معادل انگلیسی وضع یک تیم نسبت به حریف بعلت عده بیشتر

تربيت بدنی و علوم ورزشی

وضع یک تیم نسبت به حریف بعلت عده بیشتر

power play

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی وضع یک تیم نسبت به حریف بعلت عده بیشتر

تقاضای بازیگر برای اعلام رای داور نسبتبه خطای حریف

appeal play

بازی شطرنج متقابل

counterplay

بازی خطرناک

dangerous play

ضربه عمدی با انتهای گوی گلف

draw play

زمین بازیپیست شمشیربازی

field of play

استفاده از انگشت در شمشیربازی

finger play

بازی مهیج

grandstand play

در شرف ضربه زدن به توپ

in play

مسابقه گلف بین دو نفر یا دو تیممسابقه بولینگ بین دو نفر

match play

ناشیانه بازی کردنبازی اشتباه

misplay

بازی نزدیک توربازی نزدیک تور

net play

توپ مرده

out of play

به جریان انداختن بازی (با پرتاب اوت)

out-of-bound play

بازی بهتر از حریف

outplay

حریف را ناچار به تغییر محل کردن

overplay

بازی غیرفعال ، اتلاف وقت

passive-play

بازی ، اداره مسابقه ، کیفیت یاسبک بازی ، شرکت در مسابقه انفرادی ، ضربه به توپ ، رقابت ، شرط بندی روی بازی یا بازیگررساندن ماهرانه ماهی صیدشده به خشکی

play

پخش رادیوییپخش رادیویی مسابقه

play-by-play

حداکثر تلاش در کمترین زمان ، توان

power

تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با ‎20 پاروزن پی در پی

power 20

سد کرپدن راه مدافع بوسیله مهاجم با راندناو به عقب با بکنار (فوتبال آمریکایی)

power block

توان استقامت

power endurance

تیراندازی ایستاده با تیر و کمان

power form

فوروارد قوی ، مامور جلوگیری از نزدیکشدن حریف به سبد (بسکتبال)

power forward

بازی قدرتی

power game

نوک نیزه تیراندازی به ماهی

power head

طرح شماره یک بازی با سه مدافع (فوتبالآمریکایی)

power i

لغزش به کنار در پیچ مسیر

power slide

نسبت وزن اتومبیل به نیروی اسب آن

power to weight ratio

والیبال قدرتی

power volleyball

قایق موتوری تفریحی یا ماهیگیری

powerboat

مسابقه با قایق موتوری

powerboat racing

راندن قایق موتوری

powerboating

تیم نیرومند

powerhouse

مسابقه دو رفت و برگشت امدادی یا با مانع

shuttle play

نمایش سیمولتانه (شطرنج)

simultaneous display

حمله یک نفره با دریافت توپ و چرخیدن یکدایره کامل

spinner play

بازی تهاجمی از بازیگر گوش که با بلندکردندست خود حریف را گول می زند (فوتبالآمریکایی)

statue of liberty play

مسابقه گلف با محاسبه مجموع ضربه های یکبازیگر

stroke play

مهارت در بکارگیری شمشیر

sword play

خطا روی پرتابگر در بسکتبال

three-point play

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی تربيت بدنی و علوم ورزشی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی وضع یک تیم نسبت به حریف بعلت عده بیشتر

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی وضع یک تیم نسبت به حریف بعلت عده بیشتر

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما