معنی record medium

مهندسی برق
record medium
محیط ضبط محیط فیزیکی که دستگاه ضبط فکس روی تصویری از موضوع نسخه برداری را می سازد
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی record medium
active.medium
محیط فعال
communication medium
رسانه ارتباطی ، محیط انتقال اطلاعات
dispersive medium
محیطی پاشنده محیطی که در آن سرعت فاز موج الکترومغناطیسی تابعی از بسامد است به عنوان مثال ، پلاسما محیط پاشنده است در حالی که فضای آزاد چنین نیست زیرا امواج با هر بسامد با سرعت نور در آن منتشر می شوند ، محیط پخش
isotropic medium
محیط همسانگرد محیطی با ویژگیهای یکسان در همه جهتها
magnetic recording medium
محیط ضبط مغناطیسی ماده ی قابل مغناطیسی شدن که در ضبط مغناطیسی برای نگهداشتن تغییرات مغناطیسی به وجود آمده در فرایند ضبط کردن به کار بر ده می شود و می تواند به شکل نورا ، کارت یا دیسک باشد
medium
متوسط
nondispersive DNG medium
محیط DNG ناپاشنده
physical medium
رسانه فیزیکی
polarization of a medium
قطبش محیط
record
ضبط کردن رکورد صفحه 1 نگهداری برای تولید یا مراجعه در آینده 2 گروهی از عناوین یا میدانهای اطالاعاتی ک به عنوان یک واحد در نظر گرفته می شوند 3 دیسک فشرده
record changer
صفحه عوض کن دستگاه پخش صفحه ای که دو یا چند صفحه را به طور خودکار و به ترتیب پخش می کند
record gap
فاصله ضبط فاصله ای که نشان دهنده ی انتهای ضبط روی نوار مغناطیسی است
record head
هد ضبط
record length
طول رکورد
record mark
علامت رکورد
record player
پخش صفحه نگهدارنده ی گردان موتوری که با استفاده از یک پیکاپ گرامفون سیگنالهای AF را از صفحه گرامافون به دست می آورد این سیگنالها باید برای تقویت بیشتر ، پیش از بازسازی مجدد به صورت امواج صدا در بلندگو ف به تقویت کننده AF داده شوند در گرامافون الکتریکی تقویت کننده و بلندگو با دستگاه پخش صفحه ترکیب شده اند
recorded program
برنامه ضبط شده برمانه تلویزیونی یا رادیویی که از دیسکهای فشرده ، نسخه برداریهای الکتریکی ، نوارهای مغناطیسی یا وسایل دیگر برای ضبط و پخش مجدد آن استفاده می شود
recorded tape
نوار ضبط شده 1 برنامه ضبط شده ای که به صورت نوار مغناطیسی در بارار وجود دارد آن را نوار از پیش ضبط شده نیز می نامند 2 هر نوع نوارمغناطیس که ضبط شده باشد
recorder
ثبت کننده ، ثبات ابزاری که کمیتها یا سیگنالهای الکتریکی متغیر را به طور دائم ضبط می ند نوع صنعتی معمول آن یک یا چند کمیت را به صورت تابعی از متغیر دیگر ، معمولاً زمان ، ثبت می کند اسیلوسکوپ پرتو - کاتدی ضبط فکس ، ثبات کنیسکوپ ، دستگاه ضبط نوار مغناطیسی و دستگاه ضبط نوار ویدئو ، انواع دیگر آن هستند ، دستگاه ضبط ، سنجه ثبت کننده
recording
ثبت ، ضبط ، ثبت 1 هر گونه فرایند نگحهداری سیگنالها ف صداها ف داده ها یا اطلاعات دیگر برای مراجعه یا باز تولید در آینده از قبیل ضبط صفحه ، فکس ، ضبط دیسک فشرده ، ضبط نوار مغناطیسی یا سیمی و ضبط تصویری 2 محصول نهایی فرایند ضبط ، از قبیل نوار مغناطیسی یا دیسک ضبط شده صوتی یا تصویری یا ورقه ثبت
recording - playback head
هد ضبط - پخش هد معناطیسی هم برای ضبط و هم برای پخش
recording channel
کانال ضبط شیارهای ضبط مستقل روی محیط ضبط
recording charactristic
مشخصه ضبط نمودار که تضفیف مطلوب بسامدهای بم و تاکید بر بسامدهای زیری را که در ضبط نوار یا دیسک انجام می شوند ، نشان می دهد
recording density
چگالی ضبط تعداد بیت بر واحد طول در یک شیار ضبط داده خطی تک
recording disk
صفحه ، ضبط صفحه خالی یا ضبط نشده برای ضبط صدا با لیزر یا قلم فولادی روی آن گ
recording head
هد ضبط هد مغناطیسی که فقط برای ضبط به ار می رود
recording instrument
دستگاه ضبط ، سنجه ثبت کننده
recording lamp
لامپ ضبط لامپی که شدت نور آن می تواند با سرعت AF تغییر کند تا شیارهای صداباچگالی متغییر روی فیلم تصویر متحرک وکاغذ یا فیلم را در عکسبرداری به شیوه ضبط فکس ، در معرض تابش نور قرار دهد
recording level
سطح ضبط سطح خروجی مورد نیاز از تقویت کننده برای راه اندازی دستگاه ضبط خاص
recording noise
نویز ضبط نویزی که در حین قرایند ضبط ایجاد می شود
recording speed
سرعت ثبت
recording storage tube
لامپ ذخیره ضبط کننده نوعی لامپ پرتوکاتدی که قادر به ذخیره معدل الکتریکی تصویر به صورت الگویی از بارهای الکتروستاتیک روی سطح ذخیره کننده است صفحه نمایش دیداری وجود ندارد ولی می توان اطلاعات ذخیره شده را در هر زمانی در آینده به صورت سیگنال خروجی الکتریکی خواند
recording stylus
قلم ضبط ابزاری که شیارهایی را روی محیط مانیکی به وجود می آورد

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن