معنی lead frame

مهندسی برق
lead frame
قاب - سیم قاب فلزی پرسی یا زدوده شده به روش شیمیایی از جنس کووار یا سایر فلزات که دارای سطحی برای نصب تراشه و سر سیمهای ورودی / خروجی است پس از اتصال تراشه به قاب - سیم و زدن پیوندهای سیمی ، بخش مرکزی آن در قاب اپوکسی ریخته شده و انواع بسته های SIP & SOT & DIP ساخته می شود بعد از آن سر سیمها به طرف پایین خم می شوند
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی انگلیسی lead frame
amplifier frame
قاب تقویت کننده
discovery frame
چار چوب اکتشاف و نویابی
frame
قاب ، بدنه ، چارچوب ، قاب؛ چارچوب 1 تصویر کامل تلویزیونی درلحظه ی معینی از زمان در سیستم NTSC هر قاب دارای 525 خط افقی است که با آهنگ 30 قاب در ثانیه تکرار می شوند هر قاب در دو میدان به هم بافته متشکل از 262/5 خط ، پویش می شود 2 تصویر کامل در فیلمهای سینمایی ، برای فیلمهای 35 میلیمتری در هر ثانیه 24 قاب روی پرده انداخته می شود 3 ناحیه ای مستطیلی که در سیستمهای نمابر ، ابعاد تصویر کپی را مشخص می کند پهنای قاب نمابر ، پهنای خط موجود و آن به میزان مورد استفاده بستگی دارد ، صحنه
internal frame
قاب داخلی
lead
سرب با [ تلفظ لد] عنصر فلزی نرم و به رنگ خاکستری که در کارهای هسته ای به عنوان ماده ی محافظ و از آلیاژ آن با قلع در لحیم استفاده یم شود عدد اتمی آن 82 است ، پیش افت ، پیش افت ؛ تقدم ؛ سیم رابط [ با تلفظ لید ] 1 زاویه پیش افتادن یک کمیت متناوب نسبت به دیگری در زمان که بر حسب درجه یارادیان بیان می شود جریان گذرنده از خازن ایدئال 90 درجه از ولتاژ یا دو سر آن پیش است 2 فاصله ی بین هدف متحرک و نقطه ی نشانه روی تفنگ یاموشک 3 سیمی که دو نقطه از مدار رابه هم متصل می کند ، سرب ، رابط برق
lead telluride
تلورید سرب ترکیبی از سر که برای ساخت آشکار سازهای زیر قرمز استفاده می شود
lead and return
رفت و برگشت
lead angle
زاویه پیش افت ، زاویه پیش افتادگی
lead burning
جوش سرب
Lead compensator
جبران ساز پیش فاز
lead inductance
اندوکتانس پوشش سیم
lead lanthanum zirconate titanate
تیتانیات زیر کونات لانتانیم سرب [ پی ال زد تی ] ماده ای با ویژگیهای فروالکتریکی ، سرامیکی ، الکترواپتیکی که ویژگیهای نوری آن به وسیله ی میدان الکتریکی یابا اعمال کشش یا تراکم تغییر می کند در انواع مختلف حافظه های اپتوالکترونیکی و قطعات نمایشگر به کار می رود
lead of brush
پیشرفتن زغال
lead of phase
پیش افتادگی فاز
lead sulfide
سولفید سرب گالن معدنی که در رادیوهای اولیه به عنوان آشکارساز بلوری به کار می رفت و در حال حاضر برای آشکارسازی زیر قرمز از آن استفاده می شود
lead wire
سیم رفت
lead zirconate titanate
تیتانات زیر کونات سرب ( پی زد تی ) ماده ی فرو الکتریکی ، سرامیکی و الکرو پتیکی که شفافیت اپتیکی آن از ( پی ال زد تی ) کمتر است اما سایر ویژگیهای آنها شبیه هم است
lead-acid battery
باتری سرب ‎ - اسید
lead-acid cell
پیل سرب - اسید پیل مورد استفاده در باتریهای ثانویه که الکترودهای آن شبکه های سربی و شامل اکسید سرب است که در طی بارگیری یا باردهی ( شارژ و دشارژ) مقدار آن در ترکیب تغییر می کند الکترولیت پیل ، اید سوفلوریک رقیق است در انواع ضد نشت این پیل ، یک شبکه ی سربی به شکل باندپیچی در ظرف منفذ بندی شده و حاوی مقدار کاملاً دقیقی اسید به کار رفته است
leader
سرنوار بخشی خالی یا بلااستفاده ی نوار در شروع قرقره که عمدتآ برای اتصال نوار به قرقره به کار می رود
leader and follower
پایه و پیرو
lead-in
سیم آنتن
lead-in insulator
عایق تک سیم عایقی سرامیکی لوله ای با سوراخ محوری که تک سیم رابط بین آنتن و فرستنده را از خود عبور می دهد عایق در سوراخ تعبیه شده در بدنه یا قفسه ی فرستنده به روش پرسی جا داده شده است ، عایق سیم آنتن
lead-in wire
سیم رابط
lead-in; down-lead
سیمی که آنتن بیرونی تک - پایانه ای را به گیرنده یا فرستنده متصل کند در دو قطبیها و سایر آنتنهای دو پایانه ای از خطهای انتقال برای این منظور استفاده می شود
leading
پیش فاز
leading current
جریان پیشفاز جریان متناوبی که زودتر از ولتاژ به وجود آورنده ی آن به مقدار حداکثر خود در 90 می رسد جریان پیشفاز در مدارهای خازنی جاری می شود ، شدت پیش افتاده
leading edge
لبه جلوییِ
leading- edge pulse time
زمان پالس با لبه ی بالارونده زمان لازم برای رسیدن دامنه ی لحظه ای پالس به کسر معینی از دامنه ی اوج آن
leading ghost
شبح پیشرو تصویر شبح واقع در سمت چپ تصویر تلویزیونی
leading load
بار پیشفاز باری که عمدتاً خازنی است و جریان آن از ولتاژ متناوب دو سر بار پیش است
leading power factor
ضریب توان پیش افتی
leading-in wire
سیم انشعاب
leadless ceramic chip carrier
جاتراشه ی سرامیکی بدون سیم [ ال سی سی] بسته ی سرامیکی تخت برای نصب سطحی مدارهای « وی ال اس آی» ( مجتمع سازی در مقیاس خیلی بزرگ ) به روی تخته مدارهای فاقد سوراخ تعداد پایه های ورودی / خروجی آن نوعاً بین 20 تا 68 است
lead-on-chip package
بسته ی سر سیم روی تراش [ ال او سی] بسته DIP با قالب اپوکسی برای مدارهای مجتمع « وی ال اس آی» که بالشتکهای تصال آن در زیر مرکز تراشه قرار داده شده اند
lead-sulfide cell
سلول سولفید سرب سلولی که تابشهای زیر قرمز را آشکار می کند ولتاژ تولید شده با تغییر مقاومت ایجاد شده توسط آن به عنوان معیاری از شدت تابش استفاده می شود
mainframe
کامپیوتر بزرگ عبارتی که امروزه بیانگر یک سیستم کامپیوتری بزرگ در مقایسه با ایستگاه کاری ، کاپیوتر شخصی یا ریزکامپیوتر است و قادر به انجام وظایف پردازش اطلاعات بسیار زیاد مانند راهگزینی تلفنی یا نقل و انتقالهای بانکی است ، کامپیوتر بزرگ ، قاب اصلی
stationary reference frame
قاب مرجع ساکن
stator frame
بدنه استار
subframe
زیرفریم
synchronous frame
قاب سنکرون
synchronous reference frame
قاب مرجع سنکرون
to connect to frame
اتصال به بدنه
wireframe
قاب سیمی روشی برای نمایش سه بعدی جامدات در ابزارهای گرافیکی کامپیوتری که در آن خطوط توپری که مانند « سیم» یا « میله» به نظر می رسند چارچوب خطوط خارجی جسم را نشان می دهند در نمایش قاب سیمی خطوط طرف دیگر جسم که در حالت معمولی دیده نمی شوند ، قابل دیدن می شوند ، زیرا فضای بین « سیمها» با ماده نیمه شفاف پر نمی شود قاب سیمی اغلب گام اولیه برای نمایش و تصویر سازی کامل است

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی برق بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی برق از انگلیسی به فارسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی مهندسی برق رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن