معادل انگلیسی نقطه عمق مشترک
قسمتی زیر سطحی که در تولید بازتاب های لرزه ای بر روی چندین نیمرخ با فاصله های م

زمين شناسی
نقطه عمق مشترک
قسمتی زیر سطحی که در تولید بازتاب های لرزه ای بر روی چندین نیمرخ با فاصله های متفاوت نقش دارد
مخفف: cdp
common depth point (cdp)
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نقطه عمق مشترک
قسمتی زیر سطحی که در تولید بازتاب های لرزه ای بر روی چندین نیمرخ با فاصله های م
نقطه عمق مشترک قسمتی زیر سطحی که در تولید بازتاب های لرزه ای بر روی چندین نیمرخ با فاصله های متفاوت نقش دارد مخفف: cdp
common depth point (cdp)|cdp|cdp|common depth point
مشترک ، متعارف
در توصیف سازندهای زغال سنگ به 10%- 5 یک سازنده بخصوص گویند که در زغال سنگ ظاهر می شود مقایسه شود با: نادر ، بسیار رایج ، فراوان ، غالب ، متعارف در توصیف سازندهای زغال سنگ به 10%- 5 یک سازنده بخصوص گویند که در زغال سنگ ظاهر می شود مقایسه شود با: نادر
common
استانداری است که روش ارتباط برقرار کردن server وب به سایر برنامه ها را مشخص می کند این برنامه ها می توانند صفحات وب جدیدی ایجاد کرده و برای مرورگر ارسال نمایند برنامهای cgi معمولا برای پردازش و تجزیه و تحلیل اطلاعات یک پرسشنامه که از سوی کاربر ارسال شده بکار می روند
common gateway interface
استانداری است که روش ارتباط برقرار کردن server وب به سایر برنامه ها را مشخص می کند این برنامه ها می توانند صفحات وب جدیدی ایجاد کرده و برای مرورگر ارسال نمایند برنامهای cgi معمولا برای پردازش و تجزیه و تحلیل اطلاعات یک پرسشنامه که از سوی کاربر ارسال شده بکار می روند
common gateway interface|cgi|cgi
به اندازه استاندارد عکس هایی که ابعاد آن ها 288*352 می باشد گفته می شود و منظور از صفحه نمایشگر های cif ، صفحه هایی است که اندازه ی آن ها 288*352 پیکسل دارد
common intermediate format (cif)
به اندازه استاندارد عکس هایی که ابعاد آن ها 288*352 می باشد گفته می شود و منظور از صفحه نمایشگر های cif ، صفحه هایی است که اندازه ی آن ها 288*352 پیکسل دارد
common intermediate format (cif)|cif|cif|common intermediate format
سرب رایج
هر سربی از فازی با مقدار پایین نسبت U/Pb و یا Th/Pb بطوریکه هیچ سرب پرتوزاد شاخص در محل ، از زمان تشکیل فاز ، بوجود نیامده باشد چنین فازهایی شامل گالن و سایر سولفیدها مانند پیریت ، فلدسپاتها ، بویژه فلدسپات پتاسیم ، میکاها و فراوان ترین انواع سنگ های دوران سنوزوئیک می باشد داده های در مورد سرب رایج برای تعیین سن و به ویژه در حل کردن مشکلات یا مسائل ژنتیکی کاربرد دارد (دلو 1970)
مترادف: سرب معمولی ordinary lead
common lead
روش تعیین سن سرب رایج
تعیین سن به سال به تعیین نسبت ایزوتوپ های سرب 206Pb/204Pb و 207Pb/204Pb که می تواند با منحنی های رشد پیشنهادی مقایسه شوند
common lead age method
روش تعیین سن سرب رایج تعیین سن به سال به تعیین نسبت ایزوتوپ های سرب 206Pb/204Pb و 207Pb/204Pb که می تواند با منحنی های رشد پیشنهادی مقایسه شوند
common lead age method|age method|age method|common lead
سرب رایج هر سربی از فازی با مقدار پایین نسبت U/Pb و یا Th/Pb بطوریکه هیچ سرب پرتوزاد شاخص در محل ، از زمان تشکیل فاز ، بوجود نیامده باشد چنین فازهایی شامل گالن و سایر سولفیدها مانند پیریت ، فلدسپاتها ، بویژه فلدسپات پتاسیم ، میکاها و فراوان ترین انواع سنگ های دوران سنوزوئیک می باشد داده های در مورد سرب رایج برای تعیین سن و به ویژه در حل کردن مشکلات یا مسائل ژنتیکی کاربرد دارد (دلو 1970) مترادف: سرب معمولی ordinary lead
common lead|ordinary lead|ordinary lead
میکای متعارف ، مسکویت
common mica
اوپال معمولی
common opal
نقطه بازتاب مشترک
common reflection point
بازرسی میزان لنگی (نا هم محوری) توأمان
بررسی میزان لنگی شافت های کوپل شده توربین و ژنراتور ، بازرسی میزان لنگی (نا هم محوری) توأمان بررسی میزان لنگی شافت های کوپل شده توربین و ژنراتور
common run out check
کلرور سدیم ، نمک متعارف
یک ترکیب بی رنگ یا سفید بلورین که از کلرید سدیم (NaCl) ساخته شده است و به مقدار فراوان در طبیعت به شکل کانی جامد هالیت یا در محلول (سازنده حدود 26% آب دریا) یا به عنوان یک نهشته رسوبی (مانند گنبد نمکی یا پوششی دور حاشیه یک دریاچه نمک) بروز می کند ، نمک متعارف یک ترکیب بی رنگ یا سفید بلورین که از کلرید سدیم (NaCl) ساخته شده است و به مقدار فراوان در طبیعت به شکل کانی جامد هالیت یا در محلول (سازنده حدود 26% آب دریا) یا به عنوان یک نهشته رسوبی (مانند گنبد نمکی یا پوششی دور حاشیه یک دریاچه نمک) بروز می کند
common salt

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن