معنی linear electric motor

مهندسی برق
linear electric motor
موتور الکتریکی خطی نوعی موتور الکتریکی که روتور و استاتور آن به دو ورقه ی مسطح تبدیل شده است و حرکت بین آنها به جای دورانی به صورت خطی است با قطع و وصل جریان در پیچکهای انرژِ دهنده به ترتیبی که جریانهای القایی بتوانند نیرویی در یک جهت بر عنصر متحرک وارد سازند ، هر یک از روتور یا استاتور مسیری را به وجود می آورند که دیگری می تواند درست مشابه یک قطار روی آن به حرکت در آید
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی linear electric motor
a.c. motor
موتور جریان متناوب
adjustable speed motor
موتور با دور متغیر
air –cooled motor
موتور با سیستم خنک شدن به وسیله هوای آزاد ، موتور هوا خنک شو
alternating current motor
موتور جریان متناوب
alternating current.motor
موتور جریان متناوب
alternating current.shunt motor
موتور شنت جریان متناوب
armature controlled de motor
موتور dc کنترل شده با آرمیچر
asynchron motor
موتور ناهمزمان
asynchronous motor
موتور غیر همزمان ، موتور ناهمزمان
auxiliary motor
موتور کمکی
BLDC motor
موتور BLDC
brushless dc motor
موتور dc بدون جاروبک ، موتور دی سی بی جاروبک نوعی موتور با آهنربای دائم برای بارهای سبک که در آن عمل جابه جایی قطبها ( کموتاسیون) نوعاُ توسط کلیدهای تریانزیستور و تحت کنترل سنسور اثر هال انجام می پذیرد
capacitor motor
موتور خازنی
capacitor- start motor
موتور با خازن راه اندازی نوعی موتور که در زمان شروع به کار خازنی وارد مدار آن می شود بعد از رسیدن سرعت موتور به حد معین ، خازن و سیم پیچ کمکی آن به طور خودکار از مدار خارج می شود بعد از آن موتور به عنوان موتور القایی کار می کند
claw pole motor
موتور قطب چنگالی
collector motor
موتور دارای کلکتور
compound motor
موتور مختلط
compound-wound motor
موتور مرکب
constant current motor
موتور با آمپر ثابت
constant speed motor
موتور با سرعت ثابت
dc motor
موتور « دی سی» موتوری که توسط منبع ولتاژ « دی سی» تغذیه می شود و انرژی الکتریکی را به انرژی مکانیکی تبدیل می کند
dc permanent-magnet motor
موتور آهنربای دائم « دی سی» نوعی موتور الکتریکی که به دقت توسط سیگنالهای « دی سی» قابل کنترل است و به ویژه به عنوان محرک در سیستمهای کنترل حلقه- بسته ( closed-loop) به کار می رود منحنی گشتاور- سرعت آن به شکل خط راست است
differential motor
موتور تفاضلی
direct current motor
موتور جریان مستقیم
disk-type motor ; printed-circuit motor; pancake motor
موتور دیسکی ؛موتور مدار چاپی نوعی موتور « دی سی» آهنربای دائم با روتری سسبک و از جنس فایبر- گلاس اپوکسی ( جی اف ای) که به دلیل پاسخ سریع و سرعت زیاد خود در سیستمهای سروویی استفاده می شود که در آن روتورهای معمولی به دلیل لختی بیش از حد مناسب نیستند در این موتور ، سیم پیچهای پیچک مسی در داخل دیسک روتور پرس می شوند و خود روتور با زاویه عمود نسبت به محور قرار می گیرد میدان مغناطیسی به وسیله مجموعه ای از آهنرباهای استوانه ای مجزا و مخالف هم تولید می شود ابعاد موتور و بدنه آن به گونه ای است که برای کاربرد در فضاهای تنگ نظیر روباتهای صنعتی بسیار مناسب است
dynamotor
دیناموتور
electromotor
موتور الکتریکی
fan motor
موتور بادبزن
fhp motor
fractional-horsepower motor-موتور کسر اسب بخاری هر نوع موتوری که توان آن در سرعت 1800 دور در دقیقه کمتر از یک اسب بخار می باشد
field controlled dc motor
موتور dc کنترل شونده با میدان
fractional-horsepower motor
موتور کسر اسب بخاری هر نوع موتوری که توان آن در سرعت 1800 دور در دقیقه کمتر از یک اسب بخار می باشد
hysteresis motor
موتور پسماندی نوعی موتور سنکرون کوچک که برای سبک وبا سرعت ثابت نظیر نورگردانی استفاده می شود میدان چرخان در قسمت اولیه ی موتور تولید اتلاف پسماند در ثانویه می کند که بر اثر آن موتور به راه می افتد
induction motor
موتور القایی ، موتور القایی نوعی موترو AC که سیم پیچ اولیه آن ( معمولاً استاتور ) به منیع انرژی وصل می شود و یک سیم پیچ ثانویه ی چند فازه یا سیم پیچ ثانویه ی روتور قفسی ( معمولا روتور ) جریان القایی را حمل می کند
injection motor
موتور تزریق
in-wheel motor
موتور درون چرخی
linear
خطی 1 رابطه ای که در آن یک تابع تناسب مستقیم با تابع دیگر دارد ونمودار آن به شکل خط راست است 2 مداری که خروجی آن تناسب مستقیم با ورودی اش دارد
linear - beam tube
لامپ باریکه ی خطی ( نوع «ا» ) نوعی لامپ الکترونی ریز موج که دارای میدان مغناطیسی ( دی سی ) به موازات میدان الکتریکی ( دی سی ) است وظیفه ی میدان مغناطیسی ( دی سی ) تنها کانونی ساختن باریکه ی الکترونی است
linear control
کنترل خطی رئوستا یا پتانسیومتری که مقاومت آن در طول عنصر مقاومتی به طور یکنواخت توزیع شده است
linear absorption coefficient
ضریب جذب خطی درصد کاهش شدت باریکه ای از فوتونها یا ذرات در واحد مسافت پیموده شده
linear acceleration
شتاب خطی
linear accelerator
شتابده خطی الکترون
linear accelerator , linac , linear electron accelerator
شتابدهنده ی خطی ، لیناک ، شتابدهنده خطی الکترون شتابدهنده ای که از تعدادی الکترود حلقوی در یک خط مستقیم تشکیل شده است هنگامی که دامنه ی پتانسیل الکترودها به شکل مناسب در بسامدهای خیلی بالا تغییر داده شود ذرات گذارنده از میان الکترودها مرتباً انرژِی دریافت می کنند و در کی مسیر اساساً خطی شتاب می گیرند
linear actuator
محرک خطی ، کارانداز خطی محرکی که انرژِ الکتریکی را به حرکت مکانیکی خطی تبدیل می کند
linear amplification
تقویت خطی
linear amplifier
تقویت کننده خطی تقویت کننده ای که تغییرات جریان خروجی آن مستقیماً با تغییرات ولتاژ ورودی متناسب است
linear approximation
تقریب خطی
linear backward - wave oscillator
نوسان ساز موج پسرو خطی نوعی نوسان ساز موج - پسرو که میدان مغناطیسی مورد نیاز را از طریق گذراندن جران از الکترودی به نام کفی ( sole ) واقع در نزدیک کاتد ، تولید می کند
linear constant coefficient system
سیستم با ضریب ثابت خطی
linear control
کنترل خطی
linear convolution
کانولوشن خطی
linear cryptanalysis
کشف رمز خطی
linear damping
میرایی خطی
linear detection
آشکار سازی خطی
linear detector
آشکار ساز خطی آشکار سازی که ولتاژ سیگنال خروجی آن مستقیماً با تغییرات دامنه ی حامل ورودی ( در مدوله سازی دامنه ) یا تغییرات بسامد حامل ورودی ( در مدوله سازی بسامد ) متناسب است
linear device
وسیله ی خطی ، ابزار خطی وسیله ی تقویت کننده ی قیاسی با رابطه ی خطی بین ورودی و خروجی ، در مقابل آن وسیله ی رقمی غیر خطی قرار دارد که در گستره ی سیگنال ورودی خود ، یا کاملاً قطع یا کاملاً وصل است
linear differential transformer
ترانسفورمر تفاضلی خطی نوعی ترادسینده ی الکترومکانیکی که حرکت فیزیکی را به ولتاژی در خروجی تبدیل می کند که دامنه و فاز آن متناسب با وضعیت حرکت است در نوع از آن یک هسته ی آهنی متحرک بین دو سیم پیچ قرار داده می شود جابجایی هسته از وضعیت صفر منجر به افزایش ولتاژ در یک سیم پیچ و همزمان کاهش ولتاژ در سیم پیچ دیگر می شود اختلاف بین دو ولتاژ متناسب با تغییر وضعیت است
linear expansion
بسط خطی
linear feedback
فیدبک خطی
linear feedback control system
سیستم کنترل پسخوردی خطی سیستم کنترل پسخوردی که دارای رابطه ی خطی بین سیگنالهای آن است
linear induction motor
موتور القایی خطی
linear integrated circuit
مدار مجتمع خطی مدار مجتمعی که خروجی آن نسخه ی خطی و تقویت شده یا شکل از پیش معنی از ورودی است نمونه های آن عبارتند از تقویت کننده ی عملیاتی ، مقایسه گر ، مرجع ولتاژ ، و ضرب کننده ی خطی در مقابل ان مدار مجتمع رقمی قرار دارد که عمدتاً برای پردازش داده های دودویی به کار می رود
linear matrix inequality
نابرابریهای ماتریس خطی
linear matrix inequalities
نامساوی های ماتریس خطی
Linear matrix inequality
نامساوی ماتریس خطی
linear matrix multiplications
ضرب‌های ماتریسی خطی
linear modulation
مدوله سازی خطی نوعی مدوله سازی که در آن دامنه ی پویش مدوله سازی (یا انحراف از بسامد حامل) در تمام بسامدهای مدوله سازی مستقیماً متناسب با دامنه ی سیگنال اطلاعات است
linear network
شبکه خطی
linear operation
عمل خطی
linear oscillator
نوسان ساز خطی
Linear parameterized function
تابع خطی پارامتری‌شده
linear performance
مشخصه عملکردی خطی
linear polarization
قطبی سازی ( پلاریزاسیون ) خطی
linear policy
سیاست خطی
linear power amplifier
تقویت کننده ی توان خطی تقویت کننده ی توانی که ولتاژ سیگنال خروجی آن تناسب مستقیم با ولتاژ سیگنال ورودی دارد
linear predictive code modulation
مدوله سازی پیشگویانه و رمزی خطی نوعی روش مدوله سازی رقمی صدا
linear projection
تصویر خطی
linear pulse amplifier
تقویت کننده ی پالس خطی تقویت کننده ای که دامنه ی اوج پالسهای خروجی آن مستقیماً متناسب با دامنه ی اوج پالسهای متناظر ورودی است
linear rectifier
یکسوساز خطی یکسوسازی که شکل موج جریان یا ولتاژ را خروجی آن مشابه با پوش موج سیگنال ورودی است ، یکسوکننده خطی
linear regulator
تنظیم کننده خطی
linear response
پاسخ خطی
linear scale
مقیاس خطی
linear scan
پویش خطی نوعی پویش راداری که در آن باریکه ی رادار با زاویه ی ثابت در صفحه ای معین رفت و برگشت می کند
Linear Schrodinger equation
معادله شرودینگر خطی
linear stopping power
توان بازدارنده ی خطی اتلاف انرژی در واحد مسافت در هنگام عبور ذره ی باردار از درون محیط
linear sweep
روبش خطی نوعی روبش پرتو کاتدی که در آن باریکه با سرعت ثابت از یک طرف صفحه به طرف دیگر می رود و ناگهان به محل اولیه ی خود بر می گردد
linear system
سیستم خطی
linear taper
مخروطی خطی نوعی پتانسیومتر که تغییر مقاومت آن در تمام گستره ی مقاومتی یکسان است
linear time base
مبنای زمانی خطی مبنای زمانی که باریکه ی الکترونی لامپ پرتو کاتدی را با سرعت ثابتی در طول مقیاس زمانی افقی به حرکت در می آورد
linear time invariant ( lti )
خطی نامعتبر با زمان
linear transducer
ترادیسنده ی خطی ترادیسنده ای که خروجی آن تناسب مستقیم با ورودی دارد
linear variable-differential transformer
ترانسفورمر تفاضلی متغیر خطی [ ال وی دی تی ] نوعی ترانسفورمر که دیافراگم یا عنصر حس کننده ی آن آرمیچری را به صورت خطی وارد پیچکهای یک ترانسفور تفاضلی می کند و با تغییر مساوی اما در جهت مخالف القا کنایی پیچکها ، ولتاژ خروجی را تغییر می دهد کاربرد آن در اندازه گیری شتاب ، نیرو ، و فشار است
linear varible differential transformer ( lvdt )
ترانسفورماتور تفاضلی متغیر خطی
linear vector
بردار خطی
linearithmic
خطی-لگاریتمی
linearity
خط - واری ، خطی بودن 1 وضعیتی که در آن مقدار یک کمیت مستقیماً متناسب با مقدار کمیت دیگری تغییر می کند 2 یکنواختی در توزیع خطوط و اجزای یک تصویر تلویزیونی به گونه ای که خطوط راست در صحنه ی اصلی به همان شکل در تصویر ظاهر شوند
linearity control
ناظم خطی
linearity control , distnbution control
کنترل خط واری ، کنترل توزیع کنترل تعبیه شده ر گیرنده های تلویزیونی که با تغییر میزان تصحیح موج پویش دندانه اره ای ، پویش خطی مطلوب را فراهم می کند به این ترتیب خطوط به شکل راست و اجسام گرد به شکل دایره های واقعی ظاهر می شوند معمولاً برای نوسان سازهای رویش افقی و عمودی از کنترلهای جداگانه ی خط واری افقی و عمودی استفاده می شود
linearly
به طور خطی
linearly dependent
وابستگی خطی
linearly independent
نابسته خطی ، غیر وابسته خطی
linearly polarized wave
وج قطبیده ی خطی موج الکترومغناطیسی عرضی که بردار میدان الکتریکی آن همواره در راستای یک خط ثابت است
linear-regaluted power supply
منبع تغذیه ی تنظیم شده ی خطی نوعی منبع تغذیه قیاسی که مدار تنظیمگر ، requlator آن به صورت خطی به تغییرات بار پاسخ می دهد و در نتیجه ولتاژ خروجی منبع تغذیه را ثابت نگه می دارد
Micro Coreless BLDC Motor
میکروموتور BLDC بدون هسته
micromotor
ریز موتور موترو کوچک سازی شده که با فرایند ریز ماشینکاری ساخته می شود و با نیروی الکترو ستاتیکی به جای نیروی الکترو مغناطیسی کار می کند انواع آزماشکاهی آن دارای ابعاد 0/1 تا 0/2 mm هستند و ارتفاعی در حدود 4 تا 6 دارند انتظار می رود که کاربردهایی در ابزارهای پزشکی پیدا کنند
motor
موتور ، موتور ماشین مبدل انرژی الکتریکی به انرژِی مکانیکی است با استفاده از نیروهای ناشی از میدانهای مغناطیسی ایجاد شده در اثر عبور جریان ار رساناها
multi-speed motor
موتور چند سرعتی
permanent - magnet stepper motor
موتور پله ای آهنربا - دائمی موترو پله ای با روتوری که شامل یک آهنربای دائمی قوی است هر پیچک استاتور ، به ترتیب و به طور مستقل برق دار می شود رتور خود را با پیچک استاتور با فاصله برابر وجود داشته باشد هر گام چرخش 90 درجه خواهد بود برای به دست آوردن گامهای کوچک تر از پیچکهای استاتور بیشتر یا چرخ دنده های کاهش سرعت استفاده می شود
permanent - split capcitor motor permanent - split capacitor motor capacitor start -run motor
موتور با خازن راه اندازی دائمی و موتور با خازن راه اندازی - حرکتی موترو خازنی با خازن راه اندازی و سیم پیچی کمکی که هم در راه اندازی و هم در حرکت در مدار باقی می مانند
permanent magnets AC motor
موتور AC آهنربای دائم
Permanent-Magnet Motor
موتور مغناطیس دائم
polyphase motor
موتور چندفاز
printed -circuit motor
موترو مدار چاپی موتور الکتریکی آهنربای دائمی DC کم وزن و با آرمیچر دارای لختی کم که از ورقه های نازک مسی GFE ساخته می شود این موتور دارای رساناهایی است که به طور الکتریکی معادل سیم پیچهای مسی حک شده روی تخته مدار گرد و تخت با فرایند کاهشی هستند پوشش موتور به شکل دیسک تخت است که به همین علت آن را موتور بن کیکی می نامند این موتور در اصل برای سیستمهای سروو با پاسخ سریع مانند ماشین ابزارها ، چرخ خیاطیها و روباتها طراحی شده است و به این ترتیب موتروهای دارای آرمیچر ساخته شده با فریند ورقه های مسی بر طارحی این دستگاهها تاثیر گذاشته اند
protected motor
موتور محافظت شده
psc motor
permanent - split capcitor motor permanent - split capacitor motor capacitor start -run motor-موتور با خازن راه اندازی دائمی و موتور با خازن راه اندازی - حرکتی موترو خازنی با خازن راه اندازی و سیم پیچی کمکی که هم در راه اندازی و هم در حرکت در مدار باقی می مانند
racing of motor
دور برداشتن موتور
reaction motor
موتور واکنشی موتور سنکرونی که روتور آن شامل قطبهای برجسته است ولی سیم پیچ و آهنربای دایمی ندارد
reluctance motor
موتور رلاکتانسی موتور سنکرون باساختاری شبیه به موتور القایی که در آن جزء حامل جریان ثانویه دارای قطبهای برجسته است ، ولی تحریک DC وجود ندارد
reluctance motor
موتور رلوکتانسی
repulsion motor
موتور دفعی موتور AC که سیم پیچ استاتور آن مستقیم به منبع توان AC و روتور آن به کموتاتور وصل شده است جاروبکهای روی کموتاتور اتصال کوتاه می شوند و طوری قرار می گیرند که میدان مغناطیسی دوار لازم را برای راه اندازی و حرکت موتور ایجاد کنند سرعت این نوع موتروها با تغییر بار به طور قابل ملاخظه ای تغییر می کند
repulsion -start induction motor
موتور القایی با راه اندازی دفعی موتور AC که به صورت موتور دفعی راه اندازی می شود در سرعت از پیش تعیین شده ای میله های کموتاتور اتصال کوتاه می شوند تا معادل سیم پیچ فقس سنجابی برای کارکرد موتور القایی با مشخصه سرعت ثابت ، عمل کند
repulsion-induction motor
موتور دفعی القایی موتور دفعی که علاوه بر سیم پیچی موتور دفعی ، روتور آن دارای سیم پیچ قفس سنجابی است ، موتور القائی ‎ - دفعی
repulsion-start induction motor
موتور القائی با راه انداز دفعی
resistance - start motor
موتور با راه اندازی مقاومتی موتور فاز شکسته ای که دارای مقاومتی متصل شده ی سری با سیم پیچ کمکی است وقتی که موتور به سرعت از پیش تعیین شده ای رسید ، مدار کمکی باز می شود
reversing motor
موتور موتوری که جهت گردش آن می تواند با تغییر اتصالهای الکتریکی با روشهای دیگر ، در هنگام کار کردن موتور با آخرین سرعت ، معکوس شود سپس موتور به ححالت توقف میرسد ، معکوس می شود و به حداکثر سرعت در جهت مخالف می رسد ، معکوس شود سپس موتور به حالت توقف می رسد
rotary field motor
موتور القائی
self - starting synchronous motor
موتور سنکرون خود راه انداز موتور سنکرون مجهز به سیم پیچی معادل با سیم پیچی فقس سنجابی که امکان راه اندازی را همانند موتور القایی فراهم می کند
series field motor
موتور با میدان سری
series motor ; series - wound motor
موتور سری ؛موتور سیم پیچی شده موازی موتور نوع کموتاتوری که سیم پیچ میدان و آرمیچر آن سری است گشتاور راه اندازی بالا ، تغییرات سرعت با بار و سرعت بالای خطرناک در حالت بی باری از مشخصه های آن است
series-wound motor
موتور با سیم پیچ زنجیری
servomotor
موتور سروو موتور الکتریکی ، هیدرولیکی یا نوع دیگر که به عنوان عنصر کنترل نهایی در سیستم سروو عمل می کند موتور سروو توان را از تقویت کننده می گیرد و بار را با حرکت خطی یا دورانی راه می اندازد
shaded pole motor
موتور با قطب سایه دار
shaded -pole motor
موتور قطب -شکاف دار موتور القایی تک فازی که یک یا چند سیم پیچ کمکی اتصال کوتاه شده دارد که فقط روی قسمتی از مدار مغناطیسی عمل می کند معمولاً سیم پیچی حلقه مسی بسته ای است که در مقابل قطب قرار می گیرد قطب شکاف دار میدان دورانی لازم برای راه اندازی را تأمین می کند
shunt motor
موتور موازی
shunt-wound motor
موتور با سیم پیچ شنتی
single phase asynchronous motor
موتور آسنکرون تک فاز
single phase induction motor
موتور القایی تک فاز
single phase motor
موتور تک فاز
single-phase motor
موتور تک فاز
slewing motor
موتور چرخش موتوری که آنتن رادار یا تراگردان سونار را با سرعت بالا برای چرخش به منظور دریافت یا ردیابی هدف حرکت می دهد
slip ring motor
موتور با حلقه لغزان ، موتور القائی با حلقه لغزان
solid-state dc motor
موتور DC حالت جامد موتور DC که به جای جاروبکهای آن دو مولد هال با فاصله 90 درجه روی سیم پیچ استاتور قرار گرفته اند در طول گردش روتور استوانه ای آهنربای دائم ، واحدهای هال جریانهای سینوسی تولید می کنند که قطع و وصل شدن سیم پیچ استاتور را با مدارهای حالت جامد جداگانه ، برای کنترل دقیق سرعت موتور ، کنترل می کند
split - phase motor
موترو فاز - شکسته موتور فاز شکسته ای که دارای سیم پیچی کمکی متصل شده به طور موازی با سیم پیچی اصلی ، اما با فاصله نسبت به موقعیت مغناطیسی آن ، است سیم پیچ کمکی میدان مغناطیسی دوار کمکی معمولاً به هنگام رسیدن سرعت موتور به مقدار از پیش تعیین شده ای باز می شود
split - series motor
موترو سری - شکسته موتور DC سری که یک سیم پیچی میدان سری برای هر جهت گردش دارد
split phase motor
موتور با انشقاق فاز
squirrel cage motor
موتور قفس سنجابی ، موتور قفسی
squirrel-cage induction motor
موتور القایی قفس سنجابی موتور القایی که دارای مدار ثانویه ای متشکل از سیم پیچ قفس سنجابی در شیارهای هسته آهنی است
starter motor
موتور راه انداز
starting motor
موتور استارت
stepper motor
موتور گام زن موتوری که با حرکتهای زاویه ای کوتاه و یکنواخت ، به جای جرکت پیوسته ، می گردد گامهای معمول آن 30 ، 45 و 90 درجه است گامهای زاویه ای ، به جای استفاده از چرخ دنده ی ضامن دار و ساز و کار رقاصک به صورت الکترومغناطیسی ، همانند رله های پله ای به دست می آیند دو نوع اصلی آن موتورهای گام زن آهنربا - دائمی و رالاکتانس متغیر هستند
Switched Reluctance Motor
موتور رلوکتانسی سوئیچ شونده
synchronous motor
موتور سنکرون ماشین سنکرونی که توان الکترونی AC را با استفاده از آهنرباهای میدان تحیک شده با جریان مستقیم به توان مکانیکی تبدیل می کند ، موتور هم زمان
three phase asynchronous motor
موتور آسنکرون ( غیر هم زمان ) سه فاز
three phase induction motor
موتور القایی سه فاز
three phase motor
موتور سه فاز
three phase synchronous motor
موتور سنکرون ( هم زمان ) سه فاز
torque motor
موتور گشتاور موتور طراحی شده برای ایجاد گشتاور به هنگام گردش کند یا کم شدن سرعت
transistorized dc motor
موتور DC ترانزیستوری شده 1 موتور AC معمولی که با مبدل AC/DC ترانزیستوری شده راه اندازی می شود 2 موتور DC که در آن ترانزیستورها به جای کموتاتورهای معمولی برای کموتاسیون جریان قرار گرفته اند
transverse flux motor
موتور شار متقاطع
two-axis motor
سرو موتور دومحوره
two-phase motor
موتور دو فاز
two-value capacitor motor
موتور خازنی دو مقداری موتور خازنی که راه اندازی و حرکت آن با استفاده از مقادیر خازنی مؤثر متفاوتی انجام می شود
Universal Motor
موتور یونیورسال ، موتور یونیورسال موتوری که می تواند تقریباً با سرعت و خروجی یکسان با جریان مستقیم یا جریان متناوب تک فاز کار کند ، موتور اونیورسال
variable - reluctance stepper motor
موتور پله ای رلاکتانس - متغیر موتور پله ای که دارای روتوری از آهن نرم با دندانه ها یا قطبهای قرار گرفته به صورتی است که نمی توانند به طور همزمان با همه قطبهای استاتور تنظیم شوند مثلا چهار قطب رتور دربرابر چهار قطب استاتور قرار می گیرند و چ-هار قطب دیگر بین قطب های استاتور می افتند تحریک هر یک ازیک از پیچکهای استاتور سبب حرکت روتروبه اندازره نصب فاصله زاویه بین دو قطب مجاور استاتور می شود و حرکت پله ای را ایجاد می کند با انتخاب ترکیب مناسبی از موتور پله ای و جعبه دنده می توان به محدوده ی گسترده ای از سرعتهای گشتاورها و زاویه های حرکت دست یافت
variable speed motor
مولد با دور متغیر
wound rotor-motor
موتور القائی با حلقه لغزان
wound-rotor motor
موتور القائی با حلقۀ لغزان

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن