معادل انگلیسی بخیه دوزی بچپ وراست (بشکل ضربدر)

روانشناسی
بخیه دوزی بچپ وراست (بشکل ضربدر)
cross stitch
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی بخیه دوزی بچپ وراست (بشکل ضربدر)
کوک زیگزاگ ، کوک چپ و راست
backstitch
صلیب ، خاج ، حد وسط ، ممزوج ، اختلاف ، تقلب ، قلم کشیدن بر روی ، گذشتن ، عبور دادن ، مصادف شدن ، قطع کردن ، خلاف میل کسی رفتار کردن ، پیودن زدن ، قطع‌کردن ، دورگه کردن(مثل قاطر) ، پیوندزدن ، کج‌خلقی‌کردن ، خلاف‌میل کسی رفتار کردن قلم کشیدن بروی ، خط بطلان کشیدن‌بر(با outیا(off ، عبوردادن ، مصادف شدن‌با ، روبروشدن ، چلیپا ، علامت ضربدر یاباضافه ، حدوسط ، دورگه ، مرافعه ، نادرستی
cross
میان فرهنگی
cross cultural
شطرنجی
cross bar
گزینه شطرنجی
cross bar switch
سیستم شطرنجی
cross bar system
شرطی شدن ضمنی
cross conditioning
خارج از جاده وشارع اصلی ، در فضاهای بازدهات ، صحرایی ، درسرتاسرمزرعه ، ورزش های میدانی وصحرایی ، میدانی وصحرائی خارج از جاده وشارع اصلی ، صحرائی ، ورزش های
cross country
استنطاق ، بازرسی (از شاهد)
cross examination
استنطاق کردن ، بازجویی کردن ، بازجوئی کردن
cross examine
بازجویی کننده ، مستنطق ، بازجوئی کننده
cross examiner
لوچ ، چپ چشم
cross eyed
خورد متقابل
cross feed
اصلا ح نژاد از راه لقاح متقابل
cross fertile
لقاح دو سلول جنسی متفاوت ، لقاح متقابل
cross fertilization
یک درمیان در دو جهت قرار دادن
cross file
اتشبار متقاطع ، اتش گلوله متقابل ، ( نظ ) آتشبار متقاطع ، آتش گلوله متقابل
cross fire
دارای رگه های نامنظم ، ( در مورد چوب ) دارای رگه های نامنظم
cross grained
شاخص متقابل ، فهرست تقابلی
cross index
پا روی پا انداخته ، چهار زانو
cross legged
همگذری
cross over
نقطه همگذری
cross over point
بطور مصنوعی گرده افشانی کردن ، لقاح ، (cross pollinate )بطور مصنوعی گرده افشانی کردن
cross polinize
بطور مصنوعی گرده افشانی کردن ، لقاح ، (cross polinize )بطور مصنوعی گرده افشانی کردن
cross pollinate
گرده افشانی از گلی بگل دیگر ، (گ ش ) گرده افشانی از گلی بگل دیگر
cross pollination
قصد مغایر ، قصد متقابل
cross purpose
استنطاق ، بازجویی ، سلوال بطریق استنطاق ، بازجوئی ، سئوال بطریق استنطاق
cross question
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر آن مراجعه کردن ، مراجعه متقابل کردن
cross refer
مراجعه متقابل ، مراجعه از فهرستی به فهرست دیگر ، مراجعه از فهرستی به فهرست دیگر ارجاع متقابل
cross reference
مقطع عرضی ، برش متقاطع ، نمونه یا حد وسط مقطع عرضی
cross section
خط عرضی ، خط عرضی صلیب ، میله عرضی
crossbar
تصویر دو استخوان متقاطع در زیر جمجمه که نشان پرچم دزدان دریایی است ، نشانه مرگ وخطر (در داروخانه ها) ، وخطر ( در داروخانه ها ) تصویر دو استخوان متقاطع در زیر جمجمه که نشان پرچم دزدان دریائی است ، نشانه مرگ
crossbones
کمان زنبورکی ، کمان پولا دی
crossbow
دورگه ، پیوندی
crossbred
پیوند زدن ، دورگه
crossbreed
فرمان دهی متقاطع
cross-cueing
فرافرهنگی
cross-cultural
روانپزشکی میان فرهنگی
cross-cultural psychiatry
روانشناسی میان فرهنگی
cross-cultural psychology
جریان متقاطع ، جریان مخالف (در رود ودریا وغیره)
crosscurrent
اریب بریدن ، میان بر
crosscut
بررسی متقابل ، مقابله مجدد
crossecheck
بازتاب متناظر
crossed reflex
کشش پذیر متقابل
cross-elastic
لقاح متقابل کردن ، پیوستن دو نوع متفاوت از طریق لقاح
crossfertilize
فرا ظیفه ای
cross-functional
بطور اریب سایه زدن ، بطور متقاطع هاشور زدن
crosshatch
لوله انتهای میل لنگ یا پیستون موتور بخار ، وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل معدنچیان اویخته میشود ، معدنچیان آویخته میشود لوله انتهای میللنگ یا پیستون موتور بخار ، وزنه مستطیلی که به سیم نقاله روی سطل
crosshead
دوراهی ، محل تقاطع ، عبور
crossing
تبادل ژنی
crossing over
خاج کوچک ، صلیب کوچک
crosslet
تاثیر سطح میانی
cross-level effect
مقایسه چند ملیتی
crossnational comparison
چلیپایی ، متقاطع ، دو رگه ، معبر ، چلیپائی
crossover
ادم بدخو ، بدخلق ، آدم بدخو
crosspatch
قسمت افقی وعرضی هر چیزی
crosspiece
محل تقاطع دو جاده
crossroad
مقطعی ، عرضی
cross-sectional
روش مقطعی
cross-sectional method
تحقیق مقطعی
cross-sectional study
مکالمه متقابل
crosstalk
وارسی اعتبار
cross-validation
محل میخکوبی شده یا خط کشی شده عرض خیابان مخصوص عبور پیاده
crosswalk
بشکل ضرب در ، سرتاسر ، چلیپا وار ، از وسط ، از پهنا ، بشکل صلیب ، (crosswise )بشکل ضرب در
crossways
باد مخالف
crosswind
بشکل ضرب در ، سرتاسر ، چلیپا وار ، از وسط ، از پهنا ، بشکل صلیب ، (crossways )بشکل ضرب در
crosswise
جدول کلمات متقاطع ، جدول معمایی ، جدول معمائی
crossword puzzle
کوک مورب و چپ و راست در حاشیه دوزی ، کوک چپ وراست زدن
featherstitch
رشته های نخ را بطورموازی قرار دادن و رشته های عمودی را ازلا ی انهاگذراندن (برای ایجاد طرح های مختلف) ، گذراندن ( برای ایجاد طرح های مختلف ) ( درخیاطی ) رشته های نخ را بطورموازی قرار دادن و رشته های عمودی را ازلای آنها
hemstitch
کوک زنجیری ، کوک زنجیری زدن
lockstitch
قلا ب یا کوک چپ وراست ، ( در کشبافی ) قلاب یا کوک چپ وراست
purl stitch
کوک کوچک زیر و روی پارچه
running stitch
بخیه نامریی ، بخیه نامرئی
slip stitch
کوک ، بخیه ، بخیه جراحی ، بخیه زدن
stitch
کوک اریب
tent stitch
نزدیک درز لباس کوک زدن
topstitch
در مرز زمین شخم زدن ، دارای مرز کردن ، خیاط ، اهل بخیه ، مکث کوتاه ، یک دقیقه ، در مرز زمین‌شخم زدن
whipstitch

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی روانشناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی روانشناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی روانشناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن