معادل انگلیسی نام دیگر کانی Pyrhorite

زمين شناسی

نام دیگر کانی Pyrhorite

magnetic pyrite

اصلاح و بهبود

نام شما(اختیاری)

ایمیل شما(اختیاری)

اصلاحیه یا پیشنهاد شما: مانند پیشنهاد معنی جدید، رفع اشکال تایپی و املایی

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نام دیگر کانی Pyrhorite

نام دیگر کانی Pyrhorite

magnetic pyrite|pyrhorite|pyrhorite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: AgFe2S3
وجه تسمیه : نامگذاری به علت ترکیب شیمیایی و شباهت فیزیکی با پیریت ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: AgFe2S3 - وجه تسمیه : نامگذاری به علت ترکیب شیمیایی و شباهت فیزیکی با پیریت

argentopyrite

آرسنوپیریت
فرمول شیمیایی :FeAsS
درصد مواد:Fe34 3% As46 01% S19 69%
سیستم تبلور: مونوکلینیک ( ارترومبیک دروغین)
رده بندی:سولفور
رخ:کامل ، مطابق با سطح /110/ ناقص ، مطابق با سطح /001/ ، در دو جهت کلیواژ دارد
جلا: فلزی
شکستگی:نامنظم
شفافیت: کدر(اپاک)
نوع سختی:ترد
اشکال ظاهری :بلوری ، توده های مجتمع یا دانه ای یا مرصع
ژیزمان : فراوان ; آلمان غربی و شرقی ، اطریش ، انگلیس ، سوئد ، آفریقای جنوبی و امریکا
خواص شیمیایی : محلول در HNO3
رنگ کانی : سفید قلعی ، خاکستری ، فولادی ، روشن
رنگ خاکه: سیاه
تفاوت با کانی های مشابه : اشعه X و واکنش های شیمیائی
تشابه کانی شناسی : کلوآنتیت ، راملسبرژیت ، ایولینگیت ، اسکوترودیت
پاراژنز : استیبین ، گالن ، پیریت
منشا تشکیل :پنوماتولیتی
شکل بلورها: منشوری ، پسودواکتائدر ، ماکله
محل پیدایش: چک و اسلواکی
نام آن از ترکیب آن آرسنیک و پیریت اخذ شده است
سختی : 5 5 - 6
چگالی :5 9 - 6 2
گروه کانی شناسی (ترکیبی): سولفید (سولفو سالت)
سختی:5 5 – 6
وزن مخصوص: 6 1
آرسنوپیریت کانی اصلی آرسنیک است و دارای مقادیر اندکی از طلا نیز در ساختار خود است کانیهای همراه نیز عبارتند از: طلا ، سیدریت و پیریت و سایر سولفیدها
نامهای دیگر این کانی : Arsenical pyriteو Bismuthian Arsenopyrite

arsenopyrite

براووئیت - فرمول شیمیایی :Fe ، Ni ، Co)S2) - ترکیب شیمیایی نسبت به سری ایزومرف FeS2 ، NiS2 ، CoS2 ، متغیر است - سیستم تبلور: کوبیک (مکعبی) - رده بندی:سولفور - رخ:ناقص ، مطابق با سطح /100/ - جلا: فلزی - شکستگی:صدفی ، نامنظم - شفافیت: کدر(اپاک) - اشکال ظاهری :بلوری ، آگرگاتدانه ای - ژیزمان : کمیاب ; آلمان غربی ، چک و اسلواکی ، انگلیس ، کانادا و پرو - خواص شیمیایی : محلول در HNO3 و به طور بخشی در HCl - رنگ کانی : خاکستری فولادی ، صورتی - رنگ خاکه: سیاه - تفاوت با کانی های مشابه : اشعه X و واکنشهای شیمیائی - تشابه کانی شناسی : زیگنیت - پاراژنز :کالکوپیریت ، میلریت ، پیریت ، مارکازیت و غیره - منشا تشکیل : هیدروترمال ، ماگمایی ، رسوبی ، ثانوی - شکل بلورها: اکتائدر ، هگزائدر - محل پیدایش: آمریکا(کلرادو) - نام آن از نام دانشمند پرو براوو (H Bravo) اخذ شده است - سختی : 5 5 – 6 - چگالی :4 3 - 4 7

bravoite|nickelian pyrite|nickelian pyrite

هر میکرولیتوتیپ زغال سنگ که دارای حجم %20-5 دی سولفید آهن (پیریت و مارکاسیت) باشد (1963 ، ICCP)

carbopyrite

کالکوپیریت ، سولفور مس و آهن ، پیریت مس دار
مهمترین کانه مس است واساسی ترین قسمتی است که هنگام رسوبگذاری در رگه هاتشکیل می شود کالکوپیریت به راحتی توسط آب وعناصر فعال دیگر شکسته می شود ومحدوده ای ازکانیهای می راتشکیل می دهد نام آن از کالکوی سبز به پیریت مس تغییر یافته است
ویژگیها
محتوای مس:/6/34
رنگ:برنجی باجلای کدر وفلزی زرد ، آبی ، سبز (رنگین کمانی)
چگالی:3/4تا1/4 ، میانگین 19/4
رنگ خاکه:سیاه مایل به سبز
سیستم تبلور : مربعی با ماکل‌های فراوان ، تتراگونال
جلای فلزی :زرد ، گاهی زرد تیره
رنگ خاکه : سیاه مایل به سبز یا زرد طلایی با رنگریزه های رنگین کمانی قرمز یا آبی(یه علت دگرسانی و هوازدگی سطحی در هوا)
شکست : صدفی
سختی 5/3 : تا 4
فرمول شیمیایی : CuFeS2
گروه کانی شناسی (شیمیایی): سولفید
جلا:فلزی
کلیواژ: یک جهت ضعیف
کانیهای همراه: کوارتز ، فلئوریت ، آپاتیت ، دلومیت ، کلسیت ، پلاتنریت ، پیریت
شرایط تشکیل: کالکوپیریت یا پیریت مس دار ، بسیار شبیه به پیریت است این کانی نیز مانند پیریت به طلای دروغی مشهور است زیرا دارای جلای طلایی رنگ است این کانی نیز بعنوان یکی از کانه های مهم مس در بیش از نیمی از جهان محسوب میشود با وجود اینکه تنها 25 درصد مس در ترکیب خود دارد در تمام سنگ های آذرین درونی قلیایی ، الترابازیک ، سنگ های تراکیتی ، آندزیتی دیده می‌شود

chalcopyrite

نام دیگر کانی پیروتیت و dipyre

dipyrite

طلای ابلهان ، پیریت‌ ، سولفور اهن‌

fool's gold|chalcopyrite|chalcopyrite|pyrite

نوعی کانی
فرمول شیمیایی: Cu8Fe9S16 ، نوعی کانی - فرمول شیمیایی: Cu8Fe9S16

isochalcopyrite

آزیموت مغناطیسی

magnetic azimuth

انحراف مغناطیسی ، گرای مغناطیسی ، میل مغناطیسی

magnetic declination

زاویه میل مغناطیسی
میل مغناطیسی Inclintion

magnetic dip

زاویه میل مغناطیسی میل مغناطیسی Inclintion

magnetic dip|inclintion|inclintion

جهت مغناطیسی

magnetic direction

صفحهای مدور و مسطح با سطحی مغناطیس پذیر که دادهها را میتوان از طریق ضبط مغناطیسی روی آن ذخیره کرد
مترادف hard disk ، disk ، صفحهای مدور و مسطح با سطحی مغناطیس پذیر که دادهها را میتوان از طریق ضبط مغناطیسی روی آن ذخیره کرد مترادف hard disk

magnetic disk

قلمرو مغناطیسی
قلمرو Domain ، قلمرو مغناطیسی قلمرو Domain

magnetic domain

عنصر مغناطیسی
مشخصات کمی یک میدان مغناطیسی هفت پارامتر کمی مغناطیسی عبارتند از: انحراف مغناطیسی D ، میل مغناطیسی I ، شدت کل F ، شدت افقی H ، شدت قائم Z ، مولفه شمالی X و مولفه شرقی Y
به منظور ارائه مشخصات برداری یک میدان مغناطیسی معین ، تنها سه عنصر مغناطیسی لازم است ، عنصر مغناطیسی مشخصات کمی یک میدان مغناطیسی هفت پارامتر کمی مغناطیسی عبارتند از: انحراف مغناطیسی D ، مولفه شمالی X و مولفه شرقی Y به منظور ارائه مشخصات برداری یک میدان مغناطیسی معین

magnetic element

دور مغناطیسی دور قطبیدگی (Polarity epoch)

magnetic epoch

شدت میدان مغناطیسی
شدت میدان مغناطیسی Magnetic field intensity ، شدت میدان مغناطیسی شدت میدان مغناطیسی Magnetic field intensity

magnetic field strength

زاویه انحراف مغناطیسی
زاویه قایم بین بردار های مغناطیسی به سطح (افق) زمین وابسته است و با تغییر عرض جغرافیایی تغییر می کند این زاویه در قطب مغناطیسی 90 درجه و در استوای مغناطیسی صفر درجه است ، زاویه انحراف مغناطیسی زاویه قایم بین بردار های مغناطیسی به سطح (افق) زمین وابسته است و با تغییر عرض جغرافیایی تغییر می کند این زاویه در قطب مغناطیسی 90 درجه و در استوای مغناطیسی صفر درجه است

magnetic inclination

کانسنگ آهن مغناطیسی
مترادفی برای Magneticiron; Magnetite (آهن مغناطیسی) Pea iron ore کانسنگ آهن نخودی Pea ore ، کانسنگ آهن مغناطیسی مترادفی برای Magneticiron; Magnetite (آهن مغناطیسی) Pea iron ore کانسنگ آهن نخودی Pea ore

magnetic iron ore

عرض مغناطیسی
زاویه ای که تانژانت آن برابر با نصف تانژانت زاویه میل مغناطیسی بوده و در صورتیکه میدان مغناطیسی حقیقی زمین ، به صورت یک میدان دو قطبی محوری در نظر گرفته شود ، این پارامتر با عرض جغرافیایی برابر می شود ، عرض مغناطیسی زاویه ای که تانژانت آن برابر با نصف تانژانت زاویه میل مغناطیسی بوده و در صورتیکه میدان مغناطیسی حقیقی زمین

magnetic latitude

نصف النهار مغناطیسی ، شمال مغناطیسی (Magnetic north)

magnetic meridian

نصف النهار مغناطیسی ، شمال مغناطیسی (Magnetic north)

magnetic meridian|magnetic north|magnetic north

نظم مغناطیسی
چینش تکراری گشتاورهای مغناطیسی یونها در بلور کانیها که به صورت مشابه و معادل با چینش تکراری یونهای مزبور انجام می شود چنین فرآیندی تنها برای یونهایی با گشتاور مغناطیسی ذاتی مانند Fe+2 ، Fe+3 و یا Mn+2 ، ممکن است
در این مورد به معنای واژه های exchange force ، ferroMagnetism ، ferriMagnetism ، antiferromognetism نیز مراجعه نمایید ، نظم مغناطیسی چینش تکراری گشتاورهای مغناطیسی یونها در بلور کانیها که به صورت مشابه و معادل با چینش تکراری یونهای مزبور انجام می شود چنین فرآیندی تنها برای یونهایی با گشتاور مغناطیسی ذاتی مانند Fe+2 ، ممکن است در این مورد به معنای واژه های exchange force

magnetic order

قطبیت مغناطیسی

magnetic polarity

قطب مغناطیسی
زمین دارای میدان مغناطیسی است که ناشی از مغناطیس هسته می باشد این میدان مغناطیسی در امتداد خطوط نیروی مغناطیسی قرار داشته و دارای جهت شمالی- جنوبی می باشد اگر به یک آهنربا آزادانه اجازه نوسان داده شود ، همیشه در امتداد موازی با میدان مغناطیسی واقع شده و در جهت قطب شمال مغناطیسی قرار خواهد گرفت ، قطب مغناطیسی زمین دارای میدان مغناطیسی است که ناشی از مغناطیس هسته می باشد این میدان مغناطیسی در امتداد خطوط نیروی مغناطیسی قرار داشته و دارای جهت شمالی- جنوبی می باشد اگر به یک آهنربا آزادانه اجازه نوسان داده شود

magnetic pole

زون آرام مغناطیسی
یک بازه زمانی طولانی که طی آن میدان مغناطیسی زمین معکوس نشده و یا به بیان دیگر ، طی آن هیچ خط مغناطیسیی در بستر دریاها ، ایجاد نشده است ، خصوصاً دوره کرتاسه ، زون آرام مغناطیسی یک بازه زمانی طولانی که طی آن میدان مغناطیسی زمین معکوس نشده و یا به بیان دیگر

magnetic quiet zone

واژگونی مغناطیسی
پدیده ای که در آن قطبیت مغناطیسی زمین معکوس می شود

magnetic reversal

واژگونی مغناطیسی پدیده ای که در آن قطبیت مغناطیسی زمین معکوس می شود

magnetic reversal|magnetic reversals|magnetic reversals

چینه شناسی مغناطیسی نیز بنگرید : چینه شناسی دیرینه مغناطیسی PaleoMagnetic stratigrphy

magnetic stratigrphy|paleomagnetic|paleomagnetic

نواری با سطح مغناطیس پذیر که دادهها روی آن ظبط ، ذخیره و بازگردانده می شود

magnetic tape

اختلاف مغناطیسی ، وردش مغناطیسی

magnetic variation

پیریت
پیریت همراه با سایر کانیهای سولفیدی که از لحاظ ژنتیکی همراه با سنگهای بازیک و الترابازیک هستند یافت می شود همچنین این کانی به همراه پیریت و کالکوپیریت نیز به وفور دیده می شود پیریت به طور گسترده در محیطهای متفاوتی دیده می شود که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد: بعنوان یک کانی فرعی در سنگهای آذرین ، در سنگهای رسوبی (معمولا در شیلهای سیاه) ، به صورت ندول در سنگهای دگرگونی ، در رگه های هیدروترمال و سنگهای دگرگونی مجاورتی این کانی بر اثر دگرسانی به سولفات آهن و لیمونیت تجزیه می شود
فرمول شیمیایی : FeS2
گروه کانی شناسی (شیمیایی): سولفید
رنگ: زرد طلایی
جلا: فلزی
سیستم تبلور: کوبیک
کلیواژ: بسیار خفیف
شکستگی: صدفی
سختی: 6 - 6 5
رنگ خاکه: سیاه
وزن مخصوص: 5 1
کانیهای همراه: کوارتز ، کلسیت ، طلا ، اسفالریت ، گالن فلوئوریت
نامهای دیگر این کانی : Bravoite-Ni و fool's gold

pyrite

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

A | B | C | D | E | F | G | H | I | J | K | L | M | N | O | P | Q | R | S | T | U | V | W | X | Y | Z

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

آ | ا | ب | پ | ت | ث | ج | چ | ح | خ | د | ذ | ر | ز | ژ | س | ش | ص | ض | ط | ظ | ع | غ | ف | ق | ک | گ | ل | م | ن | و | ه | ی |

اگر این اصطلاح تخصصی زمين شناسی از فارسی به انگلیسی مفید بود آن را با دوستان خود به اشتراک بگذارید

معادل انگلیسی نام دیگر کانی Pyrhorite

موارد مشابه با اصطلاح تخصصی فارسی نام دیگر کانی Pyrhorite

دیکشنری تخصصی انگلیسی به فارسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی فارسی به انگلیسی زمين شناسی بر اساس حروف الفبا

دیکشنری تخصصی به تفکیک دپارتمان ها و رشته ها

دیکشنری تخصصی فنی مهندسی

دیکشنری تخصصی علوم انسانی

دیکشنری تخصصی علوم پایه

دیکشنری تخصصی علوم پزشکی

دیکشنری تخصصی هنر

دیکشنری تخصصی کشاورزی

درباره دیکشنری تخصصی برساد

تماس با ما