معادل انگلیسی یک نوع کارت حافظه قابل حمل که می توان در آن اطلاعاتی نظیر عکس ، فیلم ، آهنگ و برنامه ها را ذخیره کر

زمين شناسی
یک نوع کارت حافظه قابل حمل که می توان در آن اطلاعاتی نظیر عکس ، فیلم ، آهنگ و برنامه ها را ذخیره کرد و از نظر اندازه یکی از کوچکترین حافظه ها می باشد ، این کارت ها شبیه بهmicro sdمی باشند
trans flash
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی یک نوع کارت حافظه قابل حمل که می توان در آن اطلاعاتی نظیر عکس ، فیلم ، آهنگ و برنامه ها را ذخیره کر
فاصله انتقال انفجار
اگریک فشنگ ماده منفجره رادرهوای آزادمنفجرکنیم موج انفجارحاصله می تواندفشنگ دیگری راکه به فاصله معینی ازاولی واقع شده منفجرنماید این فاصله رافاصله انتقال انفجارمی گویندکه تابع قطرفشنگ ماده منفجره ووضعیت نسبی فشنگها نسبت به یکدیگرمی باشد
(آب):الف) افزایش ناگهانی آب در یک رود ، مثلاً در جایی که آب توسط یک سد نگهداشته می شود ب) یک استخر یا برکه آب یک مکان مرداب یا مردابی مقایسه شود با: flush شست و شو
(معدن کاری و استخراج): الف) فرونشست سطح در نتیجه معدن کاری زیرزمینی خصوصاً از عملیات سنگ نمک و پمپاژ آب نمک مقایسه شود با: inbreak افت افقی Crow in فرو رفتن ب) یک دریاچه یا گستره کم عمق آلی که یک کاواک حاصله از چنین فرونشستی را اشغال کرده است ، فاصله انتقال انفجاراگریک فشنگ ماده منفجره رادرهوای آزادمنفجرکنیم موج انفجارحاصله می تواندفشنگ دیگری راکه به فاصله معینی ازاولی واقع شده منفجرنماید این فاصله رافاصله انتقال انفجارمی گویندکه تابع قطرفشنگ ماده منفجره ووضعیت نسبی فشنگها نسبت به یکدیگرمی باشد (آب):الف) افزایش ناگهانی آب در یک رود ، مثلاً در جایی که آب توسط یک سد نگهداشته می شود ب) یک استخر یا برکه آب یک مکان مرداب یا مردابی مقایسه شود با: flush شست و شو (معدن کاری و استخراج): الف) فرونشست سطح در نتیجه معدن کاری زیرزمینی خصوصاً از عملیات سنگ نمک و پمپاژ آب نمک مقایسه شود با: inbreak افت افقی Crow in فرو رفتن ب) یک دریاچه یا گستره کم عمق آلی که یک کاواک حاصله از چنین فرونشستی را اشغال کرده است
flash
مدیریت عملیات transactions به منظور ردیابی تراکنش ، ثبت تراکنش و جلوگیری از برخورد تراکنش
transaction control
تابع لگاریتمی متعالی
transcendental logarithmic function
سیستم مدیریت پایگاه دادهها که از کنترل تراکنش پشتیبانی میکند
transctional data base
سیستم مدیریت پایگاه دادهها که از کنترل تراکنش پشتیبانی میکند
transctional data base|transctional data|transctional data
گسل تراگذر گسلی است که حرکت نسبی بین بلوک ‌های گسل در طول امتداد گسل به صورت افقی است اگر یک ناظر در مقابل صفحه گسل قرار گیرد و حرکت نسبی بلوک گسلی مقابل به طرف چپ باشد ، یک گسل چپگرد(sinistral strike – slip fault) نامیده می‌شود و اگر حرکت نسبی به سمت راست باشد ، گسل راستگرد (dextral strike–slip fault) نامیده می‌شود گاهی گسل چرخشی (wrench fault) و یا گسل راستالغز هم خوانده می شود
transcurrent fault
گسل تراگذر گسلی است که حرکت نسبی بین بلوک ‌های گسل در طول امتداد گسل به صورت افقی است اگر یک ناظر در مقابل صفحه گسل قرار گیرد و حرکت نسبی بلوک گسلی مقابل به طرف چپ باشد ، یک گسل چپگرد(sinistral strike – slip fault) نامیده می‌شود و اگر حرکت نسبی به سمت راست باشد ، گسل راستگرد (dextral strike–slip fault) نامیده می‌شود گاهی گسل چرخشی (wrench fault) و یا گسل راستالغز هم خوانده می شود
transcurrent fault|transcurrent faults|transcurrent faults|wrench faults
مبدل انرژی ، ناقل نیروی القائی ، واسطه الکتریکی
transducer
بطور عرضی برش کردن ، برش عرضی کردن
transect
روش برشی
transect method
گسل پهنابر ، عرضی ، تراگذر
transeverse fault
انتقال عمودی یا مورب بین دو یا چند سطح ، به عنوان یک عبور کانه به کار می رود
transfer
مدل تابع انتقال
transfer function model
قابل انتقال
transferable
گسل ترانسفورم ، گسل ترادیس
گسل امتدادلغزی است که یک مرز ورقه ای پس از بازشدگی های میان اقیانوسی پشته ها ، کمانها یا درون قاره ها تشکیل می دهد امتداد گسله های ترادیس به صورت موازی یا جهت حرکات صفحات لیتوسفری می باشندودر واقع در بین دو پشته اقیانوسی قرار دارند این گسله ها در سال 1950 شناسایی شده بوذ اما اولین بار توسط Tuzowilson از دانشگاه تورنتو در سال 1965 به صورت فعلی معرفی گردید اغلب گسله های ترادیس در پوسته های اقیانوسی قرار دارند اما تعداد کمی از آنها مانند گسل واقع در کالیفرنیا در پوسته قاره ای مشاهده می گردد در حد فاصل بین دو پشته اقیانوسی صفحات لیتوسفری در خلاف جهت یکدیگر حرکت می کنند واین امر موجب ایجاد زمین لرزه می گردد در واقع گسله های انتقالی بخش هایی از یک منطقه شکستگی بزرگتری باشند که به لحاظ زمین لرزه ای فعال هستند
transform fault
حوضه گسل ترادیس
transform fault basin
مرز گسل انتقالی
transform fault boundary
حاشیه گسل ترادیسی
شکستگی هایی در لیتوسفر (سنگ کره) هستند که در امتداد آنها دو صفحه در خلاف جهت یکدیگر حرکت می کنند مانند:گسل سن آندریاس
transform fault margin
حاشیه گسل ترادیسی - شکستگی هایی در لیتوسفر (سنگ کره) هستند که در امتداد آنها دو صفحه در خلاف جهت یکدیگر حرکت می کنند مانند:گسل سن آندریاس
transform fault margin|transform fault|transform fault
گسل ترادیس - گسل امتدادلغزی است که یک مرز ورقه ای پس از بازشدگی های میان اقیانوسی پشته ها ، کمانها یا درون قاره ها تشکیل می دهد امتداد گسله های ترادیس به صورت موازی یا جهت حرکات صفحات لیتوسفری می باشندودر واقع در بین دو پشته اقیانوسی قرار دارند این گسله ها در سال 1950 شناسایی شده بوذ اما اولین بار توسط Tuzowilson از دانشگاه تورنتو در سال 1965 به صورت فعلی معرفی گردید اغلب گسله های ترادیس در پوسته های اقیانوسی قرار دارند اما تعداد کمی از آنها مانند گسل واقع در کالیفرنیا در پوسته قاره ای مشاهده می گردد در حد فاصل بین دو پشته اقیانوسی صفحات لیتوسفری در خلاف جهت یکدیگر حرکت می کنند واین امر موجب ایجاد زمین لرزه می گردد در واقع گسله های انتقالی بخش هایی از یک منطقه شکستگی بزرگتری باشند که به لحاظ زمین لرزه ای فعال هستند
transform fault|fault|fault
تغییر شکل ، دگرگونی ، ترادیسی ، تبدیل
تغییر سیستم مختصات که در آن دادههایی از مختصات رقومی شده به صورت نقشه تعریف می شوند ، تبدیل - تغییر سیستم مختصات که در آن دادههایی از مختصات رقومی شده به صورت نقشه تعریف می شوند
transformation
گروه تبدیلها
transformation group
متغیر تبدیل
transformation variable
موج ترادیسیده
موج تبدیل شده ، موج واگردیده
transformed wave
موج ترادیسیده - موج تبدیل شده ، موج واگردیده
transformed wave|transformed|transformed
پیشروی
transgression
دسته رخساره ای وابسته به پیشروی سطح آب دریا ، دسته رخساره های پیشرونده (TST)
transgressive systems tracts
دسته رخساره ای وابسته به پیشروی سطح آب دریا ، دسته رخساره های پیشرونده (TST)
transgressive systems tracts|tst|tst|transgressive
فرایند گذرا
transient process
وضعیت گذرا
transient state
گذار ، کذر ، گذرا ، تحول ، انتقال ، عبور ، تغییر از یک حالت بحالت دیگر ، مرحله تغییر ، انتقالی
transition
عنصر واسطه
transition element
عنصر واسطه
transition element|transition elements|transition elements
تابع تغییر وضعیت
transition function
ماتریس تغییر وضعیت
transition matrix
فلز واسطه
transition metal
احتمال تغییر وضعیت
transition probability
منطقه گذار(لرزه یی)
transition zone
بازالت گذری
transitional basalt
محیط حد واسط
این محیط ها شامل 1- آبگیرهای جزر و مدی (tidal flats) و2-کولابها و 3- باتلاقها و مردابهای و4-مصب ها یا خلیج دهانهای
transitional environment
محیط حد واسط - این محیط ها شامل 1- آبگیرهای جزر و مدی (tidal flats) و2-کولابها و 3- باتلاقها و مردابهای و4-مصب ها یا خلیج دهانهای
transitional environment|transitional environments|transitional environments
جریان واسط
transitional flow
لایه ترایشی- لا یه میانی
transitional layer
نیمرخ واسط
transitional profile
خاک بینابینی
transitional soil
گروه ترایا
transitive group
گروه جایگشتی ترایا
transitive permutation group
رابطه ترایا
transitive relation
زودگذری ، انتقال پذیری ، حالت متعدی ، ترایایی
transitivity
پارادوکس ترایایی
transitivity paradox
موج زودگذر
translatory wave
پروتکل کنترل انتقال / پروتکل اینترنت (tcp/ip)
transmission control protocol internet protocol
پروتکل کنترل انتقال / پروتکل اینترنت (tcp/ip)
transmission control protocol internet protocol|tcp ip|tcp ip
فرارسان ، ناقل ، فرستنده ، منتقل کننده
transmitter
شفافیت
(عکاسی) : یک تصویر مثبت ، سیاه سفید یا رنگی ، بر روی زمینه روشن (شیشه یا فیلم) که برای دیدن با نور منکسره در نظر گرفته شده است یک دیاپازیتیو ، شفافیت - (عکاسی) : یک تصویر مثبت
transparency
خوی کردن ، تعرق ، تعرق
فرآیندی که درآن آب بوسیله ریشه درختان بصورت مستقیم به اتمسفر بازمی گردد ، تعرق - فرآیندی که درآن آب بوسیله ریشه درختان بصورت مستقیم به اتمسفر بازمی گردد
transpiration
دستگاه فاصله یاب الکترونیکی دریایی ، فرستنده خودکار صوتی
transponder
حمل ونقل
transportation
خاک انتقالی ، خاکهایی که بر روی نهشتههای سخت نشده تشکیل می شود
transported soil
ترانهاده ماتریس
transpose of a matrix
ماتریس ترانهاده
transposed matrix
تکتونیک ترافشارشی
transpression
اختلالات هویت جنسی ، کسی که جنسیت خود را از لحاظ رفتاری یا فیزیکی تغییر داده است
transsexual
تراگذر
transverse
خمش جانبی ، خمش عرضی
transverse bending
مولفه اریب
transverse component
ترک عرضی
transverse crack
تلماسه عرضی ، پهنایی ، تپه های شنی عرضی
این نوع تپهها معمولا در نواحی که مقدار ماسه فراوان و جهت باد نیز ثابت است به شکل رشتههایی از تپه های شنی که متصل به هم (معمولا از اتصال چند برخان که امتداد آنها عمود بر جهت باد است) تشکیل می شوند ، تپه های شنی عرضی - این نوع تپهها معمولا در نواحی که مقدار ماسه فراوان و جهت باد نیز ثابت است به شکل رشتههایی از تپه های شنی که متصل به هم (معمولا از اتصال چند برخان که امتداد آنها عمود بر جهت باد است) تشکیل می شوند
transverse dune
قطبش الکتریکی عرضی
transverse electric
قطبش الکتریکی عرضی
transverse electric|te|te
گسل عرضی
چنانچه امتداد گسل بر امتداد ساختهای زمین شناسی ناحیه عمودیا مورب باشد ، گسل را گسل عرصی نامند
transverse fault
گسل عرضی - چنانچه امتداد گسل بر امتداد ساختهای زمین شناسی ناحیه عمودیا مورب باشد ، گسل را گسل عرصی نامند
transverse fault|fault|fault
درز عرضی
transverse joint
نظام تصویر مرکاتور ، نظام قایم الزاویه مرکاتور
transverse mercator
مقطع عرضی
transverse section
کرنش عرضی
transverse strain
درز یا شیار عرضی شیار پشت مفصل دوم سینه دو بالان در ناحیه سپر
transverse suture
کشش عرضی
transverse tension
سرریز پله ای
transverse weir

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن