معادل انگلیسی بده یا دبی تخلیه آب حجم آب جریان یافته از میان یک مقطع در واحد زمان را گویند

زمين شناسی
بده یا دبی تخلیه آب حجم آب جریان یافته از میان یک مقطع در واحد زمان را گویند
discharge flow
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی بده یا دبی تخلیه آب حجم آب جریان یافته از میان یک مقطع در واحد زمان را گویند
جریان گدازه آآ
aa flow
جریان خاکستر
مجموعه ای متلاطم از قطعات سنگ و گاز که اغلب دارای اندازه ای در حد خاکستر بوده و در اثر انفجار شدید از شکاف کراتر خارج شده اند ، جریان خاکستر مجموعه ای متلاطم از قطعات سنگ و گاز که اغلب دارای اندازه ای در حد خاکستر بوده و در اثر انفجار شدید از شکاف کراتر خارج شده اند
ash flow
متوسط جریان رودخانه ، بده میانگین رودخانه
average stream flow
جریان محوری
axial flow
پس زدن
back flow
جریان پایه ، آب پایه
مقدار جریان آبی که رودخانه در حالت غیر سیلابی دارد ، آب پایه مقدار جریان آبی که رودخانه در حالت غیر سیلابی دارد
base flow
طغیانگر لاله ای
bell-mouth overflow
جریان واریزه بنتونیتی
bentonite debris flow
جریان بی اثر
bypass flow
جریان کاتاکلاستیک
جریانی همراه با حرکت بین دانه ای ، جابجایی مکانیکی ذرات نسبت به یکدیگر
cataclastic flow
تنگاب
جوی و یا نهر و رودخانه ای که در یک بستر نسبتا عمیق و باریک و تنگ جریان داشته باشد ، تنگاب جوی و یا نهر و رودخانه ای که در یک بستر نسبتا عمیق و باریک و تنگ جریان داشته باشد
channel flow
جریانات گدازه ای و اخگری
cinder flow
جریان متمرکز
concentrated flow
جریان متراکم
congested flow
جریان دائمی
consistent flow
جریان همگراواگرا
converging diverging flow
جریان در نازل همگراواگرا- جریان در شیپوره همگراواگرا
converging diverging nozzle flow
جریان کوات ، به جریان مایع موجود بین دو سطح اتلاق می شودبطوریکه این دوسطح متحرک باشند ، جریان کوات
به جریان مایع موجود بین دو سطح اتلاق می شودبطوریکه این دوسطح متحرک باشند
couette flow
روانه خاک خرده سنگی
debris earthflow
جریان واریزه
توده ای در حال حرکت از خرده های سنگی ، خاک و گل ، با بیش از نیمی از ذرات بزرگتر از اندازه ماسه جریان آهسته واریزه ای ممکن است جابجایی کمتر از 1 متر در سال داشته باشد ، جریان های سریع به 160 کیلومتر در ساعت می رسد ، جریان واریزه توده ای در حال حرکت از خرده های سنگی
debris flow
جریان مورب ، جریان
diagonal flow
آبگذری
مقدار آبی که در یک واحد زمانی معین از یک نقطه معین از رودخانه عبور می کند ، آبگذری مقدار آبی که در یک واحد زمانی معین از یک نقطه معین از رودخانه عبور می کند
discharge
منطقه تخلیه
ناحیه ای که در آن شبکه ای از آبهای زیرزمینی بسمت سطح زمین تخلیه می شوند یا در اثر تبخیر از دست می روند ، منطقه تخلیه ناحیه ای که در آن شبکه ای از آبهای زیرزمینی بسمت سطح زمین تخلیه می شوند یا در اثر تبخیر از دست می روند
discharge area
همگرآبدهی ، ضریب تخلیه
ضریبی که بوسیله آن ، تخلیه فرضی باید چند برابر شود تا تخلیه حقیقی را بدست دهد این ضریب ، محصول ضریب فشردگی و ضریب سرعت می باشد (ASCE 1962 ) ، ضریب تخلیه ضریبی که بوسیله آن
discharge coefficient
منحنی دوام جریان
discharge duration curve
منحنی آبگذری ، منحنی بده
discharge hydrograph
شدت جریان لبریز
discharge of the overflow
دبی ، دبی تخلیه
discharge rate
منحنی روندیابی تخلیه ، منحنی تراز دبی منحنی میزان دبی ، منحنی تغییرات دبی
discharge rating curve
منحنی روندیابی تخلیه ، منحنی تراز دبی منحنی میزان دبی ، منحنی تغییرات دبی
discharge rating curve|discharge rating|discharge rating
حلقه تخلیه ، رینگ تخلیه ، گردسازه تخلیه ، رینگ خروجی
discharge ring
سطح آبدهی
discharge section area
سرعت تخلیه ، سرعت تخلیه
آهنگ تخلیه آب از درون یک محیط متخلخل که در واحد مساحت کل عمود بر جهت جریان انداه گیری می شود ( 1962 ASCE ) ، سرعت تخلیه آهنگ تخلیه آب از درون یک محیط متخلخل که در واحد مساحت کل عمود بر جهت جریان انداه گیری می شود ( 1962 ASCE )
discharge velocity
جریان گسسته
discontinuous flow
زهاب
drainage cutflow
جریان مستغرق
drowned flow
جریان خاک ، روانه گل
earth flow
روانرو
easy flow
جریان انگشتی
finger flow
جریان سیلاب
flood flow
روانه ، جریان ، گردش ، روند
جریانها حرکات دامنه ای هستند که ویژگی مکانیکی مواد دامنه سبب می شود که بعنوان یک جریان چسبناک با بدنه پلاستیکی یا یک جریان واقعی رفتار کنند ، روند جریانها حرکات دامنه ای هستند که ویژگی مکانیکی مواد دامنه سبب می شود که بعنوان یک جریان چسبناک با بدنه پلاستیکی یا یک جریان واقعی رفتار کنند
flow
جریان آزاد
free flow
سرریز آزاد
free overflow
جریان ثقلی ، جریان گرانشی
gravity flow
شارش گرما
جریان گرمایی زمین گرمایی ، شارش گرما جریان گرمایی زمین گرمایی
heat flow
جریان ورودی
inflow
جریان ورودی
inflow|in-flow|in-flow
میاناب ، درون جریانی ، جریان بین لایه ای ، جریان درونی ، جریان زیر پوسته ای
interflow
جریان منقطع- جریان غیر پیوسته
interrupted flow
جریان خطی
یک رژیم جریانی که مسیرهای اجزای آن صاف و یا بمقدار بسیار کم کروی و موازی است ، جریان خطی یک رژیم جریانی که مسیرهای اجزای آن صاف و یا بمقدار بسیار کم کروی و موازی است
laminar flow
جریان خطی یکنواخت
laminar uniform flow
جریان گدازه ، جریان مواد مذاب ، رودخانه ای که در اثر حرکت مواد مذاب بیرون داده شده از یک آتشفشان بوجود می آید ، جریان گدازه ای
برونریزی گدازه بر روی سطح زمین از طریق یک مجرا و شکاف آتشفشان ، جریان گدازه ای برونریزی گدازه بر روی سطح زمین از طریق یک مجرا و شکاف آتشفشان
lava flow
جریان درخلل وفرج درشت
macropore flow
جریان توده ای
mass flow
بیشینه جریان مفید ، بیشینه دبی ، بیشینه جریان عبوری
maximum usable flow
جریان پیش رونده تواُم
mixed progressive flow
سیل گل ، جریان گل
mud flow
گل نشان ، جریان گل ، روانه گل (mudflow)
mud mark|mudflow|mudflow
جریان گل
mudflow
جریان آبخانه ای
napple flow
جریان ناپایدار
nonsteady flow
جریان نایکنواخت
nonuniform flow
جریان غیر یکنواخت غیردایمی
nonuniform unsteady flow
جریان با سطح آزاد
open channel flow
جریان باز ، جریان آزاد
open flow
جریان خروجی
outflow
آبریز ، ریزش ، لبریز شدن ، لبریزی ، طغیان
over flow
سرریز
overflow
جریان اراضی ، جریان روی زمینی ، چریان در سطح زمین
overland flow
رواناب سطحی
overlandflow
جریان بیشینه
peak flow
جریان در داخل مواد متخلخل
porous media flow
دبی قدرت ، جریان قدرت
power discharge|power flow|power flow
جریان ترجیحی
preferential flow
جریان ضربابی
pulsating flow
روانه آذرآواری ، جریان آذرآواری
بهمن عظیمی از خاکستر داغ ، پامیس ، قطعات سنگی
گازهای آتشفشانی است که از دامنه آتشفشان بصورت سریع با سرعتی در حدود 100 کیلومتر خارج می شود ، جریان آذرآواری - بهمن عظیمی از خاکستر داغ ، قطعات سنگی - گازهای آتشفشانی است که از دامنه آتشفشان بصورت سریع با سرعتی در حدود 100 کیلومتر خارج می شود
pyroclastic flow
دبی ، شدت جریان آب
rate of flow
مهار جریانی بازیافته - مهار زهکشی یخچالی توسط عوارض مورنی تعدیل یافته که حاصل پیشروی مجدد یک یخچال سابقاً ساکن است
regenerated flow control|regenerated flow|regenerated flow
جریان تنظیم شده
regulated flow
جریان تنظیم شده رودخانه
regulated streamflow
پساب
return flow
جریان اشباع
saturated flow
جریان نشتی ، جریان زه ، جریان نشت
seepage flow
تنداب
shooting flow
قالب جریان شدید - اصطلاحی که توسط وود و اسمیت (1958) برای یکی از سری های “پشته های قوی موازی” پیشنهاد داده شد که نشان دهنده قالب شیاری با عمق تا 10 سانتی متر ، پهنای 30 سانتی متر و طول 2 متر است
shooting-flow cast|shooting-flow|shooting-flow|shootingflow
جریان شبه آبخانه ای
skimming flow
جریان حلزونی
slug flow
رودخانه با جریان کند
sluggish flow
گذرگاه
sluice flow
جریان حلزونی
spiral flow
جریان دایمی ، جریان ماندگار ، جریان دایم
steady flow
جریان ساقه‌ریز
stemflow
سرریز آب باران
storm overflow
سرریز آب باران
storm water overflow
جریان آرام
streaming flow
جریان آرام -جریان یکنواخت-جریان خطی
streamline flow
جریان مشرف
supported flow
جریان رودخانه ای ، جریان شدید
torrential flow
جریان آرام
tranquil flow
جریان واسط
transitional flow
جریان آشفته ، جریان درهم ، جریان متلاطم ، جریان نا آرام
turbulent flow
جریان آزاد
unconfined flow
جریان یک جهتی
unidirectional flow
جریان یکنواخت
uniform flow
جریان پیوسته ، جریان بدون وقفه
uninterrupted flow
جریان غیراشباع
unsaturated flow
جریان ناپایدار
unsteady flow
بده مفید ، جریان ورودی موثر
useful inflow
بده مفید ، جریان ورودی موثر
useful inflow|effective inflow|effective inflow
جریان بخار
vapor flow
روانه خاکستر آتشفشانی ، جریان خاکستر آتشفشانی
ترکیبی از خاکستر آتشفشانی و گازها است که در اثر نیروی ثقلی در جو زمین بسمت پایین حرکت می کنند
رسوب آتشفشانی حاصل از قطعات سنگی که معمولا شیشه ای بوده و قطر ذرات آن کمتر از 4 میلیمتر است ، جریان خاکستر آتشفشانی - ترکیبی از خاکستر آتشفشانی و گازها است که در اثر نیروی ثقلی در جو زمین بسمت پایین حرکت می کنند - رسوب آتشفشانی حاصل از قطعات سنگی که معمولا شیشه ای بوده و قطر ذرات آن کمتر از 4 میلیمتر است
volcanic ash flow
جریان گردابه ای
vortex flow
زون شارش
(یخچال شناسی):توده یا پیکره داخلی و اصلی یک یخچال که در آن بیشتر یخ بدون شکستگی ، جریان می یابد مقایسه شود با: zone of fracture
(زمین درونی):منطقه جریان موم سان یا پلاستیک
، زون شارش - (یخچال شناسی):توده یا پیکره داخلی و اصلی یک یخچال که در آن بیشتر یخ بدون شکستگی ، جریان می یابد مقایسه شود با: zone of fracture - (زمین درونی):منطقه جریان موم سان یا پلاستیک -
zone of flow
زون جریان موم سان
آن بخش از پوسته کره زمین که تحت فشار کافی برای جلوگیری از وقوع شکستگی است که شکل پذیر نیز می باشد ، بطوریکه تغییر شکل توسط جریان ، روی می دهد
مقایسه شود با: zone of fracture ; zone of fracture and plastic flow
مترادف: zone offlow [interior Earth] ، zone of rock flow­age; zone of flowage
zone of plastic flow
زون جریان موم سان - آن بخش از پوسته کره زمین که تحت فشار کافی برای جلوگیری از وقوع شکستگی است که شکل پذیر نیز می باشد ، بطوریکه تغییر شکل توسط جریان ، روی می دهد - مقایسه شود با: zone of fracture ; zone of fracture and plastic flow - مترادف: zone offlow [interior Earth] ، zone of rock flow­age; zone of flowage
zone of plastic flow|zone of flowage|zone of flowage|zone of rock flow­age|zone offlow

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن