معادل انگلیسی شیار ، باریکه ، جوی وپشته ، آبکند ، فروکندگی
الف) فرورفتگی خطی که توسط حذف مواد سنگی بر اثر عمل

زمين شناسی
شیار ، باریکه ، جوی وپشته ، آبکند ، فروکندگی
الف) فرورفتگی خطی که توسط حذف مواد سنگی بر اثر عمل یخچالی حاصل می آید؛ مثلاً شکاف
ب) اصطلاحی کلی که توسط Bucher (1933) برای بخش فرورفته پوسته در هر اندازه با رشد خطی واضحی استفاده شد
مقایسه شود با: Welt (برجستگی)
ج) اصطلاحی که در آفریقا برای آبراهه ای طبیعی یا مصنوعی کاربرد دارد که برای زهکشی یا آبیاری ساخته می شود
د) فرورفتگی
هـ) شیار ، فروکندگی الف) فرورفتگی خطی که توسط حذف مواد سنگی بر اثر عمل یخچالی حاصل می آید؛ مثلاً شکاف ب) اصطلاحی کلی که توسط Bucher (1933) برای بخش فرورفته پوسته در هر اندازه با رشد خطی واضحی استفاده شد مقایسه شود با: Welt (برجستگی) ج) اصطلاحی که در آفریقا برای آبراهه ای طبیعی یا مصنوعی کاربرد دارد که برای زهکشی یا آبیاری ساخته می شود د) فرورفتگی هـ) شیار
furrow
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی شیار ، باریکه ، جوی وپشته ، آبکند ، فروکندگی
الف) فرورفتگی خطی که توسط حذف مواد سنگی بر اثر عمل
قالب شیار
اصطلاحی که توسط (McBride 1962) برای اثر بخش تحتانی لایه استفاده شد که از قالب گروهی از فرورفتگی های نزدیک بهم و موازی خطی ساخته شده که توسط تیغه های طویل باریک با نوک گرد یا صاف شده و تقریباً سینوسی از هم جدا می شوند که این تیغه ها در قالب مانند فرورفتگی هایی دیده می‌شوند این قالب ، فاقد انتهای بالادست جریانی پرشیب یا کفه قالبی قاشقی است این اصطلاح بطور تردیدآمیزی توسط Kuenen (1957) برای جایگزینی “قالب شیار” مبهم پیشنهاد داده شد
مقایسه شود با: قالب قاشقی شیاری (furrow flute cast) ، قالب شیار اصطلاحی که توسط (McBride 1962) برای اثر بخش تحتانی لایه استفاده شد که از قالب گروهی از فرورفتگی های نزدیک بهم و موازی خطی ساخته شده که توسط تیغه های طویل باریک با نوک گرد یا صاف شده و تقریباً سینوسی از هم جدا می شوند که این تیغه ها در قالب مانند فرورفتگی هایی دیده می‌شوند این قالب ، فاقد انتهای بالادست جریانی پرشیب یا کفه قالبی قاشقی است این اصطلاح بطور تردیدآمیزی توسط Kuenen (1957) برای جایگزینی “قالب شیار” مبهم پیشنهاد داده شد مقایسه شود با: قالب قاشقی شیاری (furrow flute cast)

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن