معنی spurious response ratio

مهندسی برق
spurious response ratio
نسبت پاسخ کاذب نسبت شدت میدان در بسامدی که پاسخ کاذبی را ایجاد می کند به شدت مسدان در بسامد مطلوب هر میدان به نوبت تحت شرایط خاصی به گیرنده اعمال می شود تا خروجیهای برابر ایجاد کند نسبت تصویر و نسبت پاسخ IF شکل خاصی از نسبت پاسخ کاذب هستند
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی spurious response ratio
activity ratio
نسبت فعالیت کسری از کل رکوردها در یک پرونده ی اصلی رایانه ای که بهنگام شده یا در غیر اینصورت در تناوب زمانی معین پردازش می شود )
amplitude ratio
نسبت دامنه
aspect ratio
نسبت ظاهری ، نسبت صفحه
attenuation ratio
نسبت تضعیف اندازه نسبت انتشار
axial ratio
نسبت محوری معیاری از چرخش قطبیدگی در آنتن ها ، که بر حسب دسیبل یا نسبت شدت میدان افقی یا عمودی ، هر کدام بزرگتر باشد ، به دیگری بیان می شود
c/i ratio
carrier -interference ratio-نسبت حامل به تداخل نسبت c/i نسبتی برای مشخص کردن میزان تداخل در رله های مایکروویو و سایر سیستمهای ارتباطی برای این منظور ابتدا سیگنال مطلوب اندازه گیری و سپس با قطع آن سیگنال نامطلوب موجود اندازه گرفته می شود نسبت دو مقدار اندازه گیری شده بر حسب دسی بل بیان می شود
capture ratio
نسبت گیراندازی معیاری از توانایی یک تنظیم گر ( اف ام ) در ردایستگاه ضعیفتر از بین دو ایستگاه با بسامد مشابه هر چه نسبت سیگنالهای مطلوب و نامطلوب بر حسب دسی بل پایین تر باشد ، کارایی تنظیم گر بهتر است
carrier - to- noise ratio
نسبت حامل - به - نویز نسبت دامنه ی حاملی به دامنه ی نویز قبل از هر گونه عملیات غیر خطی نظیر محدود کننده ی و آشکار سازی دامنه
carrier interference ratio
موج رادیویی با تداخل حامل
carrier -interference ratio
نسبت حامل به تداخل نسبت c/i نسبتی برای مشخص کردن میزان تداخل در رله های مایکروویو و سایر سیستمهای ارتباطی برای این منظور ابتدا سیگنال مطلوب اندازه گیری و سپس با قطع آن سیگنال نامطلوب موجود اندازه گرفته می شود نسبت دو مقدار اندازه گیری شده بر حسب دسی بل بیان می شود
charge-mass ratio
نسب بار به جرم نسبت بار الکتریکی ذره به جرم آن ، نسبت بار به جرم
common mode rejection ratio
نسبت حذف وجه مشترک
common-mode rejection ratio
نسبت ردٌ مد-مشترک[سی ام آر آر ] نسبت مقدار مؤثر ولتاژ تداخلی مد-مشترک در سرهای ورودی یک تقویت کننده عملیاتی به اثر یا خطای تولید شده توسط تداخل مد-مشترک در خروجی هنگامی که به ورودی ارجاع داده شود(هنگامی که بر بهره تقویت کننده تقسیم شود ) مطلوب این است که این نسبت بالا باشد cmrr معرف میزان توانایی تقویت کننده در خذف اثر ولتاژی است که همزمان به دو ورودی آن وارد می شود
compression ratio
نسبت تراکم نسبت تقویت در سطح سیگنال مرجع به تقویت در سطحی بالاتر
contrast ratio
نسبت کنتراست نسبت بیشترین مقدار درخشایی به کنترین ان در لامپ پرتو - کاتدی ، نمایشگر بلور - مایع ، یا نمایشگر کامپیوتر ( برای بهترین وضوح لازم است نسبت کنتراست حداقل 10-1 باشد
control ratio
نسبت فرمان
conversion gain ratio
نسبت بهره تبدیل نسبت توان سیگنال خروجی به توان سیگنال ورودی در مبدل یا مخلوط کننده ی بسامد
conversion ratio
نسبت تبدیل
current ratio
نسبت جریان
damping ratio
نسبت میرایی
deviation ratio
نسبت انحراف نسبت بیشترین مقدار ممکن انحراف بسامدی به بزرگ ترین بسامد شنیداری مدوله کننده در یک سیستم « اف ام»
electron-charge mass ratio
چگالی بار الکترون
extinction ratio
نسبت خاموشی
fineness ratio
نسبت ظرافت
flux ratio
نسبت شار
gear ratio
نسبت چرخ‌دنده‌ها
gyromagnetic ratio
نسبت ژیرومغناطیسی نسبت گشتاور مغناطیسی به اندازه حرکت زاویه ای برای ذره بارداری که در یک مدار بسته حرکت می کند
if response ratio
نسبت پاسخ « آی اف» نسبت شدت میدان در یک بسامد خاص از باند « آی اف» به شدت میدان در بسامد مورد نظر با اعمال هر میدان در شرایط مشخص ، خروجیهای یکسان تولید می شود
image- frequency rejection ratio
نسبت رد بسامد تصویری نسبت پاسخ یک گیرنده ی سوپرهترودین در بسامد مطلوب به پاسخ در بسامد تصویری
image ratio
نسبت تصویر
image-interference ratio
نسبت تداخل تصویری یک مقدار نامی در گیرنده های سوپر هترودین که توانایی رد سیگنالهای با بسامد تصویری را نشان می دهد
inverse ratio
نسبت معکوس
l/c ratio
نسبت « ال /سی» نسبت القا کنایی « ال» بر حسب هانری به ظرفیت « سی» بر حسب فاراد در یک مدار تشدید
Log-Likelihood Ratio
نسبت درست نمایی لگاریتمی
magnification ratio
نرخ بزرگ نمایی
mark-space ratio
نسبت فاصله - نشانه نسبت طول یک تک پالس به فاصله ی زمانی بین دو پالس تکرار شونده ی متوالی
noise - power ratio
نسبت توان نویز نسبت سطح نویز در یک کانال اندازه گیری تلفنی که باند پایه آن کاملاً نویزی شده باشد به سطح نویز کانال هنگامی کهتمام باند پایه به جز کانال اندازه گیری نویزی شده باشد ، بر حسب دسی بل
normal - mode rejection ratio
نسبت رد حالت عادی قابلیت تقویت کننده در رد سیگنالهای غیر واقعی در بسامد خط تغذیه با هماهنگیهای بسامد خط
one- to- partial-select ratio
نسبت انتخاب یک به جزء نسبت خروجی 1 به خروجی انتخاب جزئی از سلول مغناطیسی
peak to valley ratio
نسبت اوج تا حداقل ( دره )
Performance ratio
نسبت عملکرد
phase-propagation ratio
نسبت انتشار فاز نسبت انتشار تقسیم شده بر دامنه آن
propagation ratio
نسبت انتشار نسبتی برای موج منتشر شونده از نقطه ای به نقطه دیگر که برابر است با شدت میدان الکتریکی مختلط در دومین نقطه به شدت میدان الکتریکی مختلف در اولین نقطه آن را ضریب انتشار نیز می نامند شدت میدان در برداری است با طول کمتر از 1 که برابر با نسبت تضعیف است
radio field-to-noise ratio
نسبت میدان به نویز رادیویی نسبت میدان رادیویی به شدت نویز در مکان معین
ratio
نسبت مقدار به دست آمده از تقسیم کمیتی به کمیت دیگر از همان نوع ، برای نشان دادن نسبت تناسبی آنها
reflection ratio
نسبت انعکاسی
residual error ratio
نسبت خطای باقی مانده
return ratio
نسبت برگشتی
round ratio
نسبت دور
scaling factor ; scaling ratio
عامل مقیاس بند ؛نسبت مقیاس بندی تعداد پالسهای ورودی بر پالس خروجی مدار مقیاس بندی
secondary - emission ratio
نسبت گسیل ثانویه تعداد متوسط الکترونهای گسیل شده از سطح به ازای الکترونهای تابیده ی اولیه
secondary-emission ratio
شدت صدور ثانوی
shape ratio
نسبت شکل
shunt ratio
نسبت شنت
signal to noise ratio
نسبت سیگنال به نویز ، نسبت پیام به همهمه
signal-to-distortion ratio
نسبت سیگنال به اعوجاج نسبت سیگنال ورودی به سطح همه مؤلفه های که به هنگام حذف سیگنال ورودی ( معمولاً سینوسی 1/020kHz ) از سیگنال خروجی ، با فیلتر ، وجود دارند
signal-to-noise ratio
نسبت سیگنال به نویز ، نسبت سیگنال به نویز نسبت دامنه سیگنال مطلوب در هر نقطه به دامنه سیگنال نویز در همان نقطه ، که بر حسب دسیبل بیان می شود مقدار قله آن به نویز پالس و مقدار RMS آن به نویز تصادفی بستگی دارد
sinad ratio
نسبت سیناد نسبت سیگنال به علاوه نویز به علاوه اعوجاج ، به اعوجاج به علاوه نویز بر حسب دی سی بل در خروجی گیرنده ی رادیویی سیار به ازای سیگنال ورودی مدوله شده
slip ratio
ضریب لغزش
spurious
مصنوعی ، ناخواسته ، کاذب
spurious count
شمارش کاذب شمارش به دست آمده از شمارنده تابش غیر از شمارش پس زمینه و شمارشی که به طور مستقیم از تابش یونیده ساز ناشی می شود
spurious current
جریان ناخواسته
spurious emission
انتشار ناخواسته
spurious modulation
مدوله سازی کاذب مدوله سازی ناخواسته ای که در نواسن ساز ایجاد می شود ، مانند مدوله سازی بسامد ناشی از ارتعاش مکانیکی
spurious pulse
پالس کاذب پالسی در شمارنده تابش به غیر از پالسی که به طور مطلوب تولید شده یا به طور مستقیم از تابع یونیده ساز ناشی شده است
spurious radiation; spurious emission
تابش کاذب ؛ گسیل کاذب هر گونه گیلی از فرستنده رادیویی در بسامدهایی خارج از باند بسامدی آن
spurious resistance
مقدار مقاومت انگلی
spurious response
پاسخ کاذب هر گونه پاسخی از گیرنده رادیویی به بسامدی متفاوت با بسامدی که گیرنده روی آن تنظیم شده است
spurious signal
سیگنال کاذب سیگنال ناخواسته تولید شده در خود دستگاه ، مانند تابش کاذب یا سیگنالهای سایه ناخواسته تولید شده در لامپ دوربین تلویزیونی
squareness ratio
نسبت مربعی بودن نسبت چگالی شار در نیروی مغناطیس کنندگی صفر به چگالی شار بیشینه برای ماده در شرایط مغناطیس شدگی متناوب متقارن در تعریف دیگر این نسبت می تواند بر اساس نیروی مغناطیس کنندگی نصف بین صفر و مقدار محدود کننده منفی آن تعریف شود
standing - wave ratio
نسبت موج ایستاده نسبت دامنه بیشینه به دامنه کمیته مولفه های متناظر در میدان ، ولتاژ یا جریان در امتداد خط انتقال یا موجبر در جهت انتظار و دربسامد معین ، یا معکوس این نسبت
standing - wave voltage ratio
نسبت ولتاژ موج ایستاده نسبت مقادیر ولتاژ بیشینه به کمینه در امتداد خط انتقال
transfer voltage ratio
نسبت انتقال ولتاژ
transformation ratio
نسبت تبدیل
transformer ratio
نسبت مبدل
turns ratio
نسبت دورها نسبت تعداد دورهای سیم پیچ ثانویه ترانسفورماتور به تعداد دورهای سیم پچی اولیه آن
voltage standing-wave ratio
نسبت موج ایستاده ولتاژ نسبت دامنه میدان الکتریکی یا ولتاژ در حداقل ولتاژ به مقدار آن در مقدار حداکثر مجاز مجاور در سیستم موج ایستاده ، مانند موجبر ، کابل هم محور یا خط انتقال دیگر
wideband ratio
نسبت باند پهن نسبت پهنای باند بسامدی اشغال شده به پهنای باند اطلاعات در سیستم تسهیم

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن