معادل انگلیسی واسط ابری

مهندسی كامپيوتر و IT

واسط ابری

inter cloud broker

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی واسط ابری

بروکر یا کارگزار پهنای باند

bandwidth broker

کارگذار سرویس ابری

cloud service broker

میان عاملی

inter agent

الگوریتم تکراری

inter5ative algorithm

احتمال تعویض کانال در مبحث تکنولوژی دسترسی – بینابینی

inter-access technology handoff probability

فعل و انفعال ، کنش متقابل ، تفاعل ، تعامل ، اندرکنش

interaction

تاخیر تعامل

interaction delay

فعل و انفعالی ، محاوره ای ، [محاورهای ، تعاملی] عملکرد متقابل و گفتگویی شکل ، مانند وقتی که کاربر سوال یا فرمانی را وارد کرده و سیستم نیز بلافاصله پاسخ میدهد میکروکامپیوترها ، دستگاههای محاوره ای (فعل و انفعالی) هستند و این ویژگی آنهاست که باعث سهولت استفاده آنها میگردد

interactive

سامانه ی تعاملی

interactive system

الگوریتم تکراری

interactive algorithm

همگردان فعل و انفعالی

interactive compiler

ایجاد اتصال تعاملی

Interactive Connectivity Establishment

الگوریتم همگرایی تعاملی

interactive convergence algorithm

داده کاوی تعاملاتی

interactive data mining

یکی از زبانهای برنامه نویسی به زبان ماشینی

interactive disassembler pro

گرافیک محاوره ای ، گرافیک فعل و انفعالی ، نگاره سازی فعل و انفعالی ، [گرافیک محاوره ای] شکلی از کاربرد کامپیوتر که در آن ، کاربر میتواند با استفاده از ابزارهای اشاره ای مانند ماوس ، حالت نمایش و اشکال گرافیکی را تغییر داده و کنترل نماید این ویژگی در بسیاری از نرم افزارهای کاربردی ، از بازیها گرفته تا سیستمهای طراحی به کمک کامپیوتر (‎CAD) ، به کار گرفته میشود

interactive graphics

سیستم گرافیکی محاوره ای ، سیستم گرافیکی محاوره‌ای

interactive graphics system

فرایند تکراری

interactive process

پردازش محاوره ای ، پردازش فعل و انفعالی ، [پردازش محاورهای ، پردازش فعل و انفعالی (تعاملی)] پردازشی که به مشارکت کم و بیش مداوم کاربر نیاز دارد‎ ; به عبارت دیگر ، حالت فرمان‎/ پاسخ ویژه میکروکامپیوترهاست

interactive processing

برنامه محاوره ای ، برنامه محاوره‌ای

interactive program

برنامه سازی فعل و انفعالی ، interactive Programming برنامه ریزی واکنشی

interactive programming

اثبات محاوره ای

interactive proof

سیستم اثبات محاوره ای ، سیستم اثبات محاوره‌ای

interactive proof system

جستار تعاملی

interactive query

جلسه محاوره ای ، [جلسه محاوره ای] یک جلسه پردازشی که در طی آن لازم است کاربر مداخله کم و بیش مداومی داشته و فعالیتهای کامپیوتر را کنترل کند مقایسه کنید با ‎ batch processing

interactive session

سیستم فعل و انفعالی ، جلسه محاوره ای ، سیستم محاوره ای - سیستم کامپیوتری که در آن کاربر از طریق صفحه کلید و صفحه نمایش با کامپیوتر ارتباط برقرار می کند پس از وارد شدن یک دستورالعمل به کامپیوتر دستگاه نتیجه را به سرعت منعکس می کند و کاربر می تواند با دیدن نتیجه ی دستور قبلی ، دستورهای جدیدی را وارد کند امروزه ، تقریباً تمام سیستمهای کامپیوتری محاوره ای هستند بر خلاف batch processing ، سیستم محاوره‌ای

interactive system

ویدیوی محاوره ای

interactive video

ویدئودیسک محاوره ای

interactive videodisk

اینترانت ، یک شبکه خصوصی است که امکان اتصال کامپیوترها و دستگاه های مورد نظر را بمنظور ارتباط با یکدیگر فراهم می نماید مهمترین وظیفه ( عملیات ) یک اینترانت ، امکان اشتراک اطلاعات و منابع برای کاربران است بمنظور ارتباط با شبکه از پروتکل TCP/IP ، استفاده می گردد TCP/IP ، مجموعه ای از پروتکل ها ئی است که بعنوان یک استاندارد صنعتی پذیرفته شده و اغلب سرویس های شبکه در ویندوز وابسته به آن می باشند قابلیت TCP/IP ، بگونه ای است که امکان استفاده از آن درشبکه هائی با ابعاد متفاوت وجود خواهد داشت پروتکل فوق ، در زمان نصب ویندوز 2000 بصورت استاندارد و پیش فرض نصب می گردد

interanet

مسیریابی بین- ناحیه‌ای

inter-area routing

تکراری

interative

الگوریتم تکراری - الگوریتمی که دارای حلقه بوده و در نتیجه تکراری است

interative algorithm

فرآیند تکراری

interative process

بین بانکی

interbank

شکاف میان بلاکسی ، فاصله میان بلوکی ، شکاف بین کنده ای ، فاصله ی میان بلوکی - فضای خالی بر روی نوار مغناطیسی بین دو بلوک مجاور وجود یک فاصله ، پیگیری مکانهای بلوکها را هنگام شروع و توقف نوار آسان می کند ، [فاصله بین بلوکی] نگاه کنید به ‎ inter-record gap

interblock gap

حرف بزرگ شده ای در وسط یک کلمه کلمه ی PostScript نمونه ای از آن است معمولاً شرکتهای تجاری از آن به عنوان نام و علامت تجاری خود استفاده می کنند ، اما همگان این نوع نوشتار را قبول نمی کنند

intercap

افتراق

intercept

تعویض

interchange

قالب پرونده تبادل پذیر

interchange file format

فاصله دهی بین کاراکتری - فاصله دهی میان کاراکترهای کلمات نام دیگر آن letterspacing است نگاه کنید به kerning ؛ Tracking

intercharacter spacing

بین خوشه ای

Inter-Cluster

اتصال متقابل

interconnect

ارتباط داخلی

interconnection

اتصال

interconnetion

مسیریابی درون دامنه ای

Inter-Domain Routing

بسته ی Interest

Interest packet

نرخ بهره

interest rates

واسط ، وصل کردن از طریق رابط ، رابط میانجی ، فاصل ، رابط ، فاصل نقطه ای که در آن اتصالی بین دو ابزار سخت افزاری ، بین کاربر و یک برنامه و یا سیستم عامل ، یا بین دو برنامه کاربردی قرار می گیرد در سخت افزار ، رابط و اتصالهای فیزیکی و منطقی استفاده شده ، مانندRS232-C را توصیف می کند و اغلب مترادف اصطلاح درگاه در نظرگرفته می شود رابط کاربر حاوی ابزارهایی مانند خط فرمان ، منوها ، جعبه های محاوره ای و سیستم های کمکی حین کار است که برنامه با استفاده از آنها با کاربر ارتباط برقرار می سازد واسط ، میانا 1- مرز مشترک میان دو یا چند سیستم یا دستگاه یا برنامه 2- تجهیزاتی شامل سخت افزار یا نرم افزار که امکان می دهد دو سیستم (انسان یا ماشین ) به نحوی با یکدیگر مرتبط شوند که بتوانند با هم کار کنند ، [رابط] محلی که از طریق آن ارتباط بین دو قسمت برقرار میشود تا بتوانند با یکدیگر کار کنند در کامپیوتر ، رابطهای مختلفی در سطوح متنوع مورد استفاده قرار میگیرند و محدوده آن از رابطهای کاربر قابل رویت که امکان برقراری ارتباط کاربر با برنامه ها را فراهم میسازند تا رابطهای سخت افزاری که بخشهای داخل سیستم کامپیوتر را به هم متصل میسازند و از دید کاربر نیز پنهان هستند ، میباشد رابطهای کاربر از یک طرح گرافیکی ، فرمانها ، اعلانها و ابزار دیگری تشکیل میشوند که امکان برقراری ارتباط کاربران با برنامه ها را فراهم میسازند میکرو کامپیوترها سه نوع رابط کاربر اصلی دارند: ‎ O رابط خط فرمان ، مانند اعلان ‎ A> یا ‎ C> در ‎ MS-DOS ، که به فرمانهای تایپ شده توسط کاربر پاسخ میدهد ‎ O رابط منویی ، مورد استفاده در بسیاری از برنامه های کاربردی مثل ‎ Lotus 1-2-3 ، که این امکان را برای کاربر فراهم میسازد تا به جای تایپ فرمانها ، کلمات فرمانی را با فشردن یک حرف یا کلید جهت دار و یا با اشاره ماوس انتخاب کند ‎ O رابط گرافیکی ، ویژگی اپل مکینتاش و برنامه های پنجره ای ، که با ارائه اشکال گرافیکی این امکان را برای کاربر فراهم میسازد تا گزینه های منویی ، و همچنین اندازه ، ترکیب و محتویات پنجره ها یا نواحی کاری را کنترل کند رابطهای سطوح نرم افزاری دیگر آنهایی هستند که امکان کار برنامه ها با سیستم عامل و همچنین امکان برقراری رابطه سیستم عامل با سخت افزار کامپیوتر را فراهم میسازند در سخت افزار ، رابطها قطعاتی هستند که بخشهای سخت افزاری را به کامپیوتر وصل میکنند تا امکان تبادل اطلاعات بین آنها فراهم گردد به عنوان مثال ، رابطهای انتقال داده های استانداردی مانند ‎ RS-232-C و ‎ SCSI وجود دارند که ارتباط بین کامپیوتر ، چاپگر ، دیسکهای سخت و وسایل دیگر را برقرار میسازند در استانداردهای شبکه ای و ارتباطاتی مانند مدل ارتباط داخلی سیستمهای باز (‎OSI) ، تنظیمات سخت افزاری و نرم افزاری خاصی با هم به کار میروند تا کل سیستمها و وسایل جانبی آنها بتوانند با هم کار کنند گرچه مدل ‎ ISO/OSI و تنظیمات مشابه دیگر ، رابطهای فیزیکی نیستند اما روشهای برقراری ارتباط سیستمهای مختلف را تعریف میکنند

interface

کارت واسطه ، [آداپتور رابط] نگاه کنید به ‎ network adapter

interface adapter

کارت رابط ، [کارت رابط] نگاه کنید به ‎ adapter

interface card

باواسط ، بامیانا مجموعه ای که مجهز به یک میانا برای ایجاد ارتباط با محیط بیرون باشد

interfaced

رابط ها

Interfaces

میانا سازی

interfacing

مداخله ، تداخل

interference

مشکل تداخل

interference problem

تداخل

interferences

عدد صحیح

interger

موقتی

interim

مبتنی بر درون

interior-based

نمایش مبتنی بر درون

interior-based representation

درون آیتمی

inter-item

درهم بافتن

interlace

یک فایل " طرح بیتی " که برای بارکردن به یک سایت راه دور بهینه شده است این نوع فایل سریعتر نشان داده می شود ، زیرا قبل از دریافت اطلاعات کامل ، به شکلی ناهموار قابل نمایش است به این ترتیب که ابتدا به صورت بلوکهای زیر ظاهر می شود ، و با دریافت تدریجی کل فایل ، تصفیه و صاف می گردد

interlaced gif

پوییدن درهم بافته

interlaced scan

در هم بافی ، درهم بافتن - روشی در آرایش یک صفحه ی ویدیویی به طوری که CRT ابتدا تمام ردیفهای فردو سپس تمام ردیفهای زوج را جستجو می کند و یا بر عکی به نظر می رسد که این عمل چشمک زنی تصویر را کاهش می دهد ، زیرا اگر ردیفها به ترتیب جستجو شوند تمامی صفحه دوبار مورد پویش قرار می گیرد در عمل ، روش چشمک زنی فقط زمانی تصویر را کاهش می دهد که ردیفهای مجاور مشابه هم باشند ، به گونه ای که بتوانند با یکدیگر ترکیب شوند از این رو چنین روشی برای تصویر تلویزیونی به خوبی کار می کند ، اما بر روی صفحه ی کامپیوتر کارکرد خوبی ندارد؛ زیرا در آنجا یک خط افقی ممکن است فقط ردیف رااشغال کند بهترین نتیجه ها به وسیله ی گرافیک کامپیوتری ، زمانی به دست می آید که همه ی صفحه ، حداقل 50 بار در ثانیه تحت پوشش قرار گیرد نگاه کنید به monitor ; CRT ، [بافتی] تکنیکی در نمایشگرهای پویش الکترونی که در آن ، پرتو الکترون ابتدا در یک رفت تمام خطوط پویش فرد و سپس در دور بعدی خطوط پویش زوج صفحه نمایش را نوسازی میکند این تکنیک از قابلیت فسفر صفحه نمایش در نگه داشتن تصویر برای مدت کوتاه و ویژگی چشم انسان در به هم آمیختن شدتهای مختلف نور ، بهره میبرد با نوسازی یک خط در میان صفحه نمایش ، تعداد خطوطی که در هر دور پویش صفحه نمایش باید نوسازی شوند و مقدار اطلاعاتی که در هر بار توسط سیگنال نمایشی باید حمل گردد نصف میشود بنابراین ، در این روش هر خط صفحه نمایش فقط ‎ 30 بار در ثانیه نوسازی میشود در حالی که معادل میزان نوسازی ‎ 60 سیکل در ثانیه میباشد مقایسه کنید با ‎ noninterlaced

interlacing

جا گذاری ، برگ برگ کردن ، برگ برگ کردن جاگذاری

interleave

عامل جاگذاری

interleave factor

حافظه جاگذاری

interleave memory

جای داده

interleaved

[حافظه ناپیوسته ، حافظه فاصله دار] یک سیستم حافظه ‎ RAM که در آن از تکنیک ناپیوستگی یا جاگذاری (‎interleaving) استفاده شده تا وضعیتهای انتظار کاهش یابد بطور معمول ، حافظه در ردیفهایی از تراشه های ‎ 256 کیلوبایتی یا یک مگابایتی سازمان دهی میشود پردازنده پس از دستیابی به مکانی از این ردیفها باید به اندازه یک چرخه کامل حافظه صبر کند تا بتواند به بایت دیگری در آن ردیف دست یابد در روش ناپیوستگی (جاگذاری) دوراهی ، بایتهای با شماره فرد و بایتهای با شماره زوج در ردیفهای جداگانه ای قرار میگیرند تا اگر پردازنده به مکانی با یک شماره زوج دست پیدا کرد ، بتواند بدون توقف و بلافاصله به مکانی با شماره فرد دست یابد چون کدها به ترتیب اجرا میشوند ، حافظه ناپیوسته باعث به حداقل رسیدن وضعیتهای انتظار هنگام اجرای بیشتر برنامه ها میگردد نیز نگاه کنید به ‎ access time ، ‎ wait state

interleaved memory

برگ برگ کردن ، برگ برگ سازی ، [جاگذاری ، ناپیوستگی ، چند در میانی] در منابع ذخیره دیسکی ، چیدن قطاعهای داده ای دیسک به نحوی که قطاعهای با توالی منطقی (به ترتیب شماره) ، مجاور هم نیستند دیسک (بخصوص دیسک سخت) آنقدر سریع میچرخد که کامپیوتر نمیتواند داده های خوانده شده از یک قطاع را قبل از رسیدن قطاع بعدی پردازش کند با استفاده از ویژگی جاگذاری ، قطاعها به نحوی روی دیسک مرتب (شماره گذاری) میشوند که در روند خواندن قطاعهای متوالی ، پردازنده پس از خواندن یک قطاع و پردازش داده های آن ، وقتی آماده خواندن قطاع (شماره) بعدی میشود ، قطاع مزبور به زیر هد خواندن‎/ نوشتن دیسک گردان رسیده باشد به عنوان مثال ، قطاعها به جای این که به ترتیب اعداد تنظیم شوند (یعنی ‎4 ، ‎3 ، ‎2 ، ‎1) که طبق الگوی جاگذاری یک به یک است ، ممکن است طبق الگوی جاگذاری سه به یک (یعنی ‎3 ، ‎ 8 ، ‎13 ، ‎7 ، ‎12 ، ‎1) چیده شوند که در آن قطاعهای با شماره های متوالی به وسیله دو قطاع دیگر از هم جدا میشوند این تکنیک ، با کاهش زمان متوسط انتظار کامپیوتر برای رسیدن قطاع مورد نظر به هد ، سرعت دستیابی به دیسک را افزایش میدهد ترتیب جاگذاری قطاعها به وسیله برنامه فرمت که دیسک را برای استفاده در کامپیوتر آماده میسازد ، تعیین میگردد

interleaving

همبند کردن ، همبند شدن ، وسیله حفاظتی که از تداخل دستگاه یا عملثیات دیگری ممانعت به عمل می آورد ، جلوگیری از عملکرد یک وسیله هنگامی که عملیات دیگری در حال انجام شدن است

interlock

نگهداری مقدماتی

interlude

واسطه ، میانی

intermediate

زبان مبانی ، [زبان حد واسط ، زبان میانی] یک زبان کامپیوتری که در برنامه نویسی به عنوان حد واسط بین زبان منبع اصلی (معمولا زبان سطح بالا) و زبان مقصد (معمولا کد ماشین) قرار میگیرد بسیاری از کامپایلرهای سطح بالا ، از زبان اسمبلی به عنوان زبان حد واسط استفاده میکنند نیز نگاه کنید به ‎ compiler ، ‎ object code

intermediate language

انباره واسط

intermediate storage

درخت میانی

intermediate tree

راس میانی

intermediate vertex

غیر دائمی ، متناوب ، دوره ای

intermittent

اتصال متناوب

intermittent connectivity

خطای متناوب ، خطای غیر دائمی ، خطای غیردائمی خطای متناوب

intermittent error

خطای متناوب

Intermittent fault

داخلی ، درونی

internal

اشکال درونی

internal bug

مسیر داخلی ، گذرگاه داخلی ، گذرگاه داخلی مسیر داخلی

internal bus

ساعت داخلی ، [ساعت داخلی] نگاه کنید به ‎ clock/calendar

internal clock

فرمان داخلی هر فرمان DOSکه برنامه مجزایی نمی باشد و همیشه در دسترس کاربر قرار دارد مثالهایی از TYPE, DIR,COPY فرمانهای داخلی می باشند ، فرمان درونی ، [فرمان داخلی] روالی که به همراه سیستم عامل در حافظه بار گذاری شده و تا وقتی که کامپیوتر روشن است در آن باقی میماند این روال وقتی که به اجرا درآید ، عملی در ارتباط با سیستم عامل انجام میدهد در مقابل ، فرمان خارجی برنامه ای است که به شکل یک فایل جداگانه در دیسک ذخیره شده و در صورت لزوم در حافظه بارگذاری شده و به اجرا درمیآید در ‎ MS-DOS فرمانهای داخلی شامل ‎ DIR ، ‎ VER ، ‎ DATE و ‎ TIME ، و فرمانهای خارجی شامل ‎ CHKDSK و ‎XCOPY هستند فرمانهای داخلی ‎ MS-DOS در فایل ‎ COMMAND COM جای میگیرند مقایسه کنید با ‎ external command

internal command

زمان چرخه داخلی

internal cycle time

نمایش داده های داخلی

internal data representation

رانه داخلی

internal drive

اسناد HTML قابل بازیابی نیستند زیرا مشکلاتی در ساختار بندی سرور رخ داده است در این صورت با مدیر شبکه خود تماس بگیرید ، خطای درونی

internal error

فونت درونی ، فونت داخلی - مجموعه ی حروفی که عمدتاً در حافظه ی چاپگر قرار دارد بر خلاف فونت های نرم افزاری و کارتریج های فونت ، فونت های داخلی همواره در تراشه های ROM کامپیوتر تعبیه شده اند بر خلاف soft font ; cartridge font ، [مجموعه حروف داخلی ، فونت داخلی] مجموعه حروفی که از قبل در حافظه چاپگر قرار داده شده اند چون بیشتر چاپگرها میتوانند مجموعه حروف اضافی دیگری را نیز بپذیرند ، مجموعه حروف داخلی به آنهایی اطلاق میگردد که همیشه در آن حضور دارند مجموعه حروف داخلی در ‎ ROM (حافظه فقط خواندنی) جای میگیرند که هنگام خاموش بودن کامپیوتر محتویات خود را از دست نمیدهد مقایسه کنید با ‎downloadable ‎ font ، ‎ font cartridge

internal font

دیسک سخت درونی

internal hard disk

تصویر داخلی

internal image

[وقفه داخلی] وقفه ای که توسط ریز پردازنده در پاسخ به وضعیتهای از پیش تعیین شده ای (مثل تقسیم بر صفر ، یا سرریزی مقدار ریاضی) صادر میگردد مقایسه کنید با ‎; external interrupt نیز نگاه کنید به ‎ interrupt

internal interrupt

سیستم روشنایی داخلی

internal light system

حافظه داخلی حافظه مورد استفاده واحد پردازنده مرکزی ، [حافظه داخلی] نگاه کنید به ‎ primary storage

internal memory

مودم داخلی ، تلفیق و تفکیک کننده درونی مودمی که درون کیس کامپیوتر قرار می گیرد مطالب مرتبط: external modem ، مدم داخلی تلفیق و تفکیک کننده درونی

internal modem

گره داخلی ، گره‌ داخلی

internal node

مسیر داخلی

internal path

طول مسیر میانی

internal path length

نرخ برگشت داخلی - نرخ بهره ی فرضی یک پروژه ی سرمایه گذاری ، به طوری که ارزش فعلی پروژه صفر است ( نگاه کنید به pressent value ) اگر نرخ برگشت پروژه بیشتر از نرخ بهره ی حقیقی باشد ، ارزش فعلی ، مثبت و پروژه سودآور است بسیاری از برنامه های صفحه ی گسترده ، نرخ برگشت داخلی را به صورت خودکار محاسبه می کنند با این حال ، فرمولی برایمحاسبه ی آن وجود ندارد این محاسبه باید به وسیله ی فرایندی تکراری که نرخهای مختلف را آزمایش می کند تا به ارزش فعلی صفر برسد

internal rate of return

گزارش داخلی ، گزارش داخلی گ

internal report

[طرح داخلی ، الگوی داخلی ، شمای داخلی] در مدل پایگاه داده هایی که از معماری سه طرحی (مانند ‎ANSI/X3/SPARC) پشتیبانی میکنند ، نمایش اطلاعات مربوط به فایلهای فیزیکی تشکیل دهنده پایگاه داده هاست این طرح شامل نام فایلها و محل استقرار آنها ، روش دستیابی و استخراج داده ها میباشد معمولا هر پایگاه داده ها فقط یک طرح داخلی دارد ، در حالی که پایگاه داده ها اشتراکی یا توزیعی (‎distributed database) میتواند در هر موقعیت یک طرح داخلی جداگانه داشته باشد طرح داخلی ، شبیه طرح سیستمهای براساس ‎CODASYL/DBTG میباشد نیز نگاه کنید به ‎ conceptual schema ، ‎external ‎ schema ، ‎ schema

internal schema

جور کردن داخلی ، مرتب کردن درونی ، مرتب ساز داخلی ، مرتب سازی داخلی ، [مرتب سازی داخلی] نوعی عملیات مرتب سازی یا جستجو که (در طول آن تمام یا بیشتر) فایل مورد نظر برای انجام عملیات در حافظه نگهداری میشود همچنین یک رویه مرتب سازی است که گروههایی از رکوردها را برای مرتب سازی نهایی آماده میکند که نهایتا در یک لیست ادغام میشوند ، مرتب ‌ساز داخلی

internal sort

حالت داخلی

internal state

انباره داخلی ، حافظه داخلی ، حافظه ی داخلی

internal storage

برنامه ذخیره شده به صورت داخلی

internal stored program

یک دفتر نمایندگی با 651 عضو متخصص از ملل متحد که مسئول هم اهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد می باشد ، دفتر نمایندگی با 651 عضو متخصص از ملل متحد که مسئول هم آهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد می باشد ، یک دفتر نمایندگی با ‎ 651 عضو متخصص از ملل متحد که مسئول هم آهنگی بین المللی مسائل مربوط به ارتباطات دوربرد می باشد

internal telecommunications unions

زمان سنج داخلی

internal timer

اعتبار درونی

Internal Validity

نوع داخلی

internal issue

بین المللی

international

انجمن بین المللی ریاضیات و کامپیوتر در شبیه سازی

international association for mathematics and commputers in simulation

‎ رجوع کنید به: IBM corporation

international business machine

کمپانی ساخت سخت افزار که در سال 1942 در نیویورک ساخته شد ، ماشین های تجاری بین المللی - نگاه کنید به IBM

international business machines

شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش ، شورای بین المللی کامپیوتر در آموزش ، ‎for computers in education شورای بین المللی کامپیوتر در آموزش

international council

شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش

international council for computers in education

توسعه ی بین المللی

International Development

فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات ، ‎for information processing فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات

international federation

فدراسیون بین المللی کنترل خودکار

international federation for automatic control

فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات

international federation for information processing

فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات ، نگاه کنید به ‎ IFIP

international federation of information processing

اتحادیه بین المللی انجمن های پردازش اطلاعات

international federation of information processing societies

سازمانی بین المللی که استانداردهای بین المللی برای تولید و کیفیت را توسعه می دهد ، نگاه کنید به ‎ ISO

international organization for standardization

شابک ، شماره ای که هر کتاب به هنگام انتشار دارا است

international standard book number

سازمان بین المللی استانداردها سازمانی بین المللی که استانداردهای بین المللی برای تولید و کیفیت را توسعه می دهد ، سازمان استانداردهای بین المللی

international standards organization

واحدهای سیستم SI پیشوندهای SI عبارتند از: 1 000 000 000 000 1012 tera T 1 000 000 000 109 giga G 1 000 000 106 mega M 1 000 103 kilo k 100 102 hecto h 10 101 deka da 0 1 10-1 deci d 0 01 10-2 centi c 0 001 10-3 milli m 0 000 001 10-6 micro 0 000 000 001 10-9 nano n 0 000 000 000 001 10-12 pico p منبع: Glossary of Telecommunication Terms-Federal Standard 1037C

international system of units

اتحادیه بین المللی ارتباطات

international telecommunication union

اینترنت

Internet

اینترنت 2 - جمعی از کالج ها که بر ویژگیهای پیشرفته اینترنت کار می کنند برای کسب اطلاعات بیشتر نگاه کنید به http:// www internet2 edu

internet 2

دسترسی به اینترنت

internet access

دستگاه دسترسی به اینترنت

internet access device

فراهم کننده دسترسی به اینترنت ، کمپانی که خدمات دستیابی به اینترنت را فراهم می کند

internet access provider

حساب اینترنتی

internet account

آدرس اینترنتی ، آدرس اینترنتی در محیط یکNovell Netware نشانی نرم افزاری شامل نشانی 4 بایتی شبکه و نشانه 6 بایتی گر می باشند نشانی گره internetعلاوه بر نشانی ایستگاه کاری بر روی شبکه ، نشانی فیزیکی ابزار را نیز مشخص می سازد شکل اصلی آدرس به عنوان دهدهی نقطه ای شده شناخته می شود ، مانند199 2 207 9 ، [آدرس اینترنت] نگاه کنید به ‎ address

internet address

ساختمان آدرس های اینترنتی را بشناسید B>فرض کنید آدرسی به شکل زیر از دوستی می گیرید و آن را در جعبه آدرس مرورگرتان تایپ می کنید:w world com/europe/italy/rome html از زدن enter صفحه ای می آید که می گوید به هر دلیل نمی توانم چنین صفحه ای را باز کنم در اینصورت تکه آخر آدرس را حذف کنید و مجددا enter بزنید: w world com/europe/italyلا ببینید در این صفحه می توانید لینک rome را بیابید یا خیر گاهی این صفحه هم نمی آید یا دسترسی شما به این صفحه غیر مجاز است ، پس یک قدم دیگر به عقب بروید و enterبزنید: w world com/europeینید در این صفحه می توانید italy را بیابید مقصود از این مثال شناخت ساختار لایه لایه آدرسهای اینترنتی بود ال دیگر: در سایتی می گویند پاسخ به سوال شما در این آدرس است: w responses com/cgi-gin/search?direngid1257نجا باز ما وسوسه می شویم پاسخ سوالات دیگران را هم بخوانیم نگاهی به آدرس می اندازیم و می بینیم چیزی می فهمیم یا خیر این آدرس به ما می گوید در سایت www responses com ، در فهرست eng (که احتمالا engineering به معنای مهندسی است) پاسخ سوالی با شماره مشخصه (identificationid) 1257 وجود دارد پس حالا می توانیم با تغییر 1257 در آدرس به 1255 یا 1256 یا به بقیه پاسخها نیز دست یابیم حتی اگر به سایت مراجعه کنید ممکن است بتوانیم بقیه فهرست ها (علاوه بر مهندسی) را ببینیم و بتوانیم نام اختصاری آن را حدس زده و بجای eng بنشانیم تا بتوانیم به دیگر پاسخها در دیگر زمینه ها دست یابیم

internet address config

وسیله اینترنت

internet appliance

ستون فقرات اینترنت

internet backbone

برنامه ای برای بالا بردن سرعت شبکه

internet boost

پخش اینترنت

internet broadcasting

پروتکلی برای کنترل فرستادن پیام

internet control message protocol

پر کردن اینترنتی

internet cramming

جستجو گر اینترنتی

internet draft

یکی از قویترین مرورگرها که بیشترین استفاده را میان کاربرای دارد برای اجرای آن فایل Start menu>Programs>Internet explorer را اجرا کنید ، یک نوع مرورگر وب که توسط شرکت مایکروسافت طراحی شده است

internet explorer

یک فایروال قوی

internet firewall

کلاسهای سیادی اینترنت

internet foundation classes

ایترنت آزاد

Internet Freedom

دروازه اینترنت

internet gateway

افزاره دروازه اینترنت

Internet gateway Device

منزل ایترنتی

internet home

سرویس دهنده اطلاعاتی اینترنت

internet information server

کیوسک های اینترنتی

internet kiosk

کسرسیوم پست اینترنت

internet mail consortium

فروشگاه اینترنتی

Internet market

قرارداد پیام‌گزینی

internet message access protocol (imap

سرویس نامگذاری اینترنت

internet naming service

اینترنتی از اشیاء مغز

internet of brain things

اینترنتی از افراد، IoP

internet of people

اینترنتی از اشیاء، Iot

internet of things

که صدای انسان را مخابره میکند میتوان با داشتن یک بلندگو ، پروتوکلی کارت صدا و میکروفن با فرد موردنظر از طریق اینترنت صحبت کرد یک

internet phone

پروتکل چاپگر اینترنتی

internet printing protocol

امنیت پروتکل اینترنتی

internet protoco security

پروتکل اینترنت

Internet Protocol

قرارداد اینترنت

internet protocol (ip

نسل بعدی پروتکل اینترنت

internet protocol next generation

رجوع به IPSec

internet protocol security

پروتکل اینترنت برای اشیای هوشمند

Internet Protocol Smart Objects

نسخه پروتکل اینترنتی

internet protocol version

پروتکل های اینترنتی

Internet protocols

رادیوی اینترنتی - انتقال صدا از ایستگاه ، یا برنامه های صوتی مشابه به کاربران اینترنت این امر تأسیس ایستگاه های خاص رادیویی را ممکن می سازد با این حال ، چنین رادیویی ، شبکه ها را متراکم می کند ، زیرا یک کپی جداگانه از هر بسته ی اطلاعاتی باید به هر کامپیوتری ارسال شوند ( رادیوهای واقعی ، سیگنال یکسانی را در زمان یکسان بر میگزینند ) رادیوی BBC را می توان از آدرس www bbc co uk شنید

internet radio

رجوع به IRC

internet relay chat

خرده فروشی اینترنتی

internet retailing

روبوت اینترنتی

internet robot

جستجوی اینترنت

internet search

امنیت اینترنتی

internet security

تأمین کننده ی خدمات اینترنت - شرگتی که امکان دسترسی به اینترنت را در کل از طریق شبکه ی تلفن ، برای مشتریان خود فراهم می کند تأمین کننده گان عمده در آمریکا عبارت اند از : Microsoft ، netcom و earth line شرکتهای CompuServe ، American online و Prodigy نیز در میان سایر خدمات خود ، خدمات اینترنی نیز ارائه می دهند به طور کلی مشتری مبلغی را ماهانه می پردازد ، و تأمین کننده ی خدمات اینترنت ، نرم افزار را ارائه داده و کاربر را از طریق مودم به اینترنت متصل می کند برخی از ISP ها فضای فایل ار برای صفحات وب انباره ی فایل FTP فراهم می کنند ، سازمانهایی که خدماتی برای اتصال به شبکه می دهند رساننده سرویس اینترنتی ، رسا سازمان یا شرکتی که دسترسی به خدمات اینترنتی را برای کاربران رایانه فراهم می سازد ، ارایه کننده خدمات اینترنتی

internet service provider

رساننده سرویس اینترنتی (رسا) ، [فراهم کننده سرویس اینترنت] شرکتی که به کاربران خود سرویس استفاده از اینترنت را می دهد

internet service provider (isp)

رابط اینترنت سیستم کامپیوتری کوچک

Internet Small Computer System Interface

انجمن اینترنت

internet society

فروشگاه اینترنتی

internet store

همگام سازی اینترنتی

internet synchronization

تکنولوژی اینترنت

internet technology

تلفن اینترنتی

internet telephone

تلفن اینترنتی مبحث و دانش و فن برقراری تماس تلفنی از طریق اینترنت

internet telephony

تلویزیون اینترنتی

internet television

برنامه ای که اعتبار کارت شما را نمایش می دهد

internet timer

ترافیک اینترنت

internet traffic

جهان اینترنتی

internet world

کرم اینترنتی

internet worm

کاربرد‌های همراه اینترنت

Internet-based applications

کار اینترنتی

internetwork

Internet Network Information Center

internic

به مرکز اطلاع رسانی اینترنت گویند

internic-

تعامل متقابل ، قابلیت تعامل با یکدیگر - توانایی ماشینها یا برنامه ها در کار با یکدیگر دو کامپیوتر وقتی می توانند در تعامل با یکدیگر باشند که به روش مفیدی با یکدیگر به کار بروند ، بر روی فایلهای یکسانی کار کنند ، یا داده را از طریق شبکه به اشتراک گذارند ، همکنش ‌پذیری

interoperability

قابلیت همکاری و قایل حمل بودن

interoperability and portability

سازگار

interoperable

درون یابی - 1 در ریاضیات ، فرایند تخمین مقداری نامعین از یک تابع در بین دو مقدار معین مثلاً اگر مدت زمان پخت یک استیک یک اینچی 18 دقیقه و برای استیک دو اینچی 40 دقیقه باشد ، می توان نتیجه گرفت که یک استیک 1/5 اینچی در 30 دقیقه پخته می شود 2 در گرافیک کامپیوتری ، فرایند صاف کردن سلولهای تصویری در یک تصویر که توسط رنگهای متوسط یا سایه های خاکستری رنگ آمیزی و بزرگ شده است ، در نتیجه ظاهر پله ای آن کم می شود ؛ زیرا دیگر آن resampling است نگاه کنید به resample ، همکنشی

interoperation

درون یابی ، [درون یابی ، میان یابی] در ریاضیات ، تخمین مقادیر بین دو مقدار مشخص از یک مجموعه میباشد

interpolate

تناسب ، درون یابی ، درون‌یابی

interpolation

جستجوی درون یابی

interpolation search

مرتب ساز درون یابی ، مرتب ‌ساز درون ‌یابی

interpolation sort

تفسیر کردن ، ترجمه کردن ، [تفسیر کردن ، تفسیر] کد برگردانی و اجرای یک عبارت یا دستورالعمل این اصطلاح معمولا به اجرای یک برنامه به طریقه کد برگردانی و اجرای خط به خط به آن اطلاق میگردد در مقابل ، در روند کامپایل ، تمام عبارتها یکباره به کد قابل اجرا تبدیل میشوند و سپس به اجرا در میآیند مقایسه کنید با ‎ ; compiler نیز نگاه کنید به ‎ interpreter

interpret

تفسیر ، ترجمه ، تغییر ، تفسیر فرایند ترجمه و اجرای خط به خط (یک خط در هر مرحله ) گزاره های زبان مبداء ، تفسیر اخبار و اطلاعات رسیده تفسیر عکس ، ترجمه کردن

interpretation

مدل تفسیر

interpretation model

[زبان تفسیری] زبانی که عبارتهای آن یکی یکی ترجمه و اجرا میشوند‎ ; در مقابل ، برنامه کامپایلی وجود دارد که قبل از اجرا تمام عبارتهای آن یکباره ترجمه میشوند زبان بیسیک مثال خوبی از زبان تفسیری است که البته نگارشهای جدید آن ، کامپایل برنامه ها را برای کاربر میسر (ملزم) نموده اند از زبانهای تفسیری دیگر میتوان ‎ LISP و ‎ APL را نام برد مقایسه کنید با ‎ ; compiled language نیز نگاه کنید به ‎ interpret

interpreted language

مفسر ، مترجم برنامه ای که عبارتهای نوشته شده به زبان تصویری را یکی یکی ترجمه و سپس اجرا می کند مفسر برنامه ای که گزاره های زبان مبداء را خط به خط (یک خط در هر مرحله) ترجمه و اجرا کند ، مفسر - برنامه ای که یک برنامه ی منبع را خط به خط ترجمه کرده و فوراً اجرا می کند اکثر سیستمهای قدیمی بیسیک مفسر بودند بر خلاف compiler ، [مفسر] برنامه ای که عبارتهای نوشته شده به زبان تفسیری را یکی یکی ترجمه و سپس اجرا میکند نیز نگاه کنید به ‎ compiler ، ‎ interpreted language ، ‎ language processor

interpreter

[ارتباط میان پردازشی] با حروف اختصاری ، ‎ IPC ، توانایی سیستم عامل چند وظیفه ای (‎multitasking) در تبادل داده ها بین برنامه ها و روندهای مختلف روشهای متداول ‎ IPC عبارتند از به کارگیری لوله ها (نوعی خط ارتباط) ، نشانه ها (‎semaphore) ، حافظه اشتراکی ، صفها ، سیگنالها و صندوقهای پستی

interprocess communication

شکاف میان رکودی

interrecord

شکاف بین مدارک ، شکاف میان رکوردی ، شکاف بین رکورد ، شکاف بین مدارک شکاف میان رکوردی شکاف بین رکورد

interrecord gap

[فاصله بین قطاعی ، فاصله بین رکوردی] با حروف اختصاری ‎ IRG ، که فاصله بین بلوکی نیز گفته میشود ، فضای استفاده نشده بین بلوکهای داده ای در دیسک یا نوار میباشد در دیسکها و نوارها بین قطاعها فاصله ای در نظر گرفته میشود تا هنگام نوشته شدن داده های جدید روی داده های قبلی ، به داده های مجاور آنها آسیبی وارد نیاید چون هنگام کار دیسک گردان ، سرعت چرخش دیسکها (و همچنین نوارها) کمی نوسان دارد ، داده های جدید نمیتوانند دقیقا در بین سطح اشغال شده توسط داده های قبلی نوشته شوند بنابراین اگر فاصله بین قطاعی در دیسک یا نوار وجود نمیداشت ، ممکن بود داده های جدید روی بخشی از داده های مجاور سطح مورد نظر نوشته شوند

inter-record gap

پرسیدن ، پرسیدن سوالی که انتظار دریافت فوری پاسخ آن میرود به عنوان مثال ، ممکن است کامپیوتر اصلی یک شبکه از یک پایانه متصل بخواهد که وضعیت خودش را اعلام کند (که آیا آماده ارسال است یا آماده مخابره)

interrogate

وقفه ، توقف ، وقفه - دستورالعملی که به ریزپردازنده اعلام می کند که کار درحال انجام را کنار بگذارد و برنامه ی مشخصی را درخواست کند پس از پایان اجرای برنامه ، پردازنده کار عادی خود را دنبال می کند وقفه ها برای دو منظور اساسی به کار می روند: (1) حوادث سخت افزاری ، مانند فشار کلید یا دریافت کاراکتر که از مدخل سری جواب ر می گیرند این حوادث را نمی توان نادیده گرفت ؛ داده ی ورودی را یا باید فوراً پردازش کرد و یا در محلی ذخیره نمود (2) برنامه هایی که به وسیله ی سخت افزار یا سیستم عامل فراهم شده اند در IBM PC ، اکثر سرویسهای DOSو BIOS به جای استفاده از دستورالعمل احضار یک برنامه ، از طریق وقفه ها چنین کاری را انجام می دهد با این حال ، سرویسهای OS/2 و ویندوز به صورت برنامه های عادی احضار می شوند دو روش اصلی ایجاد وقفه : 1) به وسیله ی دریافت سیگنال از بیرون ریزپردازنده ( وقفه ی سخت افزاری) 2) به وسیله ی اجزای یک دستورالعمل ماشین ( وقفه ی نرم افزاری) ، توقف در هنگام اجرای برنامه یک سیگنال درخواست توجه که بهوسیله سخت افزارها یا نرم افزارها به ریزپردازنده کامپیوتر صادر می شود وقفه باعث می شود که ریزپردازنده کار فعلی خودش را معوق کند ، وضعیت کارش را ثبت و کنترل را با روال خاصی انتقال دهد که باعث انجام مجموعه دستورالعمل های خاصی می گردد وقفه ها به دلایل متعددی صادر می شوند که ممکن است عادی یا غیر منتظره باشند وقتی ریزپردازنده درخواست وقفه ای را از بیش از یک منبع دریافت کند ابتدا تقدم آنها را مشخص کرده و سپس بع نوبت پاسخ می دهد بسیاری از کارهای سیستم عامل از جمله بازکردن فایل ها ، خواندن و بستن آنها را می توان از طریق وقفه ها به عمل رساند برنامه ها با استفاده از وقفه می توانندبا سیستم عامل ارتباط برقرار کنند ، [وقفه] یک سیگنال درخواست توجه که به وسیله سخت افزارها یا نرم افزارها به ریز پردازنده کامپیوتر صادر میشود وقفه باعث میشود که ریز پردازنده کار فعلی خودش را معوق کند ، وضعیت کارش را ثبت و کنترل را به روال خاصی انتقال دهد که باعث انجام مجموعه دستورالعملهای خاصی میگردد وقفه ها به دلایل متعددی صادر میشوند که ممکن است عادی یا کاملا غیر منتظره باشند ، از جمله این وضعیتها میتوان درخواست سرویسهای سخت افزاری ، اعلام خطا در روند ، اقدام انجام کار غیر ممکن ، و اشکالات حافظه و برخی از بخشهای مهم را نام برد وقتی ریز پردازنده درخواستهای وقفه ای را از بیش از یک منبع دریافت کند ، ابتدا تقدم آنها را مشخص کرده و سپس به نوبت پاسخ میدهد بسیاری از کارهای سیستم عامل از جمله باز کردن فایلها ، خواندن و بستن آنها را میتوان از طریق وقفه ها به عمل رساند برنامه ها با استفاده از وقفه میتوانند با سیستم عامل ارتباط برقرار کنند وقفه ها ، وسیله های ریز پردازنده جهت برقراری ارتباط با اجزای دیگر تشکیل دهنده سیستم کامپیوتر هستند اگر جریان مداومی از درخواستهای وقفه باعث پیچیدگی پردازش در یک نقطه مهم گردند ، برنامه میتواند بطور موقت وقفه ها را غیر فعال کند و کنترل کامل ریز پردازنده را برای مدت مورد نیاز به دست بگیرد نیز نگاه کنید به ‎ exception ، ‎ external interrupt ، ‎ hardware interrupt ، ‎ internal interrupt ، ‎ software interrupt

interrupt

وقفه گرا

interrupt driven

پردازش وقفه گرا

interrupt driven processing

گرداننده وقفه ، روال خاصی که انتظار میرود هنگام صدور یک وقفه ویژه وارد عمل شود هر نوع وقفه به روال خاصی مربوط میشود مثل نوسازی ساعت سیستم یا خواندن صفحه کلید برنامه در حال اجرا الزاما روالی را فرانمیخواند مگر این که یک وقفه نرم افزاری باشد جدولی که در حافظه تحتانی ذخیره میشود ، آدرس روالهای مربوط به وقفه ها را دربرمیگیرد این آدرسها را نشانگر (یا گاهی اوقات بردار) مینامند زیرا به ابتدای روال وقفه اشاره میکند برنامه نویسها میتوانند روالهایی تهیه کنند که جایگزین روال وقفه مستقر در سیستم شده و یا آنها را کاملتر کند ، به عنوان مثال روالی تهیه کنند که به محض فشرده شدن هر یک از کلیدهای صفحه کلید ، صدای مختصری از بلندگوی سیستم پخش شود

interrupt handler

مدیریت وقفه

interrupt handling

[اولویت وقفه ، تقدم وقفه] نگاه کنید به ‎ interrupt

interrupt priorities

اولویت وقفه ای

interrupt pririty

[خطوط درخواستی وقفه] نگاه کنید به ‎ interrupt

interrupt request lines

زمان پاسخ وقفه

interrupt response time

روال سرویس وقفه گ

interrupt serrice routine

برنامه ی خدماتی وقفه - نگاه کنید به interrupt

interrupt service routine

بردار وقفه

interrupt vector

[جدول بردار وقفه] نگاه کنید به ‎ dispatch table

interrupt vector table

اصطلاحی در مورد برنامه ای که عملیات آن به وسیله وقفه ها کنترل میشوند مقایسه کنید با ‎ autopolling

interrupt-driven

فرآیند پواسون وقفه دار

Interrupted Poisson Process

وقفه ، توقف

interruption

اشتراک ، یک عملگر در جبر رابطه ای مورد استفاده در مدیریت پایگاه داده ها اگر دو جدول ‎ A و ‎ B داشته باشیم که تعداد فیلدهای یکسانی داشته و فیلدهای مشابه نیز حاوی مقادیری با نوع داده ای یکسان باشند ، و سپس فرمان زیر را صادر کنیم: ‎INTERSECT A, B جدول سومی تشکیل میشود که فقط ردیفهای مشترک در ‎ A و ‎ B را در خود جای میدهد

intersect

اشتراک ، تقاطع - مجموعه ای از عناصر که در هر دو مجموعه وجود دارد ، مثلاً اشتراک { a,b,c } یا { c,b,r} برابر با { b,c} است

intersection

جره هایی جدا از پنجره اصلی مرورگر بوده که هنگام ورود کاربر به یک پایگاه اینترنتی خاص یا در زمان توقف او در آن پایگاه بر روی صفحه نمایشگر ظاهر می شوند و معمولاً تا زمانی که کاربر آنها را نبندد در صفحه باقی می مانند BR>برگرفته از سایت www imi-ir org

interstitial

فاصله ، بازه

interval

فاصله ذی‌نفع

interval of interest

شیوه ای که بوسیله ان زمان سپری شده می تواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود ، زمان سنج فاصله ، شیوه ای که بوسیله آن زمان سپری شده می تواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود ، شیوه ای که بوسیله آن زمان سپری شده می تواند توسط یک سیستم کامپیوتری بررسی شود زمان سنج فاصله

interval timer

درخت بازه

interval tree

وزن فاصله ای

interval weight

ارتباط بین خودرویی

inter-vehicle communication

ارتباطات بین خودرویی

Inter-Vehicular Communications

مصاحبه

interview

فاصله دهی درون کلمه ای - فاصله دهی میان کلمات نام دیگر آن word spacing است

interword spacing

تعامل بینابینی

interworking

تعامل بینابینی

inter-working

کارگزار سرویس- سیستمی کاملا امن جهت تولید برنامه های کاربردی غیر متمرکز می باشد

service broker

دلال نرم افزار ، دلال نرم‌افزار

software broker

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی مهندسی كامپيوتر و IT از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی واسط ابری

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی واسط ابری

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی مهندسی كامپيوتر و IT بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما