معادل انگلیسی نقطه ای است برای زمانگیری قسمتی ازمسابقه اتومبیلرانیعلامتی نزدیک نقطه آغاز پرش یا پرتاب

تربيت بدنی و علوم ورزشی

نقطه ای است برای زمانگیری قسمتی ازمسابقه اتومبیلرانیعلامتی نزدیک نقطه آغاز پرش یا پرتاب

check point

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نقطه ای است برای زمانگیری قسمتی ازمسابقه اتومبیلرانیعلامتی نزدیک نقطه آغاز پرش یا پرتاب

در بازی بیلیارد انگلیسی ‎ 2 امتیاز برایکارامبول و ‎ 3 امتیاز برای کیسه انداختن ، در بازی امریکایی ‎ 1 امتیاز برای کارامبولو امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن

billiard point

سد کردن ، برخورد سینه دونده با خط پایاندست روی بازیگر توپ دار گذاشتن یا هولدادن او با یک دستحرکت دادن بدن یا دست یا پا برای کنترلبیشتر (اسکیت)کاستن سرعت در حین اسکی با تغییر وضع زانوو فشار بیشتر بر روی لبه هادست از تعقیب برداشتن سگ به سبب محو شدنبوی شکار ، کیش (شطرنج)کم یا متوقف کردن سرعت بدن (ترامپولین)

check

علامتی در نزدیکی خط آغازعلامتی نزدیک نقطه آغاز پرش یا پرتاب

check mark

تغییرروش بازی درتجمع (فوتبال آمریکایی)

check off

پیچ دادن به گوی برای برگشت به عقب(بیلیارد)

check side

سدکننده

checker

پرچم شطرنجی سفید و سیاه پایان مسابقه اتومبیلرانی

checkered flag

لگام برای بالا یا عقب کشیدن سر اسب

checkerein

علامتی در نزدیکی خط آغاز ، هرکدام از نقاطمعین توقف در نوعی مسابقه دو صحرانوردیبه کمک نقشه و قطبنما

checkpoint

گیره سنگی کوهنوردی

checkstone

عضو دفاع نزدیک (لاکراس)محل بازیگر در نقطه معینی دور از توپزن(کریکت)

cover point

نقطه فرود در پرش با اسکی

critical point

سر تیر بسیار نازک

field point

امتیاز پایانی

game point

یک امتیاز برای رساندن گوی خود به گوی جکنزدیکتر از گوی حریف (بولینگ روی چمن)

lawn bowling point

امتیازی که بخاطر مداخله حریف به رقیب اوداده می شود (اسکواش)

let point

آخرین امتیاز

match point

نقطه احتمالی فرود در پرش (اسکی)

norm point

برنده با امتیاز (بوکس)

outpoint

امتیاز ، رفت و برگشت توپ ، جای بازیگرقایق را بطرف باد بردن ، جای توپگیر کریکتامتیاز ‎ 1 تا ‎ 9 برای زدن به دایره هایمختلف (تیراندازی با تیر و کمان)طرف تیز قلاب ماهیگیریفاصله بین منطقه های مختلف شکار روباه ، وضع بدن تازی که بوی شکار را یافته امیازها برحسب زدن به دایره های مختلفهدف از ‎ 10 به پایین

point

امتیاز ‎ 3 یا ‎ 4 برای رساندن توپ به پشت خطپایان ، امتیاز ‎ 2 برای ضربه با پاو فرستانتوپ از روی دروازه ، ‎ 3 امتیاز برای ضربه آزاد یا ضربه پنالتی ، ‎ 3 امتیاز برای ردکردن توپ از فراز درواز با پا

rugby point

آخرین امتیاز بازیآخرین امتیاز (اسکواش)

set point

نقطه امن (شطرنج)

support-point

جدول امتیازها

table point

تیر نوک تیز

target point

فن ‎ 3 امتیازی کشتی

three-point

پوشش لاستیکی سفت روی لبه جلویی اسکیتقرقره دار برای کمک به پرش

toe point

تلاش برای کسب امتیاز

try for point

حرکت غیرمجاز ضربه به نقاط حساس بدن(جودو)

vital point

نقطه ضعف

weak point

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی تربيت بدنی و علوم ورزشی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی نقطه ای است برای زمانگیری قسمتی ازمسابقه اتومبیلرانیعلامتی نزدیک نقطه آغاز پرش یا پرتاب

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نقطه ای است برای زمانگیری قسمتی ازمسابقه اتومبیلرانیعلامتی نزدیک نقطه آغاز پرش یا پرتاب

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما