معادل انگلیسی ارسال سیگنالهای جعلی
کاربرد رمز نظامی ، به منظور عدم دسترسی غیر نظامیان به دقت کامل سیستم gps م

زمين شناسی
ارسال سیگنالهای جعلی
کاربرد رمز نظامی ، به منظور عدم دسترسی غیر نظامیان به دقت کامل سیستم gps ماهواره "ناواستار" دستیابی گزینشی با رمز نظامی مشخص می گردد به نحوی که کدگذازی یا رمزی کردن داده به طریقی انجام می گردد که آن را بدون کلید آشکارسازی ، غیر قابل درک می سازد
anti spoofing
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ارسال سیگنالهای جعلی
کاربرد رمز نظامی ، به منظور عدم دسترسی غیر نظامیان به دقت کامل سیستم gps م
ارسال سیگنالهای جعلی کاربرد رمز نظامی ، به منظور عدم دسترسی غیر نظامیان به دقت کامل سیستم gps ماهواره "ناواستار" دستیابی گزینشی با رمز نظامی مشخص می گردد به نحوی که کدگذازی یا رمزی کردن داده به طریقی انجام می گردد که آن را بدون کلید آشکارسازی ، غیر قابل درک می سازد
anti spoofing|as|as|antispoofing
آنتی البرز(ایران)
anti alborz
پادساعتگرد
anti clockwise
پادساعتگرد
anti clockwise|anti clock wise|anti clock wise
ضد شیب
رودخانه ای که در جهتی خلاف شیب عمومی لایه ها جریان دارد یک جریان Anaclinal ، این جریان یا رودخانه مکرراً ولی نه الزاماً ، یک رود معکوس Obsequnet است ، ضد شیب رودخانه ای که در جهتی خلاف شیب عمومی لایه ها جریان دارد یک جریان Anaclinal
antiadip stream
اصطلاح زیست شناسی ، تضاد بین دو موجو زنده کوچک که بیش از یکی از آنها در محیط باقی نمی ماند ، پادزیستی ، زیان زیستی
- تضاد بین دو موجو زنده کوچک که بیش از یکی از آنها در محیط باقی نمی ماند
- عمل کنش پذیر بوسیله یک موجود زنده که برای موجد دیگری مضراست (Ager 1963)
مترادف: Amensalism
antibiosis
زیان زیستی - - تضاد بین دو موجو زنده کوچک که بیش از یکی از آنها در محیط باقی نمی ماند - - عمل کنش پذیر بوسیله یک موجود زنده که برای موجد دیگری مضراست (Ager 1963) - مترادف: Amensalism -
antibiosis|amensalism|amensalism
پادزی
antibiotic
نقطه مقابل رومرکز سطحی زلزله
anticenter
نقطه مقابل رومرکز سطحی زلزله
anticenter|epicenter|epicenter
اصطلاح جغرافیایی گیاهی در لغت به معنی پاد اوج
anticlimax
طاقدیسی
اسم: یک اصطلاح منسوخ شده گرفته شده از طاقدیس

صفت: تعلق داشتن یا وابسته بودن به یک طاقدیس ، طاقدیسی اسم: یک اصطلاح منسوخ شده گرفته شده از طاقدیس صفت: تعلق داشتن یا وابسته بودن به یک طاقدیس
anticlinal
محور طاقدیس ، محور بنیایی
، محور بنیایی
anticlinal axis
چین طاقدیس
anticlinal fold
دماغه پین ، نوک پین ، انتهای پین
anticlinal nose
نهر طاقدیسی
یک نهر تماسی که در امتداد رخ نمون یک طاقدیس ، از یک لایه که بر روی چشمه های قبلی قرار دارد ، دیده می شود ، نهر طاقدیسی یک نهر تماسی که در امتداد رخ نمون یک طاقدیس
anticlinal spring
نظریه طاقدیسی
نظریه ای در مورد نفت و گاز ، تمایل آنها به جمع شدن در ساختار های طاقدیسی می باشد این نظریه توسط I Cwhite در سال 1885 ، نظریه طاقدیسی نظریه ای در مورد نفت و گاز
anticlinal theory
دره آنتی کلینال ، دره طاقدیسی
anticlinal valley
تاقدیس
چینی در لایه های رسوبی که شبیه تاق است
یک چین ، عموماً به طرف بالا محدب شده ، که هسته آن حاوی سنگ های قدیمی تر از نظر چینه شناسی می باشد
متضاد: ناودیس؛
همچنین ببینید: Antyerm /Synformal Anticline

طاق یا سر یک چین در طبقات زمین ، تاقدیس چینی در لایه های رسوبی که شبیه تاق است یک چین ، که هسته آن حاوی سنگ های قدیمی تر از نظر چینه شناسی می باشد متضاد: ناودیس؛ همچنین ببینید: Antyerm /Synformal Anticline طاق یا سر یک چین در طبقات زمین
anticline
نظریه تاقدیس
تیوری که در آن مخازن نفتی را محدود به تاقدیسها می داند یعنی نفت و منابع هیدرو کربنی را محدود به تاقدیسها می داند
anticline theory
نظریه تاقدیس تیوری که در آن مخازن نفتی را محدود به تاقدیسها می داند یعنی نفت و منابع هیدرو کربنی را محدود به تاقدیسها می داند
anticline theory|anticline|anticline
آنتی کلینوریوم ، مجموعه طاقدیس وناودیس های متوالی است ، طاقدیس مرکب
یک طاق بسیار بزرگ ، از لحاظ شکل شبیه یک طاقدیس ، که هر بال آن مرکب از تعدادی چینهای کوچک است ، طاقدیس مرکب یک طاق بسیار بزرگ
anticlinorium
واچرخند
منطقه ای که فشار جو آن نسبت به فشار جو مناطق مجاور زیادتر بوده و حداقل یک منحنی هم فشار بسته بوجود آورده باشد ، واچرخند منطقه ای که فشار جو آن نسبت به فشار جو مناطق مجاور زیادتر بوده و حداقل یک منحنی هم فشار بسته بوجود آورده باشد
anticyclone
آنتی فورم ، طاق شکل
چینی که یال آن ، در چینه هایی که برای آن ها سکانس چینه شناسی مشخصی وجود ندارد ، به سمت بالا بسته می شود
مقایسه شود با: Anticline متضاد: Synform ، طاق شکل چینی که یال آن ، به سمت بالا بسته می شود مقایسه شود با: Anticline متضاد: Synform
antiform
ناودیس طاق شکل
ناودیسی که یال آن به سمت بالا به هم می رسد مانند آنچه در تاقدیس گون دیده می شود (صفحه 106 ، 1963 turner& weiss) ، ناودیس طاق شکل ناودیسی که یال آن به سمت بالا به هم می رسد مانند آنچه در تاقدیس گون دیده می شود (صفحه 106
antiformal
ضد یخ
ضدیخ ماده ای که آن را به مایعی می افزایند تانقطه انجماد مایع را پایین آورد ، ضد یخ ضدیخ ماده ای که آن را به مایعی می افزایند تانقطه انجماد مایع را پایین آورد
antifreezing solution
اصطلاح کانی شناسی ، آنتیگوریت ، آنتی گوریت
ترکیب شیمیایی :Mg6[(OH)8|Si4O10]
سیستم تبلور:مونوکلینیک
رده بندی:سیلیکات
رخ: خیلی خوب
جلا:شیشه ای - چرب
شفافیت:نیمه شفاف – کدر(اپاک)
نوع سختی:شکننده
اشکال ظاهری : بلور- اگرگات توده ای - فلسی
ژیزمان : فراوان ; ایتالیا ، اطریش ، نروژ ، آلمان غربی و شرقی
خواص شیمیایی : حل شونده در HCl ، H2SO4
رنگ کانی :سبز - خاکستری - آبی - قهوه ای – سیاه
رنگ خاکه:سفید - سبز
سختی :- 3 4
چگالی : 2 5 - 2 6
تشابه کانی شناسی : تالک – کلریتها
پاراژنز :کربناتها- کرومیت- تیتانیت- کوارتز
منشا تشکیل :هیدروترمال- اولترابازیک
شکل بلورها:ورقه ای )(پهن و کوتاه( - فلسی
محل پیدایش:بلغارستان
نام آن ، نام مکانی در ایتالیا (Antigorio) است
نامهای دیگر این کانی : Bowenite
antigorite
آنتی گوریت - ترکیب شیمیایی :Mg6[(OH)8|Si4O10] - سیستم تبلور:مونوکلینیک - رده بندی:سیلیکات - رخ: خیلی خوب - جلا:شیشه ای - چرب - شفافیت:نیمه شفاف – کدر(اپاک) - نوع سختی:شکننده - اشکال ظاهری : بلور- اگرگات توده ای - فلسی - ژیزمان : فراوان ; ایتالیا ، اطریش ، نروژ ، آلمان غربی و شرقی - خواص شیمیایی : حل شونده در HCl ، H2SO4 - رنگ کانی :سبز - خاکستری - آبی - قهوه ای – سیاه - رنگ خاکه:سفید - سبز - سختی :- 3 4 - چگالی : 2 5 - 2 6 - تشابه کانی شناسی : تالک – کلریتها - پاراژنز :کربناتها- کرومیت- تیتانیت- کوارتز - منشا تشکیل :هیدروترمال- اولترابازیک - شکل بلورها:ورقه ای )(پهن و کوتاه( - فلسی - محل پیدایش:بلغارستان - نام آن ، نام مکانی در ایتالیا (Antigorio) است - نامهای دیگر این کانی : Bowenite
antigorite|bowenite|bowenite|jenkinsite|picrolite|picrosmine|williamsite
قطب غیر همنام ، قطب آنتی لوگ
در بلور شناسی ، قطبی از یک بلور که از نظر الکتریکی منفی می شود وقتی که بلور گرما داده می شود و یا بوسیله فشار زدایی منبسط می شود مقایسه شود با : قطب آنولوگ ، قطب آنتی لوگ در بلور شناسی
antilogous pole
آنتیموان ، سنگ سرمه ، توتیای معدنی ، آنتیمون
ترکیب شیمیایی :Sb
سیستم تبلور:تری گونال
رده بندی: عنصر
رخ:خوب ، مطابق با سطح /0001/
جلا:فلزی
شفافیت: کدر(اپاک)
اشکال ظاهری:بلور ، آگرگات خوشه ای گاهی تابان
ژیزمان:کمیاب ; آلمان غربی ، فرانسه ، چک اسلواکی ، سوئد ، پرتغال ، استرالیا ، برنه و
رنگ کانی : سفید قلعی
رنگ خاکه: خاکستری رسوبی
پاراژنز :استیبین ، برتیریت ، آلمونیت و
منشا تشکیل : هیدروترمال
شکل بلورها: رمبوئدر ، ورقه ای ضخیم
شکست آن به صورت ناصاف است نام آن یک اسم تاریخی است
سختی: 3 - 3 5
چگالی : 6 6 - 6 7
antimoiny
آنتیموان ، سنگ سرمه ، توتیای معدنی ، آنتیمون - ترکیب شیمیایی :Sb - سیستم تبلور:تری گونال - رده بندی: عنصر - رخ:خوب ، مطابق با سطح /0001/ - جلا:فلزی - شفافیت: کدر(اپاک) - اشکال ظاهری:بلور ، آگرگات خوشه ای گاهی تابان - ژیزمان:کمیاب ; آلمان غربی ، فرانسه ، چک اسلواکی ، سوئد ، پرتغال ، استرالیا ، برنه و - رنگ کانی : سفید قلعی - رنگ خاکه: خاکستری رسوبی - پاراژنز :استیبین ، برتیریت ، آلمونیت و - منشا تشکیل : هیدروترمال - شکل بلورها: رمبوئدر ، ورقه ای ضخیم - شکست آن به صورت ناصاف است نام آن یک اسم تاریخی است - سختی: 3 - 3 5 - چگالی : 6 6 - 6 7
antimoiny|sb|sb|antimony
سرب آنتیموان دار
antimoniated lead
نوعی کانی
فرمول شیمیایی :(Ag ، Cu)16(Sb ، As)2S11
به خاطر تشابه ترکیب شیمیایی نامآن از کانیpearceiteگرفته شده است ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی :(Ag ، As)2S11 - به خاطر تشابه ترکیب شیمیایی نامآن از کانیpearceiteگرفته شده است
antimonpearceite
نوعی کانی
فرمول شیمیایی:Sb2Se3
نامگذاری آن به خاطر ترکیب شیمیایی در سال 1993 انجام شده است ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی:Sb2Se3 - نامگذاری آن به خاطر ترکیب شیمیایی در سال 1993 انجام شده است
antimonselite
کرمسیت
antimony blende
یک نوع از فلدسپات آلکالی (قلیایی) که از هم رشدی های موازی یا نیمه موازی تشکیل شده است ، که در آن فاز غنی از سدیم (آلبیت ، الگوکلاز و آندزین) بنظر می رسند میزبانی باشند که فاز غنی از پتاسیم (عموما ارتوکلاز) از آن جدا شده است
مقایسه شود با: پرتیت ، الگوکلاز و آندزین) بنظر می رسند میزبانی باشند که فاز غنی از پتاسیم (عموما ارتوکلاز) از آن جدا شده است مقایسه شود با: پرتیت
antiperthite
نقاط متقاطر
دو نقطه از کره زمین که در مقابل یکدیگر قرار گرفته و نسبت به هم 180درجه فاصله داشته باشند ، نقاط متقاطر دو نقطه از کره زمین که در مقابل یکدیگر قرار گرفته و نسبت به هم 180درجه فاصله داشته باشند
antipodes
منشور
شکل n ضلعی با وجوهی ساخته شده در دو n ضلع موازی که بوسیله مثلث 2n ضلعی متساوی الساقین بهم متصل شده اند ، منشور شکل n ضلعی با وجوهی ساخته شده در دو n ضلع موازی که بوسیله مثلث 2n ضلعی متساوی الساقین بهم متصل شده اند
antiprism
ریپل چسبی ، یک ریپل چسبی / اتصالی / چسبنده
antiripplet
ریپل چسبی / اتصالی / چسبنده
antirpple
چاشنی انتی استاتیک
درکوهستانهای مرتفع ویادرشنزارهاکه اتمسفر دارای بارالکتریکی است ممکن است هنگام تماس با زمین پوکه یاسرچاشنی تخلیه الکتریکی انجام دهدوچاشنی بی موقع منفجرشود برای جلوگیری از این عمل پوکه را از نظر الکتریکی عایق میکنند این گونه چاشنی هابرای انفجار به جریان بیش از 4امپر نیاز دارند ، چاشنی انتی استاتیک درکوهستانهای مرتفع ویادرشنزارهاکه اتمسفر دارای بارالکتریکی است ممکن است هنگام تماس با زمین پوکه یاسرچاشنی تخلیه الکتریکی انجام دهدوچاشنی بی موقع منفجرشود برای جلوگیری از این عمل پوکه را از نظر الکتریکی عایق میکنند این گونه چاشنی هابرای انفجار به جریان بیش از 4امپر نیاز دارند
antistatic detonator
نوعی کانی-درطبقه بندی IMA موجود نیست
فرمول شیمیایی: gamma-Fe3Ni
نام آن به خاطر شباهت به کانی فرو مغناطیس taenite و عدم فرومغناطیس بودن آن نامگذاری شده است ، نوعی کانی-درطبقه بندی IMA موجود نیست - فرمول شیمیایی: gamma-Fe3Ni - نام آن به خاطر شباهت به کانی فرو مغناطیس taenite و عدم فرومغناطیس بودن آن نامگذاری شده است
antitaenite
آنتی تتیک نوعی حرکت تکتونیکی که در جهت مخالف یک حرکت تکتونیکی مهم اتفاق می افتد ، ناهمخوان
antithetic
گسل های فرعی ناموفق
گسلهای عادی فرعی را که جهت آنها برخلاف جهت گسل اصلی ناحیه است
اصطلاحی معرفی شده توسط h cloos برای توصیف گسل هایی که در جهتی خلاف جهت شیب سنگها تغییر مکان داده و این باعث چرخش بلوک های می شود بطوری که لغزش خالص و دقیق هر گسل بزرگتر از حدی است که اگر بدون چرخش می شد (dennis 1967) و در همان رژیم های تنش تشکیل شده باشند و نسبت به گسل اصلی با زاویه بالایی چرخیده شده اند(برای گسل های امتداد لغز)(biddle & christite – bliae 1985)؛
مقایسه شود با: synthetic faults
antithetic fault
گسل های فرعی ناموفق گسلهای عادی فرعی را که جهت آنها برخلاف جهت گسل اصلی ناحیه است اصطلاحی معرفی شده توسط h cloos برای توصیف گسل هایی که در جهتی خلاف جهت شیب سنگها تغییر مکان داده و این باعث چرخش بلوک های می شود بطوری که لغزش خالص و دقیق هر گسل بزرگتر از حدی است که اگر بدون چرخش می شد (dennis 1967) و در همان رژیم های تنش تشکیل شده باشند و نسبت به گسل اصلی با زاویه بالایی چرخیده شده اند(برای گسل های امتداد لغز)(biddle & christite – bliae 1985)؛ مقایسه شود با: synthetic faults
antithetic fault|fault|fault|antithetic faults|antithetic
ماده ضد سم ، ضد زهر
antitoxic

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن