معادل انگلیسی مهاجمی که پشت سر مدافع میانی است

تربيت بدنی و علوم ورزشی

مهاجمی که پشت سر مدافع میانی است

set back

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مهاجمی که پشت سر مدافع میانی است

مدافع ، بکمدافع خط میدان (والیبال)تنظیم بادبانپشت کمان

back

ضربه تصادفی با پا به توپ که از مرز بیرونبرود و منتج به تجمع شود (رگبی)

ball back

پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن(بیس بال)

brush back

بک میانیبازیگر میانی خط عقب (والیبال)

center back

بک وسط

center threequarter back

بازگشت بازیگر

come back

نوعی سد کردن غیرمجاز

crackback

بازی بدون توپ برای گریز از چنگ مدافعان

cutback

پسخورد

feedback

بازیگر میانی جناح

flankerback

مدافع پوششی (رگبی)

full back

دفاع پوششی

fullback

بازیگر میانی ، هافبکبازیگر خط میانی

halfback

دیواره فاصله بین دو مسیر بولینگ

kickback

صعود دولفری

layback

عقب کشیدن

move back

بازخورد عصبی

neurofeedback

بازیگری که توپ را میگیرد و بازی را رهبریمیکند

quarterback

بک راست

right back

هافبک راست

right halfback

توپدار سریع و فراری

scatback

یک دور بازی ، انداختن خروس به میدانپاس بلند (والیبال)سمت جریان آب یا جزر و مد ، خم مختصر شمشیرنزدیک شدن ‎ 3 یا ‎ 4 موج با هم به ساحلمجموع ‎ 6 تیر از یک نوع (تیراندازی باتیر و کمان)فرو بردن قلاب به دهان ماهی با کشیدن نخنشان دادن جای شکار از طرف سگ ، طعمه ها ، دوره

set

پاس برای آبشار (والیبال)

set (up)

شکست دادنمعلق ساختن سوارکار یا راننده ارابه بخاطر خطا

set down

بستن نخ قلاب دار (ماهیگیری)

set line

آخرین امتیاز بازیآخرین امتیاز (اسکواش)

set point

آماده در نقطه آغاز

set position

شوت درجا

set shot

افزودن بر طول بازیافزودن بر طول بازی اسکواش

set the game

افزودن بر طول بازیافزودن بر طول بازی اسکواش

set the score

جلو برتری حریف را گرفتن ، پاس به یار آزادترتوپی که به آسانی برگردانده شود (اسکواش)آماده کردن اتومبیل برای مسابقه در مسیرمعین

set up

شوت درجا

set-shot

یک مسابقه پاس دهنده (والیبال)سگی که با خزیدن محل شکار را نشان می دهد

setter

افزودن به وقت بازی

setting

توپ آسان برای برگرداندنوضع گویهایی که به آسانی می توان امتیازبدست آورد (بیلیارد)وضع قرارگرفتن میله های بولینگ

setup

مدافع پشت شکاف (فوتبال آمریکایی)

slotback

بک آزاد

sweep back

چرخش سریع ‎ 180 درجه

switchback

بازیگران عقب و جلو در بازی تنیس دوبل

up and back

هافبکهای کناری

wing halfback

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی تربيت بدنی و علوم ورزشی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی مهاجمی که پشت سر مدافع میانی است

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی مهاجمی که پشت سر مدافع میانی است

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما