معادل انگلیسی نوع تجزیه ودگرسانی که در نتیجه عمل هیدرولیز مواد آلی ازت دار تولید می شود

زمين شناسی

نوع تجزیه ودگرسانی که در نتیجه عمل هیدرولیز مواد آلی ازت دار تولید می شود

ammoni factor power

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نوع تجزیه ودگرسانی که در نتیجه عمل هیدرولیز مواد آلی ازت دار تولید می شود

جاذب توان ، درآشامی توان

absorbent power

قدرت هوایی

air power

زاج سفید/ زاج آمونیاک (Tschermigite)

ammonia alum

زاج سفید/ زاج آمونیاک (Tschermigite)

ammonia alum|tschermigite|tschermigite

تثبیت آمونیاک

ammonia fixation

فراریت آمونیاک

ammonia volatilization

آمونیاک

ammoniac

آمونیاکی شدن این واژه مفهوم ammonisation را می رساند ، آمونیاک سازی

ammonification

نوعی کانی
فرمول شیمیایی : (NH4)Al3(SO4)2(OH)6
نام آن به خاطر ترکیبش گرفته شده است ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی : (NH4)Al3(SO4)2(OH)6 - نام آن به خاطر ترکیبش گرفته شده است

ammonioalunite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی :(NH4)2B10O16•5(H2O)

ammonioborite

نوعی کانی - فرمول شیمیایی :(NH4)2B10O16•5(H2O)

ammonioborite|borite|borite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی : (NH4)Fe+++3(SO4)2(OH)6 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی : (NH4)Fe+++3(SO4)2(OH)6

ammoniojarosite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی : (NH4 ، K)AlSi2O6
نام آن از آلومنیوم در ترکیب شیمیایی آن و وابستگی با کانی leucite گرفته شده است

ammonioleucite

نوعی کانی - فرمول شیمیایی : (NH4 ، K)AlSi2O6 - نام آن از آلومنیوم در ترکیب شیمیایی آن و وابستگی با کانی leucite گرفته شده است

ammonioleucite|leucite|leucite

تغییر مواد آلی ازت دار به آمونیاک را گویند

ammonisation

ضریب اندازه گیری برای تولید آمونیک از نمونه هوموسی که دریک اتو20 تا 25 درجه ای که به مدت سه ماه نگهداری می شود

ammonisation coefficient

آمونیت ها ، صدف سنگواره پیچ خورده وحجره دار از نرم تنان سفالوپود(سرپایان) از دسته منقرض شده آمونوئیده
آمونوئیدی از راسته آمونوئیده که در آن الگوی خط درز پیچیده است(هم لوب ها وهم سدل ها به طرز پیچیده ای چین خورده اند) سن آنها از ترِِِِیاس تا کرتاسه

ammonites

صدف سنگواره پیچ خورده وحجره دار از نرم تنان سفالوپود(سرپایان) از دسته منقرض شده آمونوئیده آمونوئیدی از راسته آمونوئیده که در آن الگوی خط درز پیچیده است(هم لوب ها وهم سدل ها به طرز پیچیده ای چین خورده اند) سن آنها از ترِِِِیاس تا کرتاسه

ammonites|ammonite|ammonite

آمونیتیکوروسو از رخساره های رسوبی مشترک که در لایه های دوران دوم زون های آلپ دیده می شود

ammonitico rosso

نوعی کود شیمیائی که از نیترات های آمونیاک تشکیل می شود

ammonitrate

ماده ای که باعث نگهداری گچ می شود

ammonitre

زاج آمونیم (Tschermigite)

ammonium alum

زاج آمونیم (Tschermigite)

ammonium alum|tschermigite|tschermigite

تثبیت آمونیوم

ammonium fixation

نیترات آمونیوم
ارزانترین وایمنترین ماده اکسیژن دارمی باشد درساختمان اغلب موادمنفجره صنعتی ونظامی بعنوان ماده اکسیژن دهنده به کارمیرود بیشترین موردمصرف آن درساختن آنفو وموادمنفجره ژله ای میباشد درسال 1807بعنوان ماده منفجره به کارگرفته شد ازترکیب اسیدنیتریک ومحلول نیترات آمونیوم درستمی شود درآب محلول است بسیارجاذب الرطوبه است دردماهای معمولی به ضربه حساس نیست ، نیترات آمونیوم ارزانترین وایمنترین ماده اکسیژن دارمی باشد درساختمان اغلب موادمنفجره صنعتی ونظامی بعنوان ماده اکسیژن دهنده به کارمیرود بیشترین موردمصرف آن درساختن آنفو وموادمنفجره ژله ای میباشد درسال 1807بعنوان ماده منفجره به کارگرفته شد ازترکیب اسیدنیتریک ومحلول نیترات آمونیوم درستمی شود درآب محلول است بسیارجاذب الرطوبه است دردماهای معمولی به ضربه حساس نیست

ammonium nitrate

خلوط نیتر ات آمونیوم وسوختی مایع ، آنفو(anfo)
آنفوحروف اول کلمات ammonium nitrate fuel oil است آنفوشامل 94%نیترات آمونیوم است که دانه های آن باضدلای پوشیده شده و6%سوخت مایع هم جذب آن گردیده است حساسیت آنفو به انفجار ، مربوط به ترکیب ، خواص فیزیکی ، ابعاددانه ها ووزن مخصوص آنمی شود

ammonium nitrate fuel oil

خلوط نیتر ات آمونیوم وسوختی مایع ، آنفو(anfo) آنفوحروف اول کلمات ammonium nitrate fuel oil است آنفوشامل 94%نیترات آمونیوم است که دانه های آن باضدلای پوشیده شده و6%سوخت مایع هم جذب آن گردیده است حساسیت آنفو به انفجار ، مربوط به ترکیب ، خواص فیزیکی ، ابعاددانه ها ووزن مخصوص آنمی شود

ammonium nitrate fuel oil|anfo|anfo|ammonium nitrate

نیترات آمونیوم به فرمول NH4NO3 نمکی است سفید ومتبلور

ammoniumnitrate

میانگین توان آبی پتانسیل ، قدرت آب ، نیروی پتانسیل میانگین ، توان آب
نیروی پتانسیل محاسبه شده بر اساس دبی جریان میانگین و فرازه ذیربط ، توان آب نیروی پتانسیل محاسبه شده بر اساس دبی جریان میانگین و فرازه ذیربط

average potential water power

باروت سیاه
مخلوطی مکانیکی ازنیترات سدیم یاپتاسیم ، زغال وگوگرداست قدیمی ترین ماده منفجره ای که شناخته شده است ، می باشد باروت ازموادمنفجره کندسوز است وسرعت سوختن ان ازسایرموادمنفجره قوی خیلی کمتر است باروت توسط شعله منفجرمی شودوسرعت انفجاران 450متردرثانیه است ، باروت سیاه مخلوطی مکانیکی ازنیترات سدیم یاپتاسیم

black power

توان بافری

buffer power

توان زرد شدن ، قدرت زردگرائی

chlorosant power

قدرت پاشنده
توانایی شکست یک ماده شفاف که معمولاً ایزوتوپ هم می باشد این قدرت دارای نماد S است و برابر با nf-nc/nD-1 است که در آن n ضریب شکست برای خطوط فرانهوفر D ، F ، C است ( C تخلیه هیدروژن در طول موج 656 3 ، F تخلیه هیدروژن در طول موج 486 1 وD تخلیه سدیم در طول موج 589 3 است که بر حسب نانومتر اندازه گیری شده اند )
مترادف : پراکندگی نسبی ، قدرت پاشنده توانایی شکست یک ماده شفاف که معمولاً ایزوتوپ هم می باشد این قدرت دارای نماد S است و برابر با nf-nc/nD-1 است که در آن n ضریب شکست برای خطوط فرانهوفر D ، F تخلیه هیدروژن در طول موج 486 1 وD تخلیه سدیم در طول موج 589 3 است که بر حسب نانومتر اندازه گیری شده اند ) مترادف : پراکندگی نسبی

dispersive power

قدرت مازاد- ظرفیت مازاد
در نیروگاه برقابی عبارتست از توان یا قدرت آبی (افزون بر نیازمندیهای بار) قابل حصول توسط آب مازاد (اضافی) ، قدرت مازاد- ظرفیت مازاد در نیروگاه برقابی عبارتست از توان یا قدرت آبی (افزون بر نیازمندیهای بار) قابل حصول توسط آب مازاد (اضافی)

dump power

قدرت انتشار

emissive power

توان امولسیونی ، قدرت امولسیونی

emulsionnant power

توان امولسیونی ، قدرت امولسیونی

emulsionnant. power

قدرت مبادله ای ، توان مبادله ای

exchange power

قدرت مطمئن
توان و یا انرژی همواره (مداوم) قابل حصول ، حتی در شرایط اضطراری ، قدرت مطمئن توان و یا انرژی همواره (مداوم) قابل حصول

firm power

توان انعقاد ، قدرت انعقاد

flocculent power

توان انعقاد ، قدرت انعقاد

flocculent. power

انرژی زمین گرمایی
نیرویی است که با استفاده از انرژی حرارتی زمین بدست می آید

geothermal power

قدرت تثبیت آب برای ذرات رسی که رابطه آن بزرگتر از سیلیس آلومین می باشد

hydratation power

نیروی برقآبی
الکتریسیته تولید شده توسط سقوط آب که برای حرکت توربین ها استفاده می شود

hydroelectric power

انرژی آبی ، انرژی برقابی

hydropower

نیروگاه آبی کم ظرفیت
قدرت نصب شده خروجی این نیروگاه از 100 تا 999 کیلووات می باشد ، نیروگاه آبی کم ظرفیت قدرت نصب شده خروجی این نیروگاه از 100 تا 999 کیلووات می باشد

low capacity water power

قدرت آب ، نیرویی میانگین : قدرت آب
نیرویی پتانسیل محاسبه شده از طریق دبی میانگین و فرازه ذیربط ، نیرویی میانگین : قدرت آب نیرویی پتانسیل محاسبه شده از طریق دبی میانگین و فرازه ذیربط

mean potential water power

ریز نیروگاه آبی
نیروگاه آبی با توان کمتر از 100 کیلووات

micro hydroelectric power

نیروگاهک آبی ، نیروگاه آبی کوچک

mini hydroelectric power

کمینه توان آب

minimum potential water power

توان نیرو گاه

plant power

قدرت آب ، نیرویی پتانسیل

potential water power

قدرت اصلی ، قدرت اولیه
بیشینه قدرت قابل تولید بطور ثابت قابل حصول برای تبدیل به توان الکتریکی ، قدرت اولیه - بیشینه قدرت قابل تولید بطور ثابت قابل حصول برای تبدیل به توان الکتریکی

prime power

توان نامی ، توان اسمی ، قدرت اسمی

rated power

نیروگاه مخزنی - نیروگاهی که دارای سدی است که مخزنی با گنجایش ذخیره ای چشمگیری را بوجود می آورد این گونه نیروگاه ها دارای سدهای مرتفع و تونل های پرفشار و ساختگاه های نیروگاهی دره ای می باشند

reservoir power plant|valley dam power plant|valley dam power plant|reservoir power

آب نیرو- نیروی برقابی- توان برقابی- انرژی برقابی

water power

نیروی آب
قدرت آب در حال حرکت یا ریزشی که زمانی برای به کار انداختن مستقیم ماشین آلات ، مثلاً بوسیله چرخ آب استفاده می شد ، اما در حال حاضر بطور رایج تری برای تولید الکتریسیته بوسیله یک ژنراتور یا مولد نیرو استفاده می شود که با یک توربین که از درون آن آب می گذرد ، جفت می شود مقایسه شود با: نیروی برق آبی نیروی آبی ، نیروی آب - قدرت آب در حال حرکت یا ریزشی که زمانی برای به کار انداختن مستقیم ماشین آلات

waterpower

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معادل انگلیسی نوع تجزیه ودگرسانی که در نتیجه عمل هیدرولیز مواد آلی ازت دار تولید می شود

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نوع تجزیه ودگرسانی که در نتیجه عمل هیدرولیز مواد آلی ازت دار تولید می شود

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما