معادل انگلیسی شیب اولیه ، شیب اصلی در لایه ها ، شیب اولیه
رجوع شود به primary dip ، شیب اولیه رجوع شود به pri

زمين شناسی

شیب اولیه ، شیب اصلی در لایه ها ، شیب اولیه
رجوع شود به primary dip ، شیب اولیه رجوع شود به primary dip

original dip

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی شیب اولیه ، شیب اصلی در لایه ها ، شیب اولیه
رجوع شود به primary dip ، شیب اولیه رجوع شود به pri

زاویه شیب ، شیب

angle of dip

شیب ظاهری (زمین شناسی ساختمانی)
زاویه ای که یک سطح ساختاری مثلا یک لایه بندی یا سطح گسل با افق می سازد ، که در هر حالت تصادفی اندازه گیری می شود برش افقی به جای عمود بر امتداد مقدار این شیب ظاهری از 0 تا مقدار شیب واقعی دامنه دارد و بستگی دارد به اینکه که آیا برش تصادفی نزدیک به جهت امتداد یا جهت شیب باشد مترادف: شیب اشتباه
شیب ظاهری (لرزه شناسی)
در لرزه شناسی ، زاویه ای که یک موج طهوری با سطح می سازد که مرتبط با شیب بازتابگر مربوط به آن می باشد شیب ظاهری زاویه ایست که تانژانت ان برابر نسبت مولفه های عمودی و افقی جابجایی تولیدشده بوسیله جبهه موج می باشد مقایسه شود: moveout؛ مترادف: زاویه ظهور ، شیب ظاهری (زمین شناسی ساختمانی) زاویه ای که یک سطح ساختاری مثلا یک لایه بندی یا سطح گسل با افق می سازد ، که در هر حالت تصادفی اندازه گیری می شود برش افقی به جای عمود بر امتداد مقدار این شیب ظاهری از 0 تا مقدار شیب واقعی دامنه دارد و بستگی دارد به اینکه که آیا برش تصادفی نزدیک به جهت امتداد یا جهت شیب باشد مترادف: شیب اشتباه شیب ظاهری (لرزه شناسی) در لرزه شناسی

apparent dip

شیب محوری ، شیب محوری یک چین را گویند

axial dip

شیب رسوبی ، شیب اولیه

depositional dip

شیب ، زاویه بستره ، شیب
زاویه بین سطح افق و سطح گسل را شیب گسل می نامند در این رابطه متمم شیب به نام هید تعریف می شود ، شیب زاویه بین سطح افق و سطح گسل را شیب گسل می نامند در این رابطه متمم شیب به نام هید تعریف می شود

dip

فروشیب
جهتی که رو به پائین است و موازی با شیب یک ساختار یا یک سطح می باشد
مقایسه شود با : فراشیب ، فروشیب جهتی که رو به پائین است و موازی با شیب یک ساختار یا یک سطح می باشد مقایسه شود با : فراشیب

downdip

شیب دروغین ، شیب ظاهری

false dip

شیب چهارراه
زاویه شیبی که در برداشتهای لرزه ای با استفاده از آرایشهای متقاطع و خطی که به صورت تقریبا عمود بر هم شکل می گیرند ، تعیین می شود ، شیب چهارراه زاویه شیبی که در برداشتهای لرزه ای با استفاده از آرایشهای متقاطع و خطی که به صورت تقریبا عمود بر هم شکل می گیرند

four-way dip

شیب واقعی
رجوع شود به true dip ، شیب واقعی رجوع شود به true dip

full dip

جهت شیب ماگزیمم یک لایه

line of dip

زاویه میل مغناطیسی
میل مغناطیسی Inclintion

magnetic dip

مندیپ ، تپه ای در نواحی ساحلی که زمانی بصورت جزیره دور از ساحل بوده است

mendip

شیب کلی ، شیب ناحیه ای سنگ های لایه لایه در یک منطقه وسیع

normal dip

سطح شکست اولیه ، کیلواژ اصلی

original cleavage

دریاچه اولیه

original consequent lake

زمین طبیعی

original ground

تراز زمین طبیعی

original ground level

اصل افقی بودن اولیه طبقات رسوبی

original horizontality

منفذ اولیه ، روزنه اولیه
هر شکاف یا درزی که به صورت همزمان با سنگ حاوی آن ، شکل گرفته است مقایسه شود با: secondary interstice
مترادف: primary interstice ، روزنه اولیه هر شکاف یا درزی که به صورت همزمان با سنگ حاوی آن ، شکل گرفته است مقایسه شود با: secondary interstice مترادف: primary interstice

original interstice

شکاف های اولیه ، شکاف های اصلی

original interstices

سرب اولیه ، نوعی سرب که در کانی های اورانیوم یافت می شود

original lead

کانی اولیه ، کانی که در موقع بوجود آمدن سنگ در آن وجود داشته یا همزمان تشکیل سنگ در آن بوجود آمده است

original mineral

رودخانه اولیه ، رود اولیه ، رود پیامدی
رجوع شود به consequent stream

original stream

رود اولیه ، رود پیامدی رجوع شود به consequent stream

original stream|consequent stream|consequent stream

شیب اولیه
شیب ملایم یک رسوب مطبق مفروض در لحظه رسوبگذاری آن ، شیب اولیه - شیب ملایم یک رسوب مطبق مفروض در لحظه رسوبگذاری آن

primary dip

شیب ناحیه ای
تورب تقریباً یکنواخت چینه ها در یک ناحیه پهناور (معمولاً کم زاویه) را گویند ، مثلاً در دشتهای ساحلی اقیانوس اطلس یا خلیج و بخش های ناحیه مدیترانه ای مقایسه شود با: تک شیب homocline مترادف: شیب عادی ، شیب ناحیه ای - تورب تقریباً یکنواخت چینه ها در یک ناحیه پهناور (معمولاً کم زاویه) را گویند

regional dip

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی شیب اولیه ، شیب اصلی در لایه ها ، شیب اولیه
رجوع شود به primary dip ، شیب اولیه رجوع شود به pri

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی شیب اولیه ، شیب اصلی در لایه ها ، شیب اولیه
رجوع شود به primary dip ، شیب اولیه رجوع شود به pri

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی شیب اولیه ، شیب اصلی در لایه ها ، شیب اولیه رجوع شود به primary dip ، شیب اولیه رجوع شود به pri

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی شیب اولیه ، شیب اصلی در لایه ها ، شیب اولیه رجوع شود به primary dip ، شیب اولیه رجوع شود به pri

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی شیب اولیه ، شیب اصلی در لایه ها ، شیب اولیه
رجوع شود به primary dip ، شیب اولیه رجوع شود به pri

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی شیب اولیه ، شیب اصلی در لایه ها ، شیب اولیه
رجوع شود به primary dip ، شیب اولیه رجوع شود به pri