معادل انگلیسی سرزمینی که تمام قسمت های آن به صورت چمن بوده وطی سالیان متوالی به عنوان مرتع وچراگاه از آن بهره برد

زمين شناسی
سرزمینی که تمام قسمت های آن به صورت چمن بوده وطی سالیان متوالی به عنوان مرتع وچراگاه از آن بهره برداری می شود
ban
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی سرزمینی که تمام قسمت های آن به صورت چمن بوده وطی سالیان متوالی به عنوان مرتع وچراگاه از آن بهره برد
دارای لایه بندی ، کاربرد نواری ، نواربندی
(یخچال): حضور و بروز (بوجود آمدن ، واقع شدن) یک ساختمان لایه ای در یخ یخچال ، با توجه به دگرسانی لایه های یخ درشت دانه و یخ ریزدانه یا حباب مانند یا یخ تمیز
مترادف غیرارجح: foliation فولیاسیون (یخچال)
(سنگ شناسی آذرین): حضور و بروز ساختمان لایه ای یا نواری در یک برون زد سنگ آذرین یا دگرگونی در نتیجه لایه بندی شدن این حالت ممکن است بوسیله فرآیندهایی مثل جریان مواد ناهمگن (مثلاً جریان نهنده یا لایه ای ریولیت) و یا رسوبگذاری و ته نشست متناوب لایه های مواد مختلف (مقایسه شود با: phase layning) بوجود آید با وجود اینکه این اصطلاح فقط ظاهر ویژگی و واجدی بر روی یک سنگ در معرض دید را توصیف می کند ، معمولاً برای هر ناهمگنی به سختی صفحه ای در سنگهای آذرین استفاده می شود با هر منشا (wager & brown 1967 ، p5)
(سنگ شناسی دگرگونی): یک ساختمان لایه ای سنگهای دگرگونی که در نوارهای موازی دارای بافت یا ترکیب شیمیایی متفاوت و یا هر دو مورد ساخته شده است این ساختمان ممکن است در نتیجه جدا شدن ناقص سازنده ها در حین تبلور مجدد بوجود آید و یا ممکن است از لایه بندی در رسوبات و یا لایه بندی در سنگهای آذرین منتقل شود/ به ارث برسد
مقایسه شود با: ribbun (سنگ شناسی)
(سنگ شناسی رسوبی): این لایه بندی بوسیله رسوبگذاری و ته نشست مواد مختلف در لایه های دگرسانی بوجود می آید و در ظاهر مقطع عرضی سنگهای رسوبی متورق دیده می شود
مثلاً ribbon banding ، نواربندی (یخچال): حضور و بروز (بوجود آمدن ، با توجه به دگرسانی لایه های یخ درشت دانه و یخ ریزدانه یا حباب مانند یا یخ تمیز مترادف غیرارجح: foliation فولیاسیون (یخچال) (سنگ شناسی آذرین): حضور و بروز ساختمان لایه ای یا نواری در یک برون زد سنگ آذرین یا دگرگونی در نتیجه لایه بندی شدن این حالت ممکن است بوسیله فرآیندهایی مثل جریان مواد ناهمگن (مثلاً جریان نهنده یا لایه ای ریولیت) و یا رسوبگذاری و ته نشست متناوب لایه های مواد مختلف (مقایسه شود با: phase layning) بوجود آید با وجود اینکه این اصطلاح فقط ظاهر ویژگی و واجدی بر روی یک سنگ در معرض دید را توصیف می کند ، p5) (سنگ شناسی دگرگونی): یک ساختمان لایه ای سنگهای دگرگونی که در نوارهای موازی دارای بافت یا ترکیب شیمیایی متفاوت و یا هر دو مورد ساخته شده است این ساختمان ممکن است در نتیجه جدا شدن ناقص سازنده ها در حین تبلور مجدد بوجود آید و یا ممکن است از لایه بندی در رسوبات و یا لایه بندی در سنگهای آذرین منتقل شود/ به ارث برسد مقایسه شود با: ribbun (سنگ شناسی) (سنگ شناسی رسوبی): این لایه بندی بوسیله رسوبگذاری و ته نشست مواد مختلف در لایه های دگرسانی بوجود می آید و در ظاهر مقطع عرضی سنگهای رسوبی متورق دیده می شود مثلاً ribbon banding
کناره عمودی رودخانه ، پشته ، کناره ، سکو ، ساحل ، کرانه
قسمتی از بستر دریا که نسبت به مناطق مجاور بالا آمده ولی با آب کافی که اجازه کشتیرانی را بدهد پوشانده شده
زمین شیبدار واقع در امتداد لبه رودخانه ، نهر یا دریاچه
الف) یک خاکریز ، یک تپه یا سد ماسه ای
ب) یک جزیره باریک و بلند در امتداد ساحل اقیانوس اطلس در ایالات متحده آمریکا که از ماسه ساخته شده و یک سد بین مرداب درون خشکی یا تنگه و اقیانوس را تشکیل می دهد
ج) یک shoal آتبل تپه زیر آب ، کم ژرف مثلاً geoerges bank آتبل های موج
د) یک اصطلاح منسوخ برای یک ساحل دریا
هـ) خشکی در حال بالا آمدن که اطراف دریا را محدود و مرزبندی می کند
(دریاچه): الف) یک زمین بشدت بالا آمده یا شیب ناگهانی که به دور یک دریاچه را محدود می کند ب) توده قراضه (پرتگاه scarps) فلات کرانه ای یک دریاچه ج) کف کم ژرف یا آتبل یک دریاچه (اقیانوس شناسی): یک برآمدگی نسبتاً مسطح شده کف دریا در اعماق کم (عموماً کمتر از 200m) ، معمولاً بر روی فلات قاره و یا در نزدیکی یک جزیره
(رسوب شناسی): یک نهشته سنگ آهک تپه مانند یا ستیغ مانند که از مواد اسکلتی ، اکثراً غیرشکسته ساخته شده و در محل
(معدنکاری): یک نهشته یا کانسنگ زغال سنگ سطح یا صورت یک نهشته زغال سنگ که بر روی آن عملیات معدنی کار شده است
(زمین ریخت شناسی): سکو ، تختگاه: الف) یک سمت/ رو/ جهت یا شیب تند مانند یک دامنه تپه که معمولاً از ماسه ، گراول و یا سایر مواد غیر یکپارچه و غیرمتصل است و به ندرت مواد به سنگ شبه تعلق دارند ب) اصطلاحی استفاده شده در شمال انگلستان اسکاتلند برای یک تپه یا دامنه تپه ج) اصطلاحی که در آفریقای شمالی برای یک توده ای دارای شیب و ارتفاع ملایم ساخته شده از لایه های مقاوم سنگ که تشکیل یک تپه بلند یا یک کوه کوتاه را می دهد و معمولاً در گروه های 2 یا بیشتر در دره های طول در بینشان دیده می شود ، استفاده می شود این اصطلاح بیشتر بصورت جمع بکار می رود Banke ریشه کلمه: زبان آفریکانز (زبان سفیدپوستان آفریقای جنوبی که در قرن 17 از هلند کوچ کردند: شاخه ای از زبان هلندی) ، کرانه قسمتی از بستر دریا که نسبت به مناطق مجاور بالا آمده ولی با آب کافی که اجازه کشتیرانی را بدهد پوشانده شده زمین شیبدار واقع در امتداد لبه رودخانه ، نهر یا دریاچه الف) یک خاکریز ، یک تپه یا سد ماسه ای ب) یک جزیره باریک و بلند در امتداد ساحل اقیانوس اطلس در ایالات متحده آمریکا که از ماسه ساخته شده و یک سد بین مرداب درون خشکی یا تنگه و اقیانوس را تشکیل می دهد ج) یک shoal آتبل تپه زیر آب ، کم ژرف مثلاً geoerges bank آتبل های موجد) یک اصطلاح منسوخ برای یک ساحل دریا هـ) خشکی در حال بالا آمدن که اطراف دریا را محدود و مرزبندی می کند (دریاچه): الف) یک زمین بشدت بالا آمده یا شیب ناگهانی که به دور یک دریاچه را محدود می کند ب) توده قراضه (پرتگاه scarps) فلات کرانه ای یک دریاچه ج) کف کم ژرف یا آتبل یک دریاچه (اقیانوس شناسی): یک برآمدگی نسبتاً مسطح شده کف دریا در اعماق کم (عموماً کمتر از 200m) ، معمولاً بر روی فلات قاره و یا در نزدیکی یک جزیره (رسوب شناسی): یک نهشته سنگ آهک تپه مانند یا ستیغ مانند که از مواد اسکلتی ، اکثراً غیرشکسته ساخته شده و در محل (معدنکاری): یک نهشته یا کانسنگ زغال سنگ سطح یا صورت یک نهشته زغال سنگ که بر روی آن عملیات معدنی کار شده است (زمین ریخت شناسی): سکو
کنگلومرای طلادار ، همکلاو طلادار
یک اصطلاح کلی برای کنگلومرای سیلیسی فشرده سنگ ریزه های رگه کوارتز که دارای اندازه تقریبی تخم یک کبوتر است و درون یک ماتریکس کوارتزیتی قرار گرفته است این اصطلاح بطور اولیه در ناحیه Wit water sand آفریقای جنوبی برای کنگلومراهای مختصراً دگرگون شده حاوی طلا استفاده شد که شامل/ حاوی دانه های کوارتز مافین (گرد و کروی) شکل است و شبیه به یک کیک بادامی ساخته شده بوسیله بوئرها (سفیدپوستان آفریقای جنوبی که نیاکان هلندی دارند) می باشد ، همکلاو طلادار یک اصطلاح کلی برای کنگلومرای سیلیسی فشرده سنگ ریزه های رگه کوارتز که دارای اندازه تقریبی تخم یک کبوتر است و درون یک ماتریکس کوارتزیتی قرار گرفته است این اصطلاح بطور اولیه در ناحیه Wit water sand آفریقای جنوبی برای کنگلومراهای مختصراً دگرگون شده حاوی طلا استفاده شد که شامل/ حاوی دانه های کوارتز مافین (گرد و کروی) شکل است و شبیه به یک کیک بادامی ساخته شده بوسیله بوئرها (سفیدپوستان آفریقای جنوبی که نیاکان هلندی دارند) می باشد

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن