معادل انگلیسی حافظه کمکی
حافظهای که برخلاف حافظه اصلی دستورالعملهای اجرایی از آن گرفته نمی شوند حافظه کمکی

زمين شناسی

حافظه کمکی
حافظهای که برخلاف حافظه اصلی دستورالعملهای اجرایی از آن گرفته نمی شوند حافظه کمکی به طور معمول از فنآوری ذخیره رقومی مغناطیسی یا نوری استفاده می کند ، حافظه کمکی حافظهای که برخلاف حافظه اصلی دستورالعملهای اجرایی از آن گرفته نمی شوند حافظه کمکی به طور معمول از فنآوری ذخیره رقومی مغناطیسی یا نوری استفاده می کند

auxiliary memory

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی حافظه کمکی
حافظهای که برخلاف حافظه اصلی دستورالعملهای اجرایی از آن گرفته نمی شوند حافظه کمکی

معین ، مشخص ، کمکی

auxiliary

سد کمکی- وابند

auxiliary dam

سد کمکی- وابند

auxiliary dam|subsidiary dam|subsidiary dam

گسل فرعی
یک گسل کوچک (کم اهمیت) که مماس با یک گسل اصلی یا منشعب شده از آن است مترادف: Branch fault

auxiliary fault

گسل فرعی یک گسل کوچک (کم اهمیت) که مماس با یک گسل اصلی یا منشعب شده از آن است مترادف: Branch fault

auxiliary fault|branch fault|branch fault

لایک کمکی

auxiliary lamina

کانی فرعی
در تقسیم بندی سنگهای آذرین توسط Johanssen ، کانی های رنگ روشن و نسبتا نادر یا کم اهمیت مانند: آپاتیت ، موسکوویت ، کورندوم ، فلوریت یا توپاز ، کانی فرعی در تقسیم بندی سنگهای آذرین توسط Johanssen

auxiliary mineral

تمام فعالیتهای حمایتی در معدنکاری که به طور مستقیم در آن سهیم نیستند

auxiliary operation

تمام فعالیتهای حمایتی در معدنکاری که به طور مستقیم در آن سهیم نیستند

auxiliary operation|auxiliary operations|auxiliary operations

فولاد غیر پیش تنیده(بتن پیش تنیده)

auxiliary reinforcement

سرریز ایمنی

auxiliary spillway

بخشی از جریان تهویه اصلی هدایت شده به سمت ورودی به وسیله وسایل فن و تیوب کمکی

auxiliary ventilation

حافظه پویا ، حافظه اشتراکی (تسهیم شده )
حافظه ای که در اختیار بخش های نرم افزاری مختلف گوشی همانند دفترچه تلفن ، گالری قرار دارد ، که مقدار استفاده هر کدام از برنامه ها در آن تعریف شده است ؛ برنامه ها فقط به همان میزان می توانند از حافظه استفاده کنند ، حافظه اشتراکی (تسهیم شده ) حافظه ای که در اختیار بخش های نرم افزاری مختلف گوشی همانند دفترچه تلفن

dynamic memory

حافظه لحظه ای ، حافظه آنی
یک نوع حافظه برای ذخیزه کردن اطلاعاتی که به طور طولانی مدت استفاده می شوند در مقایسه با انواع حافظه ها ، حافظه فلش اطلاعات را بدون اتصال به منبع الکتریکی نگه می دارد و به همین خاطر است که در کارت های حافظه و یا در حافظه های داخلی تلفن های همراه از این نوع حافظه استفاده می شود ، حافظه آنی یک نوع حافظه برای ذخیزه کردن اطلاعاتی که به طور طولانی مدت استفاده می شوند در مقایسه با انواع حافظه ها

flash memory

یک نوع کارت حافظه

nand memory

نوع قدیمی کارت های حافظه که از نظر قیمت ، از کارت های حافظه nand گران تر هستند

nor memory

حافظه دسترسی تصادفی

random access memory

حافظه اشتراکی ، حافظه تسهیم شده حافظه ای که در اختیار بخش های نرم افزاری مختلف یک سامانه قرار دارد ، که مقدار استفاده هر کدام از برنامه ها در آن تعریف شده است

shared memory

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی حافظه کمکی
حافظهای که برخلاف حافظه اصلی دستورالعملهای اجرایی از آن گرفته نمی شوند حافظه کمکی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی حافظه کمکی
حافظهای که برخلاف حافظه اصلی دستورالعملهای اجرایی از آن گرفته نمی شوند حافظه کمکی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی حافظه کمکی حافظهای که برخلاف حافظه اصلی دستورالعملهای اجرایی از آن گرفته نمی شوند حافظه کمکی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی حافظه کمکی حافظهای که برخلاف حافظه اصلی دستورالعملهای اجرایی از آن گرفته نمی شوند حافظه کمکی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی حافظه کمکی
حافظهای که برخلاف حافظه اصلی دستورالعملهای اجرایی از آن گرفته نمی شوند حافظه کمکی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی حافظه کمکی
حافظهای که برخلاف حافظه اصلی دستورالعملهای اجرایی از آن گرفته نمی شوند حافظه کمکی