معادل انگلیسی حلقه غبار یک حلقه از ادخال های کوچک در مقطع نازک که سطح اولیه دانه ماسه تخریبی را که توسط بزرگ شدگی

زمين شناسی

حلقه غبار یک حلقه از ادخال های کوچک در مقطع نازک که سطح اولیه دانه ماسه تخریبی را که توسط بزرگ شدگی ثانویه رشد کرده است ، نشان می دهد

dust ring

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی حلقه غبار یک حلقه از ادخال های کوچک در مقطع نازک که سطح اولیه دانه ماسه تخریبی را که توسط بزرگ شدگی

انجمن مهندسی کشاورزی آمریکا

agriculture engineering (asae)|asae|asae|agriculture engineering

چشمه آبرفت دامنه

alluvial slope spring

هوازدگی لانه زنبوری
رجوع شود به honeycomb weathering

alveolar weathering

هوازدگی لانه زنبوری رجوع شود به honeycomb weathering

alveolar weathering|weathering|weathering

انجمن مهندسین راه آهن آمریکا

american railway enginering (area)|area|area|american railway enginering

حلقه رشد سالیانه

annual growth ring

نهر طاقدیسی
یک نهر تماسی که در امتداد رخ نمون یک طاقدیس ، از یک لایه که بر روی چشمه های قبلی قرار دارد ، دیده می شود ، نهر طاقدیسی یک نهر تماسی که در امتداد رخ نمون یک طاقدیس

anticlinal spring

زره دارکردن
تشکیل حلقه واکنش در نتیجه کمبود تعادل در سری های واکنشی متداوم مقایسه شود با: zoning ، زره دارکردن تشکیل حلقه واکنش در نتیجه کمبود تعادل در سری های واکنشی متداوم مقایسه شود با: zoning

armoring

چشمه آرتزین چشمه ای که از آن آب ، تحت فشار آرتزین و معمولا ازدرون یک شکاف یا منفذ دیگری در لایه محصور کننده بالای آبخوان جریان می یابد

artesian spring

هوازدگی آرتزین
هوازدگی شیمیایی محصول حرکت آب آرتزین به سمت پایین در یک آبخوان ، مانند آنچه درماسه سنگی که روی یک ناپیوستگی قرار دارد و یا در یک محدوده نفوذ پذیر در امتداد سطح دگرشیبی دیده می شود

artesian weathering

هوازدگی آرتزین هوازدگی شیمیایی محصول حرکت آب آرتزین به سمت پایین در یک آبخوان ، مانند آنچه درماسه سنگی که روی یک ناپیوستگی قرار دارد و یا در یک محدوده نفوذ پذیر در امتداد سطح دگرشیبی دیده می شود

artesian weathering|weathering|weathering

هوازدگی جوی
هوازدگی که در سطح کره زمین رخ میدهد

atmospheric weathering

هوازدگی جوی هوازدگی که در سطح کره زمین رخ میدهد

atmospheric weathering|weathering|weathering

حفاری بامتدمارپیچ

auger boring

سایش پسرفتی
فرسایشی که سبب عقب نشینی پرتگاه ، دامنه تپه یا کوه به صورت موازی و یا پسروی جانبی دامنه بدون تغییر شکل آن می شود؛ فرآیندی است که به توسعه و گسترش دشتها و جلگه های آبرفتی کمک می کند ، سایش پسرفتی فرسایشی که سبب عقب نشینی پرتگاه

backwearing

زاویه حامل
زاویه افقی اندازهگیری شده شرق از نصفالنهار مبدأ
کوچکترین زاویه ای است که امتداد گسل یا هر صفحه ساختاری با جهت شمال یا جنوب می سازد
دستگاه cbr بارگذاری (در مکانیک خاک)

bearing

کمربند هوازدگی
کل پهنای کف یک دره که ممکن است بوسیله یک جریان یا رودخانه شسته شده باشد ، کمربند هوازدگی کل پهنای کف یک دره که ممکن است بوسیله یک جریان یا رودخانه شسته شده باشد

belt of weathering

هوازدگی زیستی
هوازدگی سنگها در اثر تولید مواد شیمیایی از ریشه گیاهان و یا توسط حفاری موجودات حفار

biological weathering

هوازدگی زیستی هوازدگی سنگها در اثر تولید مواد شیمیایی از ریشه گیاهان و یا توسط حفاری موجودات حفار

biological weathering|weathering|weathering

گمانه زنی ، حفاری ، حفره کنی ، چال کنی ، نمونه گیری

boring

حلقه زیرین ، گرد سازه زیرین ، حلقه تحتانی
حلقه ثابتی که قسمت پائینی محور پره های هادی (دریچه های راهنما) توربین را نگه می دارد و نقش هدایت آب در جهت نوار چرخ دوار می باشد ، حلقه تحتانی حلقه ثابتی که قسمت پائینی محور پره های هادی (دریچه های راهنما) توربین را نگه می دارد و نقش هدایت آب در جهت نوار چرخ دوار می باشد

bottom ring

بافری تامپونی ، مقاومت جسم در مقابل تغییرات سریع اسیدی یا قلیائی ، بازدارندگی ، ضربه خوری

buffering

خیز دادن

cambering

حاشیه مویینه ای/تارهای مویینه ای زیربخش پایینی زون یا منطقه تهویه ، دقیقاً بالای سطح ایستابی ، که در آن روزنه ها با آب تحت فشار (کمتر از فشار اتمسفری) پر می شوند آبی است که با آب زیرسطح ایستابی پیوسته است ولی بوسیله کشش سطحی بالای آن نگه داشته می شود حد بالایی آن کمربندهای حدواسط نامشخص است ولی برخی اوقات بطور اختیاری به عنوان تراز یا ارتفاعی که در آن 50% روزنه ها با آب پر شده اند ، تعریف می شود مترادف: منطقه مویینگی/ ناحیه رطوبت مویینگی

capillary fring

چشمه کربناته شده چشمه ای که آب آن حاوی گاز دی اکسید کربن است این نوع چشمه خصوصاً در نواحی آتشفشانی فراوان می باشد (کوم استاک 1878)

carbonate spring

کربنیزه شدن ، تبدیل یک ماده کربن دار به کربن بوسیله اجزا تشکیل دهنده آن

carbonization charring

هوازدگی حفره ای هوازدگی شیمیایی و مکانیکی بر روی جبهه یک صخره که بواسطه آن ، دانه ها و فلس های سنگ شل می شوند ، که نهایتاً منجر به فرورفتگی ها و حفرات بزرگتر می شوند (که از درون صدفی که بطور شیمیایی مستحکم شده است ، باز می شوند) (کاتن 1958 ، ص15) این عمل ، تولید تافونی در صخره های اطراف دریا را می کند مقایسه شود با: هوازدگی لانه زنبوری

cavenous|weathering|weathering|weathering

حرکت کندلر سرگردانی قطبی (polar wandering)

chandler motion|polar wandering|polar wandering

چشمه کانالی نوعی چشمه که از کناره یک رودخانه که کانال خود را در زیر سطح ایستابی حفر کرده است ، منشا می گیرد/ بیرون می ریزد/ خارج می شود

channel spring

رشته کاراکتری

character string

صخره قارچ سان
الف) یک سنگ به شکل قارچ ، با یک ساقه باریک و بلوکی که از بالا بر روی آن قرار گرفته است ، می باشد
مثلاً : cheesewring بر روی بودمین در مورد کورن ول انگلستان ، یک تپه سنگلاخ گرانیتی که شبیه یک کیف کتانی برعکس شده‌ای است که شامل دلمه هایی از شیر ترش شده است که در گذشته بوسیله مردم روستایی قرار داده می شد ، و وقتی که نم یا رطوبت از آن خارج می شد یک کرم پنیر سفید رنگ از آن به جا می ماند (استامپ 1961)
ب) gara نیز ببینید: سنگ قارچی ، صخره قارچ سان الف) یک سنگ به شکل قارچ ، می باشد مثلاً : cheesewring بر روی بودمین در مورد کورن ول انگلستان ، و وقتی که نم یا رطوبت از آن خارج می شد یک کرم پنیر سفید رنگ از آن به جا می ماند (استامپ 1961) ب) gara نیز ببینید: سنگ قارچی

cheesewring

هوادیدگی شیمیایی ، هوازدگی شیمیایی
هوازدگی که توسط محلولهای شیمیایی یا بارانهای اسیدی رخ می دهد

chemical weathering

هوازدگی شیمیایی هوازدگی که توسط محلولهای شیمیایی یا بارانهای اسیدی رخ می دهد

chemical weathering|weathering|weathering

ماده ای که ساختمان آن دارای رنگ خاکستری است

cindering

مهندسی ساختمان

civil engineering

هوازدگی فرآینده تخریبی یا گروهی از فرآیندها که توسط آنها مواد خاکی و سنگی که در معرض عوامل جوی بر رو یا در نزدیکی سطح کره زمین قرار دارند ، در رنگ ، بافت ، ترکیب ، سختی یا شکل ، با یا بدون حمل و نقل مواد سست یا دگرسان شده تغییر می کنند بالاخص ، فروپاشی فیزیکی و تجزیه شیمیایی سنگ که تشکیل یک گوشته در محل رسوبات باطله و مهیا برای حمل و نقل را می دهد بیشتر هوازدگی در سطح رخ می دهد ، اما ممکن است در اعماق قابل توجه نیز دیده شود ، مثلاً در سنگهای درز خورده که نفوذ آسان اکسیژن جوی و چرخش آبهای سطحی را ممکن می سازد بعضی از نویسندگان هوازدگی را به فرآیندهای مخرب آبهای سطحی که در پایین تر از 100درجه سانتی گراد و فشار 1kb رخ می دهند ، محدود می سازند سایرین این اصطلاح را تا دربرگیری تغییرات زیست شناسی و عمل خورنده باد ، آب و یخ ، گسترده می سازند مترادف: weathering

clastation|weathering|weathering

روشن ، صاف ، قسمتی از جنگل را گویند که پوشش درختی آن کم بوده واغلب پوشیده از خاکهای تخریب شده می باشد

clearing

طبقه بندی نظارت نشده - خوشه بندی

clustering

فنر مارپیچی ، فنر حلقه حلقه

coil spring

چشمه سرد چشمه ای که دمای آب آن بطور قابل ملاحظه ای پائین تر از دمای جوی سالانه میانگین در ناحیه می باشد همچنین یک استفاده غیر ارجح برای هر چشمه غیر گرمایی در ناحیه ای که دارای چشمه های آب گرم می باشد (مانیتزر؟ 1923)

cold spring

یاتاقان مرکب مجموعه یاتاقان های کفگرد و هادی ژنراتور

combined bearing

لایه بندی ترکیبی
مترادفی برای لایه بندی فاز که معمولاً در مواجهه با سنگهای دگرگون استفاده می شود مترادف: لایه بندی اولیه ، لایه بندی ترکیبی مترادفی برای لایه بندی فاز که معمولاً در مواجهه با سنگهای دگرگون استفاده می شود مترادف: لایه بندی اولیه

compositional layering

هوازدگی هم مرکز

concentric weathering

هوازدگی هم مرکز

concentric weathering|weathering|weathering

فنر مخروطی

conical spring

حلقه پیوندی یک غشای لوله ای ظریف که بخشی از آن آهکی و بخش دیگر صدفی است و بین سپتای دیواره یک سیفون سفالوپد تشکیل می شود مانند آنچه گردن سپتال صدف یک نوتیلوئید را با سپتوم بلافاصله پشت آن متصل می کند اثرات باقیمانده از این حلقه متصل کننده در انواع هولوکانیتیک ها یافت می شود

connecting ring

چشمه مجاورتی یک نوع چشمه ثقلی که در آن آب از میان لایه های نفوذپذیر بالایی و نفوذناپذیر زیرین که مانع حرکت رو به پایین آب می شوند ، به سطح زمین تراوش می کند (مانیترز – 1923) مترادف: چشمه کنار تپه ای ، چشمه برونزد

contact spring

فرآیند ایجاد منحنیهای میزان

contouring

مس دار

copper bearing

مغزه گیری

coring

پوشش لفافه ، مجموعه زمین های رسوبی یا آتشفشانی را گویند

covering

حلقه دهانه ای یک حاشیه با برجستگی پائین از مواد آواری که یک مآر را احاطه کرده است

crater ring

دهانه زایی ، کاسچالش‌ ، کاسچال‌ سازی ، کاسچال‌ها ، گودال‌ها الف) فرآیند/ یا سازوکار پویای تشکیل یک دهانه منفرد ب) فرآیند تعدیل یا تغییر یک سطح سیاره ای یا قمری بوسیله تشکیل مکرر دهانه (فرآیند تشکیل‌ گودال‌های کاسه‌ مانند مثلا در سطح‌ ماه‌)

cratering

لایه بندی پنهان
آن نوع از لایه بندی در توده نفوذی آذرین که در آن یک تغییر عمودی منظم در ترکیب شیمیایی یا کانی ها وجود دارد و به خاطر اینکه کمتر از لایه بندی ریتمیک مشهود اسست بدین نام خوانده می شود نسبتهای عنصری ویژه بازگو کننده لایه بندی پنهان در کانی های مافیک Fe/Mg و در فلدسپاتها Ca/Na می باشد ، لایه بندی پنهان آن نوع از لایه بندی در توده نفوذی آذرین که در آن یک تغییر عمودی منظم در ترکیب شیمیایی یا کانی ها وجود دارد و به خاطر اینکه کمتر از لایه بندی ریتمیک مشهود اسست بدین نام خوانده می شود نسبتهای عنصری ویژه بازگو کننده لایه بندی پنهان در کانی های مافیک Fe/Mg و در فلدسپاتها Ca/Na می باشد

cryptic layering

کشت روشن

cultural clearing

عمل أوردن بتن -فر آوری بتن ، مرطوب نگهداشتن بتن

curing

عمل آوردن یا نگهداری بتون

curing or maturing

هواگیری

de airing

پوشش مرده

dead covering

شمعبندی عمودی

dead shoring

بورینگ عمیق ، حفاری عمیق

deep boring

چشمه افت یک نوع از چشمه گرانشی که در آن آب از مواد نفوذپذیر در نتیجه شیب یافتگی سطح زمین و در جهت سطح ایستابی به سطح زمین جریان می یابد ( مانیزر 1923)

depression spring

مهندسی تفصیلی

detail engineering

آبکشی ، آب زدایی

dewatering

هوازدگی تفریقی
تنوع در نرخ و درجه هوازدگی که به علت برخی فاکتورها از قبیل آرایش کانی ها ، درجه اتصال درزه ها و آب و هوا ایجاد شده است

differential weathering

هوازدگی تفریقی تنوع در نرخ و درجه هوازدگی که به علت برخی فاکتورها از قبیل آرایش کانی ها ، درجه اتصال درزه ها و آب و هوا ایجاد شده است

differential weathering|weathering|weathering

چشمه دایکی چشمه ای که از هم بری میان یک دایک ساخته شده از سنگ نفوذناپذیر ، مانند بازالت یا دولریت ، و یک سنگ نفوذپذیر که دایک به درون آن تزریق شده به وجود آمده است

dike spring

حلقه تخلیه ، رینگ تخلیه ، گردسازه تخلیه ، رینگ خروجی

discharge ring

گسیختگی
تبدیل یک شاخابه به یک رود مستقل توسط تغییر شرایط زمین شناسی ، خصوصاً بر اثر غرق شدن بخش پائینی یک دره در دریا مقایسه شود با : غرق شدن ، گسیختگی تبدیل یک شاخابه به یک رود مستقل توسط تغییر شرایط زمین شناسی

dismembering

فروسایش
فرسایشی که باعث صاف و مسطح شدن تپه ها یا کوه ها و سرازیری یا افول شیب آن ها می شود فرآیندی که به ایجاد دشتگون کمک می کند
مقایسه شود با :Backwearing ، فروسایش فرسایشی که باعث صاف و مسطح شدن تپه ها یا کوه ها و سرازیری یا افول شیب آن ها می شود فرآیندی که به ایجاد دشتگون کمک می کند مقایسه شود با :Backwearing

down wearing

رشته مته
الف) اصطلاحی که در حفاری چرخشی برای مجموعه یک گمانه لوله حفاری ، طوقه های حفاری ، سرمته حفاری و محفظه مغزه گیری ( اگر استفاده داشته باشد ) که کل حفاری در سطح متصل شده و می چرخد ، اطلاق می گردد
مترادف : ساقه حفاری
ب) اصطلاحی که در حفاری ضربه ای برای مجموعه گمانه حفاری ، ساقه حفاری ، کابل و سایر ابزار آلات گفته می شود که در سطح به میل لنگ متصل می شود – مترادف : رشته ، ساقه ( حفاری ) ، رشته مته الف) اصطلاحی که در حفاری چرخشی برای مجموعه یک گمانه لوله حفاری ، اطلاق می گردد مترادف : ساقه حفاری ب) اصطلاحی که در حفاری ضربه ای برای مجموعه گمانه حفاری

drill string

گمانه زنی خشک

dry boring

هوازدگی خشک
هوازدگی مکانیکی یک سنگ بدون اثر آب ، مانند آنچه که در یک ناحیه خشک مشاهده می شود ، هوازدگی خشک هوازدگی مکانیکی یک سنگ بدون اثر آب

dry weathering

گرد و غبار ، گرد وخاک ، گرد و غبار برف ، برف باد آورد ، گرد و غبار
ماده سخت مرکب از تکه های ریز ، کوچکتر از تکه های شن ، که هر جا در جو به وجود می آید غالبا مسافت بسیار زیادی بوسیله باد حمل می شود ودایما در سطح زمین ته نشین می شود
(رسوب شناسی):الف) مواد جامد خشک ساخته شده از ذرات خاکی در اندازه رس یا سیلت (قطرهای کمتر از 6/1 میلی متر یا 62 میکرون) ، آنقدر ریز که به راحتی بلند می شوند و فواصل قابل توجهی را در تعلیق بوسیله جریان های آشفته باد حمل می شوند و به آزادی با گازهای جوی مخلوط می شوند و در هوا در طول زمان باقی می مانند ولی در نهایت به سطح زمین باز می گردند منابع خاکی غبار جوی شامل فوران های آتشفشانی افشانه های نمک از دریاها ، ذرات کانی ، گرده ها ، باکتری ها و خاکستر معلق و دود می باشند نیز ببینید: غبار آتشفشانی ب) ذرات فرازمینی مانند غبار کیهانی و غبار شخانه ای ج) غبار طلا د) گرد الماس هـ) مترادفی برای خاکستر آتشفشانی خصوصاً بخش های ریزتر خاکستر را گویند
(آتشفشان شناسی): مترادفی برای خاکستر آتشفشانی ، خصوصاً بخش های ریزتر خاکستر ، گرد و غبار ماده سخت مرکب از تکه های ریز ، که هر جا در جو به وجود می آید غالبا مسافت بسیار زیادی بوسیله باد حمل می شود ودایما در سطح زمین ته نشین می شود (رسوب شناسی):الف) مواد جامد خشک ساخته شده از ذرات خاکی در اندازه رس یا سیلت (قطرهای کمتر از 6/1 میلی متر یا 62 میکرون) ، باکتری ها و خاکستر معلق و دود می باشند نیز ببینید: غبار آتشفشانی ب) ذرات فرازمینی مانند غبار کیهانی و غبار شخانه ای ج) غبار طلا د) گرد الماس هـ) مترادفی برای خاکستر آتشفشانی خصوصاً بخش های ریزتر خاکستر را گویند (آتشفشان شناسی): مترادفی برای خاکستر آتشفشانی

dust

نوار غبار
نوار باطله رسی (یخچال شناسی) ، نوار غبار نوار باطله رسی (یخچال شناسی)

dust band

فرضیه ی ابر غباری
نظریه ای که بر اساس آن تشکیل سیارات توسط رشد یا پیوست ابرهای سرد کوچکی که گاهی اوقات «سیارک» خوانده می شوند ، می باشد
مترادف: نظریه سیارک ، فرضیه ی ابر غباری نظریه ای که بر اساس آن تشکیل سیارات توسط رشد یا پیوست ابرهای سرد کوچکی که گاهی اوقات «سیارک» خوانده می شوند ، می باشد مترادف: نظریه سیارک

dust cloud hypothesis

ریزش غبار
الف) گردگیری ب) باران قرمز ، ریزش غبار الف) گردگیری ب) باران قرمز

dust fall

مالچ‌گردی

dust mulch

ماسه غباری
اصطلاحی که توسط سیرل (1923) برای موادی استفاده شده که ذرات آنها ، قطرهایی بین 0 025 تا 0 04 میلی متر دارند و توسط رودی که سرعتی برابر با 5/1 میلی متر بر ثانیه دارد ، شسته شده اند اندازه ذرات با سیلت متوسط و درشت هم خوانی دارد ، ماسه غباری اصطلاحی که توسط سیرل (1923) برای موادی استفاده شده که ذرات آنها

dust sand

نمایه پرده غبار
روش کمی جهت مقایسه بزرگای انفجار أتشفشانی است که توسط h h Lamb ارایه شده است ، نمایه پرده غبار روش کمی جهت مقایسه بزرگای انفجار أتشفشانی است که توسط h h Lamb ارایه شده است

dust veil index

غبار چال
یک گودال کوچک بر روی سطح یخ یخچالی یا دریایی که توسط فروروی تدریجی به درون یخ تکه ذرات بادآورده تیره بوجود می آید که پرتوهای خورشیدی را جذب می کنند و باعث ذوب یخ های مجاور با سرعت بیشتری می گردد مقایسه شود با گودال یخ غبار حوضچه غبار گودال نصف النهاری چال غبار ، غبار چال یک گودال کوچک بر روی سطح یخ یخچالی یا دریایی که توسط فروروی تدریجی به درون یخ تکه ذرات بادآورده تیره بوجود می آید که پرتوهای خورشیدی را جذب می کنند و باعث ذوب یخ های مجاور با سرعت بیشتری می گردد مقایسه شود با گودال یخ غبار حوضچه غبار گودال نصف النهاری چال غبار

dust well

غبار کردن
فرآیندی که بوسیله آن ، غبار و ذرات غبار مانند از جو ته نشین می شوند مثلاً نهشتگی فیتولیتهای اوپال در اقیانوس مترادف: غبار ، غبار کردن فرآیندی که بوسیله آن

dusting

گرد وغباردار

dusty

ساختمان غباری

dusty structure

چشمه فروکشی ـ جریانی رجوع شود به periodic spring (چشمه چرخه ای یا تناوبی)

ebbing-and-flowing spring|ebbing-and-flowing|ebbing-and-flowing|periodic spring

مهندسی

engineering

تکیه گاه انبساطی

expansion bearing

حفاری آزمایشی ، حفاری تحقیقاتی ، گمانه زنی اکتشافی

exprimental boring

هوادیدگی شدید

extreme weathering

چشمه سد گسلی

fault dam spring

چشمه گسلی چشمه ای که از یک گسلی به سطح زمین جریان می‌یابد که یک طبقه نفوذپذیر را در تماس با یک طبقه نفوذناپذیر قرار می دهد مقایسه شود با: چشمه شکستگی ، چشمه شکافی مترادف fault-dam spring چشمه حاصل گسل

fault spring|fault-dam spring|fault-dam spring

چشمه گسلی

faulting spring

نازک سازی
(نقشه نگاری): روش کاهش خطوط پربندی به منظور اجتناب از تراکم در محل دامنه های تند یک روش قدیمی باریک کردن تراکم خطوط نزدیک انتهای خط پربندی جهت تقلیل آن که با ظهور روش نشانه گذاری ، دیگر از آن استفاده شد مترادف: نازک کردن حاشیه ، نازک سازی (نقشه نگاری): روش کاهش خطوط پربندی به منظور اجتناب از تراکم در محل دامنه های تند یک روش قدیمی باریک کردن تراکم خطوط نزدیک انتهای خط پربندی جهت تقلیل آن که با ظهور روش نشانه گذاری

feathering

چشمه آهندار

ferruginous spring

پالایش

filtering

چشمه شکافی چشمه ای که از یک ترک یا درزه بیرون می ریزد چندین چشمه از این نوع ممکن است در امتداد یک خط شکاف مشابه جریان یابند مقایسه شود با: چشمه گسله چشمه درزی ، چشمه آرتزین(artesian spring)

fissure spring|artesian spring|artesian spring

شکافتگی

fissuring

تکیه گاه ثابت

fixed bearing

لایه بندی جریانی
ساختار یک سنگ آذرین که توسط لایه های متناوب از رنگ ، ترکیب کانی شناسی و یا بافت تشخیص داده می شود که در نتیجه جریان ماگما یا گدازه حاصل شده است مترادف: لایه بندی جریانی لایه بندی برون ریز نیز ببینید: نواربندی (سنگ شناسی آذرین) ، لایه بندی جریانی ساختار یک سنگ آذرین که توسط لایه های متناوب از رنگ

flow layering

شمع بندی افقی

flying shoring

فوییددار
در طبقه بندی IUGS ، این واژه به عنوان یک پیشوند در کنار عناوین سنگهای مختلف (سینیت ، مونزونیت و ) مورد استفاده قرار گرفته و نشان دهنده این است که سنگ مزبور ، یک سنگ آذرین عمیق با مقدار معادل با 0 تا 10 می باشد چنین سنگهایی بر اساس مقدار عبارت (p/(A+P و در برخی مواقع نیز ترکیب پلاژیوکلاز موجود ، در آنها شناسایی می شوند برای یک سنگ خاص ، نام فلدسپاتوئید موجود در آن ، جایگزین واژه فویید می شود ، برای مثال یک گابروی نفلین دار ، در حقیقت گابرویی است که حاوی نفلین بوده و در آن مقدارf بین 0 و 10 و مقدار عبارت (p/(A+P در آن بیش تر از 90 بوده و پلاژیوکلاز آن نسبت به An50 ، کلسیتی تر می باشد مقایسه شود با: foid ، فوییددار در طبقه بندی IUGS

foid bearing

حلقه فونداسیون
عضو سازه ای فونداسیون اطراف نوار چرخ دوار توربین و نگهدارنده رینگ تحتانی که قابل تعویض می باشد این رینگ ممکن است بخشی از رینگ ثابت توربین باشد ، حلقه فونداسیون عضو سازه ای فونداسیون اطراف نوار چرخ دوار توربین و نگهدارنده رینگ تحتانی که قابل تعویض می باشد این رینگ ممکن است بخشی از رینگ ثابت توربین باشد

foundation ring

گمانه زنی به صورت سقوط آزاد(ضربه ای)

free fall boring

همزدن یخبندانی
مترادفی برای واژه congeliturbation که البته نسبت به آن فاقد هرگونه حرکت جرمی است ، همزدن یخبندانی مترادفی برای واژه congeliturbation که البته نسبت به آن فاقد هرگونه حرکت جرمی است

frost stirring

هوازدگی یخبندانی
رجوع شود به congelifraction ، هوازدگی یخبندانی رجوع شود به congelifraction

frost weathering

حفاری تمام رخ
در این روش تمام سطح مقطع سینه کاردریک مرحله به صورت دایره یا بیضی حفرمی شود

full face boring

حفاری تمام رخ در این روش تمام سطح مقطع سینه کاردریک مرحله به صورت دایره یا بیضی حفرمی شود

full face boring|boring|boring

حفاری حرارتی
دراین روش ، سنگهای سخت را با استفاده از یک شعله شدید (مشعل جت بامخلوطی ازنفت واکسیژن فشرده) ، سوزانده وخردمی کنند

fusion boring

بهره برداری محصول ، چیدن میوه و محصول ، دروکردن ، انباشتگی ، تراکم ، جمع شدن

gathering

زمين شناسي مهندسي

geological enginnering

زمین شناسی مهندسی
شاخه ای از زمین شناسی که به مطالعه ساختارهای زمین شناسی و مواد زمین شناسی برای مقاصد مهندسی مثل ساخت جاده ، سد ، ساختمان و می پردازد ، زمین شناسی مهندسی شاخه ای از زمین شناسی که به مطالعه ساختارهای زمین شناسی و مواد زمین شناسی برای مقاصد مهندسی مثل ساخت جاده

geology engineering

مهندسی نقشه برداری

geomatics engineering

مهندسی ژیوتکنیک
یکی از شاخه های علم عمران که با بکارگیری علم مکانیک خاک و مکانیک سنگ به رفع مشکلات مهندسی می پردازد ، مهندسی ژیوتکنیک یکی از شاخه های علم عمران که با بکارگیری علم مکانیک خاک و مکانیک سنگ به رفع مشکلات مهندسی می پردازد

geotechnical engineering

افت تراز آب ، پائین آوردن تراز آب

groundwater lowering

یاتاقان راهنما ، یاتاقان هادی

guide bearing

یاتاقان کف گرد پره های هادی
یاتاقانی است برای تحمل وزن پره های هادی و اهرم آن و همچنین در مقابل هر گونه فشار هیدرولیکی وارد به پره های هادی مقاومت می کند ، یاتاقان کف گرد پره های هادی یاتاقانی است برای تحمل وزن پره های هادی و اهرم آن و همچنین در مقابل هر گونه فشار هیدرولیکی وارد به پره های هادی مقاومت می کند

guide vane thrust bearing

حفاری بااستفاده ازجت آب
این روش دربعضی ازدستگاههای بازویی به کارمی رود بدین ترتیب که ازجت آب بافشار700 باراستفاره می شود که این امر آهنگ فرسایش ناخنها را به شدت کاهش می دهد درحوالی ناخن ، فواره آبی تعبیه می شود که آب ورودی به آن فشار زیادی دارد و درلحظه خروج آب ازفواره ، انرژی فشاری به سرعت تبدیل می شود وآب باسرعت زیادبه محل تماس نوک ناخن وسنگ می پاشد استفاده ازسیستم جت آب سبب می شودکه آهنگ حفاری سنگ افزایش و میزان انرژی مخصوص مصرفی و گردوغبار تولیدشده ، کاهش یابد

high pressure water jet boring

حفاری بااستفاده ازجت آب این روش دربعضی ازدستگاههای بازویی به کارمی رود بدین ترتیب که ازجت آب بافشار700 باراستفاره می شود که این امر آهنگ فرسایش ناخنها را به شدت کاهش می دهد درحوالی ناخن ، فواره آبی تعبیه می شود که آب ورودی به آن فشار زیادی دارد و درلحظه خروج آب ازفواره ، انرژی فشاری به سرعت تبدیل می شود وآب باسرعت زیادبه محل تماس نوک ناخن وسنگ می پاشد استفاده ازسیستم جت آب سبب می شودکه آهنگ حفاری سنگ افزایش و میزان انرژی مخصوص مصرفی و گردوغبار تولیدشده ، کاهش یابد

high pressure water jet boring|high pressure water|high pressure water|boring

چشمه همبری معادل با contact spring

hillside spring|contact spring|contact spring

چشمه آب گرم ، چشمه داغ
چشمه ای که آب آن دارای دمای بیش از دمای بدن انسان و همچنین خاک دارد و حاصل فعالیتهای آتشفشانی در اعماق زمین است ، چشمه داغ چشمه ای که آب آن دارای دمای بیش از دمای بدن انسان و همچنین خاک دارد و حاصل فعالیتهای آتشفشانی در اعماق زمین است

hot spring

چشمه آب گرم ، چشمه های حرارتی

hot wather spring

شکست هیدرولیکی

hydraulic fracturing

پنجه در پنجه

interfingering

آهن دار

iron bearing

یاتاقان گرد

journal bearing

کارگر معدن

labouring

پارگی لایه ای

lamellar tearing

مغزه گیری جانبی

lateral coring

حروف گذاری ، علامت گذاری باحروف ، فرآیند طراحی و قرارگیری متن روی نقشه

lettering

جهت امتداد طبقه

line of bearing

باربر

load bearing

گمانه زنی

log boring

روزنه آدم رو ، سوراخ آدم رو

manhole ring

میانگین مدهای شدید در چند سال (mhws)

mean high water spring

میانگین جذرهای شدید در چند سال (mlws)

mean low water spring

رودخانه یا کانال مارپیچوار

meandering

تخریب مکانیکی ، هوادیدگی مکانیکی ، هوازدگی مکانیکی

mechanical weathering

چشمه طبی

medicinal spring

کند گیر

medium curing

مهندسی معدن
طراحی و برنامه ریزی عملیاتهای معدنی با توجه به فاکتورهای اقتصادی ، فنی و زمین شناسی همچنین نظارت بر نحوه استخراج و برخی مواقع ، فرآوری اولیه مواد خام استخراج شده
مقایسه شود با: mining geology ، mining ، مهندسی معدن طراحی و برنامه ریزی عملیاتهای معدنی با توجه به فاکتورهای اقتصادی ، فرآوری اولیه مواد خام استخراج شده مقایسه شود با: mining geology

miming engineering

چشمه معدنی ، چشمه ای که آب آن دارای مقدار زیاد کانی بصورت محلول باشد ، چشمه آب معدنی

mineral spring

مهندسی معدن

mining engineering

رفتار سنجی (ژئوتکنیک) ، مراقبت ، پایش ، نظارت

monitoring

پراکنش غیر انتخابی

nonselective scattering

واشر ، واشر حلقوی

o ring

حلقه پس سری منطقه محوری آخرین بخش سر یک بندپای خرچنگی ، که عموما از جلو توسط یک شیار مورب مشخص ، محدود شده است مترادف: neck ring

occipital ring

نفت دار ، نفت خیز ، دارای نفت

oil bearing

چشمه نفت

oil spring

متورق پوسته ای ، فرسایش پوست پیازی

onion weathering

هوازدگی پوست پیازی
رجوع شود به spheroidal weathering

onion-skin weathering

یک روش پایه برداری معدنکاری که در آن هیچ لنگه زغالی باقی نمی ماند

open end pillaring

حلقه عامل ، رینگ عامل ، گردسازه عامل ، حلقه راه اندازی دریچه (توربین)

operating ring

حلقه عامل ، رینگ عامل ، گردسازه عامل ، حلقه راه اندازی دریچه (توربین)

operating ring|regulating ring|regulating ring

هوازدگی آلی
فرآیندها و تغییرات زیستی که باعث تسریع و تسهیل فرآیند خرد شدن و شکست سنگها می شوند؛ مانند نفوذ ریشه گیاهان و فشار حاصل از آن ، حضور خزه ها و گلسنگها که باعث اسیدهای مومیک در محل تماس آنها با سنگ می‌شود ، و فعالیت حیوانات (کرمها ، موشهای کور و خرگوشها) در جابجا کردن خاک‌های سطحی
مترادف: bilologicweathering

organic weathering

هوازدگی آلی فرآیندها و تغییرات زیستی که باعث تسریع و تسهیل فرآیند خرد شدن و شکست سنگها می شوند؛ مانند نفوذ ریشه گیاهان و فشار حاصل از آن ، حضور خزه ها و گلسنگها که باعث اسیدهای مومیک در محل تماس آنها با سنگ می‌شود ، و فعالیت حیوانات (کرمها ، موشهای کور و خرگوشها) در جابجا کردن خاک‌های سطحی مترادف: bilologicweathering

organic weathering|bilologicweathering|bilologicweathering|weathering

چشمه همبَری رجوع شود به contact spring

outcrop spring|contact spring|contact spring

چشمه سرریزی نوعی چشمه مجاورتی که در محلی که یک توده متخلخل و تراوا به زیر گوشته ای ناتراوا فرو می رود ، شکل می گیرد آب زیرزمینی از لبه چینه ناتراوا بالا آمده به سطح زمین ، رسیده و جاری می شود

overflow spring

یاتاقان بالشتکی

pad type bearing

حلقه توربی حلقه ای جور نشده در تورب

peat ring

پیش چالزنی

per boring

چشمه آویخته ، چشمه معلق چشمه آبی که منشای آن یک سفره آب زیرزمینی معلق می باشد

perched spring

چشمه دائم چشمه ای که به صورت مداوم می جوشد (در مقابل یک چشمه نیمه دائم یا یک چشمه موقتی)

perennial spring

چشمه دوره ای ، چشمه تناوبی چشمه ای که به خاطر وجود سیفونهای طبیعی در زیر آن ، به صورت متناوب فروکش کرده و مجدداً فوران می کند چنین چشمه هایی اغلب از درون سنگهای کربناته که در آنها ، مجاری انحلالی باعث تشکیل سیفونهای طبیعی شده اند ، به بیرون جاری می شوند با توجه به دمای پایینتر چشمه های تناوبی و عدم متصاعد شدن گاز از آنها ، می توان چشمه های مزبور را از چشمه های آب گرم تشخیص داد مقایسه شود با: intermittent spring ، perennial spring

periodic spring

لایه بندی فازی
(الف) لایه بندی کانی شناسی سنگهای آذرین عمیق که محصول ظهور و ناپدید شدن تدریجی و عموماً ناگهانی (از پایین به بالا) به فراز فازهای کانی شناختی است
مقایسه شود با: rhythmic layering ، cryptic layering (ب) ساختاری بزرگ مقیاس در سنگهای دگرگونی که توسط لایه هایی تقریباً موازی که دارای منشاهای متفاوتی بوده و از نظر کانی شناسی با سنگهای میزبان (مانند گنایس یا پریدوتیت) متفاوت می باشند ، شکل گرفته است
مترادف: primary banding ، compositional layering ، primary layering ، crystallization banding ، لایه بندی فازی (الف) لایه بندی کانی شناسی سنگهای آذرین عمیق که محصول ظهور و ناپدید شدن تدریجی و عموماً ناگهانی (از پایین به بالا) به فراز فازهای کانی شناختی است مقایسه شود با: rhythmic layering ، شکل گرفته است مترادف: primary banding

phase layering

هوادیدگی فیزیکی ، هوازدگی فیزیکی ، هوازدگی مکانیکی

physical weathering

هوازدگی فیزیکی ، هوازدگی مکانیکی

physical weathering|weathering|weathering

سرگردانی قطبی ، سرگردانی قطبی
الف) حرکت کوتاه‌مدت قطب‌های زمین حاصل از جنبنده محور آن
ب) جابه‌جایی کم وبیش نظام مند و بلند مدت قطب‌های زمین که ممکن است در طول گذشت زمان زمین‌شناسی انجام شود ، سرگردانی قطبی - الف) حرکت کوتاه‌مدت قطب‌های زمین حاصل از جنبنده محور آن - ب) جابه‌جایی کم وبیش نظام مند و بلند مدت قطب‌های زمین که ممکن است در طول گذشت زمان زمین‌شناسی انجام شود

polar wandering

حفاری استوانه ای

pole tool boring

چشمه برکه ای - چشمه‌ای که از یک منبع عمیق تغذیه می‌شود ، گاهی مرتبط با یک گسل و تشکیل یک حوضچه چشمه کولابی

pool spring

پرسیومتر های با گمانه های پیش حفاری شده (PBP) ، فراوانترین نوع پرسیومتر در مطالعات ژیوتکنیک Self- Boring Pressuremeters|SBP|Pressuremeter|Self- Boring پرسیومتر خود حفار (SBP)

pre-boring pressuremeters|pbp|pbp|pressuremeter|pre-boring

لایه‌بندی اولیه ، لایه‌بندی ترکیبی

primary layering

حلقه اندازه گیر

proving ring

چشمه تپشی ، آبفشان

pulsating spring

روش چهارکی

quartering

چشمه پرتوزا - چشمه‌ای که آب آن دارای پرتوزایی بالا و به راحتی قابل شناسایی است

radioactive spring

اندود ، اندودکاری -اندود کردن ، نازک کاری

rendering

باز آب زدن

retempering

لایه بندی ریتمی
لایه بندی به راحتی قابل مشاهده در یک توده نفوذی آذرین که در آن تکرار زونهایی با ترکیب متفاوت باعث ایجاد الگوی abc ، abc ، abc شده است این لایه بندی در نتیجه تبلور فازهای ویژه با رسیدن دوره ای ماگما به ترکیبات بحرانی ، حاصل می شود
نیز ببینید: تبلور چرخه ای ، لایه بندی مخفی ، لایه بندی گورخری ، لایه بندی ریتمی - لایه بندی به راحتی قابل مشاهده در یک توده نفوذی آذرین که در آن تکرار زونهایی با ترکیب متفاوت باعث ایجاد الگوی abc ، حاصل می شود - نیز ببینید: تبلور چرخه ای

rhythmic layering

حلقه ، زنگ زدن ، احاطه کردن ، محفل ، گروه
سکانس بسته و محصور زنجیرها ، رشتهها یا قوسهایی که همدیگر را قطع نمی کنند ، گروه - سکانس بسته و محصور زنجیرها

ring

مهندسی رودخانه
شاخه ای از مهندسی عمران که با کنترل و مهار رودخانه ها ، توسعه آنها ، تنظیم آنها و همچنین با مهار و تخفیف سیلابها سر و کار دارد ، مهندسی رودخانه - شاخه ای از مهندسی عمران که با کنترل و مهار رودخانه ها

river engineering

مغزه گیری از سنگ

rock coring

هوازدگی سنگ
تجزیه شیمیایی و فروپاشی مکانیکی سنگها به صورت برجا نزدیک سطح زمین

rock weathering

هوازدگی سنگ - تجزیه شیمیایی و فروپاشی مکانیکی سنگها به صورت برجا نزدیک سطح زمین

rock weathering|weathering|weathering

تکیه گاه گهواره ای

rocker bearing

یاتاقان ناسایشی غلتان -تکیه گاه غلتان

roller bearing

ریزش سقف - رجوع شود به roof foundering (ریزش سقف)

roof collapse|roof foundering|roof foundering

ریزش سقف
سقوط سنگها به درون مخزن یا ماگمای زیرین که معمولاً به دنبال تخلیه مقدار زیادی از ماگما رخ می دهد
مترادفی با ارجحیت کمتر: Roof collapse ، ریزش سقف - سقوط سنگها به درون مخزن یا ماگمای زیرین که معمولاً به دنبال تخلیه مقدار زیادی از ماگما رخ می دهد - مترادفی با ارجحیت کمتر: Roof collapse

roof foundering

چشمه پای پرتگاه - چشمه ای که بر سطح زمینی "در” یا "نزدیک" پرتگاه جاری می شود

scarp–foot spring

شسته شدن ، فرسایش بوسیله آب ، روبش

scouring

برشی

shearing

حلقه عامل ، گرد سازه عامل ، حلقه جابجا کننده ، گرد سازه تغییر مکان دهنده

shifting ring

حلقه عامل ، گرد سازه عامل ، حلقه جابجا کننده ، گرد سازه تغییر مکان دهنده

shifting ring|operating ring|operating ring|gate ring|regulating ring

شمع زنی

shoring

قالب بتن ریزی
مراحل مختلف آماده کردن قالب وبتن ریزی عبارتنداز:تهیه قالب ، پاک کردن آن ، قراردادن میله های فولادی ، بتن ریزی ومتراکم کردن آن قالب بتن ریزی بایدبه گونه ای آماده شودکه تهیه آن ساده باشد وبه آسانی از مصالح موجودساخته شود قالب رامعمولااز تخته هایی به نام تخته های قالب بندی می سازند ، قالب بتن ریزی - مراحل مختلف آماده کردن قالب وبتن ریزی عبارتنداز:تهیه قالب

shuttering

کندگیر ، دیر گیر

slow curing

مکانیک ومهندسی خاک

soil mechanics and engineering

حلقه ثابت ، گرد سازه ثابت ، رینگ ثابت توربین

speed ring

حلقه ثابت ، گرد سازه ثابت ، رینگ ثابت توربین

speed ring|stay ring|stay ring

هوازدگی پوست پیازی ، هوازدگی کروی
هر نوع فرایند هوازدگی که تمایل به تولید شکل کروی از سنگی با شکل اولیه قطعه ای دارد

spheroidal weathering

هوازدگی کروی - هر نوع فرایند هوازدگی که تمایل به تولید شکل کروی از سنگی با شکل اولیه قطعه ای دارد

spheroidal weathering|weathering|weathering

چشمه
جریان آب سطحی است که هنگام تقاطع سطح ایستابی و سطح زمین بوجود می آید ، چشمه - جریان آب سطحی است که هنگام تقاطع سطح ایستابی و سطح زمین بوجود می آید

spring

خوشه بندی گام اندازه ای

step-size clustering

ترتیب تصادفی ، مرتب کردن تصادفی

stochastic ordering

چشمه زیردریایی - برونریخت آب شیرین در فاصله چشمگیری از ساحل درون دریا که معمولاٌ در نواحی کارستی ساحلی دیده می شود اما گاه با لوله های گدازه ای همراه است

submarine spring

سانسور کردن متقارن

symmetrical censoring

مرتب کردن دُموار

tail ordering

یاتاقان کفگرد

thrust bearing

چوبست موقت(جهت جلوگیری از ریزش)
قرار دادن محافظان چوبی در کارگاهها یا چاههای معدن برای حمایت در مقابل ریزش از سقف ، جبهه کار یا رگه پشتی ، چوبست موقت(جهت جلوگیری از ریزش) - قرار دادن محافظان چوبی در کارگاهها یا چاههای معدن برای حمایت در مقابل ریزش از سقف

timbering

یاتاقان شاه مفصل (ثابت) ، یاتاقان شاه مفصل ، یاتاقان لولای ثابت ، میله لولا

trunnion bearing

چشمه لوله ای - یک چشمه گرانی یا آرتزین که آب آن از حفرات یا روزن های لوله ای گرد شده ای به بیرون می تراود مانند لوله های گدازه یا کانال های انحلالی

tubular spring

حلقه توفی - یک تجمع وسیع ، با حاشیه کم ارتفاع و به خوبی لایه بندی شده از آوارهای هیالوبلاستیک که به دور یک مجرای آتشفشان که در یک دریاچه قرار دارد و همچنین در نواحی ساحلی ، مرداب و ناحیه واجد آب زیرزمینی فراوان ، ساخته می شود مترادف: مار

tuff ring

ماشین های حفر تونل - این ماشین ها تمام مقطعهای دایره ای را یک جا حفر می کنند و معمولا آنها را به نام ماشین های تونل حفر کن می نامند و با علامت اختصاری t b m که حروف اول نام انگلیسی دستگاه است از آنها نام می برند کامل و گسترش این دستگاه ها سبب شده است که آهنگ پیشروی تونل ها در حد قابل توجهی افزایش یابد

tunnel boring machine|tunnel boring|tunnel boring

آبزدایی مکشی-خارج سازی آب بوسیله مکش

vacuum dewatering

چشمه دره ای - یک نوع چشمه فرورفتگی که از طرف یا یال یک دره در برون زد یا رخنمون سطح ایستابی به بیرون می تراود

valley spring

چشمه واکولسین - یک چشمه فواره ای در یک منطقه کارستی ، که معمولاً دارای تخلیه ای است که بطور استثنائی حجم و بزرگ است ریشه کلمه: از روی نام فواره Vaucluse در جنوب فرانسه مترادف: چشمه خودجوش نیز ببینید: چشمه جوشان

vauclusian spring

واندرینگ-حرکت مرتب یک رود پیچ ، سرگردانی
حرکت مؤلفه آهسته و چرخشی یک رود که از جاروب کردن رود پیچ ها (مئاندرها) و نوسان یک کمربند رودپیچی ساخته شده است ، سرگردانی - حرکت مؤلفه آهسته و چرخشی یک رود که از جاروب کردن رود پیچ ها (مئاندرها) و نوسان یک کمربند رودپیچی ساخته شده است

wandering

چشمه آبگرم - یک چشمه حرارتی که دمای آن به شدت بیشتر از دمای جوی سالیانه میانگین است ولی از درجه حرارت بدن انسان پایین تر است (مانیترز 1923) - مقایسه شود با: hot spring (چشمه آب داغ)

warm spring

حفاری شوییدنی
این حفاری برای بدست آوردن نمونههای خاک ، حفاری اکتشافی برای بررسیهای اولیه ، حفر گمانه برای برخی آزمونهای برجا از جمله آزمایش spt بکار میرود
روش حفاری:بالا و پایین رفتن سر مته باعث سست شدن مواد زیر لوله تزریق آب می شود آب با فشار زیاد از سوراخ سر مته خارج و خردهها را به خارج هدایت میکند
مزایا : نیاز به کارگری با مهارت کم دارد در همه نقاطی که برای وسایل سبک قابل دسترس باشند ، قابل اجرا است
محدودیتها : اجرای عملیات ، مخصوصا در عمق بیش از 10 متر کند است نفوذ در خاک مقاوم مشکل و در سنگ غیر ممکن است خارج کردن گراول از لوله جدار مشکل است و منجر به کاهش کیفیت نمونهها می شود گرفتن نمونه دست نخورده مشکل است ، حفاری شوییدنی - این حفاری برای بدست آوردن نمونههای خاک ، حفر گمانه برای برخی آزمونهای برجا از جمله آزمایش spt بکار میرود - روش حفاری:بالا و پایین رفتن سر مته باعث سست شدن مواد زیر لوله تزریق آب می شود آب با فشار زیاد از سوراخ سر مته خارج و خردهها را به خارج هدایت میکند - مزایا : نیاز به کارگری با مهارت کم دارد در همه نقاطی که برای وسایل سبک قابل دسترس باشند ، قابل اجرا است - محدودیتها : اجرای عملیات

wash boring

آبدار

water bearing

سفره آبدار-لایهء سخت و قابل نفوذ که آب را در خلل و خروج خود نگه میدارد

water-bearing

آبگيري

watering

هوازدگی تراز آب
در نواحی ساحلی یا کرانه ای ، پهن شدگی جانبی یک حوضچه آب ، به خاطر مرطوب شدن و خشک شدن متناوب درون یا در نزدیکی حوضچه که باعث تکرار کناره ها می شود بوسیله این فرآیند ، سواحل ایجاد می‌شوند که اینها مربوط به جامعه های گیاهی یا جایگاه های دریایی خصوصاً در سنگ متخلخل یا به راحتی فرسوده شده ، نمی باشند (راسل ، 1968 ، ص94)

water-level weathering

هوازدگی تراز آب - در نواحی ساحلی یا کرانه ای ، پهن شدگی جانبی یک حوضچه آب ، به خاطر مرطوب شدن و خشک شدن متناوب درون یا در نزدیکی حوضچه که باعث تکرار کناره ها می شود بوسیله این فرآیند ، سواحل ایجاد می‌شوند که اینها مربوط به جامعه های گیاهی یا جایگاه های دریایی خصوصاً در سنگ متخلخل یا به راحتی فرسوده شده ، نمی باشند (راسل ، 1968 ، ص94)

water-level weathering|weathering|weathering

فرسودگی ، فرسودن
تخریب تدریجی یک زمین دیس یا سطح توسط اصطکاک یا سایش
مقایسه شود با: wasting
نیز ببینید: dawnwearing ، backwearing ، Wear ، فرسودن - تخریب تدریجی یک زمین دیس یا سطح توسط اصطکاک یا سایش - مقایسه شود با: wasting - نیز ببینید: dawnwearing

wearing

حلقه سایشی
رینگ قابل تعویضی است که به چرخ دوار یا به قطعات ثابتی نظیر حلقه تحتانی و یاسرپوش (head cover) توربین مونتاژ می شود ، حلقه سایشی - رینگ قابل تعویضی است که به چرخ دوار یا به قطعات ثابتی نظیر حلقه تحتانی و یاسرپوش (head cover) توربین مونتاژ می شود

wearing ring

هوازدگی-فرسایش ، هوادیدگی ، هوازدگی
دگرسانی شیمیایی و تخریب مکانیکی ذرات سنگی در مجاورت هوا ، رطوبت و مواد آلی ، هوازدگی - دگرسانی شیمیایی و تخریب مکانیکی ذرات سنگی در مجاورت هوا

weathering

حفاری چاه-گمانه زنی چاه

well boring

سرچشمه فورانی رود
سرچشمه یک رود را گویند ، سرچشمه فورانی رود - سرچشمه یک رود را گویند

wellspring

زاویه حامل کامل

whole circle bearing

نوعی لایه بندی ریتمی
یک نوع لایه بندی ریتمیک که در آن لایه ها از دانه های کانی طویل ساخته شده و بطوری جهت یافته اند که محورهای طویل آنها به سختی عمود بر لایه بندی است (تابنک و یولدروارت 1960) ، نوعی لایه بندی ریتمی - یک نوع لایه بندی ریتمیک که در آن لایه ها از دانه های کانی طویل ساخته شده و بطوری جهت یافته اند که محورهای طویل آنها به سختی عمود بر لایه بندی است (تابنک و یولدروارت 1960)

willow lake layering

مغزه گیری کابلی
کندن و خارج کردن یک نمونه مغزه (از جنس ماسه سنگ یا شیل نرم) با سر مته ای که در محل ثابت شده و بدون بیرون آوردن و لخت کردن لوله های حفاری ، مثلاً توسط بالا آوردن مغزه در یک محفظه مغزه گیر منقبض شونده و پایین فرستادن همان محفظه یا یک محفظه متناوب به درون محل داخل لوله حفاری در شرف منسوخ شدن

wire-line coring

باندهای درختکاری برای جلوگیری از عمل فرسایش را گویند

woody string

مجرای کرمی ، لوله کرمی

worm boring

لایه بندی راه راه
لایه بندی ریتمیک که در آن نوارهای تیره و روشن متناوب هستند و معمولاً منعکس کننده مقادیر مختلف پیروکسن و پلاژیوکلاز است ، لایه بندی راه راه - لایه بندی ریتمیک که در آن نوارهای تیره و روشن متناوب هستند و معمولاً منعکس کننده مقادیر مختلف پیروکسن و پلاژیوکلاز است

zebra layering

فنر با طول صفر
یک نوع خالص فنر گرانی سنج که طوری ساخته شده که طول کلی آن متناسب با نیروی اعمال شده است این فنر در لوازم یا ابزارآلات استاتیک یا ناپایدار استفاده می شود ، فنر با طول صفر - یک نوع خالص فنر گرانی سنج که طوری ساخته شده که طول کلی آن متناسب با نیروی اعمال شده است این فنر در لوازم یا ابزارآلات استاتیک یا ناپایدار استفاده می شود

zero-length spring

زون هوازدگی
لایه سطحی پوسته کره زمین در بالای سطح ایستایی که در معرض عوامل مخرب جو قرار می گیرد و در آن خاکها بوجود می آیند مقایسه شود با: منطقه سیمانی شدن ، زون هوازدگی - لایه سطحی پوسته کره زمین در بالای سطح ایستایی که در معرض عوامل مخرب جو قرار می گیرد و در آن خاکها بوجود می آیند مقایسه شود با: منطقه سیمانی شدن

zone of weathering

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی حلقه غبار یک حلقه از ادخال های کوچک در مقطع نازک که سطح اولیه دانه ماسه تخریبی را که توسط بزرگ شدگی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی حلقه غبار یک حلقه از ادخال های کوچک در مقطع نازک که سطح اولیه دانه ماسه تخریبی را که توسط بزرگ شدگی

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما