معادل انگلیسی کالداری کراکاتوائی ، گاله کراکاتوائی
دهانه ای که به دنبال تخلیه مواد موجود در مخزن ماگمایی از طر

زمين شناسی
کالداری کراکاتوائی ، گاله کراکاتوائی
دهانه ای که به دنبال تخلیه مواد موجود در مخزن ماگمایی از طریق فوران و بیرون ریختن درشت بلورهایی که معمولا دارای ترکیب سیلیسی هستند ، در قله آتشفشان ایجاد می شود ، گاله کراکاتوائیدهانه ای که به دنبال تخلیه مواد موجود در مخزن ماگمایی از طریق فوران و بیرون ریختن درشت بلورهایی که معمولا دارای ترکیب سیلیسی هستند
krakatoan cal
اصلاح و بهبود
موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی کالداری کراکاتوائی ، گاله کراکاتوائی
دهانه ای که به دنبال تخلیه مواد موجود در مخزن ماگمایی از طر
عکس هوایی عمودی
aerial photograph vertical
دگر شیمیایی ، نابرجا ، آلوکمیکال
دانه های یا رسوباتی که با جابجایی دوباره رسوب کرده اند ، آلوکمیکال دانه های یا رسوباتی که با جابجایی دوباره رسوب کرده اند
allochemical
سری های آنتاپیکال سری های صفحات که ستزنده گروخ انتهایی /پایانه ای پشت سری های Postcingular در امیانه دیوتاژک دار مقایسه شود با: Apical Series
antapical series|antapical|antapical
در نوک ، انتها یا قسمت خارجی
apical
موقعیت نجومی (ستاره شناسی) عرض و طول جغرافیایی یک نقطه بر روی سطح زمین که از اندازه گیری های نجومی استوار بر موقعیت ستاره ها تعیین می شود
astronomical position|astronomical|astronomical
واحد نجومی یک واحد فاصله سیاره ای برابر با میانگین فاصله کره زمین تا خورشید: 1 496×108 کیلومتر یا به طور تقریبی 39 میلیون مایل قانونی؛ این فاصله همچنین برابر با طول نیم محور اصلی مدار کره زمین است ) سنجش از دور) ، فاصله زمین تا خورشید بطور میانگین خورشید 149599000 کیلومتر از زمین فاصله دارد
astronomical unit|astronomical|astronomical
تقارن محوری
axisymmetrical
فضله استوانه‌ای
bacillocylindrical
ژرف کوه نگارانه
الف) تعلق داشتن به اعماق اقیانوس و ارتفاعات کوهها که با هم در نظر گرفته می شوند به نقشه ای گفته می شود که هر دو برجستگی خشکی و اعماق اقیانوس را نشان دهد
ب) تعلق داشتن به توصیف جلوه های برجستگی بر روی کف اقیانوس ، ژرف کوه نگارانه الف) تعلق داشتن به اعماق اقیانوس و ارتفاعات کوهها که با هم در نظر گرفته می شوند به نقشه ای گفته می شود که هر دو برجستگی خشکی و اعماق اقیانوس را نشان دهد ب) تعلق داشتن به توصیف جلوه های برجستگی بر روی کف اقیانوس
bathyrographical
واریزه های دامنه ای وپایکوهی
berrocal
بیوژیوشیمیایی ، زیست زمین شیمیایی
biogeochemical
زیست مکانیکی
به سنگ یا رسوبی گفته می شود که بوسیله تجمع آواری مواد آلی تولید می شود ، زیست مکانیکی به سنگ یا رسوبی گفته می شود که بوسیله تجمع آواری مواد آلی تولید می شود
biomechanical
براکس - ترکیب شیمیایی :Na2[B4O5(OH)4] 8H2O - درصد مواد:Na2O16 26% B2O336 51% H2O47 23% - سیستم تبلور: مونوکلینیک - رده بندی: هیدروکسید - رخ: کامل - جلا:شیشه ای ، چرب - شکستگی: صدفی - شفافیت: شفاف ، نیمه شفاف - نوع سختی: شکننده - اشکال ظاهری : بلوری ، توده ای ، خاکی - ژیزمان : تقریباْ کمیاب ; چین ، امریکا و شیلی - خواص شیمیایی : به راحتی در آب حل میشود ، مزه آن متمایل به شیرین است ، درشعله ذوب میشود و یک قطره نیمه شفاف میسازد ، دراسیدها حل میشود ، درهوا سریعاْ آب خودرا از دست داده و مات میشود ، بالاخره به پودر دانه ریز تبدیل میشود - رنگ کانی : بیرنگ ، سفید خاکستری ، متمایل به زرد - رنگ خاکه:سفید - پاراژنز :ناترون ، میرابیلیت ، هالیت - منشا تشکیل : دریاچه های برات دار - شکل بلورها:منشوری ، ماکله (کمیاب) - کاربرد :صنایع شیمیائی و غذائی ، صنایع شیشه ، صنایع کاغذ - محل پیدایش: امریکا - به راحتی در آب حل میشود ، گاه دارای لومینسانس آبی متمایل به سبز ، بالاخره به پودر دانه ریز تبدیل میشود - نام آن از کلمه عربی buraq به معنای سفید گرفته شده است - سختی : 2 - 2 5 - چگالی :1 7 - 1 8
borax|tincal|tincal
گردنی ، مربوط به گردن یا ناحیه غشایی بین سر و سینه
cervical
ارتباط ترکیب اجسام ، کیمیائی
chemical
اقلیمی ، تقسیم نردبانی به ویژه در طول سال های زندگی مشخص
climatical
ترکیب بنیان ، ترکیب رادیکال
compound radical
سخت دانه میکرومورفولوژیکی
concretion micromorphological
پوستی‌ ، بیرونی‌ ، غشائی‌ ، قشری‌
بافتی که بخش‌های خارجی استخوان‌ها را شکل می‌دهد و با سلول‌های محتوی بیوآپاتیت شدیداً معدنی شده‌ و انواعی از بافت‌ها را نشان می‌دهد
ساخته شده از یک قشر محافظ یا بخش بیرونی یک بی مهره
مثلاً صدف اصلی خارجی (دورترین نقطه صدف های هم مرکز یک رادیولر) ، قشری‌ بافتی که بخش‌های خارجی استخوان‌ها را شکل می‌دهد و با سلول‌های محتوی بیوآپاتیت شدیداً معدنی شده‌ و انواعی از بافت‌ها را نشان می‌دهد ساخته شده از یک قشر محافظ یا بخش بیرونی یک بی مهره مثلاً صدف اصلی خارجی (دورترین نقطه صدف های هم مرکز یک رادیولر)
cortical
مکعبی
cubical
کشت میکروبی
culture microbiological
دو مخروطی به یک صدف رادیولارین گویند که توسط جوش خوردگی قاعده های دو مخروط که در یک محور مخالف هم قرار گرفتند ، تشکیل شده است (1954)
diploconical
آماره F
f statistical
مالی ، مالیاتی ، محاسباتی
fiscal
وابسته به زمین شناسی(geologic)
geological
نمودار
graphical
عمود ثقلی
gravity vertical
بشکل نصفه وجهی یک رده یا کلاس بلوری مروهدرال در یک سیستم ، که تعداد سطوح فرم عمومی آن برابر با نصف چنین سطوحی در نمونه تمام وجهی متناظر با آن است مترادف:hemisymmetrical
hemihedral|hemisymmetrical|hemisymmetrical
نیم متقارن
معادل با hemihedral
hemisymetrical
وابسته به آبشناسی ، وابسته به خواص آاب
hydrological
استانداردهای کنترل کیفیت کمیته بین المللی الکترونیک
international electronical (iecq)|iecq|iecq|international electronical
عدسک ، در ساقه های چوبی سوراخ های عدسی شکلی که از آن تبادل گازی گیاه صورت می گیرد
lentical
نقشه ناوبری دریایی
marine chart nautical
مقیاس شدت مرکالی
مقیاس 12 درجه ای توسعه یافته برای سنجیدن شدت زمینلرزه بر پایه میزان آسیب به سازه های مختلف ، مقیاس شدت مرکالی مقیاس 12 درجه ای توسعه یافته برای سنجیدن شدت زمینلرزه بر پایه میزان آسیب به سازه های مختلف
mercalli intensity scal
ماهواره هواشناسی
meteorological
باده شناختی
oenological
ناب شیمیایی ، شیمیابُن این ذرات کربنات کلسیم دانهریز که به صورت ماتریکس بین دانهها انباشته می شود و نیز کلسیت شفاف که از طریق شیمیایی در بین دانهها پس از رسوبگذاری به صورت سیمان نهشته می شود می باشند رسوبات ته نشین شده ضرورتاً نرمالی که مستقیماً توسط فرآیندهای شیمیایی در یک حوضه نهشته گذاری و یا مجموعه ای از رسوبات شکل گرفته اند (در مقایسه با موادی که به صورت جامد منتقل شده اند) ، میکریت کلسیتی بسیار ریز بلور ، سیمان بین دانه ای ، مواد رسوبیی با تبلور مجدد و کانیهای جایگزینی چون دولومیت ، نمونه هایی از این دست اند صفت: orthochemical مقایسه شود با: allochem
orthochem|orthochemical|orthochemical
منبع دیرینه شناختی موضعی که به اندازه ای کوچک است که ممکن است توسط فعالیتهای انسانی ، نابود شود و حاوی فسیلهای شاخص و یا فسیلهای تشریح شده ای با کیفیت بسیار بالا بوده و یا آثاری مربوط به وجوه دیرین زیست محیطی در آن دیده می شوند همچنین ، فسیلهای حاصل از چنین موضعی
paleontological resource|paleontological|paleontological
پاسکال
pascal
خاک اهک ، پدوکال ، خاک آهک
pedocal
فیزیکی جغرافیایی
مربوط به جغرافیای فیزیکی ، فیزیکی جغرافیایی مربوط به جغرافیای فیزیکی
physicogeographical
قبل و نزدیک نوک ، انتها یا قسمت خارجی قبل از نوک
pre apical
رسوب شناسی
sedimentological
در نزدیکی نوک قبل از یا زیر قسمت انتهایی
sub apical
نیمه استوایی
نزدیک به مرز استوایی یا تقریباً استوایی ، نیمه استوایی - نزدیک به مرز استوایی یا تقریباً استوایی
subtropical
متقارن
symmetrical
بوره طبیعی ، بوراق خام ، تنکار
نگاه کنید به : Borax
tincal
مناطق حاره ، نواحی گرمسیری بین دومدارشمال وجنوب استوا ، گرمسیری ، مدارراس السرطان ، مدارراس الجدی حاره
اشاره دارد به شرایط اقلیمی(آب وهوایی) شبیه آنچه امروزه در منطقه ای از زمین بین مدارهای راس السرطان و راس الجدی دیده می شود ، مدارراس الجدی حاره - اشاره دارد به شرایط اقلیمی(آب وهوایی) شبیه آنچه امروزه در منطقه ای از زمین بین مدارهای راس السرطان و راس الجدی دیده می شود
tropical
وراکُروی
ultraspherical
عمودی ، قائم
در چینه شناسی ، به جهتی با زاویه های قائم نسبت به جهت گسترش چینه‌ها گویند ، مثلاً در اندازه گیری ضخامت حقیقی این اصطلاح همچنین برای نشان دادن جهتی با زاویه های قائم نسبت به سطح زمین ، در زمان اندازه گیری ضخامت ظاهری ، کاربرد دارد در چینه شناسی ، مقایسه شود: جانبی
در ژئوفیزیک ، صفت: به جهتی گویند که عمود بر یک سطح افقی است ، قائم - در چینه شناسی ، مقایسه شود: جانبی - در ژئوفیزیک
vertical
ماسه سوت زن - ماسه ای تولید کننده صدا که معمولاً بر روی ساحل یافت می شود که باعث به وجود آمدن یک نت موسیقیایی ریز در زمانی می شود که بر روی آن قدم گذاشته می شود یا با دست به آن ضربه زده می شود و این صدا ظاهراً نتیجه انتقال یا حرکت دانه ای بر روی دانه دیگر حاصل می شود مترادف: squeaking sand ، sand musical
whistling sand|squeaking sand|squeaking sand|sand musical

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |
اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

دانلود مقاله ISI ترجمه شده

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

مهندسی برق مهندسی عمران مهندسی كامپيوتر و IT مهندسی مکانیک مهندسي شيمی مهندسی صنايع مهندسی پليمر مهندسی پزشکی مهندسی نفت مهندسی معدن مهندسی مواد مهندسی شهرسازی مهندسي نساجی مهندسی هوافضا مهندسی ایمنی صنعتی مهندسی اپتیک و لیزر مکاترونیک مهندسی دریا علوم مهندسی مهندسی خودرو

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

حسابداری مديريت روانشناسی حقوق علوم اقتصادی تربيت بدنی و علوم ورزشی علوم تربيتی فلسفه زبان و ادبيات فارسی علوم ارتباطات اجتماعی مديريت جهانگردی مديريت اجرايی علوم سياسی تاريخ علوم اجتماعی علوم جغرافيايی مجموعه محيط زيست باستان شناسی زبانشناسی الهیات و معارف اسلامی علوم قضایی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

زيست شناسی شيمی فیزیک ریاضی و آمار زمين شناسی ژئوفيزيك و هواشناسی نانوفناوری علوم کامپیوتر

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

پزشكی بيوتكنولوژی پرستاری داروسازی علوم آزمايشگاهی دامپزشكی دندانپزشكی

دیکشنری تخصصی هنر

معماری معماری داخلی

دیکشنری تخصصی کشاورزی

مجموعه مهندسی كشاورزی مجموعه مهندسی منابع طبيعی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

دیکشنری تخصصی برساد برای استفاده دانشجویان، پژوهشگران و استادان رشته های مختلف طراحی شده است. استفاده از خدمات دیکشنری تخصصی برساد کاملا رایگان است.

تماس با ما


Telegram: @Barsadic
وبلاگ برساد

×
می خوای متن تخصصی زمين شناسی رو برات ترجمه کنیم؟ سریع کلیک کن