معادل انگلیسی فولاد غیر پیش تنیده(بتن پیش تنیده)

زمين شناسی

فولاد غیر پیش تنیده(بتن پیش تنیده)

auxiliary reinforcement

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فولاد غیر پیش تنیده(بتن پیش تنیده)

معین ، مشخص ، کمکی

auxiliary

سد کمکی- وابند

auxiliary dam

سد کمکی- وابند

auxiliary dam|subsidiary dam|subsidiary dam

گسل فرعی
یک گسل کوچک (کم اهمیت) که مماس با یک گسل اصلی یا منشعب شده از آن است مترادف: Branch fault

auxiliary fault

گسل فرعی یک گسل کوچک (کم اهمیت) که مماس با یک گسل اصلی یا منشعب شده از آن است مترادف: Branch fault

auxiliary fault|branch fault|branch fault

لایک کمکی

auxiliary lamina

حافظه کمکی
حافظهای که برخلاف حافظه اصلی دستورالعملهای اجرایی از آن گرفته نمی شوند حافظه کمکی به طور معمول از فنآوری ذخیره رقومی مغناطیسی یا نوری استفاده می کند ، حافظه کمکی حافظهای که برخلاف حافظه اصلی دستورالعملهای اجرایی از آن گرفته نمی شوند حافظه کمکی به طور معمول از فنآوری ذخیره رقومی مغناطیسی یا نوری استفاده می کند

auxiliary memory

کانی فرعی
در تقسیم بندی سنگهای آذرین توسط Johanssen ، کانی های رنگ روشن و نسبتا نادر یا کم اهمیت مانند: آپاتیت ، موسکوویت ، کورندوم ، فلوریت یا توپاز ، کانی فرعی در تقسیم بندی سنگهای آذرین توسط Johanssen

auxiliary mineral

تمام فعالیتهای حمایتی در معدنکاری که به طور مستقیم در آن سهیم نیستند

auxiliary operation

تمام فعالیتهای حمایتی در معدنکاری که به طور مستقیم در آن سهیم نیستند

auxiliary operation|auxiliary operations|auxiliary operations

سرریز ایمنی

auxiliary spillway

بخشی از جریان تهویه اصلی هدایت شده به سمت ورودی به وسیله وسایل فن و تیوب کمکی

auxiliary ventilation

آرماتور گذاری خمشی ، آرماتور خمشی

flexural reinforcement

آرماتور حلقوی ، آرماتور گذاری حلقوی

hoop reinforcement

آرماتور جانبی ، آرماتور عرضی

lateral reinforcement

فولادغیر پیش تنیده

nonprestressed reinforcement

اضافه آرماتور گذاری شده

overreinforcement

آرماتور بیرون زده

projecting reinforcement

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی فولاد غیر پیش تنیده(بتن پیش تنیده)

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فولاد غیر پیش تنیده(بتن پیش تنیده)

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما