معادل انگلیسی خاکسترشناور ، خاکستر بادی

زمين شناسی
خاکسترشناور ، خاکستر بادی
fly ash
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی خاکسترشناور ، خاکستر بادی
فاصله انتقال انفجار
اگریک فشنگ ماده منفجره رادرهوای آزادمنفجرکنیم موج انفجارحاصله می تواندفشنگ دیگری راکه به فاصله معینی ازاولی واقع شده منفجرنماید این فاصله رافاصله انتقال انفجارمی گویندکه تابع قطرفشنگ ماده منفجره ووضعیت نسبی فشنگها نسبت به یکدیگرمی باشد
(آب):الف) افزایش ناگهانی آب در یک رود ، مثلاً در جایی که آب توسط یک سد نگهداشته می شود ب) یک استخر یا برکه آب یک مکان مرداب یا مردابی مقایسه شود با: flush شست و شو
(معدن کاری و استخراج): الف) فرونشست سطح در نتیجه معدن کاری زیرزمینی خصوصاً از عملیات سنگ نمک و پمپاژ آب نمک مقایسه شود با: inbreak افت افقی Crow in فرو رفتن ب) یک دریاچه یا گستره کم عمق آلی که یک کاواک حاصله از چنین فرونشستی را اشغال کرده است ، فاصله انتقال انفجاراگریک فشنگ ماده منفجره رادرهوای آزادمنفجرکنیم موج انفجارحاصله می تواندفشنگ دیگری راکه به فاصله معینی ازاولی واقع شده منفجرنماید این فاصله رافاصله انتقال انفجارمی گویندکه تابع قطرفشنگ ماده منفجره ووضعیت نسبی فشنگها نسبت به یکدیگرمی باشد (آب):الف) افزایش ناگهانی آب در یک رود ، مثلاً در جایی که آب توسط یک سد نگهداشته می شود ب) یک استخر یا برکه آب یک مکان مرداب یا مردابی مقایسه شود با: flush شست و شو (معدن کاری و استخراج): الف) فرونشست سطح در نتیجه معدن کاری زیرزمینی خصوصاً از عملیات سنگ نمک و پمپاژ آب نمک مقایسه شود با: inbreak افت افقی Crow in فرو رفتن ب) یک دریاچه یا گستره کم عمق آلی که یک کاواک حاصله از چنین فرونشستی را اشغال کرده است
لوم های شسته شده آبی ، فروشست ، شستگی
در غارشناسی: پرشدگی
در زمین ریخت شناسی: الف) فرسایش متأثر از عمل امواج ب) سایش خاک بوسیله رواناب ، مثلاً در فرسایش سیلابی یا ورقه ای: باران شست <br> (رسوب شناسی): الف) مواد سطحی سست یا فرسوده شده (مانند گراول ، ماسه ، سیلت) که بوسیله آب جاری جمع آوری ، منتقل و نهشته شده است ، مثلاً بر روی شیبهای کوتاهتر یک رشته کوه ، خصوصاً آبرفت درشت دانه
ب) یک نهشته بادبزن شکل مثلاً در مخروط افکنه یا مخروط آبرفتی یا پشته مواد آواری در زیر یک حفره صخره ای
ج) پاکسازی ، شست و شو شستن زمین

در زمین شناسی اقتصادی: یک پلاسر آبرفتی
، شستگی - در غارشناسی: پرشدگی - در زمین ریخت شناسی: الف) فرسایش متأثر از عمل امواج ب) سایش خاک بوسیله رواناب ، خصوصاً آبرفت درشت دانه - ب) یک نهشته بادبزن شکل مثلاً در مخروط افکنه یا مخروط آبرفتی یا پشته مواد آواری در زیر یک حفره صخره ای - ج) پاکسازی ، شست و شو شستن زمین - - در زمین شناسی اقتصادی: یک پلاسر آبرفتی -

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن