معادل انگلیسی توده سنگ جرم ، توده ، انبوه

زمين شناسی
توده سنگ جرم ، توده ، انبوه
mass
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی توده سنگ جرم ، توده ، انبوه
کانسارهای ماسیو سولفید این کانسارها طی فرآیندهای آتشفشانی- اگزالاتیو (volcanic–exhalative) زیردریایی هنگامی که که شرایط لازم چون eh-ph مناسب آب دریا عمق توپوگرافی و ترکیب شیمیایی مناسب آب فراهم است ، تشکیل شده اند پاراژنز کانسارهای ماسیو سولفید اغلب شامل 60 تا 90% سولفید از جمله پیریت و پیرو و پیروتیت است بین کانسارهای ماسیو سولفید و سنگ های آتشفشانی زیردریایی نوعی همزمانی وجود دارد و به علت بصورت ذخیره های عدسی شکل (lenticular shaped) و یا صفحه ای (sheet like) در بین واحدهای ولکانیکی ویا واحدهای ولکانیک- رسوبی قرار گرفته اند این تیپ کانسارها ، با افزایش منیتیت یا هماتیت در پاراژنز ، نام کانسارهای ماسیو اکسید را به خود می گیرند مانند کانسارهای آهن ایران مرکزی ویا کانسار آهن کایرونا (kiruna) در سوید مهمترین سنگ میزبان این کانسارها ریولیت است وکانسارهای حاوی سرب بخصوص بهمراه این تیپ سنگها می باشد کانسارهای ماسیو سولفید مس اغلب همراه با ولکانیک های مافیک تشکیل شده اند کانسارهای ماسیو سولفید ، در بخش های زیرین خود معمولاً به یک توده معدنی استوک ورک مرتبط هستند که تغذیه کننده کانسارهای ماسیو سولفیدی رویین است ممکن است فرآیندهای رسوبی و آتشفشانی بروندمی هر دو(sedimentary-exhalafive processes) در تشکیل کانسارهای ماسیوسولفیدی بطور همزمان دخالت داشته باشند ، در آنصورت بنام کانسارهای (sedex) نامیده می شوند این تیپ کانسارها در اغلب موارد هم شیب با لایه بندی بوده ونواری شکل (banded) هستند مانند کانسار سولیوان شکل این تیپ کانسارها از نظر پاراژنز به سه دسته تقسیم می شوند: الف- کانسارهای با پاراژنز روی- سرب- مس ب- کانسارهای با پاراژنز روی- مس ج- کانسارهای با پاراژنز مس
کانسارهای ماسیو سولفید
این کانسارها طی فرآیندهای آتشفشانی- اگزالاتیو (volcanic–exhalative) زیردریایی هنگامی که که شرایط لازم چون eh-ph مناسب آب دریا عمق توپوگرافی و ترکیب شیمیایی مناسب آب فراهم است ، تشکیل شده اند
پاراژنز کانسارهای ماسیو سولفید اغلب شامل 60 تا 90% سولفید از جمله پیریت و پیرو و پیروتیت است
بین کانسارهای ماسیو سولفید و سنگ های آتشفشانی زیردریایی نوعی همزمانی وجود دارد و به علت بصورت ذخیره های عدسی شکل (lenticular shaped) و یا صفحه ای (sheet like) در بین واحدهای ولکانیکی ویا واحدهای ولکانیک- رسوبی قرار گرفته اند
این تیپ کانسارها ، با افزایش منیتیت یا هماتیت در پاراژنز ، نام کانسارهای ماسیو اکسید را به خود می گیرند مانند کانسارهای آهن ایران مرکزی ویا کانسار آهن کایرونا (kiruna) در سوید

مهمترین سنگ میزبان این کانسارها ریولیت است وکانسارهای حاوی سرب بخصوص بهمراه این تیپ سنگها می باشد
کانسارهای ماسیو سولفید مس اغلب همراه با ولکانیک های مافیک تشکیل شده اند
کانسارهای ماسیو سولفید ، در بخش های زیرین خود معمولاً به یک توده معدنی استوک ورک مرتبط هستند که تغذیه کننده کانسارهای ماسیو سولفیدی رویین است
ممکن است فرآیندهای رسوبی و آتشفشانی بروندمی هر دو(sedimentary-exhalafive processes) در تشکیل کانسارهای ماسیوسولفیدی بطور همزمان دخالت داشته باشند ، در آنصورت بنام کانسارهای (sedex) نامیده می شوند این تیپ کانسارها در اغلب موارد هم شیب با لایه بندی بوده ونواری شکل (banded) هستند مانند کانسار سولیوان شکل
این تیپ کانسارها از نظر پاراژنز به سه دسته تقسیم می شوند:

الف- کانسارهای با پاراژنز روی- سرب- مس
ب- کانسارهای با پاراژنز روی- مس
ج- کانسارهای با پاراژنز مس
زیست توده ، زیست توده یا توده زنده
مقدار عناصر زنده در یک ناحیه مشخص که به صورت وزن یا حجم موجودات زنده در واحد سطح یا حجم محیط بیان می گردد
به هر ماده آلی غیرفسیلی با خاستگاه حیاتی که بخشی از آن یک منبع انرژی زای قابل بهره برداری را تشکیل دهد ، بیوماس می گویند 1- بیوماس نخستین (اولیه): گیاهانی با رشد سریع را می گویند که یا به طور مستقیم انرژ ی زا هستند و یا پس از طی فرایندهای تبدیل (واگردانی)برای انرژی زایی آماده می شود 2-بیوماس دومین(ثانویه ): به پسمانده های بیوماس گفته می شود که بعد از تولید الیاف گیاهی فیبر ، خوراک و دیگر فرآورده های کشاورزی به جای می ماند و یا به بیوماس فرآورده های فرعی که از دامداری ها و یا پس مانده های صنایع خوراکی غذایی که بیشتر از دیدگاه فیزیکی و نه به لحاظ شیمیایی بهبود یافته باشد گفته می شود مانند بیوماس سلولز چوبی ، بیوماس گلوسیدیک(glucidic biomass) یا قندی (سلولز ، نشاسته و دیگر قندها) ، بیوماس لیپیدیک (lipidic biomass) یا چربی ، زیست توده یا توده زنده مقدار عناصر زنده در یک ناحیه مشخص که به صورت وزن یا حجم موجودات زنده در واحد سطح یا حجم محیط بیان می گردد به هر ماده آلی غیرفسیلی با خاستگاه حیاتی که بخشی از آن یک منبع انرژی زای قابل بهره برداری را تشکیل دهد

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن