معادل انگلیسی عمل یخبندان
الف) فرآیند هوازدگی مکانیکی حاصل از چرخه های مکرر و متناوب انجماد آب در ذوب شدن یخ

زمين شناسی
عمل یخبندان
الف) فرآیند هوازدگی مکانیکی حاصل از چرخه های مکرر و متناوب انجماد آب در ذوب شدن یخ در حفرات ، ترکها و فضاهای دیگر چنین فرآیندی که معمولا در سطح رخ می دهد شامل فرآیندهای congelifraction و cangeliturbation می باشد
ب) تاثیرات حاصل از فرآیند انجماد بر مواد و ساختارهای مختلف مترادف: freeze-thaw action
frost action
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی عمل یخبندان
الف) فرآیند هوازدگی مکانیکی حاصل از چرخه های مکرر و متناوب انجماد آب در ذوب شدن یخ
عمل یخبندان الف) فرآیند هوازدگی مکانیکی حاصل از چرخه های مکرر و متناوب انجماد آب در ذوب شدن یخ در حفرات ، ترکها و فضاهای دیگر چنین فرآیندی که معمولا در سطح رخ می دهد شامل فرآیندهای congelifraction و cangeliturbation می باشد ب) تاثیرات حاصل از فرآیند انجماد بر مواد و ساختارهای مختلف مترادف: freeze-thaw action
frost action|freeze-thaw action|freeze-thaw action
زاویه شکست
در علم نوری ، زاویه بین یک پرتوی شکسته شده نور ، که از یک عمود به سطحی که از آن نور شکسته شده است ، اندازه گیری می شود
مترادف: Refractionangle ، زاویه شکست در علم نوری ، اندازه گیری می شود مترادف: Refractionangle
angle of refraction
طا ق
تشکیل طاق پدیده ای است که دراثرآن سنگهای واقع دربالای تونل ، بخش عمده ای ازوزن سنگهای روباره رابه دیواره های دوطرف تونل ، منتقل می سازند بخشی ازسنگهاراکه عمل انتقال بار رابه عهده دارند ، به طورساده طاق زمینی نیزمی گویند ، طا ق تشکیل طاق پدیده ای است که دراثرآن سنگهای واقع دربالای تونل
arc action
شکست جوی ، انکسار جوی
انحراف شعاعهای تابنده از اجرام آسمانی در عبور آنها از طبقات جو زمین ، انکسار جوی انحراف شعاعهای تابنده از اجرام آسمانی در عبور آنها از طبقات جو زمین
atmospheric refraction
کشش ، جذب ، جاذبه ، کشندگی
attraction
عمل تسریع یک ماده
auxoaction
عمل شکاف یخساری
بزرگ شدن یک سیرک که بوسیله یخچالی در حین فرآیندهایی مثل عمل یخ زدگی و سایش در امتداد Bergschrund ، اشغال شده است ، عمل شکاف یخساری بزرگ شدن یک سیرک که بوسیله یخچالی در حین فرآیندهایی مثل عمل یخ زدگی و سایش در امتداد Bergschrund
bergschrund action
عملکرد لوله های موئین ، عمل موئینه ای ، مویینگی
capillary action
ضریب انقباض ، ضریب تقارب ، ضریب فشردگی
coefficient of contraction
ضریب اصطکاک کششی
coefficient of traction
تراکم ، بهم فشردگی ، پدیده های خودبه خودی وطبیعی ، تراکم
کاهش تخلخل وحجم توده رسوبی در نتیجه تجمع رسوب نهشته شده در بالای آن ، یا به علت فشارهای حاصل از دگرشکلی ، تراکم کاهش تخلخل وحجم توده رسوبی در نتیجه تجمع رسوب نهشته شده در بالای آن
Compaction
آزمایش تراکم در هنگام ساخت و اجرای بزرگراه ها و فرودگاهها و سازه ها دیگر متراکم کردن خاک یک امر ضروری جهت بهبود مقاومت خاک می باشد پروکتور(1933) یک آزمایش تراکم آزمایشگاهی ابداع کرد تا به وسیله آن حداکثر وزن مخصوص خشک خاک که برای تراکم در محل می تواند استفاده شود را تعیین کند این آزمایش به نام آزمایش تراکم پروکتور مشهور می باشد
compaction test|compaction|compaction
هوازدگی یخزاد
فروپاشی ، شکستن یا از هم پاشی مکانیکی یک سنگ یا خاک به خاطر فشار بسیار زیاد اعمال شده توسط انجماد آب موجود در درزها یا منفذها یا در امتداد سطوح لایه بندی این اصطلاح توسط برایان (ص 640 – 1946) معرفی شد مترادف : خرد شدگی یخبندانی ، یخ شکافی ، ترکیدن یخبندانی ، از هم پاشی یخبندانی ، هوازدگی یخبندان gelifraction ، geliration ، هوازدگی یخزاد فروپاشی
congelifraction
واکنش پیوسته
یک واکنش دگرگونی که بطور پیوسته در یک بازه از درجات حرارت در فشار ثابت ، در حالت تعادل قرار دارد (یا برعکس) که این حالت مدیون تنوع ترکیبی در میان کانی ها مثلاً در نسبت fe/mg است یک نمودار پاراژنزی ، مثلاً نمودار afm ، نشان دهنده تنوع یکنواخت در جهت گیری های خط ربط و هیچ تغییر توپولوژی می باشد
مقایسه شود با: واکنش ناپیوسته ، واکنش پیوسته یک واکنش دگرگونی که بطور پیوسته در یک بازه از درجات حرارت در فشار ثابت ، نشان دهنده تنوع یکنواخت در جهت گیری های خط ربط و هیچ تغییر توپولوژی می باشد مقایسه شود با: واکنش ناپیوسته
continuous reaction
فرضیه واکنش پیوسته ، نظریه حالت پایدار
continuous reaction hypothesis|continuous reaction|continuous reaction
انقباض
contraction
واکنش بحرانی
critical reaction
واکنش آب زدایی
واکنش دگرگونی است که در اثر آن h2o از یک کانی به فاز سیال (مایع) تغییر حالت می دهد
مراجعه شود به: واکنش آبگیری (hydration reaction)
، واکنش آب زدایی واکنش دگرگونی است که در اثر آن h2o از یک کانی به فاز سیال (مایع) تغییر حالت می دهد مراجعه شود به: واکنش آبگیری (hydration reaction)
dehydration reaction
انکسار
diffraction
واکنش ناپیوسته
یک واکنش دگرگونی که بر خلاف تنوع ترکیبی در میان کانیها در تعادل قرار دارد و فقط در یک منشا ثابت و فقط در یک دما انجام می شود نمودار یا پاراژنتیک ، به عنوان مثال ترسیم AFM ، نشان دهنده تغییری در توپولوژی است ، مانند "اثر خط گره "
مقایسه شود با : واکنش پیوسته ، واکنش ناپیوسته یک واکنش دگرگونی که بر خلاف تنوع ترکیبی در میان کانیها در تعادل قرار دارد و فقط در یک منشا ثابت و فقط در یک دما انجام می شود نمودار یا پاراژنتیک ، مانند "اثر خط گره " مقایسه شود با : واکنش پیوسته
discontinuous reaction
انکسار مضاعف
double refraction
اثر زبانه ای
dowel action
واکنش تبادلی
یک واکنش متعادل شده میان فازها و مولفه های فازی که در آن ، پیشرفت یک واکنش باعث هیچ تغییری در مقدار نمایی فازها نمی شود واکنش را از نظر یک عامل تبادلی می توان تعریف کرد در ژئوترمومتری واجد ارزش قابل توجهی می باشد (جی بی تامپسون جونیو و همکاران 1982) مقایسه شود با: واکنش انتقال کل(net-transfer reaction ) ، واکنش تبادلی یک واکنش متعادل شده میان فازها و مولفه های فازی که در آن
exchange reaction
بخش سدیم تبادلی
exchangeable sodium fraction
استخراج ، فرایند معدن کاری و برداشت زغال یا کانه از یک معدن
extraction
عمل آتش ، تأثیر حریق
fire action
شکستگی ، شکستن ، کسر
در این متن اصطلاحی است که در رسوب‌شناسی ، خاک‌شناسی و دیگر علوم فیزیکی ، برای توصیف حدود اندازه مکانیکی یک ماده بکار می‌رود ، کسر در این متن اصطلاحی است که در رسوب‌شناسی
fraction
ژله ، سرماریزه ، یخ بندان ، یخبندان
نهشته ای دانه ای یا فلسی از بلورهای یخ که محصول تصفیه بخار آب روی سطحی است که دمای آن پایینتر از نقطه انجماد می باشد مقایسه شود با: dew مترادف: hoarfrost ، یخبندان نهشته ای دانه ای یا فلسی از بلورهای یخ که محصول تصفیه بخار آب روی سطحی است که دمای آن پایینتر از نقطه انجماد می باشد مقایسه شود با: dew مترادف: hoarfrost
frost
کمربند یخبندان
مجرایی که به منظور تسریع و تسهیل فرآیند انجماد خاک و جهت ، کمربند یخبندان مجرایی که به منظور تسریع و تسهیل فرآیند انجماد خاک و جهت
frost belt
یخ جوشه
الف) تجمع آب و گل اضافی که طی ذوب شدن بهاره ، از یخهای زیرزمینی جدا شده و معمولا باعث سست شدن خاک و در نتیجه شکل گیری باتلاق می شود ب) برآمدگی کم ارتفاعی که محصول انجماد تفریقی در نقاطی است که بهترین شرایط را جهت تشکیل لایه های مجزای یخ دارا هستند؛ چنین برآمدگی هایی معمولا فاقد پوشش گیاهی خاص می باشند
ج) شکسته شدن سنگهای یکپارچه سطحی در اثر تورم ناشی از انجماد ، معمولا پس از آب شدن یخ متورم شده ، مواد آبکی و گل آلود از درون شکستگی مزبور خارج می شوند ، یخ جوشه الف) تجمع آب و گل اضافی که طی ذوب شدن بهاره ، از یخهای زیرزمینی جدا شده و معمولا باعث سست شدن خاک و در نتیجه شکل گیری باتلاق می شود ب) برآمدگی کم ارتفاعی که محصول انجماد تفریقی در نقاطی است که بهترین شرایط را جهت تشکیل لایه های مجزای یخ دارا هستند؛ چنین برآمدگی هایی معمولا فاقد پوشش گیاهی خاص می باشند ج) شکسته شدن سنگهای یکپارچه سطحی در اثر تورم ناشی از انجماد
frost boil
سخت یخ
frost concrete
چندضلعی ترک انجمادی پلی گون نامنظمی که محصول تلاقی ترکهای انجمادی بوده و شبیه به پلی گون کوه یخی به نظر می رسد ، با این تفاوت که پلی گون ترک انجمادی فاقد مرزی مشخص روی گوه های یخی بوده و از این رو ، ضرورتا در لایه همیشه منجمد خاک ، به چشم نمی خورد
frost crack polygon
سد یخبندانی
رجوع شود به frost belt (کمربند یخی)
frost dam
سد یخبندانی رجوع شود به frost belt (کمربند یخی)
frost dam|frost belt|frost belt
رانه یخبندانی
حرکت خرده ها و قطعات رسوبی موجود روی سطحی شیبدار ، در اثر انجماد و فرآیندهای مرتبط با آن ، رانه یخبندانی حرکت خرده ها و قطعات رسوبی موجود روی سطحی شیبدار
frost drift
گُل یخبندانی
نوعی ساختار سطحی که معمولا به صورت تیغه هایی برگ یا دندانه مانند روی سطوح یخی شکل گرفته و نسبت به آنها دارای زوایای متفاوتی می باشند ، گُل یخبندانی نوعی ساختار سطحی که معمولا به صورت تیغه هایی برگ یا دندانه مانند روی سطوح یخی شکل گرفته و نسبت به آنها دارای زوایای متفاوتی می باشند
frost flower
گرانی سنج فراست
ثقل سنجی تعادلی که شامل وزنه ای است که به قسمت انتهایی بازوی تقریبا قائمی متصل شده و توسط فنری با زاویه 45 نسبت به خط قائم ، در جای خود ، نگه داشته می شود شاهین ثقل سنج یا تغییر نیروی ثقل ، بالا و پایین رفته ولی سپس با استفاده از فنری حساس که توسط پیچ میکرومتری کشیده شده ، به موقعیت نرمال خود باز می گردد ، گرانی سنج فراست ثقل سنجی تعادلی که شامل وزنه ای است که به قسمت انتهایی بازوی تقریبا قائمی متصل شده و توسط فنری با زاویه 45 نسبت به خط قائم
frost gravimeter
ناهمواری انجمادزاد
رجوع شود به frost heaving (ناهمواری انجمادی) ، ناهمواری انجمادزاد رجوع شود به frost heaving (ناهمواری انجمادی)
frost heave
یخزدگی
frost heaving
کومه یخبندانی
عنوانی عام برای تپه ، پشته یا برآمدگی مخروطی که در منطقه ای همیشه منجمد شکل گرفته و حاوی هسته ای یخی بوده و نشان دهنده تورم و حرکت رو به بالای موسمی و فصلی سطح زمین در اثر تورم انجمادی یا فشار هیدوراستاتیکی آب های زیرزمینی است نیز ببینید: pingo ؛ palsa ؛ hydrolaccolith؛ ice laccolith؛earth hummock ؛frost blister ؛ ground-ice mound ؛ ice mound؛ gravel mound مترادف: soil blister؛ suffusion knob ، کومه یخبندانی عنوانی عام برای تپه
frost mound
نقطه یخبندان
سرمای مورد نیاز برای تصفیه آب موجود در هوایی مرطوب (تحت فشار و میزان بخار آب محتوی ثابت) و تشکیل شدن یخ ، نقطه یخبندان سرمای مورد نیاز برای تصفیه آب موجود در هوایی مرطوب (تحت فشار و میزان بخار آب محتوی ثابت) و تشکیل شدن یخ
frost point
چند ضلعی یخبندان یکی از پلی گونهای شبکه ای تشکیل دهنده الگویی چند ضلعی در سطح زمین
frost polygon
شکاف انجمادی
رجوع شود به congelifraction ، شکاف انجمادی رجوع شود به congelifraction
frost riving
زخم یخبندان
دایره ای ناجور یا فرمی نامنظم که نشان دهنده قطعه ای کوچک از خاک عریان و فاقد پوشش گیاهی است که محصول تورم انجمادی موضعی شدیدی بوده که باعث تخریب و از بین رفتن پوشش گیاهی قطعه مورد نظر شده است
نیز ببینید: mud circle
مترادف: mud spot ؛ spot medallion
frost scar
زخم یخبندان - دایره ای ناجور یا فرمی نامنظم که نشان دهنده قطعه ای کوچک از خاک عریان و فاقد پوشش گیاهی است که محصول تورم انجمادی موضعی شدیدی بوده که باعث تخریب و از بین رفتن پوشش گیاهی قطعه مورد نظر شده است - نیز ببینید: mud circle - مترادف: mud spot ؛ spot medallion -
frost scar|mud spot|mud spot|spot medallion|mud circle
شکافتگی یخبندانی
رجوع شود به cangelifraction ، شکافتگی یخبندانی رجوع شود به cangelifraction
frost splitting
همزدن یخبندانی
مترادفی برای واژه congeliturbation که البته نسبت به آن فاقد هرگونه حرکت جرمی است ، همزدن یخبندانی مترادفی برای واژه congeliturbation که البته نسبت به آن فاقد هرگونه حرکت جرمی است
frost stirring
جدول یخبندان ، میز یخبندانی
سطح نامنظمی که نشان دهنده میزان ذوب یخ در زمینهای منجمد فصلی یا دائم است؛ حد فوقانی زمینی منجمد
مقایسه شود با: frost line؛ permafrost table ، میز یخبندانی سطح نامنظمی که نشان دهنده میزان ذوب یخ در زمینهای منجمد فصلی یا دائم است؛ حد فوقانی زمینی منجمد مقایسه شود با: frost line؛ permafrost table
frost table
بالا آمدگی در اثر پدیده یخبندان
frost up heaval
هوازدگی یخبندانی
رجوع شود به congelifraction ، هوازدگی یخبندانی رجوع شود به congelifraction
frost weathering
گُوه یخبندانی
عنوانی که در برخی مواقع برای انواع گوه های یخی موجود در زمینهای منجمد فصلی یا دائمی یا نمونه هایی فسیلی به کار می رود هر توده گوه ای شکلی با غشای سردسیری یا نمونه ای که تحت شرایط انجمادی تولید شده است ، گُوه یخبندانی عنوانی که در برخی مواقع برای انواع گوه های یخی موجود در زمینهای منجمد فصلی یا دائمی یا نمونه هایی فسیلی به کار می رود هر توده گوه ای شکلی با غشای سردسیری یا نمونه ای که تحت شرایط انجمادی تولید شده است
frost wedge
گوه انجمادی
نوعی خردایش انجمادی که در آن سنگ درزه داری تحت تاثیر عملکرد گوه مانند یخ موجود در درزه های آن ، خرد و جابجا می شود ، گوه انجمادی نوعی خردایش انجمادی که در آن سنگ درزه داری تحت تاثیر عملکرد گوه مانند یخ موجود در درزه های آن
frost wedging
زون یخبندانی
رجوع شود به seasoanaly frozen ground (زمینی با انجماد فصلی) ، زون یخبندانی رجوع شود به seasoanaly frozen ground (زمینی با انجماد فصلی)
frost zone
یخزدن ، انجماد
الف) شیشه زمینی مات یا سطح فاقد جلای دانه کانیهای گرد؛ خصوصا کوارتز چنین سطحی می تواند محصول برخوردهای متعدد دانه با یکدیگر ، حین وزش بادهای شدید بوده و یا ناشی از نهشته شدن بلورهای میکروسکوپی متعدد روی آنها باشد (مانند سیلیستهای ریزدانه ثانویه ای که روی دانه های کوارتز نهشته شده اند)
ب) فرآیندی که منجر به شکل گیری چنین سطوحی می شود ، انجماد الف) شیشه زمینی مات یا سطح فاقد جلای دانه کانیهای گرد؛ خصوصا کوارتز چنین سطحی می تواند محصول برخوردهای متعدد دانه با یکدیگر ، حین وزش بادهای شدید بوده و یا ناشی از نهشته شدن بلورهای میکروسکوپی متعدد روی آنها باشد (مانند سیلیستهای ریزدانه ثانویه ای که روی دانه های کوارتز نهشته شده اند) ب) فرآیندی که منجر به شکل گیری چنین سطوحی می شود
frosting
سمت یابی رشته میسلهای پهن و گسترده در تمام جهات را خاک گویند که منجر به تولید خاکهای سخت و سفت را می نماید تغییرحالت کلوسول به کلوژول را گویند
frosting. gelification
هوای یخبندان ، هوای یخ زده
frosty weather
بخش فولویک اسید
fulvic acid fraction
یخ آشفتگی ، متلاشی شدن سنگ در اثر یخ زدگی
gelifraction
واکنش گرانولومی
واکنشی که منجر به تشکیل گرانولوما یا زخم‌های التهابی مزمن می‌شود ، واکنش گرانولومی واکنشی که منجر به تشکیل گرانولوما یا زخم‌های التهابی مزمن می‌شود
granulomatous reaction
شن با دانه بندی2 میلیمتر تا 5 سانتیمتر
gravel fraction
اثر گرما
heat action
واکنش آبگیری
واکنش دگرگونی که منجر به انتقال H2O از فاز سیال به درون ساختار یک کانی می‌شود
مقایسه شود با: dehydraction reaction ، واکنش آبگیری واکنش دگرگونی که منجر به انتقال H2O از فاز سیال به درون ساختار یک کانی می‌شود مقایسه شود با: dehydraction reaction
hydration reaction
عمل هیدرولیکی
فرآیند شل کردن و حذف مکانیکی مواد تقریباً مقاوم به وسیله فشار و نیروی هیدرولیکی آب جاری ، مانند فرایندی که توسط جریان وارده به ترک های سنگی انجام می‌شود یا جریانی که در یک پیچ در بستر رودخانه به کرانه‌ها برخورد می‌کند و یا امواج اقیانوسی که به دامنه یک صخره ضربه می‌زنند در این مورد به معنای واژه fluviraptionمراجعه نمایید ، عمل هیدرولیکی فرآیند شل کردن و حذف مکانیکی مواد تقریباً مقاوم به وسیله فشار و نیروی هیدرولیکی آب جاری
hydraulic action
کاهش اولیه
initial abstraction
اثر متقابل ، اندر کنش ، میانکنش ، عمل متقابل ، عمل فی مابین ، برهمکنش
interaction
قانون انکسار
law of refraction
برخه آبشویی
leaching fraction
آبگونه سازی ، روانگرایی ، گدازش ، تبدیل به مایع
این فرایند تحت تاثیر لرزش (ناشی از زمین لرزه ، انبساط خاک و ) در خاک هایی با مقاومت پایین ، چسبندگی کم و اشباع ایجاد می گردد در این فرایند سطح تماس ذرات خاک در یک لحظه کمتر شده و خاک رفتار روان از خود نشان می دهد
فرایند تبدیل زغال به سوخت مصنوعی ، مشابه تبدیل به نفت خام به فرآورده هایی همچون بنزین ، تبدیل به مایع این فرایند تحت تاثیر لرزش (ناشی از زمین لرزه ، چسبندگی کم و اشباع ایجاد می گردد در این فرایند سطح تماس ذرات خاک در یک لحظه کمتر شده و خاک رفتار روان از خود نشان می دهد فرایند تبدیل زغال به سوخت مصنوعی
liquefaction
خرد شدن قطعه سنگها در حین حمل بوسیله جریان آب رودخانه ها
lithofraction
برهمکنش مذاب-سنگ
melt-rock interaction
کسر مولی
تعداد مولهای یک جزء معین از یک فاز ، تقسیم بر تعداد کل مولهای تمامی اجزاء فاز مزبور نسبتهای مولی در تعریف ترکیب یک فاز ، بکار گرفته می شوند ، کسر مولی تعداد مولهای یک جزء معین از یک فاز
mole fraction
برهمکنش عنصری
nutrient interaction
بیش فشردگی
overcompaction
سنگ شدن ، سنگش
بخشی از فرآیند فسیلی شدن که طی آن ، مواد آلی از طریق نفوذ یا تراوش مواد غیرآلی آبدار موجود در محیط بیرون (مانند کربنات کلسیم ، سیلیس) ، به درون ساختار آنها و اشغال مواضع متعلق به مواد آلی ، به مواد سخت و سنگی تبدیل می شوند ، طی چنین فرآیندی معمولاً ساختار اولیه مواد آلی تخریب نمی شود ، سنگش بخشی از فرآیند فسیلی شدن که طی آن
petrifaction
سنگ شدگی ، سنگش (Petrifaction) -
petrification|petrifaction|petrifaction
فساد مواد آلی
تجزیه ماده آلی با تقطیر آهسته در حضور آب ، بدون هوا متان و دیگر محصولات گازی(H2 ، NH3 ، H2S) تشکیل می‌شوند ، فساد مواد آلی - تجزیه ماده آلی با تقطیر آهسته در حضور آب
putrefaction
کم چگال کردن
رجوع شود به kataseism ، کم چگال کردن - رجوع شود به kataseism
rarefaction
واکنش ، فعل و انفعال
رجوع شود به nuclear reaction Volcanic debris واریزه آتشفشانی
خرده سنگ آتشفشانی
reaction
واکنش ، فعل و انفعال - رجوع شود به nuclear reaction Volcanic debris واریزه آتشفشانی - خرده سنگ آتشفشانی
reaction|nuclear reaction|nuclear reaction
تکیه گاه اضافی ، عکس العمل اضافی تکیه گاه
redundant reaction
شکست
مراجعه شود به واژه شکست موج ، شکست - مراجعه شود به واژه شکست موج
refraction
ضریب شکست - رجوع شود به index of refraction
refractive index|index of refraction|index of refraction
ضریب نسبی شکست
ضریب شکستی که بیانگر نسبت سرعت نور در یک بلور به بلور دیگر است مترادف: ضریب شکست یا (انکسار) نسبی ، ضریب نسبی شکست - ضریب شکستی که بیانگر نسبت سرعت نور در یک بلور به بلور دیگر است مترادف: ضریب شکست یا (انکسار) نسبی
relative index of refraction
ضریب شکست نسبی - رجوع شود به relative index of refraction
relative refractive index|relative index of refraction|relative index of refraction
مقیاس کسری ، کسر معرف
مقیاس یک نقشه که به شکل یک کسر عددی بیان می شود که فواصل خطی بر روی نقشه را به فواصل حقیقی هم خوان بر روی زمین مرتبط می کند و با واحدی مشابه اندازه گیری می شود (سانتی متر ، اینچ ، فوت) مثلاً 1/24 000 نشان دهنده این است که 1 واحد بر روی نقشه ، نماینده 24000 واحد برابر بر روی زمین است مخفف: RF مترادف: مقیاس طبیعی ، کسر معرف - مقیاس یک نقشه که به شکل یک کسر عددی بیان می شود که فواصل خطی بر روی نقشه را به فواصل حقیقی هم خوان بر روی زمین مرتبط می کند و با واحدی مشابه اندازه گیری می شود (سانتی متر
representative fraction
پس زدگی
retraction
واکنش برگشت پذیر
واکنش شیمیایی که می تواند بسته به غلظت مواد واکنش دهنده در هر دو جهت پیش برود ، واکنش برگشت پذیر - واکنش شیمیایی که می تواند بسته به غلظت مواد واکنش دهنده در هر دو جهت پیش برود
reversible reaction
ماسه با دانه بندی 5صدم تا 2 میلیمتر
sand fraction
شکست لرزه یی ، انکسار لرزه ای
انکسار لرزه ای حرکت امواج صوتی در محیط بالایی و در سطح مشترک لایه هاست امواج صوتی مانند امواج سبک ، از قانون انکسار اسنل تبعیت میکند اکتشافات انکسار لرزه ای معمولاً برای تعیین ضخامت مواد سستی که در بالای سنگ بستر (ضخامت لایه رویی) قرار گرفته اند و برای تعیین عمق سطح ایستابی و تعیین خصوصیات چهارچوبهای زمین شناسی مطالعات آلوگی آبهای زیرزمینی و ارزیابی خطرات زمین شناسی مورد استفاده قرار میگیرد ، انکسار لرزه ای - انکسار لرزه ای حرکت امواج صوتی در محیط بالایی و در سطح مشترک لایه هاست امواج صوتی مانند امواج سبک
seismic refraction
سیلت با دانه بندی 5 هزارم تا 5 صدم میلیمتر
silt fraction
فورش یا سیلت با دانه بندی 5 هزارم تا 5 صدم میلیمتر
silt size fraction
تراکم خاک
soil compaction
واکنش خاک ، واکنش مقاوم خاک
soil reaction
استخراج فاز جامد
solid phase extraction
استخراج حلالی
استخراج فلزات با استفاده از حلالهای آلی و غیر آلی را استخراج حلالی می گویند
solvent extraction
استخراج حلالی - استخراج فلزات با استفاده از حلالهای آلی و غیر آلی را استخراج حلالی می گویند
solvent extraction|minning|minning|extraction
ضریب واکنش خاک
subgrade reaction
مجموعه عملیات محصول تفریق دو مجموعه
یک مجموعه با عناصری متعلق به یک مجموعه ورودی که در مجموعه ورودی دوم وجود ندارد ، مجموعه عملیات محصول تفریق دو مجموعه - یک مجموعه با عناصری متعلق به یک مجموعه ورودی که در مجموعه ورودی دوم وجود ندارد
subtraction
فشردگی سطحی
surface compaction
واکنش گرما هسته یی
thermonuclear reaction
عمل خاک‌ورزی
tillage action
کشش ، انقباض
traction
جذب سفر
trip attraction
کمینه سطح مقطع انقباض ، سطح مقطع انقباض حداقل
vena contraction
آب فشردگی
water compaction
شکست موج
الف) فرآیندی که توسط آن ، یک موج آب ، در آبهای کم عمق حرکت کرده و وقتی با زاویه ای به ساحل می رسد ، تمایل به چرخش از جهت ابتدایی خود دارد بخشی از موج که در آب کم عمق تر پیشروی می کند ، آرام تر از بخشی حرکت می کند که همچنان در عمق بیشتر پیش می رود و این حالت باعث می شود که قله های موج به سمت ردیف موازی با خط ساحلی ، خمیده شوند
ب) خمیده شده قله های موج توسط جریانها
تغییر در مسیر موج هنگام ورود موج به داخل آب کم‌عمق سرعت آن بخش از موج که وارد آب کم عمق می‌شود ، کاهش می‌یابد و سبب انحراف درموج وهم ترازشدن با خطوط تراززیرآب ، می‌شود ، شکست موج - الف) فرآیندی که توسط آن ، خمیده شوند - ب) خمیده شده قله های موج توسط جریانها - تغییر در مسیر موج هنگام ورود موج به داخل آب کم‌عمق سرعت آن بخش از موج که وارد آب کم عمق می‌شود
wave refraction

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای مقاله ISI زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن