معنی maxwell - wien bridge

مهندسی برق
maxwell - wien bridge
پل ماکسون - وین پل AC چهارطرفه که کاربرد گسترده ای در اندازه گیری دقیق اندوکتانس دارد عملکرد آن به جای مقاومت بر اساس خازن استاندارد است تعادل پل مستقل از بسامد است
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی maxwell - wien bridge
a.c. bridge
پل اندازه گیری جریان متناوب
airbridge
پل هوایی نوعی پل بسیار ریز از جنس طلا که با عملیات نشست و زدایش در مرحله تولید مدارهای مجتمع گالیم آرستیدی ساخته می شود و امکان اتصال الکتریکی بین دو رسانا توسط رسانای سوم را می دهد فاصله ایمن آنقدر هست که بتوان از هوا به عنوان عایق استفاده کرد
anderson bridge
پل آندرسون نوع اصلاح شده و شش شاخه ای پل القاگر ماکسول - وین که برای اندازه گیری گستره ی وسیعی از القاگرها با استفاده از مقادیر معقول ظرفیت های ثابت به کار می رود به کمک یک روش جانشینی برای حذف آثار پسماند در عناصر پل ، می توان از آن برای سنجش پشماند مقاومتی نیز استفاده کرد این پل مستقل از بسامد ، متوازن می شود ، پل آندرسن
anode bridge
پل قطب مثبت ، پل آند
balanced bridge
پل متوازن پلی که با یکسان کردن جریان شاخه هایش ، برای خروجی صفر تنظیم می شود
bolometer bridge
پل تابش سنج نوعی مدار پل برای سنجش توان آر - اف که دارای یک تابش سنج در یکی از شاخه هایش است
bridge
پل وسیله یا مداری که دارای چهار یا تعداد بیشتری شاخه است
campbell bridge
پل کمپبل نوعی پل( ای سی ) برای اندازه گیری القاکنایی متقابل در این پل القا کتابیهای متقابل استاندارد و مجهول با یکدیگر مقایسه می شوند
campbell-colpitts bridge
پل کمپبل - کولپیتس توعی پل ( ای سی ) که با روش جانشینی ، ظرفیتهای خازنی را اندازه می گیرد
capacitance bridge
پل خازنی پلی برای مقایسه ی ظرفیت دو خازن ، نظیر پل ( شرینگ ) یا پل یونیورسال ، پل ظرفیت خازن
carey- foster bridge, heydweiller bridge
پل کری - فاستر نوعی پل برای اندازه گیری القا کنایی متقابل القا گر ها بر حسب ظرفیت بر حسب القا کنایی متقابل
comparison bridge
پل مقایسه 1 نوعی مدار پل که در صورت تغییر ولتاژ خروجی نسبت به ولتاژ مرجع ، ولتاژ خطا تولید می کند سیگنال خطا از طریق پسخورد منفی ( negative feedback ) ولتاژ خروجی را تصحیح و توازن پل را دوباره بر قرار می کند 2 نوعی پل که دو مقدار امپدانس را مقایسه و در خروجی نسبت آنها را تولید می کند
conductivity bridge
پل برق رسانایی
conjugate bridge
پل مزدوج پلی که در مقایسه با توپولوژی پل معمولی ، جای مدار آشکار ساز و تغذیه آن عوض شده است
decade bridge
پل دهگانه
diode bridge
پل دیودی
diode-bridge
پل دیودی
Dual active bridge
پل فعال دوگان
dual-active-bridge
پل فعال دوگانه
frequency bridge
پل بسامدی پلی که توازن آن به شکل معینی با بسامد تغییر می کند ، نظیر پل وین از این پل برای اندازه گیری بسامد استفاده می شود
frequency bridge
پل فرکانسی
full - wave bridge
پل تمام - موج آرایش چهار دیود یا یکسوساز تمام موج به شکل پل که ولتاژ ثانویه ی ترانسفورمر متصل به برق را به صورت تمام موج یکسو میکنند در اینحالت نیازی به استفاده از ترانس سر وسط دار نسیت هر دو نیمه ی تناوب ورودی از ولتاژ خروجی ظاهر می شود
full bridge
تمام پل
full-bridge
تمام پل
half- bridge
نیم پل یک مدار پل که هر یک از دو بازوی آن دارای منابع تغذیه است در پل معمولی فقط یک منبع تغذیه وجود دارد
Half-Bridge
نیم پل
hay bridge
پل هی پل چهار شاخه ای مشابه با پل ماکسول - وین که مقادیر القا کنایی با Q بزرگ را اندازه می گیرد همچنین برای اندازه گیری القا کنایی راکتورهایی با هسته آهنی قابل استفاده است تعادل آن وابسته به بسامد است
impedance bridge
پل امپدانسی پلی که برای اندازه گیری یا مقایسه ی امپدانسهای مختلف نظیر ظرفیت ، القا کنایی و مقاومت به کار می رود
inductance bridge
پل القا کنایی وسیله ای مشابه با پل تستون که می تواند القا کنایی مجهول را از طریق مقایسه ی آن با القا کنایی معلوم اندازه بگیرد
kelvin bridge; double bridge; thomson bridge
پل کلوین ؛ پل مضاعف ؛ پل تامسون پل هفت شاخه ای که می تواند اندازه ی مقاومت چهار سر دو مقاومت یا شبکه ی چهار سر را مقایسه کند
limit bridge
پل حدی شکل خاصی از پل و تستون که برای آزمونهای الکتریکی سریع و عادی محصولات ساخته شده به کار می رود در این پل نیازی به متعادل ساختن پل برای هر آزمون نیست و به جای آن ، هر محصولی که انحراف خطای آن در محدوده مجاز باشد ، قبول می شود
magnetic bridge
پل مغناطیسی
maxwell
ماکسول واحد CGS شار مغناطیسی که برابر با G/CM2 یا یک خط نیروی مغناطیسی است اکنون واحد SI آن ، ویر ، ترجیح داده می شود
maxwell- boltzmann law
قانون ماکسول - بولتسمان قانونی که توزیع سرعتها را در مولکولهای گاز کامل حالت پایدار بیان می کند
maxwell- boltzmann statistics
آماره ماکسول - بولتزمن آماره ای از توزیع ذرات را در انرژِهای ممکن مختلف را در دماهای بالایی نشان می دهد که تعداد زیادی از سطوح انرژی تحریک شده هستند
maxwell bridge
پل ماکسول
maxwell distribution
توزیع ماکسول
maxwell equation
معادله ماکسول
maxwell equations
معادلات ماکسول
maxwell field
میدان ماکسول
maxwell inductance bridge
پل اندوکتانس ماکسول پل چهار طرفه AC که اندوکتانس ها را مقایسه می کند تعادل پل مستقل از بسامد است
maxwell mutual- inductance bridge
پل القای متقابل ماکسول پل AC که ضریب القای متقابل را بر حسب ضریب خودالقایی اندازه گیری می کند تعادل پل مستقل از بسامد است
maxwell triangle
مثلث ماکسول نمودار رنگی به شکل مثلث متساوی الاضلاع که رنگهای اصلی در گوشه های آن نشان داده شده اند
Maxwell wave equation
معادله موج ماکسول
maxwell-boltzmann statistics
قاعده آماری ماکسول ‎ - بولتسمان
maxwellian distribution
توزیع ماکسولی توزیع سرعت مولکولهای گاز در تعادل دمایی
mueller bridge
پل مولر پلی که مقادیر مقاومتهای سه و چهار پایه ، بخصوص دماسنجهای مقاومتی را با دقت بالا اندازه گیری می کند
nernst bridge
پل نرنست پل چهار بازویی که به جای مقاومت دارای خارنهایی برای اندازه گیری مقادیر ظرفیت خازنی در بسامدهای بالاست
network bridge
پل شبکه 1 مداری که در داخل شبکه محلی ( LAN ) اما نه در محلی کاربر قرارداده شده است و سیگنالهای صدا را از مکانهای مختلف برای کنفرانس از راه دور صوتی به یکدیگحر مرتبط می کند 2 در شبکه محلی ( LAN ) انتقالی بین شبکه هایی مختلف
owen bridge
پل اون پل ACچهار بازویی که خود القایی را بر حسب ظرفیت خازنی و مقاومت اندازه گیری می کند تعادل پل مستقل از بسامد است
phase- shift bridge
پل جابه جایی فاز پل اندوکتانس متقابل که نسبت دو ولتازرا هم در دامنه و هم در فاز اندازه می گیرند
raphael bridge
پل را فائل نوعی پل واتسون سیم - لغزنده برای تعیین محل عیب در خطوط انتقال
remote bridge
پل راه دور
resistance bridge
پل مقاومتی
resonance bridge
پل تشدید پل AC چهار بازویی که اندوکتانس ، ظرفیت یا بسامد زا اندازه می گیرد سلف و خازنی ، که می توانند سری یا موازی باشد تنظیم میشوند تا در بسامد منبع ، پیش از متعادل شدن پل تشدید کنند
schering bridge
پل شرینگ پل AC چهار بازویی که ظرفیت خازنی و ضریب تلفات را اندازه می گیرد تعادل پل مستقل از بسامد است
scr bridge
پل SCR آرایشی از چهار یکسوساز کنترل شده سیلیسیمی برای تشکیل پل تمام-موج
slide wire bridge
پل ویتستن لغزان
slide-wire bridge
پل سیم لغزان مدار پلی که در آن مقاومت یک یا چند شاخه با موقعیت اتصال لغزانی روی طولی از سیم مقاومت کشیده شده در امتداد مقیاس خطی کنترل می شود
standing - wave - ratio bridge
پل نسبت موج ایستاده پلی که نسبت موج ایستاده در خط انتقال را ، معمولاً برای تشخیص تطبیق امپدانس ، اندازه می گیرد
strain-gage bridge
پل کرنش سنج پل وتسونی که یک ، دو یا چهار کرنش سنج مشابه در بازوهای آن قرار دارد وقتی که پل تحریک می شود ، تغییر مقاومت آن به ولتاژی برای ثبت یا نمایش تبدیل می شود کرنش سنجهای پل روی ماده تحت تنش چسبانده می شوند در پل چهار سنجه ای ، دو سنجه افزایش مقاومت و دو سنجه دیگر کاهش مقاومت را نشان می دهند ، در نتیجه مقدار قابل خواندن بیشتر از یک سنجه است
summation bridge
پل مجموع پلی که مقادیری مانند دما ، بسامد ف سرعت گردش ، زمان مقاومت و ظرفیت را با جمع کردن جیان اصلی پل با جریان لازم برای تعادل و نمایش نتیجه روی نشانگر اندازه گیری می کند
thyristor bridge
پل تریستوری
transparent bridge
پل نامریی
universal bridge
پل عمومی پل AC چهار بازویی برای اندازه گیری ظرفیت خازنی که دارای دو نوع است پل مقاومت سری که ظرفیت سری معادل را اندازه می گیرد و پل مقاومت موازی که مقاومت موازی معادل را اندازه می گیرد ، پل یونیورسال
weatstone bridge
پل ویتستن
Wheatson Bridge
پل وتسون
wheatstone bridge
پل وتستون
wheatstone bridge ; resistance bridge
پل وتستون ؛ پل مقاومتی پل چهار بازویی که بازوهای آنها مقاومتهای از پیش تعیین شده ای هستند و می توانند مقاومت را اندازه گیری کنند
wien bridge
پل اندازه گیری وین ، پل وین پل AC چهار بازویی که می تواند ظرفیت خازنی معادل و مقاومت تلفاتی موازی خازن غیر کامل را اندازه بگیرد این خزان می توانند نمونه ای از نارسانا یا طولی از کابل نیز باشد تعادل پل بستگی به بسامد دارد از این پل به عنوان تعیین کننده بسامد در نوسان سازهای RCاستفاده می شود

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن