معادل انگلیسی فروسرخ بادبزنی
تعلق داشتن به طول موج های طولانی تر ناحیه فروسرخ ، از 15m تا 1mm ، جو ، تابش بس

زمين شناسی
فروسرخ بادبزنی
تعلق داشتن به طول موج های طولانی تر ناحیه فروسرخ ، از 15m تا 1mm ، جو ، تابش بسیار کمی را در این طول موج ها منتقل می‌کند ، بنابراین استفاده زمینی این نوار طیفی بشدت محدود می باشد
مقایسه شود با: فروسرخ بازتاب شده ، فروسرخ بادبزنی تعلق داشتن به طول موج های طولانی تر ناحیه فروسرخ ، بنابراین استفاده زمینی این نوار طیفی بشدت محدود می باشد مقایسه شود با: فروسرخ بازتاب شده
fan infrared
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی فروسرخ بادبزنی
تعلق داشتن به طول موج های طولانی تر ناحیه فروسرخ ، از 15m تا 1mm ، جو ، تابش بس
بادبزن ، آبرفت ، مخروط افکنه آبرفتی
fan
مخروط افکنه آبرفتی
fan alluvial
مخروط افکنه ، پیش بند؛ باجادا
fan apron
فن کوچک قابل حمل که برای کمک به تهویه یک محل کار خاص به کار می رود
fan auxiliary
فن بزرگ که در جریان هوای اصلی نصب می شود و بنابراین در امتداد با فن اصلی قرار دارد
fan booster
رخ بادبزنی
یک نوع رخ سطح محوری که در آن ، سطوح رخ با زاویه‌های کم تا زیاد بر روی هر پهلوی سطوح محوری چین از هم باز می شوند
مترادف: بادبزن رخ ، رخ بادبزنی یک نوع رخ سطح محوری که در آن ، سطوح رخ با زاویه‌های کم تا زیاد بر روی هر پهلوی سطوح محوری چین از هم باز می شوند مترادف: بادبزن رخ
fan cleavage
مرجان بادبزنی
هر مرجانی که تشکیل کلونی های مسطح بادبزنی مانند را بدهد
، مرجان بادبزنی هر مرجانی که تشکیل کلونی های مسطح بادبزنی مانند را بدهد
fan coral
برش بادبزنی
ازانواع برش زاویه ای که درآن دستگاه چالزنی دریک نقطه مستقرشده وهمه چالهاباتغییرامتدادبازوی دستگاه درجهت مختلف حفرمی شوند این نوع برش نسبت به برش گوه ای به فضای کمتری نیازدارد اماچون طول چالهامساوی نیستندورعایت طول آنهابه هنگام حفروقت گیراست این نوع برش امروزه کمتراستفادهمی شود ، برش بادبزنی ازانواع برش زاویه ای که درآن دستگاه چالزنی دریک نقطه مستقرشده وهمه چالهاباتغییرامتدادبازوی دستگاه درجهت مختلف حفرمی شوند این نوع برش نسبت به برش گوه ای به فضای کمتری نیازدارد اماچون طول چالهامساوی نیستندورعایت طول آنهابه هنگام حفروقت گیراست این نوع برش امروزه کمتراستفادهمی شود
fan cut
پنجه آبرفتی
fan delta
چین بادبزنی
fan fold
ساخت بادبزنی
fan shaped structure
وسیله ای خودکار که برای اخطار دادن در زمان کند شدن یا ایست فن اصلی طراحی شده است
fan signal
ساختار بادبزن
ساختار چین یک تاقدیس شکنجی ، ساختار بادبزن ساختار چین یک تاقدیس شکنجی
fan structure
سامانه بادبزنی
یک الگوی بادبزنی شکل که بوسیله میلچه های واگرا در سطح دیواره یک مرجان اسکلراکتینین تشکیل می شود نیز ببینید: محور واگرایی ، سامانه بادبزنی یک الگوی بادبزنی شکل که بوسیله میلچه های واگرا در سطح دیواره یک مرجان اسکلراکتینین تشکیل می شود نیز ببینید: محور واگرایی
fan system
پلاسیدگی ، پژمردگی
fanaison
یاقوت خیال انگیز
یاقوتی با هر رنگ یا سایه ای به جز آبی ، حتی انواع بی رنگ و قرمز نیز گاهی اوقات شامل این دسته می شوند
fancy sapphire
یاقوت خیال انگیز یاقوتی با هر رنگ یا سایه ای به جز آبی ، حتی انواع بی رنگ و قرمز نیز گاهی اوقات شامل این دسته می شوند
fancy sapphire|sapphire|sapphire
نواحی باتلاقی ، گل و لای
fange
نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Tl3AsS4 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Tl3AsS4
fangite
نوعی کنگلومرا را گویند که در ابتدای نهشته های دلتای آبرفتی قرار گرفته است
fanglomerat
فنگلومرا ، کنگلومرای مخروط افکنه
یک سنگ رسوبی که از ذرات همگنی ساخته شده که به مقدار کمی توسط آب ساییده شده اند و دارای اندازه های متنوعی هستند که در یک مخروط افکنه آبرفتی نهشته شده اند و بعداً به یک صورت سنگ مستحکم ، سیمانی شده اند این سنگ با امتداد یافتن به صورت موازی رسوبگذاری و نازک شدن سریع پایین شیب تشخیص داده می شوند این اصطلاح توسط لاوسن (1913) برای مواد سنگی درشت دانه تر و تحکیم یافته ای پیشنهاد شد که در بخش بالایی یک مخروط افکنه وجود دارند
مقایسه شود: برش باجادا ، کنگلومرای مخروط افکنه یک سنگ رسوبی که از ذرات همگنی ساخته شده که به مقدار کمی توسط آب ساییده شده اند و دارای اندازه های متنوعی هستند که در یک مخروط افکنه آبرفتی نهشته شده اند و بعداً به یک صورت سنگ مستحکم ، سیمانی شده اند این سنگ با امتداد یافتن به صورت موازی رسوبگذاری و نازک شدن سریع پایین شیب تشخیص داده می شوند این اصطلاح توسط لاوسن (1913) برای مواد سنگی درشت دانه تر و تحکیم یافته ای پیشنهاد شد که در بخش بالایی یک مخروط افکنه وجود دارند مقایسه شود: برش باجادا
fanglomerate
رأس مخروط افکنه
ناحیه ای بر روی یک مخروط افکنه در نزدیکی قله آن مقایسه شود با: Fan bay ، رأس مخروط افکنه ناحیه ای بر روی یک مخروط افکنه در نزدیکی قله آن مقایسه شود با: Fan bay
fanhead
گودال رأس مخروط افکنه
یک فرورفتگی خطی که بوسیله خط زهکشی تشکیل شده که به مقدار زیادی زیر سطح یک مخروط افکنه را حفر کرده است
fanhead trench
گودال رأس مخروط افکنه یک فرورفتگی خطی که بوسیله خط زهکشی تشکیل شده که به مقدار زیادی زیر سطح یک مخروط افکنه را حفر کرده است
fanhead trench|fanhead|fanhead|trench
مادون قرمز دور
تشعشع الکترومغناطیسی بلندتر از مادون قرمز حرارتی ، با طول موج بین 25 و 1000 میکرومتر
، مادون قرمز دور تشعشع الکترومغناطیسی بلندتر از مادون قرمز حرارتی ، با طول موج بین 25 و 1000 میکرومتر
far infrared
فروسرخ
infrared
استاندارد اشتراک داده ها با مادون قرمز قابلیت تبادل اطلاعات به روش بیسیم به وسیله نور نامریی مادون قرمز حداکثر فضای ارتباطی مادون قرمز بر روی گوشی های همراه 30 سانتی متر بدون هر گونه مانع می باشد شما می توانید به وسیله این قابلیت اطلاعات ، عکس ها و فیلم ها و یا دیگر موارد را به گوشی های دیگر و یا کامیپوتر خود ارسال نمایید ، البته باید توجه داشته باشید ؛ سرعت انتقال اطلاعات با مادون قرمز بسیار پایین می باشد و برای انتقال فایل ها با حجم بالا زیاد مناسب نمی باشد
infrared data association (irda)|irda|irda|infrared data association|infrared
مادون قرمز نزدیک
near-infrared
فرو سرخ بازتابشی
طول موج هایی از 0 7 تا حدود 3 میکرومتر که اغلب ، تابش خورشیدی منعکس شده هستند
مترادف: فرو سرخ نزدیک؛ فروسرخ خورشیدی ، فرو سرخ بازتابشی - طول موج هایی از 0 7 تا حدود 3 میکرومتر که اغلب ، تابش خورشیدی منعکس شده هستند - مترادف: فرو سرخ نزدیک؛ فروسرخ خورشیدی
reflected infrared
مادون قرمز حرارتی
thermal infrared

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن