معادل انگلیسی ریزش غبار
الف) گردگیری ب) باران قرمز ، ریزش غبار الف) گردگیری ب) باران قرمز

زمين شناسی

ریزش غبار
الف) گردگیری ب) باران قرمز ، ریزش غبار الف) گردگیری ب) باران قرمز

dust fall

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ریزش غبار
الف) گردگیری ب) باران قرمز ، ریزش غبار الف) گردگیری ب) باران قرمز

بارش سالانه

annual rainfall

ریزش خاکستر
نزول خاکسترهای آتشفشانی از یک ابر فورانی توسط ته نشست هوا
مقایسه شود با: pumice fall ؛
مترادف: ash shower

ash fall

ریزش خاکستر
خاکستر آتشفشانی که از هوا به سطح زمین سقوط کرده است در نتیجه نهشته حاصله معمولا خوب جور شده و کمی ساختار لایه ای subaerial نشان می دهد ، ریزش خاکستر خاکستر آتشفشانی که از هوا به سطح زمین سقوط کرده است در نتیجه نهشته حاصله معمولا خوب جور شده و کمی ساختار لایه ای subaerial نشان می دهد

ashfall

آبشار مانع دار

baffle fall

سقوط بستر

bed fall

آبشار تورعروسی
آبشاری با ارتفاع بسیار زیاد و حجم بسیار کم که آب سقوط کننده ، قبل از اینکه به بستر پایینی رودخانه برسد بطور افشانه به اطراف پراکنده می شود و شبیه تور عروسی است مثال تیپ: آبشار تور عروسی در دره یوسی می تی ، کالیفرنیا ، آبشار تورعروسی آبشاری با ارتفاع بسیار زیاد و حجم بسیار کم که آب سقوط کننده

bridal-veil fall

آبشار با آستانه پهن

broad crested fall

آبشار پله ای یا شیب شکن پله ای

cascade fall

آبشاربا فشردگی مقطع

contracted fall

شیب عرضی ، شیب در پهنا

cross fall

ریزش واریزه ای ، رمبش (collapse) نسبتا آزاد
عمدتا از مواد کانی و مواد سنگی تحکیم نیافته یا هوازده در نتیجه شیب تند یا وجود صخره ، به ویژه: معمولا در امتداد کناره های زیربرش (undercut) رودخانه

debris fall

ریزش واریزه ای ، رمبش (collapse) نسبتا آزاد عمدتا از مواد کانی و مواد سنگی تحکیم نیافته یا هوازده در نتیجه شیب تند یا وجود صخره ، به ویژه: معمولا در امتداد کناره های زیربرش (undercut) رودخانه

debris fall|fall|fall

گرد و غبار ، گرد وخاک ، گرد و غبار برف ، برف باد آورد ، گرد و غبار
ماده سخت مرکب از تکه های ریز ، کوچکتر از تکه های شن ، که هر جا در جو به وجود می آید غالبا مسافت بسیار زیادی بوسیله باد حمل می شود ودایما در سطح زمین ته نشین می شود
(رسوب شناسی):الف) مواد جامد خشک ساخته شده از ذرات خاکی در اندازه رس یا سیلت (قطرهای کمتر از 6/1 میلی متر یا 62 میکرون) ، آنقدر ریز که به راحتی بلند می شوند و فواصل قابل توجهی را در تعلیق بوسیله جریان های آشفته باد حمل می شوند و به آزادی با گازهای جوی مخلوط می شوند و در هوا در طول زمان باقی می مانند ولی در نهایت به سطح زمین باز می گردند منابع خاکی غبار جوی شامل فوران های آتشفشانی افشانه های نمک از دریاها ، ذرات کانی ، گرده ها ، باکتری ها و خاکستر معلق و دود می باشند نیز ببینید: غبار آتشفشانی ب) ذرات فرازمینی مانند غبار کیهانی و غبار شخانه ای ج) غبار طلا د) گرد الماس هـ) مترادفی برای خاکستر آتشفشانی خصوصاً بخش های ریزتر خاکستر را گویند
(آتشفشان شناسی): مترادفی برای خاکستر آتشفشانی ، خصوصاً بخش های ریزتر خاکستر ، گرد و غبار ماده سخت مرکب از تکه های ریز ، که هر جا در جو به وجود می آید غالبا مسافت بسیار زیادی بوسیله باد حمل می شود ودایما در سطح زمین ته نشین می شود (رسوب شناسی):الف) مواد جامد خشک ساخته شده از ذرات خاکی در اندازه رس یا سیلت (قطرهای کمتر از 6/1 میلی متر یا 62 میکرون) ، باکتری ها و خاکستر معلق و دود می باشند نیز ببینید: غبار آتشفشانی ب) ذرات فرازمینی مانند غبار کیهانی و غبار شخانه ای ج) غبار طلا د) گرد الماس هـ) مترادفی برای خاکستر آتشفشانی خصوصاً بخش های ریزتر خاکستر را گویند (آتشفشان شناسی): مترادفی برای خاکستر آتشفشانی

dust

نوار غبار
نوار باطله رسی (یخچال شناسی) ، نوار غبار نوار باطله رسی (یخچال شناسی)

dust band

فرضیه ی ابر غباری
نظریه ای که بر اساس آن تشکیل سیارات توسط رشد یا پیوست ابرهای سرد کوچکی که گاهی اوقات «سیارک» خوانده می شوند ، می باشد
مترادف: نظریه سیارک ، فرضیه ی ابر غباری نظریه ای که بر اساس آن تشکیل سیارات توسط رشد یا پیوست ابرهای سرد کوچکی که گاهی اوقات «سیارک» خوانده می شوند ، می باشد مترادف: نظریه سیارک

dust cloud hypothesis

مالچ‌گردی

dust mulch

حلقه غبار یک حلقه از ادخال های کوچک در مقطع نازک که سطح اولیه دانه ماسه تخریبی را که توسط بزرگ شدگی ثانویه رشد کرده است ، نشان می دهد

dust ring

ماسه غباری
اصطلاحی که توسط سیرل (1923) برای موادی استفاده شده که ذرات آنها ، قطرهایی بین 0 025 تا 0 04 میلی متر دارند و توسط رودی که سرعتی برابر با 5/1 میلی متر بر ثانیه دارد ، شسته شده اند اندازه ذرات با سیلت متوسط و درشت هم خوانی دارد ، ماسه غباری اصطلاحی که توسط سیرل (1923) برای موادی استفاده شده که ذرات آنها

dust sand

نمایه پرده غبار
روش کمی جهت مقایسه بزرگای انفجار أتشفشانی است که توسط h h Lamb ارایه شده است ، نمایه پرده غبار روش کمی جهت مقایسه بزرگای انفجار أتشفشانی است که توسط h h Lamb ارایه شده است

dust veil index

غبار چال
یک گودال کوچک بر روی سطح یخ یخچالی یا دریایی که توسط فروروی تدریجی به درون یخ تکه ذرات بادآورده تیره بوجود می آید که پرتوهای خورشیدی را جذب می کنند و باعث ذوب یخ های مجاور با سرعت بیشتری می گردد مقایسه شود با گودال یخ غبار حوضچه غبار گودال نصف النهاری چال غبار ، غبار چال یک گودال کوچک بر روی سطح یخ یخچالی یا دریایی که توسط فروروی تدریجی به درون یخ تکه ذرات بادآورده تیره بوجود می آید که پرتوهای خورشیدی را جذب می کنند و باعث ذوب یخ های مجاور با سرعت بیشتری می گردد مقایسه شود با گودال یخ غبار حوضچه غبار گودال نصف النهاری چال غبار

dust well

غبار کردن
فرآیندی که بوسیله آن ، غبار و ذرات غبار مانند از جو ته نشین می شوند مثلاً نهشتگی فیتولیتهای اوپال در اقیانوس مترادف: غبار ، غبار کردن فرآیندی که بوسیله آن

dusting

گرد وغباردار

dusty

ساختمان غباری

dusty structure

ریزش خاک

earth fall

باران کارا ، بارندگی موثر ، باران موثر ، باران مازاد

effective rainfall

باران کارآی اصلی

essential effective painfall

آبشار ، شیب شکن ، افت انرژی ، نشست ، فرونشست ، ریزش
ریزش ها حرکات دامنه ای در دامنه های پر شیب هستند که یک توده منفصل از مواد ، صرفنظراز اندازه خود از دامنه جدا شده وبصورت حرکت در هوا ، غلتیدن یا جهش بر روی دامنه به سمت پایین دامنه حرکت می کنند ، ریزش ریزش ها حرکات دامنه ای در دامنه های پر شیب هستند که یک توده منفصل از مواد

fall

سقوط آزاد- ریزش آزاد

free fall

سرریز ریزشی آزاد

free overfall

آبشار شیبدار

inclined fall

فروریزش زمین ، فرولغزش زمین

land fall

باران کارای بیشینه

maximum effective rainfall

بیشینه باران محتمل

maximum probable rainfall

میانگین باران سالانه

mean annual rainfall

ریزش ، سرریز ، ریزش متلاطم
در جریانها ، تلاطم و اغتشاش سطحی یک جریان آب (مانند یک موج شکننده) که در اثر برخورد جریانات شدید با یکدیگر ، حرکت باد در جهت عکس یک جریان و یا در اثر قرارگیری جریان بر روی عوارض زیر آبی مانند یک لبه یا برآمدگی ، به وجود می آید؛ گرداب واژه مزبور معمولاً به صورت جمع مورد استفاده قرار می گیرد
در مهندسی ، بخشی از یک سد یا آب بند که برای سرریز شدن آب اضافی ، در نظر گرفته شده است ، ریزش متلاطم در جریانها ، به وجود می آید؛ گرداب واژه مزبور معمولاً به صورت جمع مورد استفاده قرار می گیرد در مهندسی

overfall

نیروگاه مخزنی

power plant with concentrated fall

ریزش پومیس
ریزش پومیس از یک ابر فورانی توسط نهشت هواریزشی ، ریزش پومیس - ریزش پومیس از یک ابر فورانی توسط نهشت هواریزشی

pumice fall

بارندگی ، بارش

rain fall

بارندگی ، بارش

rainfall

سنگریز ، سنگ ریزش ، ریزش سنگ

rock fall

سنگ افتان ، سنگ بارش

rockfall

غار معدنی زغال
به خصوص در مناطق ثابتی چون ورودی ها ، غار معدنی زغال - به خصوص در مناطق ثابتی چون ورودی ها

roof fall

ماسه پای صخره
تجمعی از ماسه که از روی صخره یا پرتگاه روبیده می‌شود ، (استون 1967 ، ص245) و ممکن است در دره ای عمیق زیردریایی یا بر روی خشکی ظاهر بشود ، ماسه پای صخره - تجمعی از ماسه که از روی صخره یا پرتگاه روبیده می‌شود

sand fall

میان بارش

throughfall

ریزش خاکستر آتشفشانی
نهشته ای از خاکستر آتشفشانی که در جایی که توسط فوران و باد سقوط می کنند ، باقی می مانند ، ریزش خاکستر آتشفشانی - نهشته ای از خاکستر آتشفشانی که در جایی که توسط فوران و باد سقوط می کنند

volcanic ash fall

آبشار
ریزش ناگهانی آب ، معمولاً ناشی از بستری از سنگ سخت در مسیر یک رودخانه که یا افقی است و یا به ملایمت به سمت قسمت بالای رودخانه شیب دارد و در روی سنگهای نرمتر قرار می گیرد سنگهای نرمتر زیر بوسیله رودخانه سایش می یابند بطوری که سنگ سختر آویزان می شود و نهایتا آبشار مربوط را ایجاد می کند ، آبشار - ریزش ناگهانی آب

waterfall

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

معادل انگلیسی ریزش غبار
الف) گردگیری ب) باران قرمز ، ریزش غبار الف) گردگیری ب) باران قرمز

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ریزش غبار
الف) گردگیری ب) باران قرمز ، ریزش غبار الف) گردگیری ب) باران قرمز

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی ریزش غبار الف) گردگیری ب) باران قرمز ، ریزش غبار الف) گردگیری ب) باران قرمز

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ریزش غبار الف) گردگیری ب) باران قرمز ، ریزش غبار الف) گردگیری ب) باران قرمز

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما

معادل انگلیسی ریزش غبار
الف) گردگیری ب) باران قرمز ، ریزش غبار الف) گردگیری ب) باران قرمز

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی ریزش غبار
الف) گردگیری ب) باران قرمز ، ریزش غبار الف) گردگیری ب) باران قرمز