معادل انگلیسی ماسه رودخانه ای ، ماسه زبر

زمين شناسی
ماسه رودخانه ای ، ماسه زبر
bank sand
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ماسه رودخانه ای ، ماسه زبر
کناره عمودی رودخانه ، پشته ، کناره ، سکو ، ساحل ، کرانه
قسمتی از بستر دریا که نسبت به مناطق مجاور بالا آمده ولی با آب کافی که اجازه کشتیرانی را بدهد پوشانده شده
زمین شیبدار واقع در امتداد لبه رودخانه ، نهر یا دریاچه
الف) یک خاکریز ، یک تپه یا سد ماسه ای
ب) یک جزیره باریک و بلند در امتداد ساحل اقیانوس اطلس در ایالات متحده آمریکا که از ماسه ساخته شده و یک سد بین مرداب درون خشکی یا تنگه و اقیانوس را تشکیل می دهد
ج) یک shoal آتبل تپه زیر آب ، کم ژرف مثلاً geoerges bank آتبل های موج
د) یک اصطلاح منسوخ برای یک ساحل دریا
هـ) خشکی در حال بالا آمدن که اطراف دریا را محدود و مرزبندی می کند
(دریاچه): الف) یک زمین بشدت بالا آمده یا شیب ناگهانی که به دور یک دریاچه را محدود می کند ب) توده قراضه (پرتگاه scarps) فلات کرانه ای یک دریاچه ج) کف کم ژرف یا آتبل یک دریاچه (اقیانوس شناسی): یک برآمدگی نسبتاً مسطح شده کف دریا در اعماق کم (عموماً کمتر از 200m) ، معمولاً بر روی فلات قاره و یا در نزدیکی یک جزیره
(رسوب شناسی): یک نهشته سنگ آهک تپه مانند یا ستیغ مانند که از مواد اسکلتی ، اکثراً غیرشکسته ساخته شده و در محل
(معدنکاری): یک نهشته یا کانسنگ زغال سنگ سطح یا صورت یک نهشته زغال سنگ که بر روی آن عملیات معدنی کار شده است
(زمین ریخت شناسی): سکو ، تختگاه: الف) یک سمت/ رو/ جهت یا شیب تند مانند یک دامنه تپه که معمولاً از ماسه ، گراول و یا سایر مواد غیر یکپارچه و غیرمتصل است و به ندرت مواد به سنگ شبه تعلق دارند ب) اصطلاحی استفاده شده در شمال انگلستان اسکاتلند برای یک تپه یا دامنه تپه ج) اصطلاحی که در آفریقای شمالی برای یک توده ای دارای شیب و ارتفاع ملایم ساخته شده از لایه های مقاوم سنگ که تشکیل یک تپه بلند یا یک کوه کوتاه را می دهد و معمولاً در گروه های 2 یا بیشتر در دره های طول در بینشان دیده می شود ، استفاده می شود این اصطلاح بیشتر بصورت جمع بکار می رود Banke ریشه کلمه: زبان آفریکانز (زبان سفیدپوستان آفریقای جنوبی که در قرن 17 از هلند کوچ کردند: شاخه ای از زبان هلندی) ، کرانه قسمتی از بستر دریا که نسبت به مناطق مجاور بالا آمده ولی با آب کافی که اجازه کشتیرانی را بدهد پوشانده شده زمین شیبدار واقع در امتداد لبه رودخانه ، نهر یا دریاچه الف) یک خاکریز ، یک تپه یا سد ماسه ای ب) یک جزیره باریک و بلند در امتداد ساحل اقیانوس اطلس در ایالات متحده آمریکا که از ماسه ساخته شده و یک سد بین مرداب درون خشکی یا تنگه و اقیانوس را تشکیل می دهد ج) یک shoal آتبل تپه زیر آب ، کم ژرف مثلاً geoerges bank آتبل های موجد) یک اصطلاح منسوخ برای یک ساحل دریا هـ) خشکی در حال بالا آمدن که اطراف دریا را محدود و مرزبندی می کند (دریاچه): الف) یک زمین بشدت بالا آمده یا شیب ناگهانی که به دور یک دریاچه را محدود می کند ب) توده قراضه (پرتگاه scarps) فلات کرانه ای یک دریاچه ج) کف کم ژرف یا آتبل یک دریاچه (اقیانوس شناسی): یک برآمدگی نسبتاً مسطح شده کف دریا در اعماق کم (عموماً کمتر از 200m) ، معمولاً بر روی فلات قاره و یا در نزدیکی یک جزیره (رسوب شناسی): یک نهشته سنگ آهک تپه مانند یا ستیغ مانند که از مواد اسکلتی ، اکثراً غیرشکسته ساخته شده و در محل (معدنکاری): یک نهشته یا کانسنگ زغال سنگ سطح یا صورت یک نهشته زغال سنگ که بر روی آن عملیات معدنی کار شده است (زمین ریخت شناسی): سکو
کنگلومرای طلادار ، همکلاو طلادار
یک اصطلاح کلی برای کنگلومرای سیلیسی فشرده سنگ ریزه های رگه کوارتز که دارای اندازه تقریبی تخم یک کبوتر است و درون یک ماتریکس کوارتزیتی قرار گرفته است این اصطلاح بطور اولیه در ناحیه Wit water sand آفریقای جنوبی برای کنگلومراهای مختصراً دگرگون شده حاوی طلا استفاده شد که شامل/ حاوی دانه های کوارتز مافین (گرد و کروی) شکل است و شبیه به یک کیک بادامی ساخته شده بوسیله بوئرها (سفیدپوستان آفریقای جنوبی که نیاکان هلندی دارند) می باشد ، همکلاو طلادار یک اصطلاح کلی برای کنگلومرای سیلیسی فشرده سنگ ریزه های رگه کوارتز که دارای اندازه تقریبی تخم یک کبوتر است و درون یک ماتریکس کوارتزیتی قرار گرفته است این اصطلاح بطور اولیه در ناحیه Wit water sand آفریقای جنوبی برای کنگلومراهای مختصراً دگرگون شده حاوی طلا استفاده شد که شامل/ حاوی دانه های کوارتز مافین (گرد و کروی) شکل است و شبیه به یک کیک بادامی ساخته شده بوسیله بوئرها (سفیدپوستان آفریقای جنوبی که نیاکان هلندی دارند) می باشد
1- ماسه های بسیار دانه ریز ، 2- شکستگی و ذرات خاکی را گویند که اندازه قطر آنها بین 0 02 تا 2 میلیمتر است ، 3-اراضی پهناور و بدون پوشش گیاهی4-ماسه های دریایی ، 5-ماسه هایی را گویند که برای پاک کردن دیگ و دیگچه بکارمی برند ، شن ریز ، ماسه ریز دانه
الف) یک اصطلاح زمین شناسی برای ذره ماسه ای که دارای قطر بین 125/0 تا 25/0 میلی متر (250-125 میکرون یا 3 تا 2 واحد فی) است همچنین یک تجمع که از ذرات ریز ماسه ساخته شده است
ب) یک اصطلاح مهندسی برای ذره ماسه ای که دارای قطر بین 074/0 میلی متر (که بر روی الک استاندارد شماره 200 آمریکا باقی ماند) تا 42/0 میلی متر (که از الک استاندارد شماره 40 آمریکا می گذرد) می‌باشد
ج) یک اصطلاح خاک شناسی در آمریکا برای یک ذره ماسه که دارای قطری بین 10/0 تا 25/0 میلی متر است محدوده این قطر توسط جامعه بین المللی علوم خاک تعیین شده است د) مواد خاکی که حاوی 85% یا بیشتر ذرات در اندازه ماسه (درصد سیلت به علاوه 5/0 برابر درصد رس که از 15 بیشتر نمی شود) و 50% یا بیشتر ماسه ریز یا کمتر از 25% ماسه بسیار درشت ، ماسه درشت و ماسه متوسط با همراه با کمتر از 50% ماسه بسیار ریزدانه ، می باشند (SSSA) ، ماسه ریز دانه الف) یک اصطلاح زمین شناسی برای ذره ماسه ای که دارای قطر بین 125/0 تا 25/0 میلی متر (250-125 میکرون یا 3 تا 2 واحد فی) است همچنین یک تجمع که از ذرات ریز ماسه ساخته شده است ب) یک اصطلاح مهندسی برای ذره ماسه ای که دارای قطر بین 074/0 میلی متر (که بر روی الک استاندارد شماره 200 آمریکا باقی ماند) تا 42/0 میلی متر (که از الک استاندارد شماره 40 آمریکا می گذرد) می‌باشد ج) یک اصطلاح خاک شناسی در آمریکا برای یک ذره ماسه که دارای قطری بین 10/0 تا 25/0 میلی متر است محدوده این قطر توسط جامعه بین المللی علوم خاک تعیین شده است د) مواد خاکی که حاوی 85% یا بیشتر ذرات در اندازه ماسه (درصد سیلت به علاوه 5/0 برابر درصد رس که از 15 بیشتر نمی شود) و 50% یا بیشتر ماسه ریز یا کمتر از 25% ماسه بسیار درشت
ماسه روان ، ماسه سیال ، ماسه جوشان ، ماسه غلطان
الف- توده یا طبقه ای از ماسه ریز ، در دهانه یک رودخانه یا در طول ساحل دریا ، که مرکب از دانه‌های صاف گردشده با کمی تمایل به چسبندگی دوطرفه می‌باشد و معمولاً به صورت کامل با جریان‌های آب بالا رو از وسط حفرات اشباع شده و تشکیل یک توده بسیار متحرک ، نرم ، قابل انتقال و نیمه‌مایع می‌دهد که به آسانی فشرده می شود و تمایل به فروکشیدن داشته و به آسانی اجسام سنگینی را که روی آن قرار می گیرد یا با سطح آن تماس می یابد را فرو می‌برد
ب- ناحیه مشخص‌ شده با حضور یک یا چند لایه
ج- ماسه یافت‌شده در یک طبقه ماسه روان ، ماسه غلطان - الف- توده یا طبقه ای از ماسه ریز ، قابل انتقال و نیمه‌مایع می‌دهد که به آسانی فشرده می شود و تمایل به فروکشیدن داشته و به آسانی اجسام سنگینی را که روی آن قرار می گیرد یا با سطح آن تماس می یابد را فرو می‌برد - ب- ناحیه مشخص‌ شده با حضور یک یا چند لایه - ج- ماسه یافت‌شده در یک طبقه ماسه روان

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن