معادل انگلیسی فرش مرجانی
یک سنگ آهک به خوبی سیمانی شده آواری که عمدتاً از ذرات یا قطعات شکسته و گرد شده نهشت

زمين شناسی
فرش مرجانی
یک سنگ آهک به خوبی سیمانی شده آواری که عمدتاً از ذرات یا قطعات شکسته و گرد شده نهشته های ریف مرجانی ساخته شده است مثلاً Coral Rag ژوراسیک که بطور محلی در انگلستان به عنوان سنگ ساختمانی استفاده می شود
مترادف: برش سنگ ریفی ، فرش مرجانی یک سنگ آهک به خوبی سیمانی شده آواری که عمدتاً از ذرات یا قطعات شکسته و گرد شده نهشته های ریف مرجانی ساخته شده است مثلاً Coral Rag ژوراسیک که بطور محلی در انگلستان به عنوان سنگ ساختمانی استفاده می شود مترادف: برش سنگ ریفی
coral rag
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فرش مرجانی
یک سنگ آهک به خوبی سیمانی شده آواری که عمدتاً از ذرات یا قطعات شکسته و گرد شده نهشت
مرجان
الف) یک نام کلی برای هر کدام از گروه بزرگ موجودات زنده بی مهره ثابت کف زی (پولیپها ) در دریا که متعلق به رده آنتوزوآ (شاخه کوالنتراتا) می باشند و در دریاهای جدید بین مدارهای گرم گسترش داشته و در سابقه یا رکورد فسیلی در تمام دوره های بعد از کامبرین فراوان می باشد این موجودات تولید اسکلتهای خارجی کربنات کلسیم را می کند و به عنوان موجودات تک رست یا در کلونی ها وجود دارند
ب) یک ماده سخت آهکی که از اسکلت پیوسته تراوش شده/ تولید شده توسط پولیپهای مرجانی برای حفاظت و محل زندگی شان ساخته شده است و در نمونه های منفرد با رشد گیاهی بر روی کف دریا و یا به شکل تجمع های سخت شده گسترده یافت می شود
ج ) یک بخش یا تکه از مرجان
، مرجان الف) یک نام کلی برای هر کدام از گروه بزرگ موجودات زنده بی مهره ثابت کف زی (پولیپها ) در دریا که متعلق به رده آنتوزوآ (شاخه کوالنتراتا) می باشند و در دریاهای جدید بین مدارهای گرم گسترش داشته و در سابقه یا رکورد فسیلی در تمام دوره های بعد از کامبرین فراوان می باشد این موجودات تولید اسکلتهای خارجی کربنات کلسیم را می کند و به عنوان موجودات تک رست یا در کلونی ها وجود دارند ب) یک ماده سخت آهکی که از اسکلت پیوسته تراوش شده/ تولید شده توسط پولیپهای مرجانی برای حفاظت و محل زندگی شان ساخته شده است و در نمونه های منفرد با رشد گیاهی بر روی کف دریا و یا به شکل تجمع های سخت شده گسترده یافت می شود ج ) یک بخش یا تکه از مرجان
ماسه سنگ ، نوعی سنگ سخت وخاکستری که زود ترک وشکاف برداشته وبه پودر تبدیل می گردد ، کمره ، پرتگاه
(رسوب شناسی): یک ماسه سنگ صدفی یا مارل ماسه ای فسیل دار متراکم شده با منشاء دریایی و زمان پلیوسن و پلیستوسن که در شرق انگلستان یافت شده است (نورفولک ، لافولک و السکس) و به عنوان کود استفاده می شود مثلاً کرگ کورالین
(زمین ریخت شناسی): الف) یک بلندی یا نقطه پرتگاهی سنگی ، خصوصاً آنکه از دامنه یک کوه بیرون می زند مترادف: craig
ب) یک اصطلاح منسوخ برای قطعه سنگ بیرون زده یا گسسته شده سخت و تیز ، پرتگاه (رسوب شناسی): یک ماسه سنگ صدفی یا مارل ماسه ای فسیل دار متراکم شده با منشاء دریایی و زمان پلیوسن و پلیستوسن که در شرق انگلستان یافت شده است (نورفولک ، لافولک و السکس) و به عنوان کود استفاده می شود مثلاً کرگ کورالین (زمین ریخت شناسی): الف) یک بلندی یا نقطه پرتگاهی سنگی ، خصوصاً آنکه از دامنه یک کوه بیرون می زند مترادف: craig ب) یک اصطلاح منسوخ برای قطعه سنگ بیرون زده یا گسسته شده سخت و تیز
کشش ، کشش
نیرویی کند کننده که نتیجه اتمسفر زمین است طبق تعریف ، کشش بر خلاف جهت بردار سرعت لحظه ای وسایل حمل کننده نسبت به اتمسفر عمل می کند بزرگی نیروی کشش با حاصلضرب سطح مقطع وسیله حمل کننده ، ضریب کشش آن ، سرعت آن و دانسیته اتمسفر نسبت مستقیم و با جرم آن نسبت عکس دارد
(هیدرولیک): اصطکاک هوای متحرک بر روی سطح آب که تمایل به کشیدن لایه سطحی آب در جهت باد دارد
ب) نیروی اعمال شده توسط یک سیال در جریان بر روی یک شی که در جریان یا مجاور جریان قرار گرفته است
مقایسه شود با : رانش
(زمین شناسی اقتصادی) : drag ore کانسنگ کششی
(زمین شناسی ساختمانی) : خمیدگی چینه ها بر روی هر کدام از دوطرف یک گسل که توسط اصطکاک بلوک های متحرک در امتداد سطح گسل ایجاد می شود – همچنین ، خمیدگی ها و واپیچش هایی که بدین طریق تولید می شوند ، کششنیرویی کند کننده که نتیجه اتمسفر زمین است طبق تعریف ، سرعت آن و دانسیته اتمسفر نسبت مستقیم و با جرم آن نسبت عکس دارد (هیدرولیک): اصطکاک هوای متحرک بر روی سطح آب که تمایل به کشیدن لایه سطحی آب در جهت باد دارد ب) نیروی اعمال شده توسط یک سیال در جریان بر روی یک شی که در جریان یا مجاور جریان قرار گرفته است مقایسه شود با : رانش (زمین شناسی اقتصادی) : drag ore کانسنگ کششی (زمین شناسی ساختمانی) : خمیدگی چینه ها بر روی هر کدام از دوطرف یک گسل که توسط اصطکاک بلوک های متحرک در امتداد سطح گسل ایجاد می شود – همچنین

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها


دیکشنری تخصصی هنر

درباره دیکشنری تخصصی برساد


دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما



Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن