centering control
کنترل مرکز گذاری یکی از دو پیچ کنترل برای تنظیم موقعیت تصویر روی صفحه نمایش لامپ پرتو-کاتدی یکی از این دو کنترل تصویر را در جهت افقی و دیگری آن را درجهت عمودی جا به جا می کند مرکز گذاری با تنظیم ولتاژ « دی سی» اعمال شده به صفحه های انحراف و یا با تنظیم جریان مستقیم عبوری از پیچکهای انحراف انجام می پذیرد ، پیچ مرکزگذار
central control
کنترل مرکزی
Centralized control
کنترل متمرکز
chroma control; color; color- saturation control
کنترل جلای یرنگ ؛ کنترل رنگ ؛ کنترل اشباع رنگ کنترل تعبیه شده در گیرنده های تلویزیونی رنگی که با تغییر دامنه سیگنال حامل رنگ نمایی در قسمت مدوله زدایی درجه اشباع یا روشنی رنگمایه های تصویر را تنظیم می کند وضعیت صفر این کنترل ، تصویر را به سیاه و سفید تبدیل می کند
chroma-control
پیچ رنگ
close loop control
کنترل حلقه بسته
closed loop control
کنترل حلقه بسته
closed-loop control
کنترل حلقه بسته
coarse control
کنترل درشت تنظیم کلی و اولیه ی یک مشخصه یا کمیت
complex systems modeling and control
مدلسازی و کنترل سیستمهای پیچیده
computer control
کنترل کامپیوتری اصطلاحی که در مورد کنترل فرایندهای صنعتی ، ماشینهای ابزار ، پرواز هواپیما ، موتورهای خودرو ، ابزارهای اندازه گیری ، لوازم خانگی و نظایر آن توسط کامپیوتر یا پردازنده مرکزی با برنامه نویسی تنرم افزاری به کار می رود
concatenation motor control
تنظیم زنجیری سرعت موتور
continuous control
کنترل پیوسته نوعی روش کنترل خودکار که در آن کمیت کنترل شونده دائماً اندازه گیری می شود و بر اساس ان تصحیحات لازم صورت می گیرد
contrast control
کنتر کنتراست پنج کنترل دستی برای تنظیم شدت سایه روشنهای تصویر تلویزیونی معمولاً کنترل کنتراست با تغییر بهره ی تقویت کننده ویدئو انجام می گیرد در گیرنده ی تلویزیون رنگی کنترل کنتراست از دو قسمت تشکیل می شود یک قسمت سیگنال درخشاییو قسمت دیگر سیگنالهای رنگ نمایی را کنترل می کند و در نتیجه بدون تغییر رنگ درجه کنتراست تنظیم می شود ، پیچ تباین
control
کنترل ، کنترل 1 عاملی که باعث راه اندازی ، توقف ، یا تنظیم بخشی از یک سیستم می شود 2 بخشی از رایانه ی رقمی که دستورالعملها را با توالی صحیح فراخوانی ، رمز گشایی و اجرا می کند و بر اساس آن سیگنالهای مناسب را به واحد حساب و منطق یا قسمتهای دیگر ارسال می کند 3 بررسی درستی عملیات که به صورت ریاضی در بر خی کامپیوتر ها استفاده می شود 4 آزمایشی که میزان خطا در مشاهدات یا اندازه گیریهای تجربی را تعیین می کند
convergence control
کنترل همگرایی کنترل تعبیه شده در گیرنده تلویزیون رنگی که با تنظیم پتانسیل الکترود همگرایی در لامپ تصویر سه تفنگی رنگی ، همگرایی مطلوب را ایجاد می کند
Cooperative control
کنترل مشارکتی
Coordinated control
کنترل هماهنگ
crystal control
کنترل بلوری کنترل بسامد یک نوسان ساز با استفاده از بلور کوارتز ، تنظیم با بلور
current - mode control
کنترل مد - جریانی روشی برای کنترل مبدلهای قطع و وصلی که در آن یک مدار کنترل دو حلقه ای در پاسخ به جریان خروجی عمل مدوله مننده ی پهنای پالس ( پی دبلیو ام ) را تنظیم می کند
Current control
کنترل جریان
Decentralized Control
کنترل غیرمتمرکز
decoupling control
کنترل تجزیه
degaussing control
کنترل مغناطیس زدایی تغییر خودکار جریان پیچکهای مغناطیس زدایی در یک کشتی در هنگام تغییر مسیر یا پیچ و تاب آن
delayed automatic gain control
کنترل بهره ی خودکار تأخیری نوعی سیستم کنترل بهره ی خودکار که عملکرد آن منوط به رسیدن دامنه ی سیگنال به حد مشخصی است بنابراین سیگنالهای ضعیف تر دارای بیشترین تقویت خواهند بود نامهای دیگر آن عبارت اند از کنترل بهره ی خودکار بایاس ، کنترل حجم صدای خودکار تأخیری ، و کنترل حجم صدای کاملاً خودکار
Diabetes control
کنترل دیابت
digital remote control
کنترل از راه دور دو رقمی فرستنده مادون قرمز دستی و باتری دار که وسایل الکترونیکی خانگی نظیر تلویزیون ، ویدئو ، و ضبط استریو را از راه دور کنترل می کند عموماً دارای صفحه کلیدی است که عملیاتی نظیر تغییر کانال ، تغییر شدت صدا ، و خاموش و روشن کردن را انجام دهد معمولاً فرامین به صورت پالسهای رمزی زیرقرمز ارسال می شوند ( universal digital remote controls) کنترل کننده های عمومی از راه دور می توانند برای انواع وسایل الکترونیکی خانگی به کار روند
direct digital control
کنترل رقمی مسقتیم ( دی دی سی ) کنترل فرایند یا ماشین به وسیله ی رایانه ی رقمی
Direct Load Control
کنترل مستقیم بار
direct power control
کنترل توان مستقیم
Direct torque control
کنترل مستقیم گشتاور
dispersion control
کنترل پاشيدگي
distributed cooperative control
کنترل اشتراکی توزیع شده
distributed droop control
کنترل دروپ پراکنده
droop control
کنترل افت ولتاژ
electric control
کنترل الکتریکی کنترل ماشین یا وسیله با استفاده از تعدادی کلید ، رله ، یا رئوستا در حالی که کنترل الکترونیکی به وسیله ی ترانزیستور یا لامپ الکترونی انجام می شود
electronic control
کنترل الکترونیکی کنترل یک دستگاه ، فرایند ، یا سیستم به وسیله مدارهای الکترونیکی ، نمونه های آن عبارت اند از کنترل موتور خودرو ، کنترل گرمایش و تهویه مطبوع و کنترل سیستم ایمنی هر دسگاه یا سیستمی که با رایانه کنترل شود تحت کنترل الکترونیکی است ، تنظیم الکترونیکی
electronic motor control
کنترل الکترونیکی موتور کنترل موتورهای الکتریکی توسط مدارهای الکترونیکی موتورهای ( ایس ) به وسیله ی ترایاک ( triacs ) یا یکسو سازهای کنترل شونده ی سیلیسیمی ( اس سی آر ) ( sillicon controlled rectifiers ( SCRSI ) پشت به پشت ، و موتور های ( دی سی ) با استفاده از یکسو سازی های کنترل شونده ی سیلیسیمی کنترل میشوند کنترل سرو موتورهای ( دی سی ) ( SERVOMOTOR ) که در ماشینهای ابزار و روباتها استفاده می شوند به وسیله ی ترانزیستور های توان ما سفت یا دو قطبی انجام می شود موتورهای پله ای ( stopping motors ) را نیز می توان با استفاده از خروجی کلید های مدار مجتمع کنترل کرد و سر انجام موتورهای ( دی سی ) بدون جاروبک با استفاده از حسگرهای اثر هال ( all-effect sensors ) در سیم پیچی آنها و مدارهای قطع و وصل ترانزیستوری کنترل می شوند
emergency control
کنترل اضطراری
Environmental control
کنترل محیطی
equivalent control
کنترل معادل
error control
کنترل خطا
error-rate damping ; proportional plus derivative control
میراسازی آهنگ خطا نوعی میراسازی که در آن کنترل مکانیزم سروو با استفاده از دو ولتاژ انجام می شود که یکی متناسب با خطا و دیگری متناسب با آهنگ تغییرات خطاست
fail-safe control
کنترل ایمن از خرابی نوعی کنترل که طراحی ان طوری است که خرابی مدار آن در هیچ شرایطی نمی تواند وضعیت خطرناکی ایجاد کند
feed- forward control
کنترل پیشخوردی نوعی کنترل فرایند که در آن با آشکار کردن تغییرات ورودی فرایند و قبل از فعال شدن خروجی ، یک سیگنال تصحیح حدسی اعمال می شود
feedback control
کنترل فیدبک
Finite control set model predictive control
کنترل پیش بین با مجموعه کنترلی متناهی
flow control
کنترل شارش روند تنظیم شارش داده ه دو وسیله برای جلوگیری از مفقود شدن آنها در صورتیکه حافظه ی میانگیر یکی از وسایل پر شود
focus control
کنترل کانوش ؛ کنترل تمرکز کنترل تعبیه شده روی لامپ پرتو کاتدی برای تنظیم ابعاد نقطه روی صفحه ی نمایش و رسیدن به واضحترین تصویر این کنترل از طریق تغییر جریان گذرنده از پیچک کانونی کننده یا تغییر وضعیت یک آهنربای دائم صورت می گیرد
focusing control
تنظیم تمرکز
framing control
کنترل قاب بندی 1 کنترل تعبیه شده برای تنظیم تمرکز ، پهنا ، یا ارتفاع تصویر تلویزیونی 2 کنترل تعبیه شده برای انتقال افقی تصویر نمابر دریافتی ، پیچ تنظیم تصویر
frequency control
کنترل فرکانسِِ‌
full- wave control
کنترل تمام- موج نوعی روش کنترل فاز در هر دوچرخه ی مثبت و منفی که توان بار را در تمام گستره از صفر تا بیشترین مقدار تمام موج تغییر می دهد ولتاژ خروجی معمولاً به همان شکل « ای سی» است ، در عین حال می توان با افزودن طبقه ی یکسوساز ، ولتاژ خروجی « دی سی» پالسی تولید کرد عنصر کنترل می تواند یکسوساز کنترل شونده سیلسیمی ( اس سی آر) یا سایر انواع قطعات کنترل توان حالت جامد باشد
fuzzy control
کنترل فازی
gain control
کنترل بهره ی وسیله ای برای تنظیم بهره ی مدار ، سیستم ، یا قطعه
ganged volume control
کنترل حجم صدای گروهی ترکیبی از دو یا چند پیچ کنترل حجم صدا که روی محور مشترک نصب شده اند و هر پیچ یک کانال از سیستم صدای استریوفونیک را کنترل می کند به این ترتیب حجم صدای تمام بلندگوها بدون تغییر تعادل آنها نسبت به یکدیگر به صورت همزمان تنظیم می شود
gated automatic gain control
تنظیم بهره با کلید خودکار
green gain control
کنترل بهره ی سبز مقاومت متغیری که در ماتریس تلویزیون رنگی سه تفنگی برای تنظیم شدت سیگنال اولیه سبز به کار می رود
grid control
کنترل شبکه ای کنترل جریان آند یک لاپ الکترونی با تغییر ولتاژ شبکه کنترل نسبت به کاتد
ground control
کنترل زمینی کنترل هواپیما یا موشک در حال پرواز توسط شخص روی زمین
half-wave control
کنترل نیم موج نوعی روش کنترل فاز که تنها در نیمی از هر چرخه ی ای سی عمل می کند در این روش توان بار از صفر تا نصف حداکثر مقدار تمام موج یا از نصف توان تا کل توان قابل تغییر است خروجی به شکل ولتاژ دی سی پالسی است عنصر کنترل کننده می تواند یک یکسوساز کنترل شونده ی سیلیسیمی ، یا سایر قطعات حالت جامد کنترل کننده ی توان یا یک تیراترون یا سایر لامپهای گازی کنترل شونده باشد
hand control
کنترل دستی
heat control
کنترل حرارت
height control
کنترل ارتفاع کنترل موجود در گیرنده ی تلویزیون که ارتفاع تصویر را تنظیم می کند
hierarchical control
کنترل سلسله مراتبی
high- level data-link control
کنترل رابط داده های سطح بالا [ اچ دی ال سی] قرار داد مربوط به خط مخابره ی داده ها طبق استاندارد CCIT CCIT TT
hold control
ناظم همزمانی
hold control ; speed control
کنترل نگهداری ؛ کنترل سرعت نوعی پیچ کنترل دستی برای تغییر بسامد نوسانساز روبش افقی یا عمودی در تلویزیون به منظور نگداشتن هر چه بیشتر آن در نزدیکی بسامد پالسهای همزمانی ورودی این دو کنترل را کنترل نگهداری افقی و کنترل نگهداری عمودی می نامند
horizontal centerig control
کنترل تمرکز افقی کنترل تعبیه شده در گیرنده ی تلویزیون یا نوسان نمای پرتو کاتدی ( اسیلوسکوپ) برای جا به جایی افقی تصویر در هر دو جهت
horizontal convergence control
کنترل همگرایی افقی پیچ کنترلی که دامنه ی ولتاژ همگرایی دینامیکی افقی در تلویزیونهای را تنظیم می کند
horizontal drive control ; drive control
کنترل راه انداز افقی ؛ کنترل تحریک کنترل تعبیه شده در گیرنده ی تلویزیون ، و معمولاً در قسمت پشتی آن ، که خروجی نوسان ساز افقی راتنظیم می کند
horizontal hold control
کنترل نگهداری افقی کنترل تعبیه شده در گیرنده ی تلویزیونی که دوره ی تناوب آزاد نوسان ساز انحراف افقی را طوری تغییر می دهد که تصویر در جهت افقی ثابت بماند
horizontal lnearity control
کنترل خط واری افقی کنترل تعبیه شده در گیرنده ی تلویزیون ، و معمولاً در قسمت پشتی آن ، که با باریک یا پهن کردن نیمه ی سمت چپ تصویر ، ویژگی خط واری در جهت افقی را تأمین می کند ، به گونه ای که اجسام دایره ای به صورت دایره های واقعی ظاهر شوند
horizontal phase control
تنظیم فاز افقی
hue control
پیچ فام
hue control; phase control
کنترل پرده ی رنگ کنترل تعبیه شده در گیرنده ی تلویزیون رنگی که به منظور تغییر رنگهای تصویر ، فاز سیگنال رنگ نمایی را نسبت به سیگنال رگبار ( برست) تغییر می دهد
illumination control
کنترل روشنایی نوعی کنترل فوتوالکتریکی کهبا کمتر شدن روشنایی محوطه از یک مقدار معین ، چراغها را روشن می کند
instantaneous automatic gain control
کنترل بهره ی خودکار لحظه ای ( آی ای جی سی ) بخشی از سیستم رادار که با تنظیم خودکار بهره ی یک تقویت کننده ی پالس ، دامنه ی اوج پالس خروجی را نسبت به دامنه های مختلف اوج پالس ورودی ثابت نگه می دارد سرعت تنظیم برای اثر گذاشتن بر پالس در موقع عبور آن از تقویت کنده به اندازه ی کافی بالا است
intelligent control
کنترل هوشمند
intensity control
پیچ رنگ
internal model control
کنترل مدل داخلی
inverse dynamics control
کنترل دینامیک معکوس
inverse voltage control
کنترل ولتاژ معکوس
keyed automatic gain control
کنترل خودکار و کلیدی بهره نوعی روش کنترل خودکار بهره که در آن یک ترانزیستور AGC در گیرنده ی تلویزونی به حالت قطع بایاس می شود و تنها با وارد شدن قله های پالسهای مثبت همزمانی افقی به بیس آن وصل می شود به این ترتیب از تأثیر پالسهای نویز موجود بین پالسهای همزمانی بر ولتاژ AGC جلوگیری می شود ، تنظیم بهره با کلید خودکار
layer access control
کنترل دسترسی به لایه
level control
کنترل سطح
linear
خطی 1 رابطه ای که در آن یک تابع تناسب مستقیم با تابع دیگر دارد ونمودار آن به شکل خط راست است 2 مداری که خروجی آن تناسب مستقیم با ورودی اش دارد
linear - beam tube
لامپ باریکه ی خطی ( نوع «ا» ) نوعی لامپ الکترونی ریز موج که دارای میدان مغناطیسی ( دی سی ) به موازات میدان الکتریکی ( دی سی ) است وظیفه ی میدان مغناطیسی ( دی سی ) تنها کانونی ساختن باریکه ی الکترونی است
linear absorption coefficient
ضریب جذب خطی درصد کاهش شدت باریکه ای از فوتونها یا ذرات در واحد مسافت پیموده شده
linear acceleration
شتاب خطی
linear accelerator
شتابده خطی الکترون
linear accelerator , linac , linear electron accelerator
شتابدهنده ی خطی ، لیناک ، شتابدهنده خطی الکترون شتابدهنده ای که از تعدادی الکترود حلقوی در یک خط مستقیم تشکیل شده است هنگامی که دامنه ی پتانسیل الکترودها به شکل مناسب در بسامدهای خیلی بالا تغییر داده شود ذرات گذارنده از میان الکترودها مرتباً انرژِی دریافت می کنند و در کی مسیر اساساً خطی شتاب می گیرند
linear actuator
محرک خطی ، کارانداز خطی محرکی که انرژِ الکتریکی را به حرکت مکانیکی خطی تبدیل می کند
linear amplification
تقویت خطی
linear amplifier
تقویت کننده خطی تقویت کننده ای که تغییرات جریان خروجی آن مستقیماً با تغییرات ولتاژ ورودی متناسب است
linear approximation
تقریب خطی
linear backward - wave oscillator
نوسان ساز موج پسرو خطی نوعی نوسان ساز موج - پسرو که میدان مغناطیسی مورد نیاز را از طریق گذراندن جران از الکترودی به نام کفی ( sole ) واقع در نزدیک کاتد ، تولید می کند
linear constant coefficient system
سیستم با ضریب ثابت خطی
linear control
کنترل خطی
linear convolution
کانولوشن خطی
linear cryptanalysis
کشف رمز خطی
linear damping
میرایی خطی
linear detection
آشکار سازی خطی
linear detector
آشکار ساز خطی آشکار سازی که ولتاژ سیگنال خروجی آن مستقیماً با تغییرات دامنه ی حامل ورودی ( در مدوله سازی دامنه ) یا تغییرات بسامد حامل ورودی ( در مدوله سازی بسامد ) متناسب است
linear device
وسیله ی خطی ، ابزار خطی وسیله ی تقویت کننده ی قیاسی با رابطه ی خطی بین ورودی و خروجی ، در مقابل آن وسیله ی رقمی غیر خطی قرار دارد که در گستره ی سیگنال ورودی خود ، یا کاملاً قطع یا کاملاً وصل است
linear differential transformer
ترانسفورمر تفاضلی خطی نوعی ترادسینده ی الکترومکانیکی که حرکت فیزیکی را به ولتاژی در خروجی تبدیل می کند که دامنه و فاز آن متناسب با وضعیت حرکت است در نوع از آن یک هسته ی آهنی متحرک بین دو سیم پیچ قرار داده می شود جابجایی هسته از وضعیت صفر منجر به افزایش ولتاژ در یک سیم پیچ و همزمان کاهش ولتاژ در سیم پیچ دیگر می شود اختلاف بین دو ولتاژ متناسب با تغییر وضعیت است
linear electric motor
موتور الکتریکی خطی نوعی موتور الکتریکی که روتور و استاتور آن به دو ورقه ی مسطح تبدیل شده است و حرکت بین آنها به جای دورانی به صورت خطی است با قطع و وصل جریان در پیچکهای انرژِ دهنده به ترتیبی که جریانهای القایی بتوانند نیرویی در یک جهت بر عنصر متحرک وارد سازند ، هر یک از روتور یا استاتور مسیری را به وجود می آورند که دیگری می تواند درست مشابه یک قطار روی آن به حرکت در آید
linear expansion
بسط خطی
linear feedback
فیدبک خطی
linear feedback control system
سیستم کنترل پسخوردی خطی سیستم کنترل پسخوردی که دارای رابطه ی خطی بین سیگنالهای آن است
linear induction motor
موتور القایی خطی
linear integrated circuit
مدار مجتمع خطی مدار مجتمعی که خروجی آن نسخه ی خطی و تقویت شده یا شکل از پیش معنی از ورودی است نمونه های آن عبارتند از تقویت کننده ی عملیاتی ، مقایسه گر ، مرجع ولتاژ ، و ضرب کننده ی خطی در مقابل ان مدار مجتمع رقمی قرار دارد که عمدتاً برای پردازش داده های دودویی به کار می رود
linear matrix inequality
نابرابریهای ماتریس خطی
linear matrix inequalities
نامساوی های ماتریس خطی
Linear matrix inequality
نامساوی ماتریس خطی
linear matrix multiplications
ضرب‌های ماتریسی خطی
linear modulation
مدوله سازی خطی نوعی مدوله سازی که در آن دامنه ی پویش مدوله سازی (یا انحراف از بسامد حامل) در تمام بسامدهای مدوله سازی مستقیماً متناسب با دامنه ی سیگنال اطلاعات است
linear network
شبکه خطی
linear operation
عمل خطی
linear oscillator
نوسان ساز خطی
Linear parameterized function
تابع خطی پارامتری‌شده
linear performance
مشخصه عملکردی خطی
linear polarization
قطبی سازی ( پلاریزاسیون ) خطی
linear policy
سیاست خطی
linear power amplifier
تقویت کننده ی توان خطی تقویت کننده ی توانی که ولتاژ سیگنال خروجی آن تناسب مستقیم با ولتاژ سیگنال ورودی دارد
linear predictive code modulation
مدوله سازی پیشگویانه و رمزی خطی نوعی روش مدوله سازی رقمی صدا
linear projection
تصویر خطی
linear pulse amplifier
تقویت کننده ی پالس خطی تقویت کننده ای که دامنه ی اوج پالسهای خروجی آن مستقیماً متناسب با دامنه ی اوج پالسهای متناظر ورودی است
linear rectifier
یکسوساز خطی یکسوسازی که شکل موج جریان یا ولتاژ را خروجی آن مشابه با پوش موج سیگنال ورودی است ، یکسوکننده خطی
linear regulator
تنظیم کننده خطی
linear response
پاسخ خطی
linear scale
مقیاس خطی
linear scan
پویش خطی نوعی پویش راداری که در آن باریکه ی رادار با زاویه ی ثابت در صفحه ای معین رفت و برگشت می کند
Linear Schrodinger equation
معادله شرودینگر خطی
linear stopping power
توان بازدارنده ی خطی اتلاف انرژی در واحد مسافت در هنگام عبور ذره ی باردار از درون محیط
linear sweep
روبش خطی نوعی روبش پرتو کاتدی که در آن باریکه با سرعت ثابت از یک طرف صفحه به طرف دیگر می رود و ناگهان به محل اولیه ی خود بر می گردد
linear system
سیستم خطی
linear taper
مخروطی خطی نوعی پتانسیومتر که تغییر مقاومت آن در تمام گستره ی مقاومتی یکسان است
linear time base
مبنای زمانی خطی مبنای زمانی که باریکه ی الکترونی لامپ پرتو کاتدی را با سرعت ثابتی در طول مقیاس زمانی افقی به حرکت در می آورد
linear time invariant ( lti )
خطی نامعتبر با زمان
linear transducer
ترادیسنده ی خطی ترادیسنده ای که خروجی آن تناسب مستقیم با ورودی دارد
linear variable-differential transformer
ترانسفورمر تفاضلی متغیر خطی [ ال وی دی تی ] نوعی ترانسفورمر که دیافراگم یا عنصر حس کننده ی آن آرمیچری را به صورت خطی وارد پیچکهای یک ترانسفور تفاضلی می کند و با تغییر مساوی اما در جهت مخالف القا کنایی پیچکها ، ولتاژ خروجی را تغییر می دهد کاربرد آن در اندازه گیری شتاب ، نیرو ، و فشار است
linear varible differential transformer ( lvdt )
ترانسفورماتور تفاضلی متغیر خطی
linear vector
بردار خطی
linearithmic
خطی-لگاریتمی
linearity
خط - واری ، خطی بودن 1 وضعیتی که در آن مقدار یک کمیت مستقیماً متناسب با مقدار کمیت دیگری تغییر می کند 2 یکنواختی در توزیع خطوط و اجزای یک تصویر تلویزیونی به گونه ای که خطوط راست در صحنه ی اصلی به همان شکل در تصویر ظاهر شوند
linearity control
ناظم خطی
linearity control , distnbution control
کنترل خط واری ، کنترل توزیع کنترل تعبیه شده ر گیرنده های تلویزیونی که با تغییر میزان تصحیح موج پویش دندانه اره ای ، پویش خطی مطلوب را فراهم می کند به این ترتیب خطوط به شکل راست و اجسام گرد به شکل دایره های واقعی ظاهر می شوند معمولاً برای نوسان سازهای رویش افقی و عمودی از کنترلهای جداگانه ی خط واری افقی و عمودی استفاده می شود
linearly
به طور خطی
linearly dependent
وابستگی خطی
linearly independent
نابسته خطی ، غیر وابسته خطی
linearly polarized wave
وج قطبیده ی خطی موج الکترومغناطیسی عرضی که بردار میدان الکتریکی آن همواره در راستای یک خط ثابت است
linear-regaluted power supply
منبع تغذیه ی تنظیم شده ی خطی نوعی منبع تغذیه قیاسی که مدار تنظیمگر ، requlator آن به صورت خطی به تغییرات بار پاسخ می دهد و در نتیجه ولتاژ خروجی منبع تغذیه را ثابت نگه می دارد
load control
تنظیم با بار خارجی
loop control
کنترل حلقه
loudness control , compenasted volume control
کنترل بلندی ، کنترل حجم صدای جبران شده کنترل ترکیبی حجم صدا و تون که بسامدهای بم را هنگامی که کنترل حجم صدای کم تنظیم شده است تقویت می کند کنترل بلندی به طور خودکار کاهش پاسخ گوش را به بسامدهای پایین در سطوح حجم صدای کم ، جبران می کند بعضی از انواع کنترلهای بلندی جبران سازی خودکار مشابهی زا نیز برای بسامدهای زیر انجام می دهند
manual control
کنترل دستی
master brightness control
کنترل روشنایی اصلی مقاومت متغیر ی که به طور همزمان ، بایاس شبکه را در تمام تفنگهای لامپ تصویر رنگی سه تفنگی تنظیم می کند
master control
کنترل اصلی تابلوی کنترل شامل کنترلهای برنامه اصلی فرستنده رادیویی یا تلویزیونی یا شبکه
master gain control
کنترل بهره اصلی 1 مقومت متغیر یا پتانسیومتری در تقویت کننده استریو که بهره ی هر دو کانال صوتی را به طور همزمان کنترل می کند 2 کنترلی در رادیو ف تلویزیون ، و استودیو ضبط ، که سطح خروجی کلی صدا را بدون تاثیر بر کنترلهای مخلوط کننده تعیین کننده ی تعادل میکروفونها و منابع صدای دیگر هستند ، تغییر می دهد این کنترل می توان حجم صدا را بیشتر یا کمتر کند
Micro-grid frequency control
کنترل فرکانس ریزشبکه
model predictive control
کنترل پیش بین
motor control
کنترل موتور
Nonlinear control
کنترل غیر خطی
numerical control
کنترل عددی سیستم کنترلی برای ابزارهای ماشینی و فرایند های صنعتی که در آن مقادیر عددی متناظر با موقعیت مطلوب ابزارها یا کنترل ها روی نوارهای مغناطیسی یا سوراخ شده ضبط می شوند ، به طوری که می توانند کنترل عملیات را به طور خوکار انجام دهند کامپیوتر ها یا کنترل کننده های قابل برنامه ریزی بهره عملکرد کنترل عددی را به بیشترین مقدار می رسانند
observatory control
کنترل نظارتی
observer control
رویتگر
on / off control
کنترل روشن / خاموش سیستم کنترل ساده ای که در آن قطعه تحت کنترل یا کاملاً خاموش یا کاملاً روشن است و هیچ شرایط عملکرد میانه ای برای آن وجود ندارد
open loop control
کنترل حلقه باز
open-loop control
کنترل حلقه باز
optimal control
کنترل بهینه
output control
تنظیم انرژی خروجی
peaking control
کنترل بالاروندگی مدار مقاومتی خازنی قابل تنظیم که شکل موج پالسهای خروجی نوسان ساز افقی را ، به مقدار لازم برای ایجاد جاروی خطی ، کنترل می کند ، ناظم اوج دهندگی
perfect power control
کنترل کامل توان
phase control
کنترل فاز ، کنترل فاز 1 کنترلی که زاویه فاز ولتاژ خط AC تحریک کنندهتریستور ، ایگنیترون ، یکسو ساز کنترل شده سیلیسیمی یا قطعه کنترلی دیگر را تغییر می دهد آن را کنترل جابجایی فاز نیز می نامند 2 کنترل نه زنگ ، تنظیم با تغییر فاز ، پیچ فاز
phase shift control
تنظیم با تغییر فاز
phase-shedding control
کنترل قطع فاز
photoelectric color register control
کنترل ثبات رنگ فتو الکتریکی سیستم کنترل فتو الکتریکی که به صورت رگوله کننده موقعیت طولی برای ماده یا شبکه متحرک عمل می کند این سیستم رابطه از پیش تعیین شده ای را بین نشانه های ثبات تکرار شدنی به هنگام چاپ رنگهای متوالی حفظ می کند
photoelectric control
کنترل فتو الکتریکی کنترل مدار یا واحدی از دستگحاه در پاسخ به تغییر نور التهابی
photoelectric register control
کنترل ثبات فتوالکتریکی سیستمی برای کنترل فرایند صنعتی که در آن تغییر در مقدار نور تابیده از یک سطح متحرک ، فرمان پاسخی مانند توقف فرایند را صادر می کند این سیستم شامل یک منبع نور یکنواخت ، حسگرهای نویر ، تقویت کننده و یک یا چند رله است نشانه های ثبات خاصی روی شبکه متحرکی از کاغذ ، فیبر یا فلز می تواند به سیستم علامت دهد که تغذیه مواد در حال تمام شدن است و فرایند راتا زمان پر شدن دوباره تغذیه ، متوقف کند
position control
کنترل وضعیت ، پیچ مرکز گذار
Predictive control
کنترل پیشبین
process control
کنترل فرایند کنترل خودکار یک فرایند صنعتی پیچیده ، کنترل فرآیند
production control
کنترل تولید دستورالعملهای برنامه ریزی ، مسیریابی ، زمانبندی ، توزیع و گسترش جریان حرکت مواد ، قطعات ، زیرمجموعه ها و مجموعه ها در داخل کارخانه ، از ماده خام تا محصول تمام شده ، به روش مؤثر و کار آمد
program control
کنترل برنامه کنترل کننده ای که مقدار مطلوب آن به طور خودکار و متناوب مظابق برنامه از پیش تعیین شده ای تغییر می کند
proportional control
کنترل تناسبی کنترلی که در آن مقدار عملکرد تصحیحی ، با مقدار خطا متناسب است
purity control
کنترل خلوص پتانسیومتر یا رئوستایی که جریان مستقیم عبوری که پیچک خلوص را تنظیم می کند
pushbutton control
کنترل دکمه فشاری کنترل کامل ماشینها ، موشکها و تجهیزات پیچیده دیگر با رله ها و مدارهای کنترل خودکار الکتریکی یا الکترونیکی با فعال کردن سوییچ دکمه فشاری به وسیله شخص اپراتور
quality control
کنترل کیفیت
quantity control
کنترل کمیت
radar control
کنترل راداری کنترل هواپیما ، موشک هدایت شونده یا باتری اسحله با رادار
radar fire control
کنترل آتش راداری کنترل شلیک اسلحه با رادار
radio control
کنترل رادیویی کنترل اجسام ثابت یا متحرک با ارسال سیگنالهای رادیویی در فضا ، فرمان رادیویی
radio link control
کنترل ارتباط رادیویی
radio resource control
کنترل منبع رادیویی
rapid control
کنترل سریع
rate control ; proportional response; throttling control
کنترل نرخ ؛ پاسخ تناسبی ؛ کنترل دریچه ای کنترل سرعت تغییر متغیر مستقل در سیستم کنترل اتوماتیک
rate-of-turn control
کنترل سرعت گردش ابزار ژیروسکوپی که سیگنال سرعت گردشی را به سیستم خلبان خودکار هواپیما می دهد
ratio control
کنترل نسبت کنترلی که در آن نسبت از پیش تعیین شده ای بین دو کمیت فیزیکی ثابت نگهداشته می شود
Reactive power control
کنترل توان راکتیو
regeneration control
کنترل باز تولید خازن متغیر ، سلف متغیر ، پتانسیومتر یا رئوستایی در گیرنده بازتولیدی که مقدار پسخورد را کنترل می کند و در نتیجه باز تولید را در محدوده ی مفید نگه می دارد ، فرمان واکنشی
register control
کنترل ثبات کنترل خودکار موقعیت طرح چاپ شده نسبت به نشانه های مرجع یا بعضی قسمتهای دیگر طرح ، مانند آنچه که در کنترل ثبات فتوالکتریک انجام می شود
remote control
کنترل از راه دور کنترل تجهیزات از فاصله ی دور و با استفاده از سیم یا امواج نوری ، رادیویی ، صوتی ، ما فوق صوت یا ابزارهای دیگر ، فرمان از دور
robot manipulator position control
کنترل موقعیت بازوی ربات
robust automated control
کنترل خودکار مقاوم
robust control
کنترل مقاوم
roll- and pitch control
کنترل گردش و شیب کنترلی برای خلبانهای خودکار و نشانگرهای وضعیت از راه دور ، تشکیل شده از ژیروسکوپی که سیگنالهایی برای کنترل هواپیما در محورهای افقی و عمودی تولید می کند بعضی کنترلها نمایشی دیداری از وضعیت هواپیما بر روی صفحه فرمان برای خلبان ارایه می دهند
Secondary Control
کنترل ثانویه
selectivity control
کنترل قابلیت انتخاب کنترلی که قابلیت انتخاب گیرنده رادیویی را تنظیم می کند
semiremote control
کنترل شبه دور کنترل از راه دور فرستنده رادیویی با قطعات متصلی که در یک بخش مجتمع از فرستنده قرار ندارند
sensitivity control
کنترل حساسیت کنترلی که تقویت را در طبقات تقویت کننده ی RF گیرنده تنظیم می کند
sensitivity-time control
کنترل زمانی حساسیت مدار کنترلی خودکاری که بهره گیرده را در فاصله های زمانی منظمی تغییر می دهد تا سطوح خروجی نسبی مطلوب را از دو یا چند سیگنال متوالی و نابرابر ورودی به دست آورد این مدار در گیرنده لورن دامنه سیگنال خروجی را ، هنگامی که گیرنده بین دو سیگنال ورودی با شدت متناوب تنظیم می شود ، ثابت نگه می دارد کنترل زمانی حساسیت در گیرنده رادار ، بهره را پس از ارسال پالس کاهش می دهد به طوری که سیگنالهای پژواک مجاور و نزدیک روی سیستم اضافه بار ایجاد نکنند ، سپس به تدریج بهره راتا مقدار بیشینه لازم برای هدفهای دورتر افزایش میدهد آن را کنترل تعادل دامنه ، کنترل بهره ی ضد آشوب ، کنترل بهره ی تفاضلی ، کنترل زمانی بهره ، کنترل جارو شده ، کنترل بهره موقتی یا کنترل بهره ی متغیر با زمان نیز می نامند
sensor-less control
کنترل بدون سنسور
sequence control
کنترل توالی کنترل خودکار مجموعه ای از عملکردها به ترتیب از پیش تعیین شده
sequential control
کنترل ترتیبی ، کنترل ترتیبی کنترل کامپیوتر دیجیتال به گونه ای که دستورالعملها با ترتیب معینی در طول اجرای برنامه به کامپیوتر داده شوند
set-point control
کنترل نقطه تنظیم رروش دیجیتالی برای متوقف کردن قطعه خروجی در مجموعه ای از نقاط برنامه ریزی شده به نام نقاط تنظیم ، که به طور دستی یا خوکار تحت کنترل کامپیوتر یا نوار خوان ، به سیستم وارد می شوند
shading control
پیچ فام
sliding control
کنترل لغزشی
sliding mode control
کنترل مد لغزشی
spark control
ناظم جرقه
speed control
کنترل سرعت
State feedback control
کنترل فیدبک حالت
status control
کنترل وضعیت
stochastic optimal control
کنترل تصادفی بهینه
surface control
کنترل سطح
tapped control
کنترل با سروسط رئوستا یا پتانسیومتری که یک یا چند سر ثابت در طول آلمان مقاومتی خود دارد
telecontrol
کنترل از راه دور
three wire control
کنترل سه سیمه
till control
تنظیم با تغییر اوج
titraion control
کنترل تعیین عیار کنترل الکترونیکی مورد استفاده در فرایند های شیمیایی برای تنظیم کردن مقدار اسیدی یا قلیایی بودن
tone control
کنترل تون کنترلی در تقویت کننده صوتی که پاسخ بسامدی را برای به دست آوردن مطلوبترین قسمت بم به زیر ، تغییر می دهد کنترل های بم و زیر جداگحانه نیز در بعضی از تقویت کننده ها وجود دارند ، پیچ آهنگ
touch control
کنترل تماسی مداری که رله ای را به هنگام پر شدن دو اتصال فلزی با انگشت با دست می بندد
tracking control
کنترل مسیر
traction control
کنترل کشش سیستم الکترونیکی در خودرو ، شامل حسگرهایی که ناکافی بودن کشش چرخ و لغزیدن وسیله نقلیه را روی سطح جاده آشکار می کنند سپس ریز کنترل کننده ای شورع به کم کردن جریان سوخت به موتور می کند ، سرعت وسیله را کم می کند و فشار ترمز را به طور تدریجی بیشتر می کند تا به راننده در کنترل وسیله کمک کند
trigger control
تنظیم با ماشه
triple-loop power control
کنترل توان سه حلقه ای
usage parameter control
کنترل استفاده از پارامتر
variable speech control
کنترل صحبت متغیر روش حدف قسمتهای کوچکی از صحبت در ضبط نوار با فاصله های منظم و کشیدن صدای باقی مانده برای پر کردن فاصله ها این روش امکان پخش صدای ضبط شده را با سرعت دو برابر یا حتی 2 و یکدوم برابر سرعت اصلی بدون ایجاد تغیی در ارتفاع و تلفات قابل توجه در اطلاعات فراهم می کند این دستگاه بای افراد نابینا پاکسان دیگر ساخته دشه است که می خواهند به صحبهها با سرعتی در حدود قرائت آرام گوش دهند
vector control
کنترل برداری
velocity control
کنترل سرعت
vertical centering control
کنترل مرکزی کردن عمودی کنترل مرکزی کردن که در گیرنده تلویزیونی یا اسیلوسکوپ پرتو کاتدی برای جا به جا کردن موقعیت کل تصویر به طور عمودی در هر جهت ؛ روی صفحه نمایش به کار می رود
vertical convergence control
کنترل همگرایی عمودی کنترلی که دامنه ولتاژ همگرایی دینامیکی عمودی رادر گیرنده تلویزیونی رنگی تنظیم می کند
vertical hold control
کنترل نگهدارنده عمودی کنترل نگهدارنده که زمان تناوب نوسان ازاد نوسان ساز انحراف عمودی را در گیرنده تلویزیونی تغییر می دهد و تصویر را در جهت عمودی ثابت نگه می دارد
vertical linearity control
کنترل خطی بودن عمودی کنترل خطی بودن که امکان کم یا زیاد کردن ارتفاع تصویر را در نیمه بالایی صفحه نمایش لامپ تصویر تلویزیونی فراهم می کند و تصویر را در جهت عمودی خطی می کند ، به طوری که اجسام دایره روی به صورت واقعی به نظر آیند این کنترل معمولاً در پشت گیرنده نصب می شود
video gain control
کنترل بهره تصویر کنترلی که بهره تقویت کننده تصویر را با تغییر شدت پژواکها روی صفحه نمایش PPI رادار ، تنظیم می کند تا بیشترین کنتراست را بین پژواکهای مطلوب و آشوبهای نامطلوب ایجاد کند
voltage control
کنترل ولتاژ
volume control
کنترل حجم صدا پتانسیومتری که بلندی صدای بازسازی شده را با تغییر دادن ولتاژ سیگنال بسامد- صوتی در وردی تقویت کننده صوتی تغییر می دهد ، کنترل شدت صدا ، پیچ صدا
Wide-area damping control
کنترل میرایی در محدوده وسیع
width control
کنترل پهنا کنترلی که پهنای الگوی روی صفحه ی نمایش لامپ پرتو کاتدی در گیرنده تلویزیونی یا اسیلوسکوپ تنظیم می کند

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن