معادل انگلیسی نیمدایره ای که پرتابگر نیزه نباید ازآن تجاوز کند

تربيت بدنی و علوم ورزشی

نیمدایره ای که پرتابگر نیزه نباید ازآن تجاوز کند

throwing line

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نیمدایره ای که پرتابگر نیزه نباید ازآن تجاوز کند

خط حمله (والیبال)

attacking line

محوطه پشت خط سرویس

back boundary line

خطی که یک یارد پشت خط تجمع مهاجمان قراردارد (فوتبال آمریکایی)

backfield line

تعادل تعداد مهاجمان در وسط

balanced line

خط عرضی روی میز بیلیارد

balkline

نخ ماهیگیری وصل به ساحل

bank line

خط انتهای زمینخط انتهای زمین تنیسخط انتهای زمین والیبال

baseline

خط دفاعی هاکی

blue line

گره (قایقرانی)

bowline

طنابی که در حدود ‎ 10 متر که ‎ 2 غواص را به هم وصل می کند

buddy line

خط میانی زمین ، خط وسط زمین

center line

خط زیر تور پینگ پنگ

centerline

خط وسط

center-line

خط پرتاب آزاد

charity line

ضبه زدن و انداختن حریف

clothes line

ضربه نسبتا"مستقیم نزدیک زمین (بیس بال)

clothesline

خط نیمه

division line

ضربه از کنار زمین

down the line

طنای آویزان از بالن هنگام فرود

drag line

خط پایان

end line

خطوط موازی با ‎ 40 متر فاصله (شمشیربازی)

endline

بزرگترین خط شیب کوه

fall line

خط پایان

finish line

خط شروع تیراندازی

firing line

خط دفاعی ‎ 5 نفره (فوتبال آمریکایی)

five-man line

خط داخلی و موازی خط کناری (هاکی رویچمن زنان)

five-yard line

ریسمان کلفت ماهیگیری

fly line

خط پرتاب آزاد

foul line

خط فرضی ‎ 4 متر به موازات دوازه واترپولو

four-yard line

خط پرتاب آزاد (‎ 9 متر در هندبال)

free-throw-line

‎ 9 بخش اول زمین ‎ 18 بخشی گلف ، خط حمله خط حمله یا دفاع (والیبال)

front line

خط وسط صفحه شطرنج

frontier line

بازیگر دائمی

front-line

حرکت کردن در امتداد خط پایانی برایدریافت پاس

go baseline

خط دروازه

goal area line

خط منطقه دروازه (خط ‎ 6 متری در هندبال)

goal-area-line

خط دروازه بان (خط ‎ 4 متری در هندبال)

goal-keeper-line

خط دروازه (خط عرضی زمین)

goal-line

خط آغاز مسابقه شمشیربازی

guard line

خط زیر تور تنیس

half-court line

خط میانه زمین (فوتبال)

halfway line

نخ ماهیگیری بدون چوب و قرقره ، ماهیگیریبا نخ

handline

شمشیر در وضع حمله

in line

خط فرضی مسیر قایق به مقصد

lay line

طناب وصل به حلقه نجات (قایقرانی)طناب ایمنی

life line

خط کشی ، اطلاعات مربوط به چگونگی بازی حریفخط تجمع ، مدافعان یا مهاجمان خط تجمع(فوتبال آمریکایی)سمتی که گلف باز قصد دارد گوی را به آنجابفرستد ، بوی شکارمسیر اسکی از مرحله پیچ تا سراشیبی کوه بازی ‎ 10 بخشی (بولینگ) ، نخ ماهیگیریمسیر مسابقه اتومبیل رانی در پیستمقدر امتیاز اعطایی در شرطبندی روی اسبطناب مورد استفاده در قایق

line

خط طولی زمین در بازی دونفره

long service line

علامت روی قطبنمای قایق نشاندهنده قسمتجلو و عقب قایق

lubber's line

خط میانی زمین

midfield line

طناب برای مهار کردن قایق به ساحل

mooring line

امتیاز شرطبندی پیش از مسابقه

morning line

خط یاری که تیم مهاجم باید به فاصله چهارتماس به آن برسد (فوتبال آمریکایی)

necessary line

خط فرضی موازی با دروازه

offside line

خط پنالتی (‎ 7 متر در هندبال)

penalty-line

خط رگرسیون

regression line

خط امتیاز

scoreline

خط آغازخط فول (پرش طول)

scratch line

خط سرویسحد مرزی سرویس روی دیوار مقابل اسکواش ، خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل

service line

بستن نخ قلاب دار (ماهیگیری)

set line

خط موازی هدف که پای کمانگیران درتیراندازی روی آن قرارمی گیرد

shooting line

محدوده تعیین شده برای فرودتوپ (درتنیس)

short line

خط سرویس کوتاه

short service line

خط کنار زمین

sideline

خط کناری

side-line

نخی برای فرو بردن زیر آب (ماهیگیری)

sinking line

خط پر

solid line

طناب وصل به غواص و قایق

surface line

خط قانون ‎ 10 ثانیه در بسکتبال

ten-second line

خط شکسته در طرفین خط نیمه به فاصله ‎10 یارد از آن (رگبی)

ten-yard(s) line

پرتاب کردن

throwing

دایره پرتاب نیزه

throwing circle

رشته های پرتابی

throwing events

نقطه فرود وسیله پرتاب شده

throwing sector

پرتاب چکش

throwing the hammer

پرتاب نیزه

throwing the javelin

دایره پرتاب وزنه دایره پرتاب چکش

throwing-circle

خط کناری زمین

touch line

ادامه خط بین خط دروازه و خط مرزی (رگبی)

touch-in-goal line

خط کنار زمین

touchline

طناب ، طناب سورتمه

towline

طناب وصل به قایق برای کشیدن اسکی باز

tow-line

ترامپولین ، مجموعه ای از حرکات ژیمناستیکیبر روی میز پارچه ای با ‎ 11 حرکت مختلف

trampoline

خط ‎ 25 یاردی موازی خط پایانی (هاکی رویچمن)

twentyfive-yard line

طناب دور کمر کوهنورد

waist line

خط اخطار (شمشیربازی)

warning line

خط روی بدنه قایق که حد آب را نشان میدهد

waterline

خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبالآمریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر

yard line

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی تربيت بدنی و علوم ورزشی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی نیمدایره ای که پرتابگر نیزه نباید ازآن تجاوز کند

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نیمدایره ای که پرتابگر نیزه نباید ازآن تجاوز کند

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی تربيت بدنی و علوم ورزشی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما